eitaa logo
کانال جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی
377 دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
15.6هزار ویدیو
207 فایل
کانالهای @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس.شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 شهدا را باید خیلی جدّی گرفت. ما برای شهدا همان ارزشهایی را باید قائل باشیم که خدای متعال برای اینها قائل است.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌹زیارت نامه شهدا🌹🌸 🍃بخوانیم با هم به نیت تمام شهدا🍃 کاربرایِ عزیز صبحتون بخیر شادی🌸 ‌ ‌‌امروزفضیلت زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست مقام معظم رهبری ✅ به کانالهای جوانترین شهید مدافع حرم سید مصطفی موسوی بپیوندید: کانال ایتا @shahidmostafamousavi کانال استیگر.عکس نوشته ها. ایتا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه.ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 گروه. واتساپ ‌‌https://chat.whatsapp.com/DBfOUQlaCEXKPQMYfQRhZa واتساپ سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV
📌 سید محمود با سربند یازهرا(س)آسمانی شد 🔹️ دوستی میگفت وقتی که عازم عملیات بودیم سید محمود رادیدم که بین سربندها دنبال یک سربند خاص می‌گشت ◇ به او گفتم : چرا اینقدر سربندها را زیر و رو میکنی ؟! یکی را بردار ◇ گفت: می خواهم سر بندی را که نام مادرم حضرت زهرا سلام الله علیها روی آن نوشته شده بردارم و به پیشانیم ببندم . ◇ وسط معرکه بالای سرش رسیدم ، فرمانده ی گردان که کنارم بود، گفت: دنبال چی می گردی؟ او شهید شده. ◇ گفتم : آخر اثر گلوله ای دربدنش نیست! ◇ گفت : پهلویش را نگاه کن. ◇ پهلویش را نگاه کردم، گلوله ی کالیبر پهلوی چپش راشکافته و به قلبش رسیده بود. یک طرف صورتش در اثر اصابت به زمین کبود شده بود و دستهایش پراز گل بودند . لبخندی زیبا روی لبانش بود. ◇ دستانم را اطراف پیشانی بندی که دور گردنش انداخته بود، حلقه کردم، نگاهم روی جملاتش ثابت ماند : یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) درآرزوی شهادت. ◇ شهید «سید محمود اسدي خانوكي» يكم فروردين 1349 روز شهادت جده اش، در روستاي خانوك از توابع شهرستان زرند به دنيا آمد. ◇ دوره تحصيلي سطح يك اتمام- المعتين را در حوزه‌علميه گذراند. روحاني بود، به عنوان بسيجي‌ در جبهه حضور يافت. بيست‌و‌يكم دي 1365، روز شهادت جده اش حضرت زهرا سلام الله علیه در شلمچه براثر اصابت تركش به پهلو، شهيد شد. @shahidmostafamousavi
📌 محافظ حاج قاسم، تازه دامادی ڪه اِرباً اِربا شد 🔹️ مادر شهید وحید زمانی نیا می گوید: آرزو داشتم پسرم را در لباس دامادی ببینم ولی خداروشکر می‌کنیم که وحیدم عاقبت بخیر شد ...» ◇ وحید زمانی‌نیا تازه‌ دامادی بود که با ۲۷ سال سن، چهار سال در دفاع از حرم شرکت کرد و دو سال هم در معیت حاج قاسم حضور داشت. ◇ وحید در زمان جاری شدن خطبه عقد، چون شنیده بود دعا در آن لحظه به استجابت می‌رسد، از همسرش هم خواست که برای شهادت دعا کند و چقدر زود دعایش مستجاب شد. ◇ وحید از محافظان حاج قاسم بود ، بی خود نبود که حاجی، وحید را انتخاب کرد. ◇ او از همه نظر نمونه و بسیار به حاج قاسم نزدیک بود و هر جا که حاج قاسم حضور داشت وحید هم همانجا بود. ◇ وحید تازه عقد کرده بود و می‌خواست دست همسرش را بگیرد تا سر زندگی اش برود . ◇ چند روز قبل از شهادت گفته بود که با اجازه حاج قاسم می خواهم به کربلا بروم اما قسمت این بود روی دستان مردم در کنار حاج قاسم کربلایی شود. ◇ شهید وحید زمانی نیا بامداد ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸ در حمله بالگردهای آمریکایی در فرودگاه بغداد با ۲۷ سال سن در کنار حاج قاسم سلیمانی"سردار بزرگ ایران و اسلام" پر کشیدو در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. 🔹️ شهید وحید زمانی نیا ◇ تاریخ تولد: ۳ / ۴ / ۱۳۷۱ ◇ تاریخ شهادت : ۱۳ / ۱۰ / ۱۳۹۸ ◇ محل تولد: تهران ◇ محل شهادت : فرودگاه بغداد ◇ محل خاکسپاری :شهر ری - حرم حضرت عبدالعظیم حسنی @shahidmostafamousavi
🔴دادستان تهران دستور جلب ملی پوش سابق والیبال را در خارج از کشور به دلیل توهین به مقدسات صادر کرد. 🔹فرهاد ظریف ملی پوش سابق والیبال با انتشار یک استوری در صفحه مجازی خود به مقدسات توهین کرده و همین امر باعث شد علی صالحی دادستان تهران علیه وی دستور تعقیب قضایی صادر و حکم جلب وی را برای ضابط ارسال کند. 🔷با توجه به اقامت ظریف در خارج از ایران دستور جلب وی به مراجع ذیربط ارسال شده است http://eitaa.com/akhbaremoqavemateislami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 رضاخان و بمباران هوایی مردم لرستان 🟢شما یادتون نمیاد ولی رضاخان اولین حاکمی در تاریخ بشریت است که مردم کشورش را بمباران هوایی کرد، به طوریکه سرتیپ محمد شاه بختی فرمانده لشگر رضاخان در لرستان و آذربایجان غربی در خاطراتش می‌نویسد: 🔹۲۴ آذرماه ۱۳۰۶: طیاره امروز صبح در منطقه رومشکان و سر طرحان لرستان پرواز نموده مقداری بمب برای متمردین قسمت شرقی رومشکان پرتاب کرد. 🔹۲۶ آذر ماه ۱۳۰۶: یک فروند طیاره مطابق دستوری که بدواً داده شده بود به طرف رومشکان و پران پریز رفته مواضع اشرار را بمباران کرده بود. 🔹 منبع: کتاب عملیات لرستان/نوشته سرتیپ محمد شاه بختی (فرمانده لشگر رضاخان در لرستان و آذربایجان غربی)/به کوشش کاوه بیات/صفحه ۲۴۹_۲۵۰ 🌍 @shahidmostafamousavi
✫⇠(۲۰۷) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی 💢قسمت  دویست و هفتم:پناهندگی با چه انگیزه‌ای؟ 💥منافقین با تبلیغات فراوان وانمود می‌کردند که پناهندگی جمع محدودی از اسرا به اونها با انگیزه ایدئولوژیکی و ضدیت با نظام اسلامی و پذیرش ایدئولوژی سازمان صورت گرفته، امّا واقعیت غیر از این بود و از همون تعداد کم پناهنده که به چهار درصد کل اسرا هم نمی‌رسید، تعداد انگشت شماری با انگیزه های ایدئولوژیکی به منافقین پیوستن و بیش از ۹۰ درصد از اونها صرفاً به‌علت عدم تحمل شرایط سنگین و طولانی شدن دوران اسارت و به قصد از وضعیت موجود بود. شخصا تعدادی از این افراد رو می‌شناسم که بچه‌های خوبی بودن و به شدت با منافقین دشمنی داشتن، ولی دیگه خسته شده بودن و به پناهندگی صرفاً بعنوان ابزاری برای خلاصی و آزادی نگاه می‌کردن. ♦️من با بعضی از اینها صحبت می‌کردم و می‌گفتم فلانی مگه تو ماهیت اینهارو نمی دونی؟ چطور حاضر شدی به اینها پناهنده بشی؟ می‌گفتن بخدا ما برای همکاری به اینها پناهنده نمی‌شیم و هدفمون اینه وقتی به اروپا رفتیم یه جوری خودمون رو به ایران برسونیم و بریم پیش خونواده هامون. ⚡تعدادی از اسرا هم مریض بودن و هیچ دارو و درمانی در کار نبود و هر آن، وضعیت جسمی شون وخیم‌تر می‌شد و امیدی به آزادی نداشتن فقط می‌خواستن شرایطی براشون فراهم بشه که کمتر اذیت بشن و مجروحیت‌شان مداوا و از درد خلاص بشن. از اونجا که به علت ضعف نفس چاره‌ای جز این کار نمی‌دیدن، به سمت منافقین رفتن. 📌البته شکی در ساده لوحی و فریب خوردن این افراد از شگردهای تبلیغاتی و وعده‌های رنگارنگ منافقین نبود؛ ولی حرف در اینه که اینها صرفاً فریب خوردن! نه اینکه اعتقادات آنها تغییر کرده و جذب ایدئولوژی سازمان شده باشن. به هر حال این بیچاره‌ها نه تنها به اروپا نرفتن و در رفاه و آسایش قرار نگرفتن، بلکه به جز تعداد محدودی از اونها که بعد از سال‌ها شبه اسارت مجدد در دام و چنگال منافقین، به ایران برگشتن، اکثریت اونها همانجا تلف شدن و هیچگاه پاشون به ایران و بین خونواده هاشون نخورد و به علت حوادث گوناگون سپر بلای منافقین واقع شدن و به فراموشی سپرده شدن. 🔸️وقتی انسان در شرایطی اینچنین سخت قرار می‌گیره، تنها ایمان راسخ، امید و توکل هستش که می تونه انسان رو حفظ کنه، تا بتونه با صبر و استقامت این شرایط رو پشت سر بذاره و نا امید نشه. باید قبول کرد که ایمان همه در یه حد و اندازه بود و با تشدید فشار و تحمیل رنج‌های طاقت فرسا و طولانی شدن شرایط سخت، بعضیها می‌شکنن و تسلیم می‌شن و از پا می افتند...    ☀️ دنبال رفیق شهید هستی بسم الله مادر شهید سید مصطفی موسوی: مصطفی گفت مادر من صدای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم . زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم . اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله. 📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم تک پسرخانواده دانشجوی رشته مکانیک مقلدحضرت آقا تولد ۷۴/۸/۱۸ شهادت ۹۴/۸/۲۱ شهادت سوریه محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶ { شهید نشوی میمیری } 🙇‍♂رؤیای اصلی‌ام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تل‌آویو بزنم شما به کانال من جوانترین🕊شهید مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.            واتساپ جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo کانال ایتا @shahidmostafamousavi ایتا کانال استیکر شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ 💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس ╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯‌‌
شهید ، شهید رو می شناسه۰۰۰ داستان دنباله دار من و مسجد محل قسمت بیست و هشتم ۰۰۰ واسه هر کدومتون پنج روز تشویقی جایزه صادر شده ، علی شاهرخی در حالی که می خندید صدا زد ، حسن ؟ لیوان چایی رو بگیر ، یه دفعه به خودم اومدم ُ و دیدم تُو اطاق لوطی صالحم ُ و آقای ولی زاده داره بِهم چایی تعارف می کنه ، چایی رو برداشتم ، لوطی صالح با مهربونی خاصی گفت : پسرم ؟ شما با محمد ِ من دوست بودی ؟ گفتم بله ، پرسید از کِی می شناختیش ؟ گفتم از اوایل اردیبهشت ماه ۶۷ ، گفت کجا ؟ گفتم اولین بار ایشون رو در عقبه اول خط مقدم شاخ شِمران کردستان عراق دیدم ، پرسید ؟ خوب این عگس رو کجا باهاش انداختی ، گفتم ، وقتی که از جبهه غرب واسه عملیات بیت المقدس هفت اومدیم پادگان دوکوهه ، این عگس رو آقا میثم بغدادچی ازمون گرفته ، گفت : راست میگی ؟ همین آقا میثم خودمون ، گفتم : من ایشون رو ندیدم ، ولی احتمالا" باید خودش باشه ، چون سی و هف هشت ساله ازش اطلاعی نداشتم ، گفت عگسش رو ببینی می شناسی ؟ گفتم بله می شناسمش ، دستش رو برد زیر تُشک تختخوابش و چند تا عگس دراورد ُ و بین اون ها یکی رو انتخاب کرد ُ و پرسید ، نگاه بکن ببین اینه ، عگس رو گرفتم ، با دقت نگاش کردم ، صحنه یه لحظه واسم عوض شد ، (حسن جوونه مادرت عگس رو قشنگ بگیری ها ، می خام بفرستم واس نامزَدم ، گفتم تُو خودت رو آماده کن ، تفنگ قناسه رو بگیر بالا ، چرا کمربند فشنگ ها رو به کمرت نبستی ؟ با اونا قشنگتر می شدی ، کمربند فشنگ رو بست ، با دوربین که بهم داده بود یه نگاه به تیپش انداختم ، هنوز یه چیزی کم بود ، لباس کردی که بود ، شال کردی رو سرش بود ، چفیه گردنش بود ، خنجرش لای شال کمرش بود ، کیسه شیمیای رو دوشش بود ، پس چی به نظرم کم اومد ؟ میثم پرسید پس چرا عگس رو نمی گیری ، گفتم ، کاک میثم یه چیزی کمه ، هر چی فکر می کنم یادم نمی یاد ، یه کمی به خودش نگاه کرد و گفت : کمه ، چی کمه ؟ گفتم چی کمه ، بزار فکر کنم ، آهان ، آهان ، یادم افتاد ، دستمال یزدی ؟ دستمال یزدی کمه ، کجاست ؟ دست کرد تُو جیب شلوارش ُ و دستمال درآورد گفت : اینهاش ، دستمال پیچید دور دستش و من عگس رو گرفتم ، یه هو لوطی صالح صِدام کرد ، پسرم ؟ پسرم ؟ خودشه ، این همون آقا میثم شماست ، به خودم اومدم ُ و خندیدم ُ و حوشحال گفتم : آره خودشه ، من این عگس رو تُو عقبه دوم شاخ شِمران وقتی رفته بودیم مهمّات بیاریم ازش گرفتم ، خودم گرفتم ، می خواست بفرسته واسه نامزدش ، حاجی ؟ الان کجاست ؟ سالمه ، حالش خوبه ؟ میشه ببینمش ، لوطی صالح که از جواب من خوشحال شده بود گفت : بله سالمه ، حالش خوبه ، قراره فردا بیاد منو ببره حموم ، بی بی گفت : این آقا میثم بعد مفقود شدن محمد ُ و پایان جنگ ، مثل پسرمون به ما خدمت کرده ، جای محمد رو واسه ما پُر کرده ، مخصوصا" بعد فوت پدر و مادرش ، هفته ایی دو سه مرتبه به ما سر می زنه ، سالی یه بار تابستونا ما رو می بره مشهد ، کارای لوطی صالح رو انجام میده ، خلاصه ما رو شرمنده خودش کرده ، پرسیدم ، بی بی ، فردا کِی می یاد ، میشه بِگی ، و اَگه شما و لوطی صالح اجازه بدید ، من از آقای قلعه قوند ، فرمانده من ُ و محمد ُ و آقا میثم هم دعوت کنم بیاد اینجا ، تا دیداری تازه بشه ؟ بی بی یه نگاهی به لوطی صالح انداخت ، لوطی گفت : فردا حوالی ساعت چهار بعد از ظهر می یاد خونه ما ، شما می تونید ده دقیقه به چهار اینجا باشید ، اون شب تا رسیدم خونه ، شماره آقای قلعه قوند رو گرفتم و قضیه رو سیر تا پیاز واسش توضیح دادم ، از خبر شهادت محمد هم ناراحت شد و هم شاد و گفت پس چهار تا از پسرای من شهید شدن (احمد و ناصر و علی و محمد) البته دوتاشون برگشتن ، دوتاشون مفقود الاثر شدن ، پشت تلفن گریه اش گرفت ، من رو هم به گریه انداخت ، گفتم آقا ، یادت هم اینا به ما می گفتن : نور بالا می زنیم ُ و شهید می شیم ، اما قضیه برعگس شد ، نگو تابش نور بهشتی خودشون اونقدر زیاد بوده که انعکاسش رو در ما می دیدند ، از قدیم گفتن شهید ، شهید رو می شناسه ، و نور شهادت رو تُو وجود دوستش درک می کنه ، ان شاءالله ماهم شهید می شیم ، چون اون ها نور شهادت رو در ما دیدند ،صدای گریه آقا قلعه قوند بیشتر شد ُ و گفت حسن ؟ خیلی دلم براشون تنگ شده ، مخصوصا" واسه ناصر و محمد ، که مفقود الاثرند ، گفتم آقا ان شاء الله بزودی برمی گردن ، قرار گذاشتیم فردا ساعت سه بعد از ظهر برم دنبال آقای قلعه قوند ، چون آقا بازنشسته شده بود ُ و حالا تُو امام زاده حسن(ع) محله قدیمشون محضر ازدواج ُ و طلاق داشت و کار ازدواج پسر من رو هم خودش انجام داده بود ، فرداش حول ُ و حوش ِ ساعت سه راه افتادم ، عیال پرسید چرا انقدر زود میری ، گفتم‌ : می خام برم یه سر زیارت امام زاده حسن(ع) و ازش واسه پیدا شدن پیکر ناصر و محمد ، مدد بگیرم ، می خام آقا رو قسم بدم به مادرش خانم حضرت زهرا(س) ۰۰۰ ادامه دارد ، حسن عبدی دنبال رفیق شهید
هستی بسم الله مادر شهید سید مصطفی موسوی: مصطفی گفت مادر من صدای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» میشنوم . زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست قراراست که یاد وخاطره شهدا را زنده نگهداریم. و مثل شهدا فکر کنیم و رفتار کنیم . اگرمیخواهیم در وقت ظهور آقا اما زمان(عج) سرباز آقا باشم بایدسبک زندگیمان را شهدایی کنیم. انشالله. 📝 من سید مصطفی موسوی جوانترین شهیدمدافع حرم تک پسرخانواده دانشجوی رشته مکانیک مقلدحضرت آقا تولد ۷۴/۸/۱۸ شهادت ۹۴/۸/۲۱ شهادت سوریه محل دفن بهشت زهرا ( س) تهران قطعه 26 ردیف ۷۹ ش۱۶ { شهید نشوی میمیری } 🙇‍♂رؤیای اصلی‌ام این بودکه خلبان شوم و با هواپیمای پر ازمهمات به قلب تل‌آویو بزنم شما به کانال من جوانترین🕊شهید مدافع حرم دعوتید منتظر حضور سبرتان هستم.            واتساپ جوانترین شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی. سیدخندان https://chat.whatsapp.com/JmkllS4CObg9gbtou16qVo کانال ایتا @shahidmostafamousavi ایتا کانال استیکر شهدا @shahidaghseyedmostafamousavi گروه ایتا https://eitaa.com/joinchat/2436431883C549b63c545 سروش https://splus.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk splus.ir/900404shahidmostafamousavi روبیکا https://rubika.ir/joing/DBAHAGAG0BZAYBPVVJUXCKDXLZRDUNWV ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ 💠 لطف کنید کانالها را بدوستان خود معرفی کنید با سپاس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا