eitaa logo
شهید موسوی نژاد
378 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوند می‌فرمایند : از گام‌های شیطان پیروی نکنید [ وَلا تَتَّبِعوا خُطُواتِ الشَّيطانِ ] خُطُواتِ شیطان، دقیقا همین روش هست تدریجی و گام‌به‌گام پس مراقب باشید این تدریج رو شیطان از کجا داره برای شما آغاز میکنه !
شهید موسوی نژاد
خداوند می‌فرمایند : از گام‌های شیطان پیروی نکنید [ وَلا تَتَّبِعوا خُطُواتِ الشَّيطانِ ] خُطُواتِ
حواست به گام های باشه😉 اون دختری که امروز عکس ناجور از خودش نشر میده یه زمانی فقط از پشت ، دست یا چشش عکس میذاشت کم کم گرفتار شد 😞 یه روزی چت با نامحرم درحد جواب سلام بود و امروز...💔 این قدم قدم گرفتار شدنا میتونن دقیقا گام های شیطان باشن حواست باشه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعضی از روزهای جمعه تلفن همراهش خاموش بود. وقتی دلیلش رو می‌پرسیدم می‌گفت: ارتباطم را با دنیا کمتر می‌کنم تا کمی زمانم را برای امام زمانم اختصاص بدهم. اینکه چطوری می‌توانم برای ایشان مفید باشم.
اون کسی که میدونه پشت این عالم کیه، تو خطرناکترین و بحرانی ترین وقت آرامشش رو حفظ میکنه... به خدا قسم، برادر بزرگوار، خواهر بزرگوار اگه حُسن ظن به خدا داشته باشیم، اگه نگاهمون به خدا مثبت باشه خدا پشتمونه... خدا دَممون رو داره... خدا رهامون نمیکنه... این خدا مهربونه، اگه پدر و مادر به بچه شون مهربونن، خدایی که خالق مهربونیه دیگه مهربونیش چه جوریه؟! اگه ما این نگاه رو داشته باشیم هیچ موقع خدا رهات نمیکنه هیچ موقع... امکان نداره...
يَوْمَ‌يَكُونُ‌النَّاسُ‌كَالْفَرَاشِ‌الْمَبْثُوثِ القارعه/۴ روزی كه مردم مانند‌ پروانه های پراكنده به هر سو ميدوند... وقتی هیچ کجا برای ماندن امن نیست ! جز آغوش تو ..!
همه فکر میکردن خیلی عبوس و خشنه؛ در یکی از جلسات فرماندهان سپاه در تهران، همه فرماندهان با لباس رسمی در آن شرکت کرده بودند؛ جلسه سنگینی بود، در تنفس بین جلسه، یک شلنگ آب در جلسه دیدم، حاج قاسم با شلنگ داخل آمد و همه فرماندهان را با آب خیس کرد.
آیت الله حق شناس: در خاطرم هست وقتی در قم زیارت عاشورا میخواندم، که البته چهل روز طول کشید، همان طور که در حجره بودم، گفتم : بی بی جان اگر من چهل روز درِ خانه ی کسی را زده بودم بالاخره یک فحشی به من میداد! حالا یا حاجت من را بدهید یا من را از این حالت انتظار خارج کنید! همین که داشتم از پلّه پایین می‌آمدم، بین پلّه اول و آخر حاجتم داده شد. هر کسی که دری را بکوبد و دست برندارد، مداومت و لجاجت کند، بالاخره کسی در را باز خواهد کرد.
نذر میکنم امروز گناه نکنم هدیه به عجل الله قربة الی الله...
میگن یه آقایی فرش فروش بوده بین خرید و فروش ها یه فرش خیلی نفیس دستش میفته اونو تو یه اتاق از خونه اش میذاره به هیچ کسی هم اجازه ورود نمیده هر کس میخواسته فرشو ببینه از پشت پنجره میدیده، مسافرت هم نمی رفته که مبادا کسی وارد اتاق بشه... خلاصه خیلی خاطر فرشه عزیز بوده براش... همین آدم کسی بوده که انجام واجباتش سرجاش بوده...ترکِ محرماتش سرجاش بوده... دم مرگش شیطان میرسه و میگه: سجده کن به من!! میگه: نه سجده نمیکنم شیطان باز میگه: سجده کن و مرد همون جواب رو میده شیطان میره فرش رو میاره میگه سجده می کنی یا آتیش بزنم؟! مرد میگه: باشه سجده می کنم به اون کاری نداشته باش... حالا حکایت ما هم همچین چیزیه هر کدوممون خودمون میدونیم به چی خیلی وابسته ایم!! خاطر چه کسی واسمون خیلی عزیزه از چی یا کی نمیتونیم بگذریم... تمرین کنیم دل نبستن به تعلقات دنیا رو که نقطه ضعفمون نشه، خدای نکرده باعث جهنمی شدنمون نشه...
ما سر‌ کوچک ترین چیزها، از دلمون نمیتونیم بگذریم! بعد آرزوی شهادت میکنیم.‌..؟!