شهید احمد مَشلَب
چهعاشقےبودیڪهبرایرفتن نگاهےحتےبهثروتتنڪردی..!(:
➣🔗🌿
{ #بخشےازوصیتداداشاحمد }
.
.
علی الهادی ای برادر عزیزم
چه سخت است زندگی به دور از تو.
من با انتخاب خودم این راه را انتخاب کردم که در نزدیکی خدا باشم و ترک کردم این دنیای فانی را پس از رفتن و نبودن ناراحت نباش؛
چون شهدا زنده هستند و در نزد خدا روزی داده می شوند..🙂🌸🌿
.
.
@moshleb1394
شهید احمد مَشلَب
#رمان_حجت_خدا #از_زبان_دوست_شهید #پارت_5 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 اقای طائب ، انجوی نژاد ، اقای تهرانی وخیل
#رمان_حجت_خدا
#از_زبان_شهید
#پارت_6
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
میگفت:ادم باش. بعضی وقت ها هم می خورد به کله اش و اخوند بازی اش گل میکرد . چون عشق کتاب بود،یک کتاب می اورد توی مینی بوس و درباره ان با بقیه حرف میزد <<خاکهاینرمکوشک>>و<<سلامبرابراهیم>>و <<شاهرخ>>را یادم هست می داد شان به بچه های مینی بوس. میگفت:بخونیدو بعد هم دست به دست کنید. باهمین کارش ،چند تا دختر های فُکُلی و امروزی را تغییر داد. توی همین مسیر کوتاه و کم.
...*...*...*...*...*...*...*...*...*...*...*...*...
چند باری حسابی زد توی خط تیپ و مدل و اینجور چیزها. کلاه کج ایتالیایی میگذاشت . شال گردنش را به حالت کروات میبست و می انداخت روی سینهاش! لباس و شلوارش هم که جوان پسند امروزی . دلت می خواست روبه رویش بایستی و ده تاده تا از عکس بگیری.
ادامهدارد.....................
#کاری_از_قرارگاه_شهید_ابراهیم_هادی
#محرمحسینی_تسلیت
#کپی_حرام
@moshleb1394
#تلنگر⚠️
🔥آتشے نمى سوزاند “ابراهیم” را😇
🌊و دریایى غرق نمے ڪند “موسى” را🙂
🧕🏼مادری،ڪودک دلبندش را به دست موجهاى خروشان “نیل” مے سپارد
تا برسد به خانه ے فرعونِ تشنه به خونَش🥲
🕳دیگرے را برادرانش به چاه مى اندازند
سر از خانه ے عزیز مصر درمے آورد✨
🌚مڪر زلیخا زندانیش مے ڪند ، اما عاقبت بر تخت ملک مے نشیند👑
از این “قِصَص” قرآنى هنوز هم نیاموختی؟!🤨
ڪه اگر همه ے عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند
و خدا نخواهد ،
نمے توانند🙃♥️
او ڪه یگانه تڪیه گاه من و توست⚡️
پس ؛
به “تدبیرش” اعتماد ڪن ،😌
به “حڪمتش” دل بسپار ،💕
به او “توڪل” ڪن ؛🤲🏻
و به سمت او “قدمے بردار” ،🚶🏻♀
تا ده قدم آمدنش به سوى خود را به تماشا بنشینے😉🌱
#محرم
#امام_حسین﴿؏﴾
یکی ازشهدای مدافع حرم بود🙂
💔داعشی ها دورش کردن 😔 تا تیر داشت با تیر جنگید تیر تموم شد سنگ تموم شد، #داعشی ها نیت کرده بودن زنده بگیرنش ...
همون موقع #حاج_قاسم هم توی منطقه بود ..
خلاصه اینقدری این بچه رو زدن تا دیگه بدنش هم کم آورد و اسیر شد ولی یک لحظه سرشو از #ترس_پایین نیاورد....
تشنه بود آب جلوش می ریختن روزمین😞 ....
فهمیدن #حاج_قاسم توی منطقه س ...
برا این که روحیه حاج قاسم روخراب کنن بیسیم رضا اسماعیلی گرفتن جلو دهن رضا و چاقو گذاشتن زیر گردنش کم کم برا این که زجر کشش کنن آروم آروم شروع کردن به بریدن سرش و بهش می گفتن حضرت زینب فحش بده پشت بیسیم ... ببین اینقدر یواش یواش بریدن که ۴۵ دقیقه طول کشید ..
ولی از اولش تا لحظه ای که صدای خر خر گلو آمد این پسر فقط چندتا کلمه می گفت .. اصلا من آمدم جونم بدم اصلا من آمدم فدابشم برا #حضرت_زینب اصلا من آمدم سرم رو بدم یا علی یا مولا یا زهرا .....😭😭😭
میگن حاج قاسم عین این ۴۵ دقیقه رو گریه می کرد که پشت بیسیم گوش می داد💔🙂 ..
🖤 شهدا شرمنده ایم 💔
بعدم سر رضا رو گذاشتن جعبه و فرستادن#حاج_قاسم🖤