.
درخواست خانه احزاب از پزشکیان: به رهبری پیشنهاد عفو عمومی بدهید
🔷️ خانه احزاب ایران طی نامهای از مسعود پزشکیان رییس جمهوری، به نمایندگی از سه طیف اصولگرا، اصلاحطلب و مستقل درخواست عفو عمومی برای تمامی زندانیان سیاسی را مطرح کرد.
@shahidmohammadmoafi
شهید معافی🌱
. درخواست خانه احزاب از پزشکیان: به رهبری پیشنهاد عفو عمومی بدهید 🔷️ خانه احزاب ایران طی نامهای از
.
در این شرایط هر حرکتی که موجب تقویت شبکه جاسوسی اسرائیل بشه باید دقیق بررسی بشه
این درخواستی که خانه احزاب کرده دقیقا در راستای خواست صهیونیست هاست.
برنامه دارن شبکه جاسوسی دشمن رو آزاد کنند تا در عملیات بعدی بتونن ضربه های قوی تری به ایران اسلامی بزنند.
⭕️ از نیروهای امنیتی کشور درخواست میکنیم که یه سری هم به خانه احزاب بزنن تا در این جاسوس خانه دشمن شاهمهره ها رو پیدا کنند!!!
@shahidmohammadmoafi
حسین طاهری21224.mp3
زمان:
حجم:
11.84M
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم...🥺
#محرم
@shahidmohammadmoafi
.
و تو عاقبت علمدار شدی
علمدار شجاعت و غیرت و معرفت🥀
#شهید_محمد_معافی
@shahidmohammadmoafi
🕊
پنجشنبه و یاد شهدا با صلوات ✨
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌱
@shahidmohammadmoafi
.
#روضه_خانگی
این روضهای است سوزناک و دلشکاف، از مصیبت حضرت علیاصغر (علیهالسلام)، طفل شیرخوار امام حسین (علیهالسلام) در کربلا. با نیت قربت الی الله بخوانید و اگه دلی شکست برای همه مادرانی که در آرزوی فرزند هستند دعا کنید ❤️🙏
روضه حضرت علیاصغر (ع)
راوی میگوید:
وقتی همه یاران شهید شدند، امام حسین (ع) به خیمه برگشت… تنهای تنها…
دلش پر بود، دل خیمهها پر آشوب…
اما نگاهی انداخت به گوشهای که کودکی شیرخوار، تشنه، دست و پا میزد…
امام خم شد، علیاصغر را برداشت،
بوسید، به آسمان نگاه کرد و گفت:
«خدایا! اگر قرار است یاری از مردم نباشد، تو خود گواه باش بر آنچه این قوم با ما میکنند…»
صدای گریهی بچه بالا گرفته بود…
سه روز بود که لب به شیر نزده بود… لبها خشک، زبان بر کام چسبیده…
امام علیاصغر را در آغوش گرفت و به میدان آورد… بلند فرمود:
«ای مردم! اگر به من رحم نمیکنید،
اگر به حق من توجه ندارید، دستکم
به این کودک شیرخوار رحم کنید!»
صدای ناله از خیمهها بلند شد… دشمنان خاموش شدند… بعضی سر پایین
انداختند… اما حرمله…
آن لعین بیرحم، در کمین بود…
امام نگاهی به آسمان کرد… شاید امیدبود…
که ناگهان… صدای کشیده شدن زه بر گوش رسید… و تیری سهشعبه از کمان حرمله رها شد…
تیری نبود… آتشی بود… آتشی که نه فقط گلوی اصغر را شکافت، که دل حسین را سوخت…
تیر آمد و… اصغر… فقط یک بار تکان خورد… و دیگر هیچ…😭😭😭😭
امام، خون گلوی علیاصغر را
با دو دست گرفت… و به آسمان پاشید…
و فرمود: «هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ»
«آنچه بر من نازل شد آسان است، چون در محضر نگاه خداست…»
با دلی شکسته برگشت به خیمه… اما این بار نه با اصغر… بلکه با خونی بر آستین…
به خیمه که رسید، کسی نپرسید علیاصغر کو… چون صدای بیصدای آغوشِ خالی، همه چیز را گفت💔
@shahidmohammadmoafi
.
دلِ تنگِ خویشتن را به تو میدهم نگارا
بپذیر تحفهٔ من، که عظیم تنگ دستم
صلی الله علیک یا ابا عبدالله...
@shahidmohammadmoafi
.
و آنقدر حضرت علیاکبرﷺ شفاعت میکند، که نوبت به امام حسینﷺ نمیرسد!
مرحوم شیخ محمد کوهستانی
@shahidmohammadmoafi