صبح آمده برخیز و بگو: بسم الله
سرشار ز نعمتی تو... ماشاءالله
بسپار به دوست،هرچه را می خواهی
لا حول و لا قوه الا بالله!
☀️صبحتون شهدایی☀️
#شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی
@shahidmoshtaghi
#حسینجان
ما
نمک سفرهمان را
هم از شما گرفتهایم!
نگاه به حواس پَرتىمان نکنید!
به محبت شما دل بستهایم...
و بندِ دلمان را به مُشَبَّکهاى
ضریح عشقتان گره زدهایم!
به امیدِ صبحِ دولت
شما مىدَمیم...
و در چرخهى روزگار
قرعهى عشق شما
به نام ما رقم خورده است!
راستش
احساس میکنم
وقتی اینقدر
با شنیدن نام شما حال
دلمان خوب میشود
یعنی حواستان به ما هست...
#خدایامنحسینرادوستدارم
@shahidmoshtaghi
دل بیقرار نیست
"ادا در می آوریم"
چشم انتظار نیست
"ادا در می آوریم"
بر لب دعای ندبه...
و دل غرق شهوت است
این انتظار نیست
"ادا در می آوریم"
آقا محب واقعی ات در میان ما
یک از هزار نیست
"ادا در می آوریم"
#صبحتون_مهدوی
@shahidmoshtaghi
همیشه لبخند به لب داشت...
از آن لبخند های مهربان...
از آن هایی که جانت را آرام می کند...
از آن لبخند هایی که همیشه به یاد می ماند،نه فقط برای من که تمام هستیم بود، که تصویر آن چهره مهربان وخندانش هنوز در خاطر همه اطرافيانش مانده...
پر از عشق بود واحترام،پر از ادب بود و مهربانی، به خواستگاریم که آمد شیفته همین اخلاقش شدم.
همین ادبش،همین پاکی وصداقتش...
همیشه به فکر دیگران بود هر کاری که از دستش می آمد برای هرکسی کوتاهی نمی کرد.
حتی حالا که رفته،هنوز هم کار راه می اندازد.
هنوز هم گره باز می کند. مهربانی هایش انگار تمامی ندارد...
با اینکه سی ویک سال داشت با اینکه جوانیش را در همین روزگار وا نفسای خودمان، نفس کشیده بود اما روحش آن قدر بزرگ بود که در همین جوانی به شهادتی که خودش می گفت: "هر کسی لیاقتش را ندارد" برسد.
حالا او به آرزو همیشگی اش رسیده ومن ماندم وحسرت از دست دادن فرشته ای که حتی کنارش نفس کشیدن هم لیاقت می خواهد.
#زندگی_به_سبک_شهدا
#همسر_شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی
@shahidmoshtaghi
«مُشْتٰاقُاْلْحُسِینِعَلَیهِاْلْسَلامِ»
همیشه لبخند به لب داشت... از آن لبخند های مهربان... از آن هایی که جانت را آرام می کند... از آن لبخ
✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂
💫بر بال خاطره 💫
🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨
💫تازه دوره ی تکاوریش تموم شده بود.💫
ساعت 2 بعد از ظهر قرار گذاشتیم تا با هم بریم خونه عروس خانم تا اونو ببینیم با ماشینم رفتم دم در خونشون دیدم خوشتیپ کرده بود و با مادرش دم در منتظرم هستند. با خوشحالی سوارشون کردم و راه افتادیم بین راه حاج خانم مشتاقی از سختیهای دوره ماموریتش تعریف می کردو حسین آقابا یک متانت خاصی ساکت بود و هیچی نمی گفت.
نزدیک محل که رسیدیم گفت: زن عمو این خانمی که معرفی کردین صبور هست من گفتم: خیلی بیشتر از اون چیزی که فکر می کنی.
خندید و گفت من یک همسر محجبه و صبور می خوام چون زندگی با تکاور سخت نه اینکه من همیشه ماموریت می رم اون باید تحملش بالا باشه .
من گفتم: حسین آ قا غصه نخور.
خیلی خوشحال شد با ذوق تمام پله ها رو بالا رفت تا همراه زندگیش و انتخاب کنه.
بعد از ازدواج چند بار به من گفت زن عمو دستت درد نکنه خیلی از عارفه خانم راضیم.💕
من میگفتم حسین آ قا هوای عارفه رو داشته باش می گفت خیالت راحت .
راست می گفتی اونقد خیالت راحت بود که دوتا دسته گلهای زندگیتو به اون سپردی و رفتی.
🌹روحت شاد🌹
🌸خیالت راحت…🌸
✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨🍂✨
#شهید — حسین —آقا—مشتاقی
💫💫💫💫💫
راوی:فرزند شهید علی اکبر ابراهیمی
@shahidmoshtaghi
4_402873825059932188.mp3
زمان:
حجم:
5.19M
به اذن فاطمه به اذن حیدر....
🌷 🌷 🌷 🌷
کلنا فداک بی بی زینبــــــ
❤ ❤ ❤ ❤
@shahidmoshtaghi