.
اگر کار برای ِخداست ، پس گفتنش چه سودی دارد ؟!
- شهید حسین خرازی
@shahidmohammadmoafi
داستانی از عجایب آیت الکرسی🌱
«ابوبکر بن نوح» می گوید: پدرم نقل کرد:
دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم.
✨یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم.
✨فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته.
✨گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟
گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد.
✨خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام.
من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم.
📕شفا و درمان با قرآن ، ص 50
@shahidmohammadmoafi
.
داشت جارو می کرد،
گفتم: مگه شما به خاطر گرمای شدید، تعطیل نیستید؟؟!!
خندید و گفت: فقط اونایی که زیر کولر مینشستند، تعطیل شدند!
ما که برق مصرف نمیکنیم ...
@shahidmohammadmoafi
.
طوریم نیست خرد و خمیرم فقط همین؛
کمی مانده است بیحرم بمیرم فقط همین.
@shahidmohammadmoafi