#پویش_حوزوی_مقابله_با_کرونا
#روحانیت_در_کنار_مردم/ 57
تلاش #جهادگران_سلامت گامی بسوی #ظهور
یادداشت حجت الاسلام والمسلمین محمدرضا عابدینی
🔻🔻🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 با توجه به اینکه گفته شده است قبل از ظهور حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) عدّه کثیری از افراد با #موت_ابیض (مرگ سفید) از دنیا میروند (مرگ سفید به معنای مردن در بیماریهای واگیردار مثل طاعون، در مقابل موت احمر -مرگ سرخ- که مردن در جنگهاست) [1].
🔹 این مطلب شاید دلالت میکند بر اینکه یا جنگهای آخرالزمانی #جنگ_بیولوژیک است، و یا در اثر اعمال غیر کنترل شده، عکس العمل هستی به صورت بیماریهای جدید، خودش را مینمایاند.
🔸طبق این بیان، در این برهه، قدرت یافتن ما برای کنترل بیماریها، یکی از مصادیق بارز «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ» (انفال، ۶۰) میباشد.
🔹در عین سختی بیماری کرونا، بسیج کشور در راستای بالاتر رفتن آمادگیها در مقابله با بیماریهای واگیر، میتواند یکی از #رزمایشهای_عمومی مهم با #مقاومت در جبههی سلامت، در راستای #آمادگی_برای_ظهور باشد.
🔸 لذا میتوان با این نگاه مهم، این فضای #تهدید را تبدیل به فضای #فرصت کرد و از منظر #آمادگی برای مراحل بعدی به آن نگاه کرد.
🔹طبق این منظر، #جهاد_سلامت در میان مردم ما، فقط در کنترل این بیماری خلاصه نشده، و بایست نگاه عمیق تر و دراز مدت تر در نقشهی حرکت بسوی ظهور داشته باشیم.
🔸توسّل و استمداد از #حضرت_حجت (عجل الله تعالی فرجه) میتواند در حل و تسهیل این حرکت مؤثر بوده، و همچنین کوشش بیشر علمی و درمانی میان #جهادگران_سلامت، در این راستا حرکتی در جهت بستر سازی برای #ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) دیده شود.
🔹پس ای مردم مجاهد و مقاوم، و شما ای جهادگران سلامت در خط مقدم مراکز درمانی، با روحیهی ایمانی، و امید الهی، تلاش خود را در جهاد مقدس منتظران ظهور بیابید، و به فضل الهی، با پیروزیِ بزرگ در مبارزه با این بیماری، پایگاه مقاومتی عظیم تر بیافرینید برای آماده سازیِ جبههی مجاهدانِ نستوه در رکاب امام زمان (علیه السلام).
🌐 پاورقی:
[ 1 ] : مشهورترین تعبیر در اشاره به بیماریهای مُسری بیان شده در روایات، ابتلای عمومی مردم به #موت_ابیض (مرگ سفید) است، که ائمه (علیهم السلام) یکی از مصادیق بارز موت أبيض (با بیماری واگیردار) را با مثال بیماری طاعون یاد کرده اند. بعید نیست طاعون کنایه از دیگر بیماریهای بیولوژیک دستۀ اول، مانند ویروس کرونا، آنفولانزا، آبله، سیاه زخم و … نیز باشد.
و از آنجا که «موت أبيض به طاعون»، در ردیف «موت احمر به سیف» آمده، میتوان آن را نبردی با ابزار طاعون مانند نبرد با ابزار شمشیر، و از مصادیق نبردهای آخرالزمانی برشمرد، فلذا مقاومت و جنگ در برابر سلاح بیولوژیک را نیز صحنهی جهاد مؤمنان محسوب نمود.
[ بعنوان یک نمونه: قال أمير المؤمنين (علیه السلام) : بین یدی القائم (علیه السلام) موت أحمر، و موت أبیض، و جراد فی حینه، و جراد فی غیر حینه، أحمر کالدم، فأمّا الموت الأحمر فبالسیف، و أمّا الموت الأبیض فالطاعون (الغیبه للنعمانی، ص۲۷۷ ح۶۱ / الغیبه للطوسی، ص۴۳۸ ح۴۳۰ / کتاب الغیبه فی الامام الثانی عشر القائم الحجة (سلام الله علیه) ج۲ ص۳۸۲ و ۳۸۳ ].
علاوه بر آن، روایاتی که به موضوع مرگ سفید و طاعون در حوادث آخرالزمان پرداخته اند، عمدتاً آن را ابتلائی عمومی دانسته، و گاهی نیز دربارۀ برخی اقوام یا سپاهیان خاص مطرح کرده اند.
نقل از: کانال استاد عابدینی
جالب وخواندنی👌
همه مردم باید بمیرند تا جهان برای قوم برگزیده باقی بماند...
آن قوم برگزیده کدام قوم است؟
این درحالی است که باید تحت شرایطی که خودمان تعین میکنیم صورت بگیرد.یک اخرالزمان مهندسی شده که جهان را ازجمعیت زیاد پاک کند.ولی منابع وزیرساختها اسیبی نرسد.
وباید عده ای اندک وبرگزیده از این طوفان باقی بمانند.آنهایی که نه بوسیله یک کشتی بلکه مانندداستان کتاب مقدس درزیر زمین درامنیت بمانند.
ودرآخر مابرروی زمین ظهورخواهیم کرد.
زمینی پاک سازی شده که میتوانیم مطابق صفات خودمان تنظیم وبرای عده ای اندک وبرگزیده ازاین طوفان که جان سالم به دربرده اند حکومت کنیم.
وسیله ای که میتوانیم باآن به سعادت برسیم چیزی نیست جز ویروس T .......
این تنها ترجمه شده بخشی از فیلم رزیدنت 2016 است که ساخت هالیوود میباشد...
آنها بدانند تیرشان به سنگ خورده است .....وزمین تنها وارث حقیقی اش مردان صالح ونیکوکار است...
ان الارض یرثها عبادی الصالحون..
✍عبدالله جعفری
#ویروس
#یهود
#کرونا
@shahidmostafamousavi
↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
📌خاطرات قدم خیر محمدی کنعان
(همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی)
✍️خاطره نگار: بهناز ضرابی زاده
گروه جوانترین شهید مدافع حرم
سید مصطفی موسوی
گروه
https://t.me/joinchat/AAAAAEknigTdj98XWAOfyg
کانال ایتا
https://eitaa.com/shahidmostafamousavi
شروش
کانال
sapp.ir/900404shahidmostafamousavi
گروه سروش
https://sapp.ir/joingroup/HOKBJShtu8yPz4QRleG0U9mk
کانال تلگرام
https://t.me/shahidmostafamousavi
گروه
https://t.me/joinchat/DDcazkSGmuJbBNaSDr2DMw
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی (زندگینامه شهید سید علی حسینی)✍نویسنده : سید طاها ایمانی
#قسمت_اول:🌷مرد های عوضی🌷
🌹همیشه از پدرم متنفر بودم … مادر و خواهرهام رو خیلی دوست داشتم اما پدرم رو نه … آدم عصبی و بی حوصله ای بود … اما بد اخلاقیش به کنار … می گفت: دختر درس می خواد بخونه چکار؟ … نگذاشت خواهر بزرگ ترم تا ۱۴ سالگی بیشتر درس بخونه …
🍃دو سال بعد هم عروسش کرد … اما من، فرق داشتم … من عاشق درس خوندن بودم … بوی کتاب و دفتر، مستم می کرد … می تونم ساعت ها پای کتاب بشینم و تکان نخورم … مهمتر از همه، می خواستم درس بخونم، برم سر کار و از اون زندگی و اخلاق گند پدرم خودم رو نجات بدم …
🌹چند سال که از ازدواج خواهرم گذشت … یه نتیجه دیگه هم به زندگیم اضافه شد … به هر قیمتی شده نباید ازدواج کنی … شوهر خواهرم بدتر از پدرم، همسر ناجوری بود … یه ارتشی بداخلاق و بی قید و بند … دائم توی مهمونی های باشگاه افسران، با اون همه فساد شرکت می کرد …
🌹 اما خواهرم اجازه نداشت، تنهایی پاش رو از توی خونه بیرون بزاره … مست هم که می کرد، به شدت خواهرم رو کتک می زد … این بزرگ ترین نتیجه زندگی من بود … مردها همه شون عوضی هستن … هرگز ازدواج نکن … هر چند بالاخره، اون روز برای منم رسید … روزی که پدرم گفت … هر چی درس خوندی، کافیه …
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "
بر اساس داستان واقعی
#قسمت_دوم؛ ✍ ترک تحصیل
🍃بالاخره اون روز از راه رسید … موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پایین بود … با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت … هانیه … دیگه لازم نکرده از امروز بری مدرسه
🌹… تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم … وحشتناک ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم … بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز نفسم جا نیومده بود … به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم …
🍃ولی من هنوز دبیرستان … خوابوند توی گوشم … برق از سرم پرید … هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد … – همین که من میگم … دهنت رو می بندی میگی چشم… درسم درسم … تا همین جاشم زیادی درس خوندی … از جاش بلند شد … با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت … اشک توی چشم هام حلقه زده بود …
🌹 اما اشتباه می کرد، من آدم ضعیفی نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم … از خونه که رفت بیرون … منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه … مادرم دنبالم دوید توی خیابون … – هانیه جان، مادر … تو رو قرآن نرو … پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه … برای هر دومون شر میشه مادر …
🍃 بیا بریم خونه … اما من گوشم بدهکار نبود .. من اهل تسلیم شدن و زور شنیدن نبودم … به هیچ قیمتی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
📌 دلنوشته مهدوی
🔸 سخت است میدانی؛ سخت است
اینکه نمی توانم پیدایت کنم
نمیدانم چند ساعت تا به تو راه مانده
اما چیزی تَه چشمانم سو سو میزند
اینکه صدایت میکنیم و تو حتما میگویی جانم
شهر انقدر شلوغ است و گوشهای من انقدر پُر، که صدایت را نشنوم شاید
اما باز صدایت میکنم
در خیابان، گوگل، دورهمی ها، کافی شاپ های شهر، خلاصه هر جایی را که فکرش را بکنی.
صدایم را میشنوی میدانم، صدایمان را
🔹 می دانی!
برای ما هم قشنگ است
شاید بشود روزی پُزَش را داد
روزی سَرِمان را بلند کنیم و به همه ی جهان بگوییم ما اماممان را برگرداندیم...
آن هزار نفر بگویند:
➖ آیا امامتان را ندیده بودید؟
➕ بگوییم نه!
➖ بگویند صدای دعوتش را نشنیده بودید؟
➕ بگوییم نه!
➖ بگویند ندیده عاشقَش بودید؟
➕ بگوییم آری!
➖ بگویند دَمِ شما گرم دهه آخری ها
🔺 بعد ما کِیف کنیم، به دور تو بگردیم و باز کِیف کنیم
بعد تو بخندی و راضی شوی از ما...
سربازت شویم، برویم به مدینه شروع کنیم تا تمام تاریخ را کنار تو از نو بسازیم
🔆 می آییم دنبالت
توی همین خیابان ها
و امید داریم به عددی که امیدوار کننده ست، به ۳۱۳
که سخت است اما شدنیست...
⛅️الّلهُــمَّـ؏جــِّللِوَلیِّــڪَ الفــَرَج⛅️
🌤التـــــــــماس د؏ای فـــرج 🌤
https://t.me/shahidaghseyedmostafamousavi
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
حکایتی از ملانصرالدین!
میگویند ملانصرالدین از همسایه اش دیگی را قرض گرفت. چند روز بعد دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد.
چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد، به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود.
تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد. همسایه به در خانه ملا رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت مگر دیگ هم می میرد؟ چرا مزخرف میگی! و جواب شنید :چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی زاید. دیگی که می زاید حتما مردن هم دارد!
این حکایت اغلب ما مردم است هرجا که به نفع ما باشد، عجیب ترین دروغها و داستانها را باور میکنیم اما کوچکترین ضرر را بر نخواهیم تابید.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🔴 اولین تصویر از شهید شب گذشته در مرز پاوه
🔵 شهید مدافع وطن #مهدی_محمدی شب گذشته در درگیری با اشرار مسلح در مرز پاوه کرمانشاه به شهادت رسید
🔵وی از مرزبانان اهل تسنن و ساکن دهگلان کردستان بود