「میروۍ
ازپیشچشم؛امازخاطر
هیچوقت🌱💔...」
پن:چھـار عڪس جبـرانے ایـن مـدت✨
#شهید_احمد_مشلب💛🌿
#هر_روز_با_یک_عکس
شهید احمد مَشلَب
「میروۍ ازپیشچشم؛امازخاطر هیچوقت🌱💔...」 پن:چھـار عڪس جبـرانے ایـن مـدت✨ #شهید_احمد_مشلب💛🌿 #هر_ر
➣🔗🌿
{ #خاطره_داداشاحمد }
.
.
روزی برای تحویل یک امانتی به شهر”تبنین” رفته بودیم.
در راه برگشت، صدای اذان آمد.
احمد گفت:
( کجا نگه میداری تا نماز بخوانیم؟)
گفتم:
( ۲۰دقیقه ی دیگر به شهر میرسیم و همانجا نماز میخوانیم).
از حرفم خوشش نیامد و نگاه معناداری به من کرد و گفت:
( من مطمئن نیستم تا ۲۰ دقیقه دیگر زنده باشم! و نمیخواهم خدارا درحالی ملاقات کنم که نماز قضا دارم.
دوست دارم نمازم با نماز امام زمان و در همان وقت به سوی خدا برود.)
[برگرفته از کتاب “ملاقات در ملکوت” خاطرات شهید احمد مشلب]
@moshleb1394
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین»
✧شهید امیر سلیمانی✧
◈❘ تاریخ ولادت: ۲ آبان ۱۳۷۸
◈❘ محل ولادت: ارومیه
◈❘ وضعیت تاهل: مجرد
◈❘ تاریخ شهادت: ۴ اردیبهشت ۱۳۹۹
◈❘ محل شهادت: سرو
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#میهمان_احمد
#شهید_امیر_سلیمانی
#با_شهدا_تا_ظهور
@moshleb1394
شهید احمد مَشلَب
「میروۍ ازپیشچشم؛امازخاطر هیچوقت🌱💔...」 پن:چھـار عڪس جبـرانے ایـن مـدت✨ #شهید_احمد_مشلب💛🌿 #هر_ر
➣🔗🌿
{ #خاطره_داداشاحمد }
.
.
ماه رمضان برای احمد طعم
خاصی داشت..🌼
انتظار ماه رمضان را می کشید که اعتکاف کند و
شبهای قدر احیا و شب زنده داری نماید..🖤🥀
او رمضان را ایستگاهی
برای توقف و به راه افتادن با نیروی بیشتر می دانست✌️🏻🌙
سفارش می کرد
که به ایتام رسیدگی کنیم..☘✨
@moshleb1394