eitaa logo
شهید معافی🌱
328 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
22 فایل
بسم رب شهید مدافع حرم محمد معافی🌷 خنده‌های دلنشین شهدا نشان از آرامش دل دارد وقتی دلت با "خـدا" باشد لبانت همیشه می خندد. اینجا دعوتید به یک جرعه آرامش🦋 @shahidmoafi لینک پیام ناشناس... حرفی، سخنی...🙂 https://gkite.ir/es/9354931
مشاهده در ایتا
دانلود
Mostafa Moosavi - BartarMusics.IR926_56789813874079.mp3
زمان: حجم: 4.51M
اینجا آقا پره عطر حضور توعه اگه نوریه نور توعه🪷 اللهم عجل لولیک الفرج بحق عمه جان زینب کبری سلام الله علیها 🌹 @shahidmohammadmoafi
504.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا بقیة اللّه فی ارضه🌹 السلام علیک حین تقرا و تبیّن🌹 السلام علیک حین تصلّی و تقنت🌹 السلام علیک حین ترکع و تسجد🌹 السلام علیک حین تهلّل و تکبّر🌹 السلام علیک حین تحمد و تستغفر🌹 💐 روز جمعه است و نثار حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و ارواحنا لتراب مقدمه الفداء،۱۰ گُل صلوات هدیه کنیم 💐 @shahidmohammadmoafi
کربلایی محمد ابراهیمی اصل4_6015059555828895030.mp3
زمان: حجم: 10.36M
امکان نداره جمعه ای بیاد و من اینو گوش ندم..💔 بشینید گوش بدید و اشک بریزید و باهاش درد ودل کنید.. @shahidmohammadmoafi
. ای عهده دار مردم بی دست و پا آغوش تو پناه دل خسته ها صلی الله علیک یا ابا عبدالله... @shahidmohammadmoafi
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. فرد هتاک به شیعیان و پرچم امام حسین علیه السلام در حلب، به دست نیرو های سوری دستگیر شد. @shahidmohammadmoafi
. مولاعلی واردِ منزل شد دید بسترِ بیماریِ همسرش خالیه! تعجب کرد.. دید خاتونِ دو عالَم آردها رو خمیر کردن. ظرفِ آب حاضر کردن و میخوان فرزندانشون رو بشورن و لباسِ اون ها رو بشورن. تنور هم به طبع حاضر بود. چه خونی به دلِ ما کرده این تنور.. @shahidmohammadmoafi
. مولاعلی خب همسرش رو در این سه ماه دیده بود. نوشتن خانم جان هیچ وقت دستش موقعِ ایستادن آزاد نبود! یک دستش به پهلویِ شکسته بود چون نمیتونست نفس بکشه و قامتش رو قائم کنه.. یک دستش هم به دیوار بود که تعادلش بهم نخوره و به زمین نیوفته.. مولاعلی پرسید چرا مشغولِ این کارا شدی؟ @shahidmohammadmoafi
. خانم جان با گریه فرمود وقتِ جداییِ من و تو فرا رسیده علی جان.. دیشب پدرم رسولِ خدا رو خواب دیدم که بر بالایِ بلندی ایستاده بود و به چپ و راستش نگاه میکرد و انگار منتظرِ کسی بود. به پدرم گفتم پدرجان رفتی و تنهام گذاشتی؟ شب و روز و هر ساعت برات گریه میکنم و از هیچ غذایی لذت نمی برم و خوابِ راحتی ندارم! خانم جان در ادامه فرمود: پدرم پیامبر بهم فرمود دخترم من اینجا منتظرِ تو هستم! چون زمانِ دوری زیاد شده و شب هایِ انتظار و غم تموم شده و زمانِ وفاتِ تو نزدیکه! فرداشب وقتِ رسیدنِ تو به منه دخترم.. @shahidmohammadmoafi
. به علی فرمود از این خوابم فهمیدم که فرداشب از پیشِ تو میرم یاعلی... این خمیر رو حاضر کردم که نون بپزم و با این آب هم میخوام موهایِ بچه هام رو بشورم.. چون تو فردا مشغولِ کفن و دفنِ من هستی و نمیخوام بچه هام گرسنه بمونن و سرشون غبار آلود باشه و لباس هاشون کثیف باشه.. @shahidmohammadmoafi
. مویِ حسینت رو خوب بشورید خانم جان... تنورِ منزلِ خولی پر از خاکستره! @shahidmohammadmoafi
. یه روزی مشغولِ شونه زدن به مویِ حسین بود و با گریه این کار رو میکرد. پرسیدن چرا گریه؟ شونه زدن مگه گریه داره؟ فرمود از اون روزی میترسم که یک مو از سرِ حسینم نگفت کم بشه! فرمود میترسم یک موی حسینم کَنده بشه و دلش بشکنه... من بهتون میگم چرا فرمودن کَندن جایِ کم شدن. @shahidmohammadmoafi