Ali Faniali-fani-8.mp3
زمان:
حجم:
21.06M
💬 قرائت دعای "عهــــد"
🎧 با نوای علی فانی
هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه ❤️
@shahidmohammadmoafi
صبح که بيدار می شويم
از واجباتِ ماست سلامٌ علی الحسين🕊
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
@shahidmohammadmoafi
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
سلام
صبحتون به زیبایی و قشنگی خالق زیبایی ها🌹☺
@shahidmohammadmoafi
2.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
دو رکعت نماز صبح خوب بخونی جات تو بهشته!
🔰#استاد_جاودان
@shahidmohammadmoafi
بهتابوتشهدادقتڪردیاینروزا؟!
سنشونرودیدی؟
نوزده،بیست،بیستُیڪو . . .
#حواسمونهست؟
@shahidmohammadmoafi
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ مدیونید اگه این فیلم را ببینید و منتشر نکنید.
🔸روز قیامت جلوی تک تکتان را میگیرم
❤️سخنان مادر شهید که در سال ۸۷ به دیار فرزند شهیدش پیوست.
@shahidmohammadmoafi
#حکایت
پیرمردی فقیر، همسرش از او خواست شانهای برایش بخرد تا موهایش را سر و سامانی بدهد.
پیرمرد با شرمندگی گفت:
نمی توانم بخرم،
حتی بند ساعتم پاره شده و در توانم نیست بند جدیدی بخرم.
پیرزن لبخندی زد و سکوت کرد.
پیرمرد فردای آن روز ساعتش را فروخت و شانهای برای همسرش خرید.
وقتی به خانه بازگشت، با تعجب دید که همسرش موهایش را کوتاه کرده
و بند ساعت نو برای او گرفته است.
اشک ریزان همدیگر را نگاه می کردند. اشک هایشان برای این نبود که کارشان هدر رفته بود، بلکه برای این بود که همدیگر را به یک اندازه دوست داشتند
و هر کدام بدنبال خشنودی دیگری بود.
به یاد داشته باشیم عشق و محبت به حرف نیست، باید به آن عمل کرد.
@shahidmohammadmoafi
شهید معافی🌱
#حکایت پیرمردی فقیر، همسرش از او خواست شانهای برایش بخرد تا موهایش را سر و سامانی بدهد. پیرمرد با ش
به دنبال همراه اول هستی؟
این روز ها اول راه، همه همراهند
پس باید به دنبال همراه آخر بود...😊♥️
🌼«کار جبران ناپذیر»
✍زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و... سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند.
حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد.
فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی ۴ تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری.
@shahidmohammadmoafi
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
به خدا خوش بین باش🙂🌱
@shahidmohammadmoafi
🔴 #یک_داستان_یک_پند
پیرمردی شبی به پسر جوانش گفت: بیا با هم به خانۀ خواهرم برویم. پیرمرد عصای خود برداشت و با پسر جوانش به راه افتادند. در تاریکی شب به ناگاه عصای پدر شکست و پدر بر کتف پسر دست نهاد و ادامۀ مسیر دادند تا به خانۀ خواهر رسیدند. ساعتی صلۀ ارحام کردند و خواستند برگردند که پسر از خانۀ عمّه شاخه درختی برید و برای پدر عصایی ساخت تا به منزل برگردند. پدر در راه گریه کرد. پسر جوان پرسید: چرا گریه میکنی؟! پدر گفت: عمری تو را زحمت و رنج کشیدم و بعد از مرگ مادرت، مادر شدم و نفس خویش بر خود حرام کرده و تو را بزرگ کردم، ساعتی نتوانستی سنگینی مرا بر کتف خود تحمل کنی! قربان خدای خود بروم از درختی شاخهای بریدی که من بر آن درخت هیچ رنجی نکشیده بودم که بیمنّت سنگینی مرا بر خود خواهد کشید. چه دیر آموختم که باید همیشه فقط بر قدرت خدای خود تکیه کرد و بس!!!
💠 @shahidmohammadmoafi
خودمونیم حتی همین عباهای گشاد با روسری بلند هم جای چادر رو نمیگیره
چادر یه ابهت دیگه ای داره
با تصور اینکه حجاب عبا هم خوبه چادراتونو نزارید زمین
چادر هیچ نمونه ای نداره🌸
@shahidmohammadmoafi