eitaa logo
شهید موسوی نژاد
381 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
7 فایل
🌷🌷 اینجا قراره که فقط و فقط از #شـهدا درس زندگی بگیریم 🌷🌷 مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن 🌹سرهنگ پاسدار شهیدسیدعبدالحسین موسوی نژاد ولادت: خمین ۱۳۴۸/۲/۱     شهادت: منطقه سردشت ۱۳۹۰/۴/۳۰ مزار:گلزارشهدای قم "روزانه خواندن زیارت عاشوراراامتحان کنید"
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اراده شهادت طلبي (شهيد مهدي زين الدين) گوشه اي از سخنراني سردار سرلشكر پاسدار شهيد مهدي زين الدين فرمانده لشكر علي بن ابيطالب (ع) اولين شرط لازم براي پاسداري از اسلام اعتقاد داشتن به امام حسين (ع ) است . هيچ كس نمي تواند پاسداري از اسلام كند در حالي كه ايمان و يقين به اباعبدالله الحسين (ع ) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه هاي پيكار مي رزميم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستيم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستيم و اگر مشيت الهي بر اين قرار گرفته كه به دست شما رزمندگان و ملت ايران اسلام در جهان پياده شود و زمينه ظهور حضرت امام زمان (عج ) فراهم گردد به واسطه عشق علاقه و محبت به امام حسين (ع ) است . من تكليف مي كنم شما « رزمندگان » را به وظيفه عمل كردن و حسين وار زندگي كردن . در زمان غيبت كبري به كسي « منتظر » گفته مي شود و كسي مي تواند زندگي كند كه منتظر باشد منتظر شهادت منتظر ظهور امام زمان (عج ). خداوند امروز از ما همت اراده و شهادت طلبي مي خواهد.
گذری بر خاطرات سردار سرلشكر پاسدار شهيد مهدي زين الدين فرمانده لشكر علي ابن ابیطالب اسلحه و تسبیح قبل از شروع عملیات والفجر 4 عازم منطقه شدیم و به تجربه در خاك زیستن، چادرها را سر پا كردیم. شبی برادر زین الدین با یكی دوتای دیگر برای شناسایی منطقه آمده بودند توی چادر ما استراحت می‌كردند. من خواب بودم كه رسیدند. خبری از آمدنشان نداشتیم. داخل چادر هم خیلی تاریك بود. چهره‌ها به خوبی تشخیص داده نمی‌شد. بالاخره بیدارشدم رفتم سر پست. مدتی گذشت. خواب و خستگی امانم را بریده بود. پست من درست افتاده بود به ساعتی كه می‌گویند شیرینی یك چرت خوابیدن در آن با كیف یك عمر بیداری برابری می‌ كند، یعنی ساعت 2 تا 4 نیمه شب لحظات به كندی می‌گذشت. تلو تلو خوران خودم را رساندم به چادر. رفتم سراغ «ناصری» كه باید پست بعدی را تحویل می‌گرفت. تكانش دادم. بیدار كه شد، گفتم: «ناصری. نوبت توست، برو سر پست» بعد اسلحه را گذاشتم روی پایش. او هم بدون اینكه چیزی بگوید، پا شد رفت. من هم گرفتم خوابیدم. چشمم تازه گرم شده بود كه یكهو دیدم یكی به شدت تكانم میدهد … «رجب‌زاده. رجب‌زاده.» به زحمت چشم باز كردم. «بله؟» ناصری سرا سیمه گفت: «كی سر پسته؟» «مگه خودت نیستی؟» «نه تو كه بیدارم نكردی» با تعجب گفتم: «پس اون كی بود كه بیدارش كردم؟» ناصری نگاه كرد به جای خالی آقا مهدی. گفت: «فرمانده لشكر» حسابی گیج شده بودم. بلند شدم نشستم. «جدی میگی؟» «آره» چشمانم به شدت می‌سوخت. با ناباوری از چادر زدیم بیرون. راست می‌گفت. خود آقامهدی بود. یك دستش اسلحه بود، دست دیگرش تسبیح. ذكر می‌گفت. تا متوجه‌مان شد، سلام كرد. زبانمان از خجالت بند آمده بود. ناصری اصرار كرد كه اسلحه را از او بگیرد اما نپذیرفت. گفت: «من كار دارم می‌خواهم اینجا باشم» مثل پدری مهربان به چادر فرستادمان. بعد خودش تا اذان صبح به جایمان پست داد.منبع:كتاب افلاكی خاكی راوی:حسین رجب‌زاده سردار سرلشكر پاسدار شهيد مهدي زين‌الدين فرمانده لشكر علي بن ابيطالب(ع) نامی آشنا بر تارک سرزمین ایران اسلامی "یا علی مدد"
هر حرکت انسانی یک پرستار برای بیمار، یک حسنه است، و کمکی است به انسانی محتاج، کمک آن هم در شرایطی حساس. پرستاری، در کنار طبابت و هم‌وزن طبابت است. ولادت حضرت زینب (س) و روز پرستار مبارک...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بگید خدای من یکیه... هیچ معبودی جز او نیست... منم توکلم به اونه، خودش هدایتم میکنه ان شاء الله شهید نوید صفری🌷
جونه جونه جونه زینب.mp3
9.16M
جونه جونه جونه زینب نم نم نم بارونه زینب🌸❤
dokhtare-mola-oomade.mp3
7.83M
دختر مولا اومده زهره زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده.. 🎊 سلام‌الله‌علیها
‏خدا به مِیِّتِ عاشق، میگوید که داغِ عشق، جهادی کمرشکن دارد...
امشب با این فکر بخوابین که یه نفر هست که عاشق شماست، ولی شما خبر ندارین!! یه نفر که روز و شب بهتون فکر میکنه... یه نفر که ذکر لبش اسم شماست...!! امشبو با این حال بخوابین که وقتی شما خوابید اون تا خود صبح برا شما دعا میکنه...!! وقتایی که حالتون خوب نیست غصه تونو میخوره!! دلش میگیره....! یا وقتایی که حالتون خوبه باهاتون میخنده!! ولی شما صدای خنده اشو نمیشنوین...! اون مردونگی و عشقشو بارها ثابت کرده...! مردِ مرداس...!! شما هم بهش فکر کنید... یواش یواش یهو دیدی دلت خواست شبا که خوابت میبره خوابشو ببینی.... میدونین کیو میگم دیگه...؟!💔 💚
بدون اینکه چیزی بگه بلند شد برام آب آورد. نه اون حرفی زد نه من. حرف رفتن رو پیش کشید و گفت: منم میخوام برم سوریه... خشکم زد، باورم نمی شد در حالی که تنها چند ماه از ازدواجمون گذشته، چنین تصمیمی بگیره. سکوتم رو شکستم و زود عکس العمل نشون دادم: - تو نباید بری علی! -چرا؟! -چون ما تازه ازدواج کردیم هنوز یه سال نشده علی... ما برا بچه‌مون اسم انتخاب کردیم. داریم خونمون رو درست می کنیم. این همه برنامه برا زندگیمون داریم. -اجباریه خانوم (اینو گفت که چیزی نتونم بگم) -خب این دفه نرو، دفعه بعد میری. امسال اولین بهاریه که قراره باهم عید دیدنی بریم و سفره هفت سین بندازیم. نه گذاشت نه برداشت گفت: «خانم میخوای از زن هایی باشی که روز عاشورا نذاشتن شوهراشون به یاری امام حسین علیه السلام بره؟» دیگه چیزی واسه حرف زدنم نذاشت. ماتم برده بود و دهانم خشک خشک.  باز گفت: تو اجازه بده برم، منم عوضش اگه شهید بشم و لایق بهشت باشم و اگه اجازه شفاعت یه نفرو داشته باشم قول شرف میدم اون یه نفر هیچ کس نباشه جز تو... شهید علی آقایی🌷 شهادت: ۱۳۹۴/۱۲/۷، حلب سوریه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری فوق زیبا از بارش رحمت الهی در کربلای معلی❤️
فَسَیَکفیکهم الله البقره/۱۳۷ خداوند تو را از شر و آسیب آنها نگه میدارد. خدایا خیلی وقتها بهت غر زدم، ولی تو یه کاری کردی که من شرمنده شدم، بهم ثابت کردی که حواست بهم هست و هوامو داری حتی جاهایی که من اصلا یادت نبودم... خدایا خیلی زیاد دوستت دارم🌸 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای امام زمانم چه کنم؟ جزءکسانی نباشیم که وقتی به امام زمان گفتیم آقا دوست داریم،آقا بگن دروغ میگی...!
طرف داشت غیبت می‌‌کرد‌، بهش‌ گفت: شونه هاتو دیدی؟! گفت: مگه‌ چی شده؟! گفت: یه‌ کوله‌ باری از‌ گناهانِ ‌اون‌ بنده‌ خدا‌ رو شونه های توعه...!! شهید‌ محمد رضا‌ دهقان امیری🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک داستان، یک واقعیت... رویا تبدیل به حقیقت شد!! این داستان :تو شهید میشی... تقدیم به همه عزیزانی که درخواست داده بودن این کلیپ را داخل کانال بزارم.... ..
یا فالِقَ الاَصباحِ الانعام/۹۶ ای شکافنده ی روشنی صبح هیچ کس بی غم و غصه و گرفتاری نیست اما قشنگیش به اینه که تو اوج غم لبخند بزنی و بگی خدا خیلی بزرگه یه امروز رو بیخیال درد و غصه... 🍃
از طرف سپاه به حسین چهار ماه ماموریت کردستان داده شد اما حسین با اصرارحکم رابه هشت ماه افزایش داد وقتی پس از چهار ماه آمدپوست صورتش سیاه و خشک شده بود علت را از او پرسیدیم گفت چیزی نیست از همراهانش که سوال کردیم گفتند: حسین به مدت سه ماه دریک سنگر مأمور بوده و به علت سرمای زیاد و خطرناک بودن منطقه امکان بیرون آمدن و دیدن آفتاب را هم نداشته 🕊🌹
امام رضای خودم باش 2.mp3
11.27M
دورم ازت با اینکه تو نزدیک منی...
شهید موسوی نژاد
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
آقای شنوایِ حرفهای دلم از فاصله هزارکیلومتری … به شما سلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی که خبر شهادت پسرم را دادند، سجده شکر کردم/ هر جای کشور که سیل می‌آمد یا اتفاقی رخ می‌داد دانیال برای کمک می‌رفت مادر بزرگوار : دانیال با پس‌اندازش من را به کربلا فرستاد تا برای شهادتش دعا کنم. اگر همین الان هم دانیال زنده شود باز هم همین دعا را می‌کنم چون پسرم به آرزویش رسید. به پسرم گفتم: تو تنها فرزند من هستی و کمتر اردو جهادی برو، دانیال اما گفت: راهش را انتخاب کرده است و در دفاع مقدس مادرانی بوده‌اند که تنها فرزندشان شهید شده‌اند و من با آن‌ها تفاوتی ندارم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه زیباست صبح را سلام ✋ به (ع) شروع کنیم ♥️ اَلسَّــلامُ عَلَيْــكَ يـا اَباعَبْـــدِالله