حاضری یه آشتی خاص و متفاوت با امام زمانت داشته باشی؟ لطفا در این جمعه امام زمانی کمی وقت بگذار برای شروعی دوباره و این نوع گفتگو را با او تمرین کن....

​دم غروب متعلق به امام زمانت است، برنامه ات را طوری بریز که یک چند دقیقه ای، یک جایی، توسلی به امام زمان ارواحنافداه داشته باشی، حالا می توانی نماز امام زمانت را بخوانی، می توانی نماز استغاثه بخوانی. می توانی زیارت آل یاسین بخوانی.  مسجد می خواهی بروی زودتر برو، توی بیابان هستی، ماشینت را گوشه ای پارک کن همینکه دیدی خورشید دارد غروب می کند، توی خانه ای برو توی اتاقی بنشین با امام زمانت صحبت کن. بعد از نماز صبحت این بین الطلوعین، اینهمه ارزش دارد و مفید و فرحبخش است، برای این است که ساعاتی است متعلق به امیرالمؤمنین علیه الصلوة و السلام، چه روز شیرینی می شود شما با یاد امیرالمؤمنین علیه السلام شروع بکنید و با یاد امام زمان ارواحنافداه ختمش بکنید. ببینید اولین معصوم، آخرین معصوم. این ذکرتان باشد، این عملتان باشد.

گفت مامان تو خوشحال شدی؟! دعا کردی جنازه ی من پیدا بشه؟!

نماز شب، شرف مؤمن و موجب مباهات و افتخار خداوند است،..... خداوند مباهات مى كند به كسى كه به تنهائى در شب نماز مى خواندو سجده مى كند و چه بسا در سجده به خواب مى رود ... خداوند به ملائكه گويد:  «اُنْظُرُوا اِلَى عَبْدِى روُحُهُ عِنْدِى وَ جَسَدُه ساجدٌ لِى» نگاه كنيد بنده مرا كه روحش نزد من و بدنش سجده كننده به من است... #شبتان_امام_زمانی

میگوینـد...؛ هرگاه به هرامامۍ"سلام"دهید... خود آن امام جواب سلام‌تان را میدهد! ولۍاگرکسۍ بگوید: "السلام‌علیڪ‌یا‌فاطمه‌الزهرا‌س" همه‌ۍ امامان جوابش را میدهند ... مۍگوینـــــد: ڪه این فرد نام مادرمان را برده است !؟ [ السلام‌علیک‌یا‌فاطمة‌الزهراس]

در ایام بعد از قبول قطع نامه در جنوب مستقر بودیم. یکی از نیروها آمده پیش سید احمد. سید وقتی دید پوتینش پاره است. پوتینش را در آورد و به او داد.رزمنده زیر بار نمی رفت و احمد اصرار داشت که من فرمانده تو هستم و فردا یک جفت نو می توانم برای خودم تهیه کنم.وقتی دشمن پاتک کرد و ما سریع خودمان را به محل درگیری رساندیم. در همان حال چشمم به سید احمد افتاد. هنوز پا برهنه بود. در روی اسفالت داغ و بیابان پر از خار و خاشاک به نیروهایش رسیدگی می کرد. بدون پوتین و بدون کلاه. به جای کلاه هم حوله ای روی سرش انداخته بود که آفتاب کمتر بسوزاندش. شهیدسیداحمدهاشمی🌷

ماموریت زندگی...

نماز هات سر وقت اند قبول! واجبات رو انجام میدی درست! مستحبات هم خیلی خوب انجام میدی! ولی تا به... و بالوالدین احسانا... عمل نکنی داری اینا رو میریزی توی کیسه سوراخ‌...

رفتارمون رو با پدر و مادرمون اصلاح کردیم...؟! شهید روح الله قربانی میگفتن اگر رضای الله رضای والدین است، پس چرا راه سخت رو انتخاب می‌کنید..؟! حرف اونا رو گوش کنید شمایی که پدر و مادرتون رو میذارین تو خونه به خودتون رحم کنین، مگه کسی بیش تر از این ها خوبی بهتون کرده..؟!

شهید روح الله قربانی ۱۳ آبان سال ۱۳۹۴ وسایلشون رو جمع میکنن تا به ایران برگردن قبل برگشت با شهید قدیر سرلک برای انجام کاری راهی مقر میشن، جلوی در مقر یکی از رفقاشون برمیگرده بهشون میگه که چی شد علی آقا؟! شما که صدر جدول شهادت بودی! داری برمیگردی، شهید نشدی که! ایشون لبخندی میزنن و میگن اگه خدا بخواد همین جا جلوی مقر شهادت روزیم میشه

در ماشین رو باز کردن یه پا داخل ماشین و یه پا بیرون ناگهان صدای انفجار همه جا رو پُر کرد همه شوکه شدند انفجارهای پی در پی مانع شده بود تا کسی جلو بره شهادت نصیبشون شد درست جلوی مقر...

شهید محمد حسین محمد خانی پتو آورد... و بدن های مطهرشون رو تو پتوهای جدا گذاشت حتی میگن تا چند روز بعد از لای خارها تکه های لباس و بدنشون رو جمع می کردن انگاری قسمت بوده نیمی از بدنشون سوریه بمونه...