eitaa logo
شهید احمد مَشلَب
543 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
3.9هزار ویدیو
5 فایل
کانال کاملی از شهیدBMWسوار🚘 ‌‌‌‌‌ شھادت‌آن‌است‌که‌متفـاوت‌بھ‌آخر ‌برسے... وگرنھ‌مرگ‌ڪھ‌پایان‌همھ‌قصھ‌هاست:) ناشناس‌کانال: https://eitaa.com/joinchat/1896087742Ca3b8ef428a کپی؟!حلالت رفیق🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
میگفت آدمِ غرق شده به درد نمیخوره.. غرق شده تویِ پول، کار، خانواده، دنیا.. با آدمایی بگردید که شما رو یادِ خدا بندازن،نه اینکه غرقتون کنن!
🌿دوست داشتنت به خدارو در عمل ثابت کن... همیشه نمازتو بخون...حتی اگه فکر میکنی به ظاهر همه چی بهم ریختست... ⚡️نماز آخرین سنگر هستش که اگه شیطون این نقطه رو بزنه دیگه کلا داستان زندگیت تموم میشه و یه آدمی میشی که ...نگم برات. هر غلطی دوست داری تو زندگیت بکنی ...بکن...ولی نمازتو ترک نکن. همین نماز نجاتت میده ان شا ءالله...☺️ 👌نماز یعنی : خدایا...من دارم خراب میکنم...ولی یه وقت منو نزنیا...به من راهکار بده...خودمم پشیمونم...بلد نیستم چکار کنم...تو به من بگو راه درمانم چیه... وقتی نمازتو خوندی فکر نکن این نماز از چشم خدا دور میمونه... نه... بعدش خدا حتی زمین خوردن هاتو هم تبدیل به خیر میکنه... یعنی گناهت خیر میشه...❤️
بچه ها شیطون وقتی یه بچه هیئتی و مسجدی رو به گناه میندازه خییلی خرکیف میشه اصن تا یک هفته همه شیطونای عالم شیرینی میده از شدته ذوق😒😅 چون خوب میدونه یه مذهبی گناهکار چقدر میتونه چهره ی دین رو بد نشون بده🙁💔 توروخدا اگه مذهبی هستی سمته گناه یا حداقل یه سری گناها نرو...🚷 واقعا بده...یعنی خیلی بده با اسم کاربری اهل بیت بری پیوی یا دایرکت نامحرم و چت کنی یا بری تصویره حرام ببینی یا....خودت فکر کنی میفهمی چقدر زشته😑 فقط یه چیز بگم: کاش اون اسم کاربریت تورو یاده امام زمان مینداخت... کاشکی یکم شرمندت میکرد💔🚶‍♂ ⚠️ 😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
💥 👌🏻 خیابان هایمان 🛣 را به نام 🕊 کردیم تا هر وقت نشانی منزلی را می دهیم، بدانیم از گذرگاه خون 💦 کدام ، با آرامش و امنیت به منزل 🏠 می رسیم! 🌸 تا ابد مدیون شماییم 😔✋🏻 @moshleb1394
🔴✨🌙 مطلبی عجیب درباره ⚰ که یکی از دوستان نقل میکرد‼️🔴🌙✨ ➕👌🏻من مدتیه که میخونم تا این که چند شب پیش خواب عجیبی دیدم😴〰 ✨خواب دیدم که فوت کردم و مادرم منو داخل ⚰گذاشت،😔 اون یکسره گریه میکرد می‌گفت من باید بزارمت و برم😭....دخترم مواظب خودت باش... 😞من همش میگفتم که مامان من زنده ام چرا اینا رو میگی منو ببین... من رو گذاشتن داخل قبر⚰ و رفتن.🖤 داخل قبر ا‌ول خیلی تاریک بود😰⚫️ بعد دیدم یه تونل خیلی بزرگ جلوی روم هست ✨💫 🍃یکدفعه یه آقایی که تمام لباس هاش سفید بودن جلوم اومد⚪️🌟🌈.. ازش پرسیدم شما کی هستی؟ گفت من هستم☝️🏼 پرسیدم پس چرا اینقدر خوش چهره هستید؟😍 اینا کی هستن کنارت؟ گفت این دو نفر هم و هستند 🧚‍♀🧚🏻‍♂✍🏼 👤👥👤👥👤👥👥👥کلی آدم پشت سرشون ایستاده بودند. دوباره پرسیدم پس اینا کی هستن پشت سرت؟؟ گفت: *این ها همون کسایی هستن که تو براشون میخوندی...😭✨ امشب اومدن کنارت تا تنها نباشی نترسی😭🍃 💫تمام قبرم⚰ با آمدن اونا برام روشن شده بود...🌈🌟✨ کاش بدونیم این نمازهایی که ما می‌خونیم به نیت اموات، همه جمع میشن برا ⚰خودمون☀️🌈✨✨ ✨🌸پیامبر میفرمایند: به (شما) به عدد آنچه آفتاب بر آن طلوع می‌کند، حسنه عطا می‌کند و او را بالا میبرد»😍🌈
🍁🌾🌻🍂 🌾🌻🍂 🌻🍂 🍂 دلنوشته 🔴 استاد دفتر را روی میز گذاشت...📖 +سعیدی.... حاضر🙋🏻‍♂ +محمدی...حاضر🙋🏻‍♂ +فرامرزی...حاضر🙋🏻‍♂ +مجاهد...حاضر🙋🏻‍♂ +حسینی...!!! +حسینی...!!!🤨 _استاد امروز هم غایبه... استاد نگاهی کرد...👀 _چهار روز هستش که حسینی نیومده...🤨 ازش خبر ندارین!؟🧐 بچه ها همگی سکوت کردند...🤐 استاد ناراحت شد...😔 سرخی گونه اش تا پیشانیش کشیده شد...😡 ناگهان فریاد زد...🤬 خجالت نمیکشید که چهار روز... چهار روز... از رفیقتون بی خبرین!؟😤 نگرانش نشدین!؟🤔😕 چهار روز بی خبر!!!؟ به شما هم میگن دوست!!!؟😏 رفیق...!؟😒 صد رحمت به دشمن...🤭 چشمهایمان‌به زمین دوخته‌شد... توان بالا آمدن نداشت... شرم و خجالت میسوزاندمان... اما واقعا... از حسینی چه خبر⁉️ محمد چهار روز نیامده!!! نگران شدیم... واقعا نگران...😰 استاد سکوت کرده بود... کتاب را ورق میزد...📖 زیر لب چه میگفت...خدا میداند! کار او به من هم سرایت کرد...🔗 الکی کتاب را ورق میزدم...📖 آشوبی در دل... نگرانی موج میزد... واقعا محمد کجاست⁉️ چه شده⁉️ چهار روز...‼️ چقدر بی فکرم...🤦🏻‍♂🤦🏻‍♀ لحظه ها به سکوت گذشت... با صدای استاد شکست... حسین ... امروز نوبت کنفرانس تو هست! منتظریم... فیشهای خلاصه کنفرانسم را برداشتم... بلند شدم... پای تخته رفتم...👨🏻‍🏫 بااجازه استاد...🙋🏻‍♂ با علامت سر ، اجازه داد... ذهنم ...🧠 قلبم...🧡 فکرم...🧠 روحم...👻 روانم... پیش محمد هست... چهار روز غیبت کرده!😞 کجاست!؟ چرا بی خبرم!؟ وای بر من... چطوری کنفرانس بدم!؟ چی بگم!!! با کدام زبان!؟ سرم را بالا آوردم... نگاهم به انتهای کلاس افتاد... به آن تابلوی خوشنویسی ... دلم دوباره لرزید... مثل همان لحظه ای که استاد فریاد زد... فیش های خلاصه را در دستم مچاله کردم... شروع کردم... بسم الله الرحمن الرحیم... بنده حقیر ... حسین ... دوست محمد هستم... کسی که چهار روز غایب است و از او بی خبریم... استاد با تعجب به من نگاه کرد... دقیقا عین نگاه همکلاسیها... آری ... من حسینم... دوست رفیق غایبمان... کسی که چهار روز غیبت کرده... و بخاطر بی خبری از اوموأخذه شدیم... شرمسارم...😓 خجالت زده ام...😢 حرفی ندارم‌که انقدر بی تفاوت... اشکهایم جاری شد...😭 بغض تارهای گلویم رازیر و بم میکرد...🥺 حرف زدن برایم‌سخت‌تر از نفس کشیدن در آب بود!!! به هر زحمتی بغض و اشکم را خوردم...😵 ادامه دادم... ممنونم استاد...🙏 که امروزبیدارمان کردی... بیدار از یک حقیقت تلخ... و یک خواب نه چندان شیرین!!! بیدار شدیم تا بفهمیم... چقدر زمان گذشته!؟ یک روز!!! نصف روز!!! یا مثل اصحاب کهف!!! که سیصد سال در خواب... و وقتی بیدار شدند که‌دیگر سکه آنها ... مال عهد دیگری بود... عهد دقیانوس!!!😏 امروز بیدار شدیم... و نمیدانیم چقدر خوابیدیم! چهار روز!!!؟ سیصد سال!!؟ بیشتر...!؟ آری خیلی بیشتر... ۱۱۸۷ سال در خواب هستیم!!! و کسی نبود که بر ما نهیب بزند!!! کسی نگفت که اگر محمدچهار روز غایب است... مهدی۱۱۸۷ سال است که غایب است!!! و کسی فریاد نزد... چطور از وی بی خبرید...⁉️ او که نه تنها دوست‌بلکه بهترین دوستمان... بلکه پدر مهربان... بلکه صاحب نفوس مان ... بلکه صاحب این زمان ... کسی ما را ملامت نکردکه خجالت نمیکشید...⁉️ شبها راحت میخوابیدو نمیدانید این غایب آیا به راحتی خوابیده است⁉️ یا تا صبح به درگاه الهی ندبه میکند...😇 که خدایا... شیعیان ما ... از اضافه طینت ما خلق شدند... به خاطر ما... به آبروی ما... غفلت آنها را ببخش...🤲 و چقدر نابرابر...⚖ که او بخاطر ما در زنجیر غیبت است...⛓ اما...❗️ من راحت میخوابم...‼️ و او نگران من بیدار... خودش گفته است... انا غیر مهملین لمراعاتکم... محال است که هوایتان رانداشته باشیم... و این بزرگترین غایب زندگیمان‌هرگز باعث نشد... که استاد مارا ملامت کندبه اندازه چهار روز غیبت دوستمان!!! دیگر قدرت مقابله با بغض نبود... مثل استاد... مثل بچه های کلاس... مثل تابلوی نستعلیق اخر کلاس... که با بغض ... اما مظلومانه.... نوشته اش را فریاد میزد.... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید حتما ... مظلوم ترین مادر شهید ایران .. بمیرم برای مظلومیت مادرت ..😔🥀
😁 : با یہ آتئیست(خدا ناباور) داشتم بحث میکردم، وقتے کار بہ جایے رسید کہ دیگہ جواب منطقی نداشت بهم بده گفت: بہ قرآن خدا وجود ندارهه‍ه‍!😂🚶🏻‍♂ @moshleb1394
زمان: حجم: 124.3K
باور‌نداریم‌خدا‌دوربین‌دارھ😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌿° 🌿° .‌• بهش‌گفتم: .‌• چند‌وقتیہ‌بہ‌خاطراعتقاداتم .• مسخرم‌مےڪنن...😥 .• بهم‌گفت: .• براےاونایـےڪہ‌ .• اعتقاداتتون‌‌رو‌مسخره‌مےڪنن‌، .• دعاڪنین‌خدابہ‌عشق❤️ .• حسین‌دچارشون‌ڪنہ :) احمد مشلب