مهمون امروزمون عطر و بوی امام حسین رو میده...😭
میگن باهرکی رفیق بشی شبیه اون میشی..
دوست شهیدت کیه؟؟
شهید مون با ابراهیم همت و ابراهیم هادی و شهید زین الدین رفیق بود و شهادتشم مثل شهید همت بود...😭😭
سر از تنش جدا کردن😭
و مثل ابراهیم هادی گمنام بود...البته مدت گمنامی این شهید بزرگوار زیاد نبود
حالا بگو رفیق شهیدت کیه؟میخوای مثل کدومش بشی؟
یه شب ساعت یازده شب بود که کاروانی از قزوین رسید اکثرا جون هایی بودن که اهل شهداو اینطور مسائل نبودن 😔سید تا جون هارو دید به من گفت احسان جان بیا بریم سراغ این جون ها براشون صحبت کنیم خلاصه با دوسه نفرشون گرم گرفت و شروع کرد حرف زدن اول از واجبات دین گفت از نماز خوندن و بعد وصلش کرد به شهدا و از دلاوری های شهدابرای بچه ها گفت محوحرف های سید شده بودن کم کم به تعداد بچه ها اضافه میشد ☺️بچه ها سوال میکردنو سید خیلی زیبا جواب میداد یقین کرده بودم که همه جواب ها و صحبت های سید می کنه عنایت شده بود و به همین خاطر تاثیر عجیبی روی بچه ها گذاشته بود چشام گرم خواب شده بود گفتم سید من میرم بخوام گفت احسان جان خواب همیشه هست ولی این جون ها رو از کجا دوباره میخوای پیدا کنی من گوش ندادم و رفتم خوابیدم 😔چند ساعت بعد بیدار شدم که نماز شب بخونم دیدم سید نیست رفتم پشتبوم گفتم شاید خلوت همیشگیشه اما اونجام نبود دیدم سوله بچه های قزوین برقش روشن 🤔رفتم جلو دیدم سید با شمع وجودی خودش وسط محفل نشسته و همه دورش حلقه زدن هشتاد نفری میشدن و با تموم وجود به حرف های سید گوش میدان از خجالت اب شدم 😔 خنده و اشک بچه ها با هم قاطی بود سید همه خاطره میگفت هم طنز و نکته اخلاقی👌اشاره کردم میای نماز شب گفت نمیام از نماز شب واجبترن ☺️تا اذان صبح حرف های سید ادامه داشت بعد بچه هارو برا نماز اماده کرد اومد پیشم گفت احسان جان الحمدالله به برکت شهدا مجلس عجیبی بود تو این جمع ادم بی نماز تا دلت بخواد زیاد بود حتی چند نفرشون اهل مشروب بودن اما الان دیگه اومدن با شهدا رفیق بشن ✌️اون لحظه بود که فهمیدم زمانی که امثال من تو خواب غفلت بودیم هنر سید میلاد این بود که خیلی هارو از خواب غفلت بیدار کنه و دوباره با خدا اشتیشون بده
همزمان با ایام تاسوعا و عاشورای حسینی عملیاتی تو محور حلب داشتیم با نام عملیات محرم درگیری ها بالا بود💣در حین مبارزه مورد اصابت گلوله توسط تک تیرانداز به گلو قرار گرفتم
شهید سرلک خواستن منو عقب برگردونن اما نتونستن به خاطر حجم بالای اتیش دشمن💣 و اینکه زخمی هم شده بودن پیکرمو برد جای امنی مخفی میکنه تا به دست داعشیا نیفتم ولی خودشم شهید شد و دیگه کسی از جای من خبر نداشت کفار وقتی پیکر منو پیدا کردن سراز تنم جدا کردن مثل اربابم اقا امام حسین و مثل اقا ابوالفضل دو دستمو و پاهامو قطع کردن😔