هدایت شده از Khosravi
#باستارهها
🔸جای شهید صالحانی خالی که میگفت:
برای فرج و ظهور امام زمان(عج)دعا کنید مراقب حیله و نیرنگ دشمنان باشید شهدای عزیزمان به راحتی خون ندادند امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکنید
#شهیدسعیدخواجهصالحانی
#سالروزشهادت
#یادشهداباصلوات
عاقبتمون شهدایی💫
@shahidmostafamousavi
AUD-20220405-WA0003.
1.62M
دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ والتّنَبیهَ وباعِدْنی فیهِ من السّفاهة والتّمْویهِ واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ
خدایا روزى کن مرا در آنروز هوش و خودآگاهى را و دور بدار در آن روز از نادانى وگمراهى و قرار بده مرا بهره وفایده از هر چیزى که فرود آوردى در آن، به بخشش خودت، اى بخشنده ترین بخشندگان
@shahidmostafamousavi
#خاطرات_قرآنی(۲)
#شهیدحسین_علم_الهدی👇
🌷نوجوان که بود، ساواک دستگیرش کرد. رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاع زندان اصلا خوب نیست. اتاق زندان بسیار کوچک و قدیمی و غیر بهداشتی بود... به سید حسین گفتن: چه چیزی لازم داری برات بیارم؟... گفت: فقط یک جلد قرآن برام بیارین.... حسین علم الهدی را به بند نوجوانان بزهکار انداختند. او صبوری به خرج داد...چند روز صدای نماز جماعت و تلاوت قرآن از بند بلند بود... ماموران حسین را گرفتند زیر مشت و لگد می زدندو می گفتند: تو به اینها چی کار داری؟... از آن به بعد، شکنجه ی حسین، کار هر روز ماموران شده بود... یک بار هم نشد که زیر شکنجه، اطلاعات را لو بدهد... این نوجوان شانزده ساله را می نشاندند روی صندلی الکتریکی، یا اینکه از سقف آویزانش می کردند و می چرخاندنش و یا...
🌷رشته مورد علاقه اش «تاریخ» بود. سال 1356 در دانشگاه فردوسی مشهد قبول شد. هر روز نماز صبحش را در حرم می خواند. توی مسجد کرامت مشهد جلسات تفسیر قرآن آیت الله خامنه ای را پیدا کرده بود. بچه های دانشجو را به این جلسات میبرد...
🌷روزهای ابتدای جنگ ، شبی تعدادی از بسیجیان طرح شبیخون به ارتش عراق را داشتند . ارتش عراق در اطراف اهواز بود . حسین وصیت نامه ای نوشت و به من داد . این برگه تاچند روز درجیب من بود . روزی مشغول مطالعه کاغذهای جیب خود بودم که ناخودآگاه نامه ی حسین را خواندم . حسین در وصیت نامه نوشته بود، به شاگردانم سفارش وتأکید می کنم که مطالعه نهج البلاغه را ادامه دهند...
🌷نیمه هاى شب بود كه نهج البلاغه میخواند. من نگاه كردم به ایشان، دیدم چهره اش برافروخته شده و دارد اشك میریزد. من با زیر چشم، شماره صفحه نهج البلاغه را نگاه كردم و به ذهن سپردم پس از مدتى، سید حسین نهج البلاغه را بست و براى استراحت به بیرون رفت. من صفحه نهج البلاغه را باز كردم، دیدم همان خطبهاى است كه حضرت على (ع) در فراق یاران باوفایش ناله میكند ومی فرماید :أین َ عمار؟ أین َ ذوالشهادتین؟ كجاست عمار؟ كجاست...
🌷عراقیها با تانك از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازهها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی كه در كنارش بود شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای...
#کتاب_شهداوانس_به_قرآن
#ناصرکاوه
@shahidmostafamousavi
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علامت این که شیطان بر انسان رخنه کرده است
@shahidmostafamousavi
📌 معجزات شهدا در سفر راهیان نور
🔹️ یک خانم راوی راهیان نور تعریف میکرد: میگفت یک کاروان آورده بودیم مناطق عملیاتی ، همگی دانشجو بودن، یک دانشجو داشتیم تو کاروان که هرجا میرفتیم (شلمچه،فکه،طلائیه و...) مسخره میکرد
◇ تا اینکه...شب اومدیم تو اردوگاه که بخوابیم صبح بلند شویم برگردیم شهرمون، نصف شب دیدم این دختر خانومه دنبال من میگردد و همینجوری دارد گریه میکند...
◇ میگفت: حاج آقا شب خوابیده بودم ک دیدم یک شهید اومد خوابم گفت: فکر میکنی شمارو کی اینجا راه داده؟! شما با اجازه کی اومدی اینجا؟!
◇ در ادامه خودش میگفت: ما تک تک اونایی که میان اینجارو میرویم در خونه هاشون دعوت نامه میدیم و از لحظه خارج شدن از منزل حواس ما به آنها هست
◇ گفت: حاج آقا یا منو برمیگردونی طلائیه
یا من برنمیگردیم شهرمون
◇ حرف هایش کاروان را منقلب کرده بود وصبح شد بردمشون طلائیه، به محض اینکه از اتوبوس پیاده شد، خودشو پرت کرد رو خاک انقد گریه کرد که به سختی میشد آرامش کرد و فریاد میزد: شهدا شرمنده شما هستم ،شهدا مدیون شما هستم...
@shahidmostafamousavi