eitaa logo
کانال رسمی شهید محمد رضا الوانی
1.2هزار دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
12هزار ویدیو
164 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا... تاریخ تولد:1361/1/2 تاریخ شهادت:1395/7/7 مزارشهید:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات: @aabdozahraa315
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی قرارم نگارم...تیره شد روزگارم ابری ام همچو باران... کجایی تو ای جان که طاقت ندارم... 😭🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
یک سال از زندگیمون گذشته بود؛ یه روز اومد خونه و شناسنامشو بهم نشون داد و گفت: من دیگه "زارع الوانی" نیستم. از این به بعد فقط "ام! آقارضا برای تغییر فامیلیش دلایلی داشت و نمیخواست نه خودش، نه فرزندش دیگه نام "زارع" جزئی از نام خانوادگیشون باشه...! اگرچه هنوزم بعضی تعصبا هست که علیرغم میل خود شهید اون رو تکرار میکنن!! بگذریم... اون لحظه بود که به تعبیر خوابم پی بردم: "یعنی همون که شاهزاده حسین علیه السلام بهم فرمود: بده یه "الف" توی شناسنامه ات بنویسنن..." اون مدت همش با خودم میگفتم این خواب خیلی راست نیست؛ چون نه اول اسم آقارضا و نه اول فامیلیش با الف شروع نمیشه...!! اما انگار قرار بود خوابم کم کم مثل نقاشی که به مرور واضحتر میشه، تعبیر بشه؛ تا اینکه با شهادتش خوابم کاملا تعبیر شد؛ "یعنی همون ندایی که از بالای گنبد اومد و فرمود "این الف کم رنگه، میاد و میره..."! ...جالبتر از همه اینها، این بود که من هرگز برای کسی این قسمت از خوابم رو نگفته بودم؛ چون حتی از گفتنش هم که همون 🥀پیغام جدایی🥀 بود، میترسیدم... ...و اما نیمه سوم آن هم که برگه ایی بر زمین افتاده بود و با دستان مبارک شاهزاده حسین(ع) در جای خود قرار داده شد و به من برگردانده شد، شاید با ظهور و رجعت یاران مهدی فاطمه(عج) تعبیر شود که انشالله آن برگ قرآن( یعنی شهید الوانی عزیز) دوباره بسوی ما بازگردد... انشاءلله🌹🤲🌹 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو مپندار که کربلا شهریست در میان شهرها و نامی ست در میان نام ها...نه! کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین راهی بسوی حقیقت نیست..! http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
۷ ماهی بود که به خواستگاریم آمده بود و پدرم به دلایلی از جمله زندگی در غربت یعنی تهران، با این ازدواج مخالف بود. آقارضا خیلی جدی، واسطه ها را میفرستاد تا نظر او را جلب کند. تا اینکه شب ازدواج حضرت زهرا و حضرت علی(علیهما السلام) خواب عجیبی دیدم... داخل صحن مطهر شاهزاده حسین(ع) که عموی امام زمان و برادر بلافصل امام حسن عسگری(ع) هستند، ایستاده بودم و قرآنی در دستم بود که میخواستم همان سوره ای که دوستم در حال تلاوتش بود را بخوانم. ناگاه جناب شاهزاده حسین(ع) با قامتی ابالفضلی، عمامه و عبای مشکی به دوش وارد حرم شدند. به من امر کرد که قرآن را به ایشان بدهم و از من پرسیدند که آیا میخواهی برایت استخاره ای بگیرم؟ بعد از جواب من، ایشان قرآن را باز کرد و فرمود حاجتت برآورده میشود. اما باید به اینجا بیایی و بدهی سیدِشاهزاده حسین یک الف در شناسنامه ات بنویسد! این را گفت و از حرم خارج شد. با عجله دنبال حضرت داخل حیاط دویدم؛ پرسیدم از امام جماعت اینجا بخواهم که"الف"را در شناسنامه ام بنویسد؟! حضرت در حالیکه به نزدیک درب حیاط رسیده بود، دست راستش را بالا گرفت و به نشانه تاکید تکان داد و فرمود: نه،نه! فقط سید شاهزاده حسین! به داخل حرم بازگشتم؛ صدایی از بالای گنبد آمد: "این الف کمرنگ است، می آید و میرود!! آن را با رنگ آبی(گمانم فرمودند: فیروزه ایی) بنویس! در خواب مانند بیداری کاملا منظور حضرت و صدای بالای گنبد را فهمیده بودم؛ ولی با خود میگفتم نام همسر را که با رنگ آبی نمی نویسند! همچنین منظور از اینکه این الف می آید و میرود را هم فهمیده بودم، اما نه با شهادت همسرم! از خواب بیدار شده بودم؛ از طرفی خوشحال بودم که تکلیفم را اهل بیت(ع) مشخص کرده اند، از طرفی هم ناراحت که چرا فرمودند این است و خواهد رفت...!! آقارضا واسطه هایشان را مدام میفرستاد تا اینکه پدرم خیلی غیر منتظره به این امر راضی شد! آقارضا بعد از آن پشت سر هم برای تدارک و برنامه ریزی عروسی به خانه ما می آمد. وقتیکه قرار به عقد شد، فقط نیمه اول خوابم را برایش تعریف کردم و از او خواستم که مراسم عقد طبق فرمایش حضرت، در همان جا برگذار شود. او هم با خوشحالی گفت چی بهتر از این؟! با هیئت امنای حرم هماهنگ کردیم و قرارشد همان جا، بدون هیچ تشریفاتی عقد کنیم... نیمه دوم خوابم را تا قبل از شهادتش به کسی نگفته بودم؛ راستش نمیخواستم رفتنش را اینقدر زود باور کنم! اما همیشه احساس غریبی داشتم! عاشقی دردسری بود، نمی دانستیم حاصلش خون جگری بود، نمی دانستیم پر گرفتیم ولی باز به دام افتادیم شرط بی بال و پری بود، نمی دانستیم آسمان از تو خبر داشت ولی... سهم ما بی خبری بود، نمی دانستیم http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
اعمال روز اول ذیحجه... از همه بزرگواران التماس دعای فرج و عاقبت بخیری داریم🌹🙏🌹 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
🌙امشب شب اول ماه ذی الحجة است که دهه اول آن دارای فضیلت و شرافت زیادی است وعبادت در این ایام اجر و پاداشی عظیم دارد. ✅یکی از اعمالی که تمام بزرگان و علما و فقهای جلیل القدر، در ده شب اول این ماه عزیز اهتمام زیادی به آن داشته اند، خواندن دو رکعت نماز در بین نمازهای مغرب و عشاء است که معروف به «نماز و واعدنا» می باشد. نماز دهه اول ذی الحجه از نمازهای مستحب است که توصیه شده در ده شب اول ماه ذی الحجه خوانده شود. در این نماز بعد از سوره اخلاص باید آیه ۱۴۲ سوره اعراف نیز خوانده شود. بنا بر حدیث نقل شده از امام باقر(ع) به کسی که این نماز را بخواند ثواب اعمال حج داده خواهد شد. به حسب احادیث و روایات صحیح و معتبر و متواتر کسی که آنرا بجای آورد در ثواب همه ی حاجیان شریک می گردد؛ بدون این كه از ثواب آنان چیزی كاسته شود!   🕊کیفیت خواندن نماز:   «مابین نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از حمد، سوره توحید و سپس آیه ۱۴۲ از سوره شریفه اعراف را میخواند:   « وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدين »   کسانیکه این آیه را حفظ نیستند میتوانند از روی قرآن و یا یادداشت بخوانند. http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
🌸تــوجان منے میروے لااقل دلـــم را به رسم امانت بگیر من اینجا به داغت صبورم ولے تـــــو آنجا برایم بگیر http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani آدرس کانال تلگرامی https://t.me/shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببینید| بسیار زیبا دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت هیئت، میان "وای مادر" داشت می سوخت دیوار دم می داد، در بر سینه می زد محراب می نالید، منبر داشت می سوخت جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد باغ خدا یک بار دیگر، داشت می سوخت یاد حسین افتادم آن شب آب می خواست ناصر که آب آورد، سنگر داشت می سوخت آمد صدای سوت، آب از دستش افتاد عباس زخمی بود، اصغر داشت می سوخت سربند یا زهرای محسن غرق خون بود سجاد از سجده که سر برداشت، می سوخت باید به یاران شهیدم می رسیدم خط زیر آتش بود، معبر داشت می سوخت برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست در عشق، سر تا پای اکبر داشت می سوخت دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند گودال، گل می داد و خنجر داشت می سوخت شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت ما عشق را پشت در این خانه دیدیم زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت | | http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 لکه ی ننگ نام زن هستند جعده و ام فضل خانه خراب کاش بر جان نحسشان می ریخت غم و درد و بلای قلب رباب 👊 شهادت غریبانه و مظلومانه میوه قلب امام رضا (علیه السلام) بر تمام دلدگان آن خاندان، تسلیت باد. http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقی درد سری بود، نمی دانستیم حاصلش خون جگری بود، نمی دانستیم😭 پر گرفتیم، ولی باز به دام افتادیم شرط بی بال و پری بود، نمی دانستیم😭 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
نامه پاسدار شهید محمد رضا الوانی به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسم رب المهدی به: محضر مقدس و معظم امام منتظران، مولایم و صاحبم و مقتدایم سیدنا مهدی آل محمد(ص) روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه فداه از: عبد الحقیر المذنب دوستدار تو رضا. آقاجان سلام علیکم: ابتدای کلام خدا، رسیدن سالگرد شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا مادر بزرگوارتان را به شما تسلیت می گویم. خدا صبرتان دهد. من هم یتیم هستم و درد یتیمی را می دانم ولی این (غم کجا) و آن غم کجا...؟ اکنون که این نامه را برایتان می نویسم، شب از نیمه گذشته و به عشق شما خاندان نبی می خواهم تا صبح بیدار باشم و با خدای خود راز و نیاز کنم که البته به توجهات شما بستگی دارد. آقاجان! ما را هم در عزای خود شریک بدانید. ما غلامان، سیاه پوش و غمگین شده ایم. البته این نامه را که می نویسم، یک تجدید عهد و پیمان با شما امام حمام و خاندان نبی اکرم (ص) می بندم و از خداوند می خواهم مرا از یاوران و انصار شما قرار دهد. یابن الزهرا ای امان! یابن الزهرا الامان! آقاجان! هر وقت صدایت کردم، . آقا دعا کردم، یادت کردم، حاجت روا کردی... 🌹☘🌷☘🌹☘🌷☘🌹☘ http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلیل گریه رهبر در غم از دست دادن سر دار دلها از زبان خود شهید حاج قاسم سلیمانی #شهدا_ستارگان_هدایتند. http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
💠 كسي كه نهان خود را اصلاح كند، خدا آشكار او را نيكو گرداند، و كسی كه برای دين خود كار كند، خدا دنيای او را كفايت فرمايد، و كسی كه ميان خود و خدا را نيكو گرداند، خدا ميان او و مردم را اصلاح خواهد كرد. 📒 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
این عکس بعد از گذشت ۵ سال از شهادت آقارضا به دستم رسید؛ شخصی پرسید اینجا کجاست و خاطره اش را بگو... گفتم آقارضا اینجا خونه خواهرشه و ... یهو محمدقاسم با ذوق فراوان گفت: الآن بابام اونجاست؟! یعنی بابارضام زنده است...؟!! 😭💕😭💕😭💕😭💕😭 در گلو بغض غریبی است، نمی دانم چیست دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسرت زیارت تو... مونده تو این دل زارم...😭😭😭 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
‏☘ قرین شدن با ‎ (عج) شخصی از آیت الله کشمیری (ره) پرسید دل باید قرین حضرت (امام زمان) شود اما این ارتباط این قربت و قرین شدن چگونه است و از کجا شروع کنیم ؟ ‏🔹ایشان پاسخ دادند :  هر روز یک ساعت با حضرت خلوت کنید و به حضرت متوجه باشید زیارت آل یاسین بخوانید . . «یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی و المستعان بک یا ابن الحسن» را زیاد بگویید تا خود به خود رفاقت حاصل شود . . 📚منبع : کتاب شیدا ، ص ۲۲۴ اللهم عجل لولیک الفرج 🌺 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت ازش درباره درجش میپرسیدم، میگفت: "امام زمان از ما درجه نخواسته؛ بلکه ازمون انجام وظیفه خواسته"... لباساشو که میاورد خونه بشورم، درجشو میذاشت پادگان... راستش خیلیا تلاش کرده بودن مثل من درجشو بفهمند، امّا واقعاً میشد ناراحتی رو از این سوال توی چشماش دید. توی وصیت نامش هم نوشته بود "اگر عکسی از من چاپ میشود، برایم درجه نزنید؛ لازم نیست" امّا قبل از اینکه وصیت نامشو بخونن، عکسهاش با لباس سرهنگ تمامی شهر تهران و همدان رو آزین کرده بود...اون وقت بود که فهمیدیم آقا رضا درجش چی بود! راستی، با همین لباسایی هم که میبینید تنشه، شهید شد...🕊لباس خاکی و ژاکتش غرق خون شده بود...😭 رضا جان! ببخشید دیگه نمی پرسم درجت چی بود؟! چون فقط خدا درجتو میدونه خداحافظ شهید گمنام من...💔 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
بسم رب الزهرا شهید محمد رضا الوانی در تاریخ۶۱/۱/۲در شهر همدان دیده به جهان گشود. ایشان از همان دوران کودکی شخصیتی بسیار پاک، متواضع، مومن و مقید به مسائل مذهبی داشت و در همان سنین مکبر مسجد امام حسین(ع) محله شان گردید. او در دوران نوجوانی ضمن فعالیت در پایگاه بسیج، جهت کمک به امرار معاش خانواده یک شیفت درس میخواند و یک شیفت کار میکرد و با تمام درآمد ناچیز خود باز هم مقداری را برای کمک به فقرا و نیازمندان کنار میگذاشت. بعد از مدّتی احساس کرد جهت خدمت به انقلاب و رهبری، باید وارد سپاه شود. به همین جهت بعد از اتمام دوران دبیرستان، در دانشگاه افسری امام حسین(ع) قبول شد. بعد از گذشت مدّت کوتاهی که در سپاه استخدام شده بود، پدرش را از دست داد؛ لذا مسئولیتش در برابر خانواده بیش از پیش گردید.امّا با همه مشکلات، پنجاه هزار تومان یعنی دقیقا یک سوم حقوقش را برای کمک به زلزله زدگان بم تقدیم کرد.🌹🌹 🌹 ادامه دارد...👇 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام و ادب و احترام خدمت اعضای محترم... 🌹🌹🌹🌹🌹 در صدد اجرای عمل به فرامین مقام معظم رهبری، که میفرمایند" :امروز فضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست"، درصدد یادآوری خاطرات و سبک زندگی شهدا، به ویژه شهید مدافع حرم محمد رضا الوانی هستیم. انشالله ما را در این مسیر نورانی همراهی کنید و از فیوضات شهدا بهرمند گردیم...🤲 خادم شما در کانال و راوی خاطرات: ؛ http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani