اگه بهت احترام گذاشتن بهشون احترام بذار اگه بهت احترام نذاشتن باز بهشون احترام بذار اجازه نده عملكرد ديگران از ادب تو چيزى كم كنه، چون تو نماينده ى وجود خودت هستى نه ديگران⁦👌🏻⁩ ‌ ‌ ‌

🌱 #شهید_پروری #شهید #مدافع_امنیت #محمد_حسین_حدادیان مادر شهید: ماه محرم، خانه‌ی هرکدام از همسایه‌ها یا فامیل که روضه بود، خودم را می‌رساندم و شیرخوردن محمدحسین را طوری تنظیم می‌کردم که توی روضه باشم. دلم می‌خواست مِهر امام حسین (ع) با شیری که می‌خورد به جانش نفوذ کند و گوش‌هایش صدای روضه و گریه برای اهل کربلا را بشنود. هر بار هم که در خانه شیرش می‌دادم، برایش روضه‌هایی را که آقای کافی خوانده بود و من حفظ بودم، زمزمه می‌کردم. به نقل از کتاب #منم_یه_مادرم 🆔 @shahidemeli

كار در مدارس دوستان شهيد يكي از كارهاي محمد جمع آوري وصيتنامه و خاطرات شهدا بود. او آنها را جمع ميكرد و تايپ و آماده مينمود تا در فضاي مجازي استفاده كند. برخي از دوستان طلبه او را همراهي ميكردند اما برخي نيز بحث درس را پيش ميكشيدند و ... محمد به آنها ميگفت: من هم كارهاي شهدا را انجام ميدهم، هم درسم را ميخوانم. شما هم اگر برنامه ريزي داشته باشيد به تمام كارهايتان خواهيد رسيد. خيلي از دوستان محمد اعتقاد دارند كه علت بركت در زندگي محمد، همين وقت گذاشتن براي كار شهدا بود. يك روزبه من گفت: مخواهم به يكي از مدارس بروم. وقت داري با من بياي؟ كلاس من تمام شده بود. همراه محمد راه افتادم. محمد به كار بر روي جوانان و نوجوانان، بخصوص بچه هاي دبيرستاني بسيار اعتقاد داشت. مدير مدرسه را ديديم و كمي صحبت كرديم. بعد هم عكسها و مطالبي از شهدا در تابلوي مدرسه و در مكانهايي كه در ديد دانش آموزان بود نصب كرديم. محمد برخي متن هاي تأثير گذار شهيد آويني را با خودش آورده بود و در جاي جاي مدرسه نصب كرد. جاهايي مثل ابخوري مدرسه كه محل تجمع بچه‌ها بود از ديد محمد دور نمانده بود. بعد هم با يكي از بچه‌ها مدرسه كه به اين تصاوير و متن‌های علاقمند بود سلام و عليك كرد و خيلي زود رفيق شد! آن شخص را به عنوان نماينده واحد شهدا در مدرسه معرفي كرد تا فعاليت هاي اينگونه را دنبال كند. يادم هست بعد از مدتي با تمام نمايندگان مدارس در واحد شهدا جلسه گذاشت و نقطه نظرات آنها را ميشنيد و پياده ميكرد. آنچنان دقيق براي اين فعاليتها وقت ميگذاشت كه بسياري از دانش آموزان شيفته كارها و شخصيت محمد ميشدند. يكي ديگر از دوستان حوزوي تصميم گرفت به دبيرستان برگردد و بعد از گرفتن ديپلم دوباره راهي حوزه شود. محمد اين موضوع را به فال نيك گرفت و به سراغ آن شخص رفت. ايشان حلقه ارتباط محمد با يكي از دبيرستانهاي كازرون شد. كار فرهنگي را با موضوع كار بر روي فرهنگ شهدا و دفاع مقدس آغاز كرد. بعد از مدتي محمد و در سال 94 به عنوان مسئول واحد دانش آموزي حلقه صالحين انتخاب شد. حالا ارتباطش با بيشتر مدارس برقرار شده بود. محمد كار فرهنگي در مدارس را گسترش داد. يكي از همين رابطين مدارس ميگفت: نمازخانه مدرسه ما وضعيت خوبي نداشت. دانش آموزان رغبتي براي حضور در نمازخانه نداشتند. با مدير مدرسه صحبت كردم و گفتم: آقايي به نام مسرور هستند كه كارهاي شهدا را پيگيري ميكنند، اگر صلاح ميدانيد با ايشان مطرح كنم. محمد آقا به مدرسه ما آمد. با كمك مدرسه و تلاش ايشان، نمازخانه ما به شكل بسيار زيبايي آراسته شد. يادم هست وقتي كار ميكرد، موسيقي مورد علاق هاش را براي ما هم پخش ميكرد. بهترين موسيقي براي ايشان صداي شهيد آويني بود. صدايي كه روح و جان آدمي را نوازش ميداد. #شهید_محمد_مسرور

صداقت‌ وشهادت‌ اتفاقی‌ هم‌ قافیه‌ نشدن اگر ‎صادق‌ باشیم‌ حتما شهید می‌شویم ؛ يَجْزِيَ‌ اللَّهُ‌ الصَّادِقِينَ‌ بِصِدْقِهِــم . - حاج حسین یکتا .

عانقیني ‏أضلُّعي متعبة. در آغوشم بگیر استخوان‌هایم خسته‌اند. #یااباعبدالله❤️

شادی روح همه شهدا صلوات...❣ شهید مدافع حرم🕊🌹 #سیدمجتبی_ابوالقاسمی

تامےکشیم‌ازسینہ آهےکربلاییم مارابخوانےوبخواهےکربلاییم بےبال‌وپرهم‌سبقت ازفطرس‌گرفتیم باهرسلام‌صبحگاهےکربلاییم #صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله چقدر دلتنگتم یا حسین ع ❤️ صبحتون حسینی💚

💥اول آبان ماه 🔸️سی و امین سالگرد 🔸️عروج ملکوتی 🔸️سردار شهید 🔸️حاج منصور خادم صادق 💥گرامی باد. 🔸️https://eitaa.com/shahidekhademsadegh 🔸️https://eitaa.com/raviyanfarss #منصور_دلها ❤️ #انجمن_راویان_فجر_فارس

ورود پیکر ۲۲ شهید تازه تفحص‌شده از مرز شلمچه 🔹پیکر مطهر ۲۲ شهید تازه تفحص شده دوران دفاع مقدس از مرز شلمچه وارد خاک ایران اسلامی شد. 🔹پیکر‌های این شهدا به تازگی از مناطق عملیاتی فکه، مجنون، شرق دجله و شلمچه تفحص شده است.

🌷 #شهید #محمد_حسین_صوفی_آبادی صحبت‌های شهید دستغیب و شهید مطهری را خیلی دوست داشت. تا من مشغول آماده کردن ناهار بودم، محمدحسین یک طرف نوار را گوش می‌داد. گاهی می‌گفتیم: ضبط رو بیار سر سفره! وقتش را بیهوده تلف نمی‌کرد، برای لحظه‌ لحظه‌اش برنامه داشت. به نقل از برادر شهید