eitaa logo
کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی🇮🇷
1.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
16هزار ویدیو
213 فایل
*اللهم عجل لولیک الفرج* شهیدمدافع حرم در سجده‌یِ آخرِ نمازهایش این دعا را میخواند: ‌اللهم أخرِج حُب الدُّنیا مِن قُلوبِنا...✨ تاریخ تولد🎂:1361/1/2 تاریخ شهادت🕊️:1395/7/7 مزارشهید🥀:باغ بهشت همدان «زیرنظر همسر شهید» ادمین پیشنهادات:۰۹۱۸۵۴۶۱۲۶۰
مشاهده در ایتا
دانلود
1.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه راهکار طلایی و سریع برای بازشدن گره های مادی و معنوی زندگی @Afsaraan_ir
۳ دلاور جبهه امنیت و مقاومت در یک قاب ❤️ شهید غفاری :سال۱۳۹۰ جاسوسان شهید الوانی:سال۱۳۹۵ حلب سوریه شهید بشیری:سال۱۳۹۵ حلب سوریه ای شهدای عزیز : به ما جاماندگان کمک بدهید که زرق و برق دنیای فانی و لذت های دنیوی بین ما و شما فاصله ای نیاندازد و یاد و خاطره و علاقه به شما همیشه در قلبمان شعله ور باشد و عاقبت به وصال شما برسیم...... شهید دلی الوانی _شهید غریب❤️ [رهسپاریم با ولایت تا شهادت] @gharibshahid
وقتی حاج قاسم با شهيد سجاد زبرجدی حرفهای خودمانی زد یک روز بعد از ظهر که توی مسجد سابقیه بودند، حاج قاسم هم آمد.سر تا پا مشکی پوشیده بود و کلاه  سرش بود.  بچه ها از خوشحالی حلقه زدند دورش. حسین رفت کنارش. دست کشید پشت کمرش. حس کنجکاوی اش گل کرده بود بداند حاج قاسم اسلحه به کمر دارد یانه. حاج قاسم که فهمید لبخندی زد و گفت از بچه ها کیا هستن؟ برو صداشون کن. سجاد را که دید، با این که او را نمی شناخت خیلی صمیمی سراغ پدرو مادرش را گرفت و از یگانش پرسید -شما از کجا هستی؟ -از یگان صابرین -فرمانده یگانتون کیه؟ -آقای آتانی -آتاری؟ همه  از شوخی حاج قاسم خندیدند. چند روز بعد حاج قاسم برای دومین بار  آمد. این بار اما آمده بود مسجد خانات. نماز مغرب و عشا را با بچه ها خواند. عکس یادگاری گرفتند. حاج رضا الوانی(شهيد رضا الوانی) هم آنجا بود. به چندتا از بچه‌ها انگشتر داد. به آن هایی هم که نرسید قول داد برایشان بفرستد که تا رسیدن انگشترها سجاد شهيد شده بود.... 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 برشی از کتاب در حال انتشار 🍃 توسط نشر روایت فتح و به قلم شیرین زارعپور https://eitaa.com/joinchat/1889992988Ca793390ccc
یار من وقتی تو باشی، یار میخواهم چکار دل به تو دادم فقط، دلدار میخواهم چکار کاشیِ فیروزه ی قلبم تراش دست توست پس برای عاشقی ابزار میخواهم چکار خار گلهای ضریحت دستهایم را گرفت خوار شد غم پیش من؛ غمخوار میخواهم چکار باز هم در این زیارت دست خالی آمدم خانه ی تو هست کوله بار میخواهم چکار جان آقا پشت در خوبست، تحویلم نگیر من گدایم؛ این همه اصرار میخواهم چکار؟ گر گنهکارم ولی با لطف تو هستم طرف حرزِ رفت و آمد معمار میخواهم چکار میشود وقتی کنار سفره با سلطان نشست چند تکّه نان بی مقدار میخواهم چکار کار من را سهل کرده و در حریمش ذکر میخواهم چکار کوچه و پس کوچه ی دور حرم یعنی بهشت سائل باب الجوادم؛ کار می خواهم چکار : چندیست در حـریم تو راهـم نمیدهند من بی وفا شدم؛ تو چرا قـهـر میکنی؟💌 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥استاد رائفی پور : ⚠️ غيبت... ⛔️ منظور از غذا فقط خوردن و آشامیدن نیست... هر عضوی از بدن، غذای مخصوص خود را دارد غذای چشم دیدن غذای گوش شنیدن غذای بینی، بوییدن غذای پوست، لمس غذای زبان، حرف زدن غذای ذهن، فکر کردن و... پس مواظب همه غذاهایی روزانه خود باشیم، چه می‌بینیم؟ چه می‌شنویم؟ ، چه می‌گوییم؟ ، به چه فکر می کنیم؟ و... 🌾🌾کانال غذای پاک را دنبال کنید : https://rubika.ir/ghazayepak
16.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 🎥 خانواده جوان ۹ فرزندی مشهدی در پیاده‌روی 😍 🍃🌹🍃 🌺 الهی نسل عشاقت فزون باد...🤲 https://eitaa.com/masiraftab
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| زندگیت از این رو به اون رو میشه! « یه فرمول ساده اما کلیدی برای جهش‌های بزرگ معنوی و مادی در زندگی! » منبع : مقام عرشی حضرت زهرا سلام الله علیها 🎞 رسانه رسمی استاد محمد شجاعی @ostad_shojae | montazer.ir
روزی دوبار دربِ بقیع باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود روزی دوبار روضه‌ی تو: وا حسن....حسین ای وای بی حرم حسن و بی کفن حسین سهمِ دو چشمِ خیسِ شما خونِ تازه است روزی دوبار انیسِ شما خون تازه است این مهرِ مادرِ تو چه‌ها کرده بادلت یعنی که آب شعله به پا کرده با دلت دیدی که آب با جگر فاطمه چه کرد دیدی که آب با پسرِ فاطمه چه کرد تقصیرِ آب شد دل زهرا شراره شد تقصیر آب شد دو جگر پاره پاره شد از کوزه آب تا که حسن خورد آب شد وای از حسین آب نخورد و کباب شد بعدِ حسین بعدِ حسن سربزیر آب می‌سوزد آنقدر که شود چون کویر آب از آن به بعد آب فرودست می‌رود روزی هزار مرتبه از دست می‌رود از آن به بعد زیرِ سرِ آب آتش است فهمیده‌ام که در جگر آب آتش است سیراب می‌کند همه را ، تشنه است خود شرمنده است فاطمه را ، تشنه است خود پیش حسین بغضِ قدیمِ حسن شکست در بینِ خانه قلبِ کریمِ حسن شکست الماس ریزه‌ها جگرش را دو نیم کرد یک ضربِ دست امام حسن را یتیم کرد از سینه داغِ روز و شبش ریخت روی طشت دیدی جگر زِ کنج لبش ریخت روی طشت خونش نه ، پاره پاره زِ لبها جگر چکید بر طشت نه به دامنِ زهرا جگر چکید زینب رسید و گفت که ای وای مادرم "آیا تویی برادر من نیست باورم" در کربلا به خیمه نیامد عمویِ آب از مَشکِ پاره ریخت زمین آبرویِ آب مجبور شد به خاطرِ آب التماس کرد رو زد برای طفلِ رُباب التماس کرد بودند دیو و دَد همه سیرابِ آب حیف مَشکی نبود تا که نسوزد رُباب حیف با التماس گفت عزیزم علی بمان از آب هم مضایقه کردند کوفیان اما چه زود آب دوباره شراره شد دیدی که وقتِ گریه‌ی زهرا دوباره شد شد بازهم بساط غمش جور وایِ من شد آب زهر و زهر شد انگور وایِ من انگور شعله شد جگرش را به هم که ریخت آه از دلش که بیشترش را به هم که ریخت هِی بر زمین نشت نشد چاره ایستاد ای وای من که با جگرِ پاره ایستاد آه ای کبود بال و پَرَت را زمین نزن پیش جوادِ خویش سرت را زمین نزن ... گفتم که اشک از چه چنین رنگ و بو گرفت گفتی زِ چشم گریه کنان آبرو گرفت روزی دوبار درب بقیع باز می‌شود روزی دوبار گریه‌ات آغاز می‌شود 🔻مقدمتان را به این کانال 15 هزار نفری ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند گرامی می داریم ‌╔═💎💫═══╗ ➡️ www.mesf.ir/s ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠