#برگی_از_خاطرات۹۵/۳/۳۱
#اولین_دیدار_بعداز_شهادت
یکم خرداد وقتی که پیکر شهیدطاهر را آوردند پیکرحسین اقا را هم آورده بودند.
به ما چیزی نگفتند چون مطمئن نبودند پیکر او باشد. سیدرضا طاهر پلاک داشت و شناسایی شد. اما باید از پیکر دیگر آزمایشDNA می گرفتند. خیلی ها حدس می زدند پیکر دیگر حسین آقا باشد چون او در کنار سیدرضاطاهر شهید شد وخیلی ها خواب حسین اقا را دیده بودند که می گفت تا نیمه شعبان برمیگردم. نیمه شعبان برگشت ولی در تهران ماند تا ازمایشات شناسایی انجام شود.
آنهایی که کشیده اند می دانند که چشم انتظاری چقدر سخت است.
اینکه عزیزترینت را بیاورند نتوانی صورت ماهش را ببینی، از آن هم سخت تر است.
با این همه آمدن پیکر حسین اقا برای ما خبر خوبی بود.
خلاص شدن از چشم انتظاری بود.
ساعت ۱۱ صبح حاج خانم(مادرشهید) زنگ زد و گفت: آقاجون و عمویم را به سپاه برده اند تا خبر آمدن پیکر حسین اقا را بدهند. باورم نمی شد؛ به همکاران حسین اقا زنگ میزدم که مطمئن بشوم خبر صحت دارد.
بعد از اذان ظهر یکی از دوستان همسرم زنگ زد و گفت:"خانم مشتاقی حسین اقا را برای وداع به محل کار آوردند.
بعد دوباره آقای اسماعیلی تماس گرفت و گفت: پیکر را داریم به سردخانه نکا می آوریم؛ زودی خودم را برای استقبال از مرد خانه ام رساندم.
من بودم و برادر و دخترعمه ام.
وقتی امبولانس را دیدم که به سمت ما می آید دیگر نتوانستم روی پا بایستم به درختی تکیه دادم. امبولانس وارد حیاط شد و ما هم رفتیم.
در آمبولانس را که باز کردند، وقتی نوشته ی روی تابوت را دیدم _شهیدحسین مشتاقی_ احساس کردم که کمرم شکست پای امبولانس نشستم و التماس می کردم تن خسته و مجروح شهیدم را آرام بیرون بیاورند...
تمام این چهل روز با اینکه سیاه پوش شده بودم و برایش روز و شب گریه می کردم اما ته دلم امیدواری بود که به سلامت برگردد؛به خودم می گفتم:
"الان است که زنگ بزند و بگوید من زنده ام، اینجا بین دشمن گیر افتاده بودم و حالا خودم را به عقب رساندم. دارم برمی گردم!"
ولی وقتی تابوت را دیدم به من ثابت شد، که در این دنیا دیگر حضور فیزیکی حسینم را ندارم.
بالاخره تابوت را بیرون آوردند؛
عطر عجیبی فضا را معطر کرده بود و به مشام می خورد، باور کنید آن عطر وبو را هنوز گاهی اوقات در خانه ی خودمان احساس می کنم.
#همسر #شهید_حسین_مشتاقی
#کانال_شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی
@shahidmoshtaghi
661.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آری اینک حسین است که بر روی دست ها می رود.
آمدی و مرا پابند خودت کردی.
خوش آمدی مسافر خسته تن و دور از وطن ...
یکم تیرماه
چهارمین سالروز رجعت پیکر پاک و مطهر
#شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی
@shahidmoshtaghi
ای ساربان آهسته رو کارام جانم می رود
وان دل که با خودداشتم با دلستانم می رود
#شهید_حسین_مشتاقی
@shahidmoshtaghi
یک کانال جامع مذهبی👌زیرنظرطلاب حوزه علمیه😇
🌸زندگی به سبک شهدا(باحضورهمسرشهیدمدافع حرم حسین مشتاقی)
یاد وخاطرات شهدا👌
🌸بیایید با کلام معصومین بهتر اشنا شویم
و زندگیمان را بسازیم😌
🌸موانع ورود به بهشت چیست🌳😥🤔
🌸چگونه دوزخی می شویم🔥🤔😢
🌸داستانهایی ازقیامت📚
🌸 سخنرانیهای شاد و طنز حلال از سخنرانان مشهور😊
آدرس کانال مادرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1985806389Ce04c4dc601
و ماه ذی القعده تا که پیدا شد
دخیل ضریح برادری وا شد
ببین که حضرت نجمه چه کوکبی آورد
برای شاه خراسان چه زینبی آورد
مقامش آیینه ای از مدارج پدر است
عجیب نیست که باب الحوائج، پدر است
میلاد حضرت معصومه و روز دختر مبارک باد ...
#کانال_شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی
@shahidmoshtaghi
دخترم ، زیبا گلم ، ای عشق من
در نگاهم از همه عالم سری
کاش میشد تا ببینی در دلم
کز همه خوبان عالم برتری
من برایت آرزو دارم همه
خوبی و پاکی و نیکو اختری
دختر نازم، زهرای گرانمایه و دوست داشتی من
طلا خانم بابا روزت مبارک💝
#بابا_حسین
#کانال_شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی
@shahidmoshtaghi
زهرای عزیزم، نورچشم مادر
این روزها، خیلی ها از نداشتن های روز دخترت می گویند؛
اما نازنینم به شما که پدرت آسمان نشین است اینطور می خواهم بگویم:
منتظر هدیه بابایت باش.
ممکن است این هدیه آرامش باشد و تسکین قلب، مثل تسکینی که امام حسین(ع) هنگام رفتن بر قلب زینب(س) عطا کرد...
ممکن است این هدیه بازکردن یک گره باشد،
ممکن است یک لبخند که شیرینی اش را با تمام وجود حس کنی و ممکن است هرچه باشد که من نمیدانم...
اما یقین دارم روز دختر، شهدا به دخترانشان هدیه می دهند هدیه ای که نمونه اش در دنیا پیدا نمی شود.
مطمئن باش دعای پدر شهیدت بدرقه ی راهت هست.
انشالله عاقبت بخیر شوی مادر...
سنگ صبورم روزت مبارک💖
#کانال_شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی
@shahidmoshtaghi