#غذای_امام_رضا
هر زمان محمد به #زیارت امام رضا(ع) میرفت غیر ممکن بود غذای امام رضا نصیببش نشود. آنهم نه یک بار، بلکه دو یا سه بار.
یک بار که محمد از #مشهد برگشته بود صحبت ازغذای امام رضا شد. محمد گفت در این سفر سه بار غذای حضرت روزیم شد. گفتم محمد تو چقدر خوش روزی هستی. من هرچه به #امام_رضا علیهالسلام التماس میکنم هیچ وقت غذایش نصیبم نمیشود.
محمد، تقریبا هرسال، یک ماهِ ماه #مبارک #رمضان را به مشهد امام رضا(ع) میرفت. یک حوزه علمیه نزدیک حرم بود که محل اسکانش آنجا بود. برایم تعریف کرد، یک شب سحری که بیدار شده بودم و در #حیاط حوزه بودم. هیچ کس در حیاط نبود. ناگهان دیدم آقایی وارد #حوزه شد و اطراف خود را نگاه میکرد و #مشکوک میزد. چند بار اطرافش را نگاه کرد. وقتی مطمئن شد کسی نیست یک ظرف #غذا و یک کاسهی بزرگ سوپ دستم داد و گفت برای شما!
متعجب بودم. شک داشتم. رفتم پیش مدیر حوزه و قضیه را برایش تعریف کردم. تا قضیه را گفتم خندید و گفت: این غذای امام رضا بوده. خوش به سعادتت فقط برای شما آورده شده. تا کسی ندیده برو بخور. وگرنه برای خودت چیزی نمیماند. محمد میگفت غذا را برای خودم نگه داشتم ولی دلم نیامدو سوپ را بین بچهها تقسیم نکنم.
http://eitaa.com/joinchat/329121809Cc8e3511428