eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.7هزار عکس
16.9هزار ویدیو
223 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
وقت غسلت به لبم آمده جانم، زهرا زخمهای بدنت، برده امانم زهرا سرخ شد صورتِ آبی که چکید از بدنت چه سرت آمده بانوی جوانم، زهرا؟ تا سحر خیره به رویت شدم و آب شدم بد سرت خورده به دیوار، گمانم زهرا ذکر می گفتم و دستم به پرت خورد آرام بند آمد وسط ذکر، زبانم زهرا بازوی لاغرت اینقدر ورم کرده چرا؟ با که گویم من از این داغِ گرانم زهرا؟ آستین بین دهان کردم و فریاد زدم زخم مسمار، درآورد فغانم زهرا کاشف الکرب دلم، چوبه ی تابوتت را بر سر شانه گذارم؟ نتوانم زهرا پیش قبرت به روی خاک زمین میافتم میروی از بر من یار کمانم زهرا؟ پدرت آمده اما بدنت را آخر با چه رویی به پیمبر برسانم زهرا؟ خاک با دست خودم بر بدنت میریزم حق بده که به لبم آمده جانم زهرا خوشیِ بعد تو را، فاتحه اش را خواندم تا ابد یاد غمت، فاتحه خوانم زهرا : 💔 داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر فاطمه برخیز و من را خاک کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت سلام الله علیها بر تمام شیعیان تسلیت باد 😭🏴 🏴 🥀🕊 ✍لَعنَ اللهُ قَاتلِیکِ وَ ضَارِبیِکِ و ظَالِمِیکِ وَ غَاصِبی حقِّکِ یا مُولاتِی یا فاطمَةُ الزهراء ༺◍⃟🥀💔🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
نیمه شب است و مانده علی كه چه‌ها كند  باید بساطِ غسلِ کسی را به پا کند حیدر بنا نداشت که بی فاطمه شود  اما بناست خانه ی قبری بنا کند باگریه کارِ غسلِ خودش را شروع کرد باید کهِ مثلِ شمع، نباید صدا کند بعد از سه ماه رو زدن و رو ندیدنش وقتش رسیده فاطمه را روبنا کند هر عضو شستشوش یکی را زِ هوش برد مانده علی چه با جگر بچه ها کند دستش کجا رسید که دادش بلند شد مجبور شد که کارِ خود را رها کند مانده که گرمِ شستنِ زخم تنش شود  یا فکرِ جا به جا شدنِ دنده ها کند زهرا چه راحت است علی پُر جراحت است  دنیا نخواست که با جگرش خوب تا کند : 💔 غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام ༺◍⃟💫჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
ای کوه صفا بخش ِدلِ حیدرِ کرار، بخند هستیِ خانه‌ی من، همسرِ غمخوار، بخند دلخوشیِ همه‌ای، ناله‌ی خود را کم کن جانِ من، جانِ حسن، فاطمه، یکبار بخند دردِ پهلو و کمر، کرده زمین گیر، تو را من که دانم چه کشی، لیک به اجبار بخند گذرِ کوچه چقدر پیر نموده است تو را ای ستمدیده‌ی دستانِ ستمکار، بخند محسنت رفت، ولی جان حسین و زینب جای این خیره شدن بر در و مسمار، بخند قولمان چیز دگر بود، نه افتادن تو محرمِ رازِ علی، یار و وفادار، بخند💔🕊 : ای مهربان خانه ی حلال کن در پیش چشم شیرخدا حرمتت شکست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، یکشنبتون و کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
میشود كه نروی؟ جان من از خانه نرو من علی ام، ز برم حضرت حنانه نرو خانه ام بعد تو غمخانه ی عظما گردد ز گلستان علی ای گل ريحانه نرو رونق زندگی حيدر كرار تويی جان حيدر تو بمان، رونق كاشانه نرو طاهره، مرضيه، انسيه یِ حٓورایِ علی صابره، حوريه، ای دلبر جانانه نرو حرف رفتن نزن ای حضرت دريا بس كن دلم آشوب شده، مادر دنيا بس كن هی نگو ميروی و بعد تو حيدر تنهاست يا دعا كن كه بميريم همه، يا بس كن خيره خيره به كجا مینگری زهرا جان زُل نزن جان من اينقدر به يکجا، بس كن تو نباشی همه ی شهر به من می خندند پس به جان حسن و زينب كبری بس كن بس كن، اينقدر نزن شعله به جانم زهرا من خودم از غم تو دل نگرانم زهرا : 💔 داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر، فاطمه برخیز و من را خاک کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت سلام الله علیها بر تمام شیعیان تسلیت باد 😭🏴 🏴 🏴 کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
شامل الطاف بی حدّ علی گردیده است هرکه را در این عزا با دیده‌ی تر دیده است نوکر زهرا مقامش از مَلَک هم برتر است خاک پاهایش مقدس، جای آن بر دیده است هر گنهکاری که آمد عبد این دربار شد رحمت حق را به خود چندین برابر دیده است لحظه‌ی جان‌دادنش هرکس که نوکر بوده است صاحب این خانه را ساعات آخر دیده است هرکه شد سینه‌زن او در قبالش خیر دید منکر زهرا فقط در زندگی شر دیده است با عنایات خود زهراست گر هر بنده‌ای شیعه و دیوانه‌ی کوی علی گردیده است همچو زهرا لعن کرده شیعه بعد از مصطفی هرکسی را جای حیدر روی منبر دیده است علت اسلام آن مرد یهودی روشن است: دستهای بسته‌ی سردار خیبر دیده است بعد از آن کوچه گرفته مجتبی لکنت‌زبان پیر شد وقتی که خون سینه بر در دیده است باید از فضه بپرسی که چه شد در پشت در ماجرای پشت در را فضه بهتر دیده است زخم پهلو، خون سینه، بازوی مجروح را گر ندیده هیچ چشمی، چشم دختر دیده است دخترش دق کرده از بس لاله‌های سرخ را بر لباس مادر و بر روی بستر دیده است : چقـَدْر درد نگفته به شوهرت داری بگو چه شد که حسن ماند ُو سر به‌ دیواری...؟💔🏴😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، یکشنبتون و 🇮🇷الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌🇮🇷 کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
با تمام دردها بانو ترحم میکنی گاه‌گاهی، لحظه ای، کم کم تبسم میکنی چشمهای کودکانت غرق ماتم میشود تا که در بین قنوتت یاد مردم میکنی روزهای آخری کمتر به زینب میرسی کم نوازش میکنی، کمتر تکلم میکنی لاله ی پیراهنت هی آبیاری میشود روزهای آخری تا پخت گندم میکنی در میان روز بر پیغمبرت سر میزنی وقت برگشتن تو گاهی خانه را گم میکنی آنقدر خونریزی بال و پرت گسترده است بین معراج شبانه هی تیمم میکنی مرتضی خوشحال میگردد و خندان میشود تا که بین خانه اش بانو تلاطم میکنی در میان بسترت وقتی که میخوابی چرا آن شهادتگاه محسن را تجسم میکنی ای پرستوی مدینه حرف رفتن را نزن از چه رو شعر پریدن را ترنم میکنی : هنوز کوچه به کوچه حکایت از مردیست که‌ دستِ‌ بسته‌ی‌ او عاشقانه‌ می‌لرزید...💔 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، یکشنبتون و کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
این روزها صحبتشان با نگاه بود از بس فضای خانه پر از درد و آه بود این جا کسی عیادت زهرا نمی رود تنها کسی که سر زده شب، نور ماه بود شهر پیمبر است مدینه، ولی در آن یاریِ اهل بیت پیمبر گناه بود از سنت رسول به غیر از اذان نماند شالوده های دین مدینه تباه بود اصلاً عجیب نیست که هیزم بیاورند وقتی که قلب مردم یثرب سیاه بود می گفت با نگاه: بمان فاطمه، نرو... تنها جواب فاطمه هم یک دو آه بود از لب جدا نمی شود عجل وفاتی اش در انتظار مانده و چشمش به راه بود : 💔 دست از قتل علی بردار، زهراجان بمان ای علمدار خمیده، باز در میدان بمان سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
آخرین نافله های سحرت، کشت مرا درد دل کردن تو با پدرت، کشت مرا ای قیامت قدوبالات، قیامت کردی این چه حالیست، هلال کمرت کشت مرا نبض من با تپش قلب تو همسو گشته غصه داریِ دل پرشررت، کشت مرا عمق نگاه تو زغم لبریز است غربت مخفی چشمان ترت، کشت مرا همسفر، لحظه ی معراج تو نزدیک شده دردمندانه وداعِ سفرت، کشت مرا ای پرستوی بهشتیِ مدینه اینکه سوزانده عدو بال و پرت، کشت مرا فاتح خیبرم و صاحب تیغ دو سرم غصه ی کوچه و اشک پسرت، کشت مرا یاس نیلی شده ی گلشن توحیدیِ من گل زخمی که نشاندی به برت، کشت مرا اولین دادرسیِ صف محشر از توست دادخواهی تو از دادگرت، کشت مرا : 💔 بغض دارم مرو از پیش علی، زهرا جان تو نباشی چه کسی پاک کند اشکم را؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، یکشنبتون و کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
وقت غسلت به لبم آمده جانم، زهرا زخمهای بدنت، برده امانم زهرا سرخ شد صورتِ آبی که چکید از بدنت چه سرت آمده بانوی جوانم، زهرا؟ تا سحر خیره به رویت شدم و آب شدم بد سرت خورده به دیوار، گمانم زهرا ذکر می گفتم و دستم به پرت خورد آرام بند آمد وسط ذکر، زبانم زهرا بازوی لاغرت اینقدر ورم کرده چرا؟ با که گویم من از این داغِ گرانم زهرا؟ آستین بین دهان کردم و فریاد زدم زخم مسمار، درآورد فغانم زهرا کاشف الکرب دلم، چوبه ی تابوتت را بر سر شانه گذارم؟ نتوانم زهرا پیش قبرت به روی خاک زمین میافتم میروی از بر من یار کمانم زهرا؟ پدرت آمده اما بدنت را آخر با چه رویی به پیمبر برسانم زهرا؟ خاک با دست خودم بر بدنت میریزم حق بده که به لبم آمده جانم زهرا خوشیِ بعد تو را، فاتحه اش را خواندم تا ابد یاد غمت، فاتحه خوانم زهرا : 💔 داخل قبرم ولی قبر خودم را کنده ام جان حیدر فاطمه برخیز و من را خاک کن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، شهادت سلام الله علیها تسلیت باد 😭🏴 🏴 🏴 کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
رنگ خزان شدم ز غمت ای خزان من زهرای من! حبیبه ی من! مهربان من می‌بینی از غمت چقدر میخورم زمین؟ دیگر شدم بدون عصا آسمان من! مانده هنوز بستر تو گوشه ی اتاق با لاله اش چکار کنم باغبان من؟ ماندست چند تار مویت بین شانه ای چشمم که خورد تیر کشید استخوان من راحت بخواب درد کشیدن تمام شد! راحت بخواب درد کشیده جوان من! کابوس لحظه های علی نقش قبر توست فکرش به هم زده ست زمین و زمان من چهل قبر ساختم که نفهمند هیچوقت آخر کجاست قبر تو راز نهان من.. گفتم درِ جدید بسازند بعد تو تا میخ ها دوباره نگیرند جان من حالا دگر تمام شده امتحان تو... حالا دگر شروع شده امتحان من.. : 💔 روی سیلی خورده‌ی زهرا شهادت می‌دهد از مظلوم تر مردی در این دنیا نبود سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
ناگفتنی‌ست درد دل مرتضاي تو در خانه‌ام ببين كه چه خالی‌ست جای تو هر شب به جای آب و غذا غصه می‌خورم يادش به خير بر سر سفره غذای تو... صبر زياد و عمر كمی می‌كنم طلب پايان هر نماز خودم از خدای تو بی‌اختيار گريه می‌كنم از گريه‌های نيمه‌شب بچه‌های تو درست از شب دفنت به اين طرف هر شب گرفته بهانه برای تو با گريه‌اش هم از خواب میپرد تازه شروع می‌شود از نو عزای تو باور نمی‌كنند كه از خانه رفته‌ای احساس می‌كنند می‌آيد صدای تو در پيش بچه‌های تو شرمنده‌تر شدم وقتی نشد كه ختم بگيرم برای تو امروز مدفن تو غريبانه مانده تا از ياد شيعيان نرود ماجرای تو : 💔 بساط اشک در غم تو یکریز است چقدر خانه بی غم انگیز است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
کارزار بین کوچه کار ما را زار کرد حال گل را زار کرد و کوچه را گلزار کرد دیده ی شیر خدا  را دور دید و شیر شد آن که روز مادرم را همچو شام تار کرد داشت مادر حرف میزد بی حیا مهلت نداد ناشنیده وحی را با سیلی اش  انکار کرد مادر نازکتر از برگ گل ما را زدند سنگ میداند چه با آن شیشه رخسار کرد نیمی از گلبرگ  او پژمرد از سیلی خصم نیم دیگر را چو لاله ضربه ی دیوار کرد او رشیده بود آه افتاد  و آن افتادنش زخمهایی را به زخم  کهنه اش تکرار کرد شکر من بودم عصای مادرم در کوچه ها بعد ازآن  ظلمی که در کوچه بر او اغیار کرد وای اما از رقیه در شب تاریک دشت خواب بود و زجر او را بی هوا بیدار کرد هیچ کس در آن سیاهیهای شب یارش نشد زیر دست پای زجر او مرگ را دیدار کرد قد او تا زانوان زجر هم حتی نبود بی حیا اما برای زجر او اصرار کرد : کابوس هر شب حسنت میکشد مرا این ماجرای گم شدن گوشواره چیست؟🥺💔😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani