گاهـے پیش مـےآمد
که پیش خودم فکر میکردم
کاش شرایط طوری چیده نمیشد
که محمدحسین بخواهد برود😞
اما به محض این که این فکر به سرم میآمد به خودم مـےگفتم :
خب اینکه خودخواهـے است !🤔😓
از اول هـم قرار بود برای کارهایش پایه باشی قرار نبود که ترمز باشـے❌
با این حرفها خودم را آرام میکردم😔
بـهـم مـےگفت :
همسـرت 💞که حسینـے بـاشـد ،
تـو را زهیـر میکند !😍💚☺️
#همسرشهیدمحمدحسینمحمدخانی
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
یک روز ابراهیم زنگ زد و گفت، ماشینت رو امروز استفاده می کنی؟ گفتم نه همینطوری جلوی در خونه افتاده!
آمد ماشین را گرفت و گفت تا عصر بر میگردم. وقتی برگشت گفتم کجا بودی؟ گفت مسافر کشی! تعجب کردم، بعد گفت، بیا با هم بریم چند جا و برگردیم وگفت، اگر توی خونه برنج و روغن یا چیزی دارید، به همراه خودت بیار. بعد رفتیم فروشگاه و مقداری برنج و روغن و ... خریدیم، از پول هایی که به فروشنده می داد، مشخص بود که واقعا رفته مسافر کشی! بعد هر چه خریده بود را به پایین شهر بردیم و به خانواده هایی دادیم.
بعد فهمیدم که اینها خانواده هایی هستند که همسرنشان در #جبهه هستند و رزمنده هستند و برای زندگی با مشکل مواجه شده اند.
این ها از کارهای خالصانه ابراهیم بود که این روزها کمتر از آن خبری است..
#شهیدابراهیمهادی
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
#شهیدانہ
صبح زود یکی از اقوام خیلی دورمان که رفت و آمدی با هم نداشتیم آمده بود برای #تشییع_مصطفی. برایم عجیب بود که چطور ما را پیدا کرده و سر از اینجا درآورده.برایمان تعریف کرد: که از #حضرت_عباس (ع)حاجتی داشتم قبل از #شهادت پسرتان خواب حضرت عباس(ع)را دیدم.
توی خواب حضرت به من گفتند: نماینده من در روز #تاسوعا داره میاد پیشم. برید پیش اون.
وقتی بیدار شدم متوجه منظور حضرت نشدم. دوباره خواب دیدم، اینبار مادر مرحومم رو دیدم. گفت: چرا نرفتی پیش نماینده حضرت؟
و بعدش عکس مصطفی رو نشونم داد.
بعد از بیدار شدن با پرس و جو فهمیدم که این #شهید، از فامیلای خودمون هست.
به نقل از #مادرشهیــدمصطفــیصـدرزاده
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
از دهانش پرید که؛
" تو بالاخره از طریق این چشم هات
#شهیدمیشی..."
چشم هاش درخشید و پرسید : چرا...؟
گفت:
چون خدا به این چشم ها هم جمال داده هم کمال...
این چشم ها در راهِ خدا بیداری
زیاد کشیده...
اشک هم زیاد ریخته...
#شهیدابراهیمهمت
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
#شهیدانہ
یکبار خواب امام رضا (ع) را دیدم. یه پرونده توی دستش بود. به من گفتند؛ احمد دیگه ۲۷ ساله است و این پرونده اوست، عمر احمد در دنیا تمام است.
ناراحت شدم. خب چه کنم،مادرم دیگر!
بهامام گفتم: آقا! ناراحتم! و امام فرمودند : ناراحت نباش، تمدیدش کردم. وقتی خوابم را برایش تعریف کردم، فقط خندید. انگار میدونست که مدت این تمدید کوتاه است، خیلی کوتاه، فقط
به اندازه یک ماه!
✍🏻به روایت مادر
#شهیداحمدکشوری
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
شهید رحمان مدادیان (عمو رحمان)
#سلام_بر_ابراهیم ❤ ⭐#قسمت_سی_ام⭐ (شرط بندی) 🥀مهدی فریدونوند، سعید صالح تاش🥀 ابراهیم به جز والیبا
#سلام_بر_ابراهیم ❤
⭐#قسمت_سی_بک⭐
(کشتی)
🌻برادران شهیـد🌻
هنوز مـدتی از حضور ابـراهیم درورزش باستانی نگذشته بود که به توصیه دوستان وشخص حاج حسن؛به سراغ کشتـی رفت.
او در باشـگاه ابومسلم در اطراف میدان خراسان ثبـت نام کرد. او کار خود را با وزن ۵۳ کیلـو آغاز کـرد.
آقایان گودرزی ومحمدی مربیان خـوب ابراهیم درآن دوران بودنـد. آقای محمدی؛ابراهیم رابه خاطراخلاق ورفتارش خیلی دوست داشت. آقای گودرزی خیلی خوب فنون کشتی را به ابراهیم می آموخت.
همیشه می گفت:این پسر خیلی آرومه، اما تو کشتی وقتی زیر می گیره، چون قد بلند ودستای کشیده وقوی داره مثل پلنگ حمله میکنه!او تاامتیاز نگیره ول کن نیست. برای همین اسم ابراهیم را گذاشته بود پلنگ خفته!
بار ها می گفت:یه روز، این پسر تو مسابقات جهانی مییینید، مطمئن باشید!
🌷🌷🌷
#ادامه_دارد 🌱
#کانال_ما_رو_به_اشتراک_بگذارید👇👇
@shahidmedadian
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#حجاب
#کانال_شهدایی_شهیدرحمان_مدادیان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
#سلام_بر_ابراهیم ❤
🌷#قسمت_سی_دوم🌷
(کشتی)
🌻برادران شهید🌻
سال های اول دهه ۵۰ در مسابقات قهرمانی نوجوانان تهران شرکت کرد.ابراهیم همه حریفان را با اقتدار شکست داد. اودر حالی که۱۵سال بیشتر نداشت برای مسابقات کشوری انتخاب شد.
مسابقات در روز های اول آبان برگزارمی شد ولی ابراهیم دراین مسابقات شرکت نکرد!
مربی ها خیلی از دست او ناراحت شدند.بعد ها فهمیدیم مسابقات در حضورولیعهد بر گزار می شد وجوایز هم توسط او اهدا شده. برای همین ابراهیم در مسابقات شرکت نکرده بود.
سال بعد ابراهیم در مسابقات قهرمانی آموزشگاه ها شرکت کردوقهرمان شد. همان سال در وزن ۶۳ کیلو درقهرمانی باشگاه های تهران شرکت کرد.
درسال بعد از آن در مسابقات قهرمانی آموزشگاه وقتی دید دوست صمیمی خودش در وزن او،
یعنی ۶۸ کیلو شرکت کرده،ابراهیم یک وزن بالاتر رفت ودر۷۴کیلو شرکت کرد.
درآن سال درخشش ابراهیم خیره کننده بود وجوان۱۸ساله، قهرمان ۷۴ کیلو آموزشگاه شد.
تبحرخاص ابراهیم در فن لنگ واستفاده به موقع وصحیح از دستان قوی و بلند خود باعث شده بود که به کشتی گیری تمام عیار تبدیل شود.
🌷🌷🌷
#ادامه_دارد 🌱
#کانال_ما_رو_به_اشتراک_بگذارید👇👇
@shahidmedadian
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#حجاب
#کانال_شهدایی_شهیدرحمان_مدادیان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
#سلام_بر_ابراهیم ❤
⭐#قسمت_سی_سوم😔
(کشتی)
🌻برادران شهید🌻
صبح زود ابراهیم با وسائل کشتی از خانه بیرون رفت. من وبرادرم هم راه افتادیم. هر جائی می رفت دنبالش بودیم!
تا اینکه داخل سالن هفت تیرِ فعلی رفت. ماهم رفتیم توی سالن وبین تماشاگرها نشستیم. سالن شلوغ بود. ساعتی بعد مسابقات کشتی آغاز شد.
آن روز ابراهیم چند کشتی گرفت وهمه را پیروز شد. تااینکه یکدفعه نگاهش به ما افتاد. ما داخل تماشگرها تشویق می کردیم. با عصبانیت به سمت ما آمد.
گفت:چرا آمدید اینجا !؟
گفتیم:هیچی دنبالت اومدیم ببینیم کجا می ری.
بعد گفت :یعنی چی!؟ اینجا جای شما نیست.زود باشین بریم خونه با تعجب گفتم:مگه چی شده!؟جواب داد:نباید اینجا بمونین، پاشین، پاشین بریم خونه.
🌷🌷🌷
#ادامه_دارد 🌱
#کانال_ما_رو_به_اشتراک_بگذارید👇👇
@shahidmedadian
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#حجاب
#کانال_شهدایی_شهیدرحمان_مدادیان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
#سلام_بر_ابراهیم ❤
⭐#قسمت_سی_چهارم⭐
(کشتی)
🌻برادران شهید🌻
همینطور که حرف می زد بلند گو اعلام کرد:کشتی نیمه نهائی وزن ۷۴ کیلو آقایان هادی وتهرانی.
ابراهیم نگاهی به سمت تشک انداخت ونگاهی به سمت ما چند لحظه سکوت کرد ورفت سمت تشک.
ماهم حسابی دادمی زدیم وتشویقش پی کردیم.
مربی ابراهیم مرتب داد می زد و می گفت که چه کاری بکن. ولی ابراهیم فقط دفاع می کرد نیم نگاهی هم به ما انداخت. مربی که خیلی عصبانی شده بود داد زد: ابرام چرا کشتی نمی گیری؟ بزن دیگه.
ابراهیم هم با یک فن زیبا حریف را روی زمین بلند کرد. بعد هم یک دور چرخید واو را محکم به تشک کوبید. هنوز کشتی تمام نشده بود که ازجا بلند شدواز تشک خارج شد.
🌷🌷🌷
#ادامه_دارد 🌱
#کانال_ما_رو_به_اشتراک_بگذارید👇👇
@shahidmedadian
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#حجاب
#کانال_شهدایی_شهیدرحمان_مدادیان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
گمشده دارم...
چه کس #دارد خبر؟
از شقایق های مفقودالاثر😔
#التماس_دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「🌙💚」
•
.
برادر شهید کھ داشتہ باشـے ، نیازی بھ عشقایِ بیخودۍ نداری . .❤️
میدونـے یکۍ حواسش بھت هست ، یکی کھ اومده تا وصلت کنہ بھ خُدا :)🌱'
#رفیقآسموننشینِمَندلتنگتم ..
#کانال_ما_رو_به_اشتراک_بگذارید👇👇
@shahidmedadian
🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃
#امام_هادی_میلاد_امام_هادی
#غدیر_عید_غدیر
#امام_زمان
#کانال_شهدایی_شهیدرحمان_مدادیان
#مجموعه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
@shahidmedadian
❤❤❤❤
https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc