هدایت شده از کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
4_5868346810187121064.mp3
14.56M
🌺 #ترتیل
🌺 #جزء_5
🌺 توسط استاد #پرهیزگار
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
@shahidmostafamousavi
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
4_5859393250778939598.mp3
6.91M
🌺 #صوت_ترجمه
🌺 #جزء_5
🌺 ترجمه فولادوند
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدم برای عبور از جاده های سخت زندگی
احتیاج به یه رفیق راه بلد داره
چه رفیقی بهتر از یه شهید
با شهدا مانوس باشیم ♡
با شهدا درد دل کنیم ♡
با شهدا رفیق باشیم ♡
شهدا اهل رفاقتن ♡
شهدا خیلی مشتیَن ، خیلی ♡
🏷 #شهید
🏷 #پویابیاتی
@shahidmostafamousavi
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
هر شهیدی یه حاجت میده ...
🌹 یکی کربلا
🌹 یکی مشهد
🌹 یکی راهیان
خلاصه هر شهیدی تو یه حاجت متخصصه
اقا محرم عجب حاجت #شهادت میده ....
تصویر شهیدان دهقان ، بیضائی و خلیلی ، بر سر مزار شهید محرم ترک .
🥀الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ🥀
@shahidmostafamousavi
7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای شهید ۱۵ سالهای که میخواست به وقت شهادتش خوشبو و معطر به محضر سیدالشهدا برسد.
@shahidmostafamousavi
﷽یاد خاطرات عاشقان خدا﷽
🌾دستمال #کوچیک جیبی داشت که تو همه مراسم عزاداری ائمه ،گریه😭 هاش رو با اون پاک میکرد و میگفت که این اشکها و این #دستمال روز قیامت برام #شهادت میدن . ارادت خاصی به اربابش امام حسین علیه السلام و #حضرت عباس علیه السلام داشت.
🌻تاکید بسیار زیادی بر #خوندن زیارت عاشورا با ذکر صد لعن وسلام داشت.
میگفت امکان نداره شما با #اخلاص کامل زیارت عاشورا بخونی و ارباب نظر نکنه .
📖حفظ قرآن
#شهید عباس آسمیه تاکید بسیار زیاد بر حفظ و قرائت قرآن #بامعنی و همچنین احادیث نبوی داشت و واین در حالی بود که خود نیز احادیث را بصورت کتبی یادداشت و همچنین بصورت صوتی و با صدای خودش #ضبط میکرد
#شهید_عباس_آسمیه
#شهدادستهایمرابگیرید.
🍃🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌸
@shahidmostafamousavi
🌷🕊🍃
لبخند بزن
تا ڪه دلم نور بگیرد.....
خورشید تویی
آیینه در دست زمین است.....
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی
@shahidmostafamousavi
💢#قصه_های_سرباز_قاسم(۱)
📌برشی از کتاب از چیزی نمی ترسیدم
🔸️مزد هفته
✍شش روز بود از بعد طلوع آفتاب تا نزدیک غروب آفتاب،جلوی در ساختمان نیمه ساز خیابان خواجو مشغول کار بودم جُثه نحیف و سن کم من چنین کاری را نداشت از دست های کوچک من خون می ریخت.عصر پس از کار اوستا بیست تومان اضافه داد و گفت:(این مزد هفته تو)
@shahidmostafamousavi