eitaa logo
شهید موسوی نژاد
378 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
منم هستم ۱.mp3
14.82M
مجموعه ویژه ۱ مهمترین سؤال روز قیامت چیست؟ پاسخ به این سؤال، از چه جنسی است؟ من چگونه برای پاسخ به این سؤال آماده شوم؟
السَّلام عَلیك أیُّهَا الْوِتر الْمَوْتُور ای آقایی که طعمِ تنهایی رو چشیدی، تنهام نذار ...
شهر روشن‌ نیست‌ با صد چلچراغ‌ اما‌ کسی می رسد‌ یک‌ روز حتما‌ با‌ چراغِ‌ دیگری...
به وقت طلوع.mp3
1.76M
مهمترین تکلیفی که مانند نماز، اگر دیر بجنبیم قضا می‌شود !
تا وقتی خدا هست ریشه ی هیچ آرزویی خشک نمیشه
وَاصْبِرْ فَاِنَّ اللّهَ لَا يُضِيعُ اَجْرَ الْمُحْسِنِينَ هود/۱۱۵ و صبور باش که خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند. هر قدر بیشتر مجبور باشید برای چیزی انتظار بکشید، وقتی در انتها به آن میرسید، بیشتر قدرش را خواهید دانست. هر قدر بیشتر مجبور باشید برای چیزی بجنگید، وقتی بدستش می‌آورید، برایتان قیمتی‌‌تر خواهد بود و هر قدر بیشتر مجبور باشید در زندگیتان مقابل رنج بردباری کنید، مقصدتان شیرین تر خواهد بود همه چیزهای خوب،ارزش صبر کردن را دارند. 🍃
ما که می دانیم دنیا را مجالی نیست برای عاشقی..!! خدایا ! ما در اصل در آدم ها عاشق می شویم ! هرچقدر به تو شبیه ترند بیشتر گرفتارشان می شویم ! و مگر نه این است که تو در بنده های مخلصت تجلی می یابی؟! پس خرده ای نیست بر ما اگر گرفتار بنده هایت شویم!!🌸
شهید موسوی نژاد
دعای شهادت پسرم هر روز به من می گفت: مادر دعا کن در راه هدفی که می روم شوم. به او می گفتم: مادر، بچه هایت کوچک هستند، همسرت گناه دارد. اوایل مستقیم خواسته اش را مطرح می کرد. نزدیک زمان که شد رویه اش را عوض کرد و می گفت؛ مادر حاجت خیلی مهمی دارم برایم دعا کن. این شد که یک شب حوالی ساعت دو از خواب بیدار شدم و به حضرت ابوالفضل(ع) توسل کردم و به ایشان گفتم یا حضرت ابوالفضل(ع) حاجت احسان را بده، بدون اینکه از خواسته پسرم خبر داشته باشم این را گفتم و خوابیدم که بعد خبر آوردند سحرگاه همان روز احسان به رسید... 🌹سالروز شهادتش
شهید موسوی نژاد
دعای شهادت پسرم هر روز به من می گفت: مادر دعا کن در راه هدفی که می روم #شهید شوم. به او می گفتم:
⚘بوسه بر پای پدر و مادر⚘ داداش همیشه عادت داشت دست پدر و مادر را ببوسد و گاهی که پای پدر و مادر درد می کرد پایشان را می بوسید. اما هر چقدر که زمان می گذشت و این روال که به سمت شهادت می آمد دیگر برایش فرقی نمی کرد که کسی ببیند که او پای پدر و مادر را می بوسد و دراین دید و بازدیدها بر پای پدر و مادر بوسه می زد. ⚘بی قرار شهادت⚘ همسر برادرم تعریف می کرد که بارها نیمه های شب احسان با اضطراب و هیجان و با نفس های سنگین از خواب می پرید و می گفت؛ نکند شهید نشوم. نکند مرگ من در اثر بیماری یا تصادف رقم بخورد و بارها و بارها همسر شهید با این صحنه مواجه شده بود
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ارزش هزاااااار بار دیدن داره🥺 بیاییم و همه یکصدا او را بخواهیم و دنیا را از غربت دربیارییم
اونقدر مشغول چراغهای دور و برمون شدیم که خورشیدمون این همه سال پشت ابر مونده... (عج)💔 راستی از عهد هایی که نیمه شعبان سال پیش بستی چه خبر..!؟