🏴 به بهانه سالگرد ارتحال عالم فرهیخته، آیت الله دکتر یحیی نوری رضوان الله تعالی علیه/۲۹ دی ۱۳۸۶ شمسی
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
🔴 «نظری بر مکانت علمی و عملی مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری»
✍ در گفتگوی تفصیلی با آیت الله یحیی نوری(ره) که از جهات متعدد با خاندان مرجع شهید نوری، اعلی الله مقامه قرابت داشت و به همین علت دانای بسیاری از خاطرهها و نکتهها درباره منش علمی و عملی آن بزرگ مرد بود.
مصاحبه پیش رو در واپسین سالهای حیات آیت الله یحیی نوری(ره) و درباره کارنامه فکری و سیاسی مرجع شهید انجام شده است.(آیت الله یحیی نوری با تسلط به چند زبان، افراد زیادی را از مذاهب و ملل مختلف مسلمان و شیعه نموده و از این بابت شهرت داشت)
💠 آیت الله یحیی نوری(ره):
...پیش بینی های شیخ شهید همگی تحقق پیدا کرد «شهادت شیخ حقانیت وی را به همگان ثابت کرد»
[مرجع شهید] به علت همین استحضار بر مطالب بود که پس از مدت اندکی که از ورود ایشان به تهران سپری گردید... #مرجعیت عامه و تامهای پیدا نمود
درباره بینش و آگاهی سیاسی ایشان همین بس که او در میان تمام علما و عدالتخواهان، اولین کسی بود که با تیزبینی، جوهره غیردینی و سکولاریستیِ مشروطه وارداتی را شناخت و در برابر آن قد علم کرد. این نتییجهای بود که برخی دیگر از علما و شخصیتها ــ حتی آنها که در مقطعی رویاروی شیخ فضلالله قرار گرفتند ــ سالها بعد به آن رسیدند و با ناامیدی و سرخوردگی به انزوا کشیده شدند و حتی تعدادی از آنها نیز بهدست خود قَتَلِه [: قاتل] شیخ، کشته شدند.
✅ کامل گفتگو👇
http://www.iichs.ir/s/4883
⏪ زندگینامه اجمالی آیت الله یحیی نوری(ره)👇
https://www.google.com/amp/s/www.farsnews.ir/amp/8610290199
✳️ @ShahidRabe
🏴 تسلیت باد ایام قمری ارتحال محدث بزرگ شیعه، میرزا حسین محدث نوری رضوان الله تعالی علیه، صاحب "مستَدرَکُ الوَسائل و مُستَنبَطُ المَسائل"، "لؤلؤ و مرجان" و... از شاگردان ثلاث شیخ الاعظم مرتضی انصاری(ره)، دایی و پدر همسر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره)/۲۷ جمادی الثانی ۱۳۲۰ ه.ق
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ دکتر مجید معارف، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران که کتابی با موضوع زندگی و آثار مرحوم محدث نوری به رشته تحریر در آورده، یادداشتی تحقیقی و خواندنی را در خصوص این عالم بزرگ شیعه در اختیار خبرگزاری « نسیم» قرار داد و در قسمتی از این یادداشت، در مورد جنجال برانگیز ترین تألیف محدث یعنی "فصل الخطاب"؛
به ادای توضیحات و رفع شبهه پرداخته است، همچنین دکتر معارف، میرزای شیرازی، محدث نوری و علامه شیخ فضل الله نوری رضوان الله تعالی علیهم را مثلث طیبه ای که یکی از رموز پیروزی نهضت تنباکو بوده است معرفی می نماید...
که در ادامه تقدیم مخاطبین گرامی می شود.👇
http://old.nasimonline.ir/Content/Detail/992624/162
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
✅ صدور اجازه نامه محدثی برای مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره)، توسط محدث بزرگ شیعه🔰
✍ در ۱۴ ذی القعده ۱۳۰۲ق، توسط محدث بزرگ شیعه، میرزاحسین محدث نوری ره، (صاحب مستدرک الوسائل)، به علامه شیخ فضل الله نوری ره، اجازه نقل حدیث و روایت داده شد. این اجازه نامه که در سامرا تحریر و صادر شده است، در میان اوراق رساله شریف صحیفه مهدویه (تألیف مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری)، موجود است.
محدث نوری(ره)، پیشوای ائمه علم حدیث و رجال در اعصار اخیر و از بزرگ ترین علمای شیعه و رجال اسلام در قرن ۱۴ در مقدمه کتاب شاخه طوبی، شیخ فضل الله را مجمع فضایل و صفات نیک می شمرد، در جای دیگر بر دانش و پارسایی شگرف شیخ انگشت تأکید می نهد و در تقریظی که سال ۱۳۰۲ ق در سامرا بر کتاب صحیفه مهدویه شیخ فضل الله نگاشته به ایشان اجازه نقل روایت داده و چنین می فرماید:🔰
... ستایش ویژه خدای متعال است که دین استوار و پسندیده اش را به وسیله پاسدارانی که در هر زمان، قامت دین را، با جلوگیری از انحراف آن به کژی ها، راست می دارند، فضیلت داده و شریعت حنیفش را به وسیله حاملانی که در اعصار مختلف، در دریاهای عمیق و مواج آن فرو رفته اند و لؤلؤ و مرجان بیرون می آورند، شرافت بخشیده است.
و درود بر آموزگار بیان، روح قرآن، شارح صحف [آسمانی] نخستین و اعطاگر عقل خالص به صاحبان خرد و درود بر خاندان او باد که موازین رد و قبول اعمال عباد در پیشگاه الهی اند... و درود بر کسانی که تاریکی ها را به نور ولای آن ذوات مقدس، روشن ساخته اند:
ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ (اشاره ایست لطیف به نام و سجع مُهر مرجع شهید علامه نوری).
و بعد: پس این کتاب (صحیفه مهدویه) دُرّ های گران از صدف های بحار علم و هدایت، و میوه های چیده شده از باغ های معارف بهترین شخصیتی است که گامهای او زمین را در نوردیده، جامه در بر و ردا بر دوش دارد [یعنی حضرت ولی الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف]، پرتوی است از اشعه روشنگر ستاره ای درخشان و فرازمند، و کف آبی است گوارا از دریای پر آب و خوشگوار که برگرفته است آنرا کسی که در پیشگاه آن حضرت رحل اقامت افکنده، و از جام [معارف] ایشان نوشیده و سیراب شده یعنی کوه بلند علم و ستون استوار فضل، مقتدای فقیهان برجسته و معتمد عالمان چیره دست، جامع معقول و منقول، حاوی حقایق فروع و دقایق اصول، بوستان علم و اقیانوس فضل، عالم عامل کامل، شیخ فضل الله نوری ... که خدایش حفظ کند.
محدث بزرگ، میرزا حسین نوری سپس کلام را چنین به پایان می برد:
به شیخ فضل الله (دام فَضْلُه) اجازه می دهم که جمیع آنچه را که ذکر شد، هرطور می خواهد، بر هر کس از اهل روایت و درایت که خواستار باشد، روایت کند و از او می خواهم که در دنیا و آخرت، به ویژه در تعقیبات نماز و لحظات استجابت دعا، مرا از دعاهای شایسته فراموش نکند...
🔸منبع: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی به نقل از رک: مجموعه مکتوبات، اعلامیه ها، ص ۴۵۰-۴۵۳
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰
⁉️ 📚 کتابخانه بی نظیری که با هدایت انگلیس، غارت شد تا واقعیات پنهان بماند و زمینه های تحریف تاریخی مهیا شود!؟
ابعاد این خسارت بزرگ تاریخی، همچنان در غبار تحریف عامدانه تاریخ، پنهان مانده است!
✍ محدث بزرگ شیعه، میرزا حسین محدث نوری ره (صاحب مستدرک الوسائل) است.خاندان کهن نوری دارای کتابخانه و مرکز اسناد جامع و معتبری بودند که در ایران و منطقه نظیر آن در کمیّت و کیفیّت یافت نمیشد. محدث نوری تلاشهای زیادی جهت پیدا کردن آثار قدیمی شیعه و حفظ آنها از آسیب و نابودی داشته.کتابخانه، شامل هزاران جلد کتاب نفیس و نسخههای خطی ارزشمند و گرانبها بود.پس از رحلت او #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری (داماد و خواهرزاده محدث) به عنوان وارث، صاحب و اختیار دار کتابخانه و مرکز اسناد شد و با مدیریتی مثال زدنی به حفظ و گسترش آن با شیوه های نوین همت گماشت.پس از شهادت ایشان به دست عوامل انگلیس، کتابخانه و اسنادش نیز غارت شد! تا زمینه های تحریف تاریخ توسط قلم به مزدان فراماسون، فراهم آید.
🔰نمونه آثار به غارت رفته🔰
✍ در میان اسناد و کتابها، نسخه اصلی خطی🔰
تألیفات محدث نوری مستدرک الوسائل شامل نسخه خطی ۲۳ هزار حدیث نجات داده شده توسط او (شامل ۷۵ کتاب) ,نجم الثاقب فی أحوال امام الغائب، لؤلؤ و مرجان، فصل الخطاب فی تحریف الکتاب، … ;
شجره نامههای خانوادههای اصیل ایرانی و سادات؛
نامههای تاریخی، کتابهای تاریخی همانند ۲۰ جلد کتاب تاریخ قم حسن بن مثله جمکرانی همراه با ترجمه فارسی حسن بن علی بن حسن بن عبدالملک قمی؛
۷۲ جلد کتاب و مجموعه اسناد تاریخ قومهای فتنه و ضاله از ابتدا تا مشروطه (تاریخ مهاجرت برخی قوم های نافرمان و نفوذ قومهای یاجوج و ماجوج به ایران) که در طول زمانی بیش از ۲ هزار سال توسط خاندان نوری طبرسی جمعآوری شده بوده.
اسناد جغرافی ایران و منطقه که بر اساس آنها زیر نظارت میرزای شیرازی فارس نامه ناصری نوشته شده؛
نسخههای اصلی خطی تألیفات فلسفه، اصول شیعیان و دیگر مذاهب؛
نسخههای اصلی خطی تألیفات در شعر و هنر، طب، ادبیات، تاریخ و …؛
نامهها و اجازهنامهها و کتابهای نایابی همانند نقض عثمانیه ابن طاووس؛
طرحها و قانونهای نوشته شده توسط مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری ره، از شروع جنبش تنباکو، جنبش مشروطه تا نهضت مشروعه خواهی، از جمله نسخههای اصل طرح و قانون جنبش عدالتخانه، مجلس شورا، تاریخنگاری و مدارک مربوط به جلسات تبادل نظر با همراهان و پیشنویس قانون اساسی مورد نظر شیخ،
نسخههای روزنامههای ایران و نوشتههای سیاسی عصر با کناره نویسیهای شیخ فضلالله؛
نسخههای اصلی نوشته های روزنامه شیخ و نامههای روزمره شیخ در داخل و خارج کشور؛ آثار تألیفی شیخ، آرشیو شیخ از نسخههای اصل روزنامهها و مقلات سیاسی، کتابها، فرهنگ نامهها و غیره به زبانهای فرانسه، عربی، ترکی-عثمانی، انگلیسی، روسی و یا ترجمه هایی از آنها با کناره نویسیهای شیخ (مرجع شهید نوری به چند زبان و از جمله به فرانسه تسلط داشت). گزارش های تحقیقی علامه محمد قزوینی از اوضاع اروپا به شیخ از اوضاع آن دیار (ادیب بزرگ قزوینی، بزرگترین غرب شناس تاریخ ایران، شاگرد، معلم فرزندان و نماینده پژوهشی شیخ در اروپا بود وی همواره از خود به عنوان خانه زاد شیخ فضلالله نوری نام میبُرد)؛
اسناد حقوقی خرید، فروش، اجاره، وکالت، وصیت، ازدواج، و طلاق در تهران و ولایات.
رسالههای علمی و سفرنامه ها؛
تعزیه نخستین "مهلت خواستن امام حسین(ع)" محمدتقی نوری مازندرانی و بیش از ۳۰ تعزیه دیگر وی. اسناد مجموعه قرآنی "لبیک یا حسین" رویانیان و رستمداران و آلکیا و مرعشیان و کیانیان و سربداران طبرستان و خراسان، چگونگی رواج آن و...
بعضی از کتب کتابخانه میرزا حسین نزد فرزندان علامه شیخ فضلالله نوری باقی ماند. بعدها تعدادی از این کتب، توسط حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی خریداری و به کتابخانه او در نجف منتقل شد.
🔹منابع: دانشنامه آزاد ویکیپدیا، خبرگزاری قرآن، آثار محدث نوری، نقباء البشر، ج 2، ص 549 و جلدهای مختلف((الذریعه))/کانال nohoomeday@ ،...
✳️ @ShahidRabe
به بهانه ایام شروع درسهای #حکومت_اسلامی و ولایت فقیه، توسط حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در نجف اشرف (مسجد شیخ انصاری ره، یکم بهمن ۱۳۴۸ شمسی)
📷 امام در حال تدریس/ مسجد شیخ انصاری(ره)
🔰👇👇
✍ به بهانه سالگرد آغاز درسهای حکومت اسلامی و ولایت فقیه حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در نجف اشرف، مسجد شیخ انصاری(ره)/یکم بهمن ۱۳۴۸ شمسی
💠امام خمینی(ره):
امروز حوزه ها موظفند كه اسلام را ارائه بدهند و اين مكتب را عرضه كنند. مردم، اسلام را نمى شناسند. شما بايد خودتان را، اسلامتان را، نمونههاى رهبرى و #حكومت_اسلامى را به مردم دنيا معرفى كنيد مخصوصا به گروه دانشگاهى و طبقه تحصيل كرده. دانشجويان چشمشان باز است."(درسهای حکومت اسلامی و ولایت فقیه امام خمینی اعلی الله مقامه الشریف).از بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
❇️ الگوی نظری و عملی امام راحل در حکومت اسلامی
✍ پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین و از فقهای بزرگ عملگرا در تحقق حکومت اسلامی می شمرد و درباره قاتلان و مسببین اعدام وی دیدگاهی شدیداً منفی داشت.
از نظر امام:
«شیخ شهید نوری رحمه الله» یک شخصیت «مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه» بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و «متمم قانون اساسی» حاصل تلاش و «کوشش ایشان بود» و به همین علت نیز
«خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و توسط یک منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانیِ فراماسون، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی]، [شیخ] را محاکمه کردند و در میدان توپخانه، در حضور جمعیت به دار آویختند».
همچنین امام، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غفلت زده می دانستند!
«اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸
به گفته مورخ فقید معاصر، استاد دوانی، مزار مرجع شهید در قم، پیش از تبعید امام به عراق، پاتوق ایشان و دوستان محسوب می شد. امام با جمعی از یاران خود زمستانها در حجره مرقد شیخ شهید گرد می آمدند. مباحث مربوط به حکومت اسلامی و مصلحین حوزه...در آنجا مطرح می شد و در واقع آنچه آن #مرجع_بزرگ و #مجاهد [شیخ فضل الله نوری ره] می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت.
امام پس از پیروزی انقلاب نیز کراراً از شخصیت و مظلومیت شیخ و اصل پیشنهادی او در قانون اساسی (نظارت فقها بر مجلس) یاد و ستایش می کرد و ملت ایران را به غور در حوادث مشروطه و عبرت گیری از سرنوشت آن به ویژه شهادت جانگداز شیخ فرا می خواند:
«اگر روحانیون، ملت، خطبا، علما، نویسندگان و روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند، به سر این انقلاب آن خواهد آمد که بر سر انقلاب مشروطه آمد...۶۰/۸/۴»
ایشان به نویسندگان توصیه می کرد در باره شیخ قلم بزنند. حسین مکی، سیاستمدار و مورخ مشهور، نقل می کند که امام در تاریخ ۱۳۵۸/۲/۲ به وی گفته است که «چرا راجع به مرحوم شیخ فضل الله چیزی نمی نویسید؟»
امام در حاشیه مباحث مربوط به حکومت اسلامی و ولایت فقیه در نجف(مسجد شیخ انصاری ۱۳۴۸ش) فرموده بودند:
«این بزرگ مرد (شیخ فضل الله) را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود...
و مخالفین و دشمنان شیخ را از جاهلین و معاندین میدانستند.(از:خاطرات یاران)»
آری، امام در مسیر تحقق حکومت اسلامی، دفاع از اسلام و ستیز با عناصر سکولار، شباهتهایی آشکار بین خود با مرجع شهید نوری می دید و دشمنان نظام جمهوری اسلامی را از سنخ کسانی می شمرد که در مشروطه، باعث فتنه شدند و مرجع شیعه را بردار کردند.
💠 مورخ و پژوهشگر معاصر حجت الاسلام والمسلمین علی احمدی خواه کوه نانی:🔰
«ولایت فقیهان» از مسائل مهم تاریخ مشروطه است ...طبق اسناد، سخنان، لوایح و عملکرد مجتهد نوری [مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)]، او درست، مثل امام خمینی(ره) به ولایت فقیهان، معتقد بوده و تمام حاکمان را مجری و مأمور فرمان فقیه میدانسته. حضور شیخ در نهضت عدالتخانه در قد و قامت رهبریِ نهضت، نافی این تهمت است که شیخ، شاه را ظلالله میدانست و معتقد بود فقهاء به جز قضاوت نباید در سیاست دخالت کنند!
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰
روشنترین دلیل بر عدم اعتقاد شیخ به سلطانیزم، عملکرد اول و آخر ایشان؛ یعنی رهبری جنبش عدالتخانه بر ضد حاکمیت سلطنتی موجود و در آخر، خشم و نارضایتی از شاه و تشر به او و تحریک علما بر ضد او که حکایت از واقعیت جدایی مسیر او از شاه دارد، که سرانجام محمد علی شاه به سفارت پناه برد و ایشان جان خویش را در راه تحقق مشروطه مشروعه فدا کرد. این سخن صریح شیخ که گفت: «حکومت در زمان غیبت امام عصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، از آن فقهای مبسوطالید است، نه فلان بقال و بزاز و…» این اتهام را رد میکند که «شیخ در هیچ یک از آثارش سخنی از ولایت فقیه نگفته و دیانت را از سیاست جدا میدانسته».(برگرفته از وبلاگ استاد کوه نانی)
✍ خلاصهای از مباحث کلامی امام خمینی(ره) در کلاسهای درس نجف👇
https://farsi.khamenei.ir/others-note?id=32028
📗 معرفی کتاب «ولایت فقیه»
مجموعه سیزده سخنرانی است که حضرت امام خمینی، سلام اللَّه علیه، در فاصله سیزده ذیقعده 1389 تا دوم ذیحجه 1389 (مطابق با 1/ 11/ 1348 تا 20/ 11/ 1348 ش.) در ایام اقامت در نجف اشرف ایراد فرموده اند. این سخنرانیها در همان ایام به صور مختلف، گاهی کامل و گاه به صورت یک یا چند درس تکثیر و منتشر شده است. و در پاییز 1349 ش. پس از ویرایش و تأیید حضرت امام برای چاپ آماده گردید و نخست توسط یاران امام در بیروت به چاپ رسید و پنهانی به ایران فرستاده شد و همزمان برای استفاده مسلمانان انقلابی به کشورهای اروپایی و امریکا و پاکستان و افغانستان ارسال گردید.
کتاب ولایت فقیه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1356 ش. در ایران با نام «نامه ای از امام موسوی کاشف الغطاء» به ضمیمه «جهاد اکبر» چاپ شده است. این کتاب همچون دیگر آثار امام خمینی در رژیم شاه در صدر لیست کتب ممنوعه قرار داشت و چه بسیار بودند کسانی که به جرم چاپ و تکثیر این کتاب و حتی به جرم همراه داشتن و یا مطالعه این اثر به زندان افتاده و زیر شکنجه قرار می گرفتند ولی علی رغم فشار ساواک و تضییقات رژیم شاه، جانبداری از اندیشه حکومت اسلامی که مبانی فقهی آن در کتاب حاضر به وسیله حضرت امام خمینی تبیین گردیده بود به سرعت در میان نیروهای مسلمان و انقلابی در حوزه های علمیه، دانشگاه ها و دیگر مراکز گسترش یافت و ایده تشکیل حکومت اسلامی بر اساس ولایت فقیه به عنوان یکی از اصلی ترین آرمان های قیام پانزده خرداد و نهضت امام خمینی جلوه گر شد/پرتال امام خمینی(ره)
🔸دیگر منابع: تنهای شکیبا، استادابوالحسنی/مقاله استاد دوانی در یادمان تندیس پایداری
✳️ @ShahidRabe
🏴 تسلیت باد ایام شمسی ارتحال آیت الله حاج شیخ عباس قمی(ره)، صاحب مفاتیح الجنان، عالم مشروعه خواه و از اصحاب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)./(ارتحال ۱بهمن ۱۳۱۹ ش)
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
💠 کلام شیخ عباس قمی(ره) درباره شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره):🔰
خاتمه کار شیخ به "شهادت" گذشت. او را به دار آویخته و به قتل رساندند. سال رحلتش به حروف ابجد مطابق با "الشهید فضل الله" است. در مصیبت فقدانش، قلوب مؤمنین را اندوهی بزرگ فرا گرفت. لکن قتل شخصیتی که در حال دفاع از حریم دین، اطاعت پروردگار، و پیمودن راه ستم ناپذیران ظلم ستیز و بلند همتان تعالی جو و وارسته، به شهادت رسد، اندوهی ندارد، بلکه بایستی از مرگ آن کس متأسف بود که بصیرتش در زندگی کم، و نامش نیز پس از مرگ فراموش میشود/تنهای شکیبا ص ۴۹۹
✍ محدث قمی در شب سه شنبه ۲۲ ذیالحجه سال ۱۳۵۹ق و در سن ۶۵ سالگی در نجف درگذشت. آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی(ره) در حرم امیرالمؤمنین(ع) بر او نماز خواند و پیکرش در کنار استادش محدث بزرگ میرزا حسین محدث نوری(صاحب مستدرک الوسائل و دایی و پدرِ همسرِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره) در حرم مطهر به خاک سپرده شد.
⏪ شرح مختصری از زندگینامه شیخ عباس قمی(ره)👇
https://www.yjc.ir/00Qstx
📗برنامه مفاتيح الجنان مبین موبایل - دانلود👇
http://mobinmobile.com/fa/content/%D9%85%D9%81%D8%A7%D8%AA%DB%8C%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D8%AC%D9%86%D8%A7%D9%86
✳️ @ShahidRabe
✅ مشروح تقويم و مناسبت های #ماه_رجب بنا بر منابع دينی به شرح زير است:🔰
🗓 اول رجب: مطابق بعضى از روایات، روز ولادت امام محمد باقر (ع) در سال 57 هجرى.
🗓 سوم رجب: روز شهادت امام على النقى (ع) در سال 254 هجري.
🗓 دهم رجب: روز ولادت امام محمد تقى (ع) طبق بعضى از روایات.
🗓 سیزدهم رجب: روز ولادت امیر مومنان على بن ابى طالب (ع) در داخل كعبه؛ 12 سال قبل از بعثت رسول خدا (ص).
و روز بردار شدن #مرجع_شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع (اعلی الله مقامه الشریف) توسط ایادی جریان انگلیسی حاکم بر مشروطه در سال ۱۳۲۷ هجری قمری.[۱]*
🗓 پانزدهم رجب: مطابق برخى از نقلها، روز وفات حضرت زینب کبري (س) در سال 63 هجرى.
🗓 هجدهم رجب: روز وفات جناب ابراهیم، فرزند رسول خدا (ص).
🗓 بیست و پنجم رجب: روز شهادت امام موسى بن جعفر (ع) در سال 183 هجرى.
🗓 بیست و ششم رجب: مطابق روایتى، روز وفات حضرت ابوطالب (ع).
🗓 بیست و هفتم رجب: بعثت پیامبر گرامى اسلام (ص).
✍ ماه رجب و ماههاى شعبان و رمضان، از ماههاى بسیار پرفضیلت هستند و از تعبیرات بعضى از روایات اينگونه برمىآید که ماه رجب در میان این سه ماه، امتیاز خاصى دارد؛ تا آنجا که ماه رجب «ماه خدا» نامیده شده و ماه شعبان «ماه پیامبر» و ماه مبارک رمضان «ماه امت».
ماه رجب یکى از ماههاى حرام است که آغاز و ادامه جنگ در آن با دشمنان اسلام حرام است (مگر جنگ دفاعى) و جنایات نیز در این ماهها (ماههاى حرام) دیه سنگینترى دارد.
پیغمبر اکرم (ص) ماه رجب را «ماه أصَبّ» نامیدهاند زیرا رحمت خدا در این ماه بر امت فرو مىریزد.
[۱]* اعدام مرجع شیعیان، در روز میلاد اول امام شیعیان
🔹انسان نماهایی که با فرهنگ غرب آمیختند
🔹نقشههای شوم، بهر دین ستیزی ریختند
🔹شیخ فضلالله را از بغضِ با دین نبی(ص)
🔹روز میلاد علی (ع) بر دارِ کین آویختند
✍... زمانیکه برای اعدام مجتهد بزرگ شهر انتخاب شد روز ۱۳رجب، سالروز تولد امیرمؤمنان(ع) و مکان آن نیز میدان توپخانه واقع در تهران بود. رسم است که اعدامها در ساعات آغازین روز، سپیده دم یا طلوع آفتاب صورت می گیرد، ولی عناصر تندرو[جریان انگلیسی مشروطه]... شیخ را شتابزده در نزدیکی های غروب روز ۱۳رجب به دار آویختند. حتی ... نگذاشتند نماز عصرش را بخواند... گویی تعمد و شتاب داشتند که این کار، حتماً در روز تولد پیشوای شیعیان صورت پذیرد! مجری اعدام نیز یپرم ارمنی داشناک عیاش بود و چنانکه نوشتهاند او حتی به مبانی مسیحیت نیز باور نداشت و بنا به اعتراف هم پالکی هایش، حرامزاده بود و پدرش نامعلوم بود. او بعد از اعدام شیخ، با خوشحالی گفت: پاپ مسلمانان را کشتم.
امام خمینی(ره) شاگردی از شاگردان و از رهروان #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) برای خنثی کردن این حرکت خباثت آلود (انتخاب ۱۳ رجب برای اعدام) دستور دادند، تاریخ شهادت ایشان به هجری شمسی محاسبه و در تقویم ها ثبت گردد. متأسفانه چند سالی است که توسط عناصر غربگرای حاکم بر فرهنگ مملکت، تاریخ شهادت ایشان (۱۱ مرداد ۱۲۸۸ هجری شمسی)[۲]* از اکثر تقویم ها حذف گردیده است.⁉️
[۲]* در برخی اقوال، ۹ مرداد تاریخ شهادت شیخ، ذکر شده
🔸منابع: پژوهه، بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی پژوهشکده باقر العلوم(ع)، #خبرگزاریمردمیعَمّار، کانال حوزه انقلابی، آثار مورخان فقید ابوالحسنی و دوانی...
✳️ @ShahidRabe
🔴 گزارش خبری🔰
✍ قابل توجه افرادی که با نگرانی پیگیر وضعیت بیت در حال تخریبِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بودند👇
🔻تملک بیت در حال تخریب شیخ در تهران و تبدیل آن در آینده نزدیک به خانه موزه🔰
🔻در مراسم رونمایی از سردیس علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مطرح شد🔰
🔻سخنگوی شورای شهر تهران گفت: سرانجام بیت شریف و تاریخی علامه شیخ فضلالله نوری(ره) جنب شهرداری مرکز تملک و به زودی این خانه پس از مرمت و بازسازی مورد استفاده قرار خواهد گرفت🔰
🔶🔸برگرفته از گزارش ایسنا
✍ آیین رونمایی از سردیس آیت الله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری(ره) با حضور علیرضا نادعلی سخنگوی شورای شهر تهران، سید احمد علوی رئیس کمیته گردشگری شورای شهر تهران، مهدی صالحی شهردار منطقه ۲ و رضا صیادی مدیر عامل سازمان زیباسازی شهر تهران در ابتدای بزرگراه شیخ فضلالله نوری (میدان صنعت) برگزار شد.
علیرضا نادعلی سخنگوی شورای شهر تهران در این مراسم با اشاره به اینکه سوم دی ماه سال ۱۳۳۲ سالروز ولادت شیخ فضلالله نوری بوده است، گفت: این مرجع مبارز در ۹ مرداد سال ۱۲۸۸ توسط جریان غربزده در تهران به شهادت رسید.
وی افزود: از ابتدای این دوره مدیریت شهری و بنا بر وعدهای که داده شده بود توجه ویژهای به موضوعات فرهنگی در کنار دیگر وظایف شهرداری شده است. یکی از مواردی که طی سنوات گذشته مغفول مانده است ساخت سردیس علامه شیخفضلالله نوری بود که با پیگیریهای مدیریت شهری، همچنین سازمان زیباسازی این اقدام مهم انجام شد، البته درگذشته نیز اتوبانی به نام این شهید بزرگوار در تهران نامگذاری شده بود.
نادعلی با اشاره به اختصاص بودجه شهرداری تهران و همچنین سازمان زیباسازی برای اجرای چنین اقداماتی در پایتخت تصریح کرد: یکی دیگر از اقدامات قابل توجه از سوی سازمان زیباسازی شهر تهران تملک خانه قدیمی شیخ جنب شهرداری مرکز است که خوشبختانه این خانه چند روز گذشته تملک و به زودی این خانه پس از مرمت و بازسازی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
در بخش دیگری از این مراسم رضا صیادی مدیر عامل سازمان زیباسازی شهر تهران نیز با بیان اینکه یکی از وظایف این سازمان تکریم مفاخر و چهرههای نامآشنا است، گفت: در همین ارتباط ساخت سردیس علامه شیخ فضلالله نوری در دستور کار سازمان زیباسازی قرار گرفت، به طوریکه این روحانی مبارز مورد تکریم حضرت امام و همچنین مقام معظم رهبری قرار گرفته است.
وی تصریح کرد: سردیس علامه شیخ فضلالله نوری(ره) توسط هنرمند مجسمهساز حمیدرضا صادقزاده تهیه شده و جنس این اثر از فایبرگلاس است.
صیادی همچنین به دیگر اقدام سازمان زیباسازی در قالب تکریم شیخ اشاره کرد و گفت: این اتفاق به تملک منزل شیخ در مجاورت شهرداری منطقه ۱۲ بر میگردد که متاسفانه سالها این خانه مورد بیمهری قرار گرفته بود که در چند روز گذشته سرانجام صورتجلسه این خانه تهیه و این خانه در اختیار سازمان زیباسازی شهر تهران قرار گرفت.
مدیر عامل سازمان زیباسازی شهر تهران ادامه داد: انشاءالله با مرمت و بازسازی این خانه بر اساس یک طرح تهیه شده و در یک بازه زمانی ۶ ماهه، این محل به خانه موزه مشروطه مشروعه تبدیل خواهد شد./۵ دی ۱۴۰۱
✳️ @ShahidRabe
❇️ گفت و شنود خواندنی🔰
«نظری بر مکانت علمی و عملی مرجع شهید آیتالله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری(ره)» در گفتوشنود با آیتالله دکتر یحیی نوری
«پیشبینیهای شیخ شهید، همگی تحقق پیدا کرد»
✍ فقید سعید مرحوم آیتالله دکتر یحیی نوری (قده) از جهات متعدد با خاندان شهید آیتالله حاج شیخ فضلالله نوری قرابت داشت و به همین علت دانای بسیاری از خاطرهها و نکتهها درباره منش علمی و عملی آن بزرگ بود. گفتوشنودی که پیش روی شماست در واپسین سالهای حیات آن مرحوم و درباره کارنامه فکری و سیاسی مرجع شهید آیتالله العظمی علامه شیخ فضلالله نوری(ره) انجام شده است(ایشان در۲۹دی۸۶ دار فانی را وداع گفتند)./محمدرضا کائینی
□ با سپاس از جنابعالی که پذیرای این گفتوگو شدید، در آغاز مناسب است به چگونگی آشنایی خود با مرام فکری و اندیشههای شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری اشاره نمایید.
بسم الله الرحمن الرحیم. در پاسخ به پرسش شما باید عرض کنم که قرابت فامیلی و ارتباط نزدیک گذشتگان و بزرگان خاندان ما با ایشان، از عوامل و دلایل این آشنایی بوده است. عامل دیگر آشنایی اینجانب با تفکران و مجاهدات ایشان نیز وحدت روش ماست. نامبرده در متن حوادث و انقلاب زمان خود بودند و اینجانب نیز به سهم خود در انقلاب اسلامی حضور داشتم و به علاوه وحدت رشتههای علمی و تحقیق هردوی ما در علوم اسلامی و فقاهت و سایر عوامل و مناسبات بوده است.
از لحاظ روابط خانوداگی برای نمونه، جد اینجانب مرحوم آیتالله حاج میرزا یحیی نوری(قدس سره) ــ که نام یحیی به احترام ایشان بر من گذاشته شد) از جمله دوستان نزدیک و مرتبطان با مرحوم حاج شیخ فضلالله و مرحوم محدث بزرگ، آیتالله حاج میرزا حسین نوری(ره) (دایی و پدر همسر علامه شیخ فضلالله) بودند و آن ایام همگی در نجف اقامت داشتند. علاوه بر این، نفس این نکته که تمامی آنها متعلق به منطقه نور بودند، در حد خود زمینهساز افزایش این مودّت و نزدیکی بود. مرحوم حاج میرزا یحیی نوری در مقطع مشروطه و در زمانی که مرحوم شیخ فضلالله برای مشروعه ساختن مشروطه، در تهران اقداماتی انجام میدادند، از همفکران و مؤیدان مواضع سیاسی ایشان در نجف اشرف بودند و به همین دلیل نیز در زمان آشفته شدن اوضاع و مصلوب شدن مرحوم شیخ، از سوی مشروطهخواهانِ (طرفدارِ آقایان ثلاث+یک[۱*]) مقیم نجف بسیار تحت فشار و ایذاء قرار گرفتند. به علت همین شرایط دشوار، به پیشنهاد مرحوم آیتالله حاج سید محمدکاظم یزدی (صاحب «عروهالوثقی»، از همفکران و دوستان علامه شیخ فضل الله، که خود از مراجع مشروعه خواه بود و حاج میرزا یحیی از اصحاب فتوای ایشان بودند) از نجف به شهر اهواز مهاجرت کردند؛ چرا که مردم اقامت ایشان را در اهواز درخواست نموده بودند. ایشان بعدها در خوزستان بسیار مورد توجه و احترام مردم قرار گرفت. البته سابقه آشنایی این دو بزرگوار به سالها پیش از آن بازمیگشت. وقتی حاج شیخفضلالله از نجف عازم ایران و تهران شد، مرحوم حاج میرزا یحیی پیشنهاد نمود: شما فعلا در تهران در منزل پدر و جد ما، مرحوم حاج شیخ اسماعیل و حاج ملانصیر نوری، واقع در سنگلج (پارک شهر فعلی تهران) سکونت فرمایید تا منزلی برای شما تهیه گردد و مرحوم شیخ فضلالله به منزل پدری حاج میرزا یحیی وارد شدند.
موضوع دیگر برادر حاج میرزا یحیی، یعنی حاج میرزا ابوالقاسم نوری، است که والی قزوین بود («تاریخ پیدایش مشروطیت ایران» هروی، ص 244) و چون به تبعیت از برادر خود و مرحوم حاج شیخ فضلالله نوری از مشروطه مشروعه حمایت میکرد، مشروطه چیان او را در دارالحکومه قزوین اسیر نمودند که البته پس از چندی آزاد شد.
به هرحال، پس از گذشت مدتی کوتاه از واقعه مصلوب شدن شیخ، که جو حاکم بر نجف متاثر از روشن شدن حقانیت مواضع سیاسی وی تغییر کرد، [و آقایانِ حامی جریان غربگرای مشروطه در موضع انفعالی قرار گرفتند] عدهای خواهان بازگشت مجدد حاج میرزا یحیی به نجف شدند، اما این مسئله به دلیل علاقه شدیدی که مردم خوزستان در این مدت نسبت به ایشان پیدا کرده بودند، مقدور نشد و ایشان تا پایان حیات در همان شهر اقامت نمودند. نوادگان ایشان هنوز در شهر اهواز و شهرهای دیگر هستند. علاوه بر مرحوم حاج میرزا یحیی نوری، جد مادری اینجانب، مرحوم آیتالله آقا شیخ محسن سلطان احمدی نوری(ره)، نیز از شاگردان و ملازمان مرحوم حاج شیخ فضلالله نوری در نجف بودند که همراه ایشان به تهران آمدند. احمدی نوری(ره) در تهران نیز در محافل درسی شیخ فضلالله شرکت میکردند و از نزدیکان و اصحاب ایشان بهشمار میآمدند. همین نزدیکی موجب شد به پیشنهاد مرحوم حاج شیخ فضلالله، خواهرزاده جدم آقای شیخ محسن، که زهراخانم حرمتالشریعه نام داشت (دختر میرزا حسنخان معین و خواهر علی محمدخان سالار مجلل) به همسری فرزندِ [ناخلفِ] حاج شیخ فضلالله ــ یعنی مهدی ــ درآید. خاندان کیانوری از این ریشهاند.
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
مرحوم آقا شیخ محسن در متن تمامی اقدامات سیاسی مرحوم شیخ فضلالله، اعم از نهضت تنباکو و پس از آن درخواست تأسیس عدالتخانه ــ قبل از مطرح شدن مشروطه ــ و نیز نهضت مشروطه و تحصنهای مربوط به آن حضور فعال داشت و بسیاری از واقعیتهای مرتبط با آن را از نزدیک مشاهده کرده بود. ایشان پس از واقعه مصلوب شدن شیخ، به سختی از اوضاع سیاسی آزرده خاطر شد؛ چندان که حاضر نشد دیگر در تهران بماند و به زادگاهش بلده نور مهاجرت کرد و مدتها در آنجا امام جماعت بود. آقا شیخ محسن در آغاز طلبگی اینجانب تا حدود سیوطی و حاشیه و جامی، استاد من بودند و در اوقات مختلف از مقامات علمی و فقهی و نیز شخصیت والای مرحوم شیخ فضلالله، استاد خود، و حوادث مربوط به ایشان، مکرر سخن میگفتند. بههرحال این قرابت فامیلی گسترده نیز انگیزهای برای جلب توجه و تحقیق فزونترم درباره مرحوم حاج شیخ فضلالله بود. بنده همواره در این سالها در جنب فعالیتهای علمی و اجتماعیام، مطالعه درباره شخصیت و اندیشههای مرحوم شیخ را از نظر دور نکردهام.
□ در بررسی ابعاد گوناگون شخصیت علامه شیخ فضلالله، از بعد علمی ایشان آغاز میکنیم؛ زیرا به نظر میرسد توانمندی علمی شیخ زمینهساز توفیق ایشان در سایر ابعاد و جوانب عملی و اجتماعی بوده است. از دیدگاه جنابعالی، مرحوم شیخ در عرصه علوم اسلامی و نیز در مرحله بعد، در حوزه آگاهیهای سیاسی و اجتماعی در چه جایگاهی قرار دارد؟
لازم میدانم در پاسخ عرض کنم: اولا مرحوم شیخ فضلالله نوری از شاگردان مرحوم آیتالله میرزا حسن شیرازی (میرزای بزرگ جنبش تنباکو) و از فقها و مجتهدان مسلم عصر خود بهشمار میآمدند و صاحب تألیفات و آثار متعدد بودند. علاوه بر رسائل فقهیه [و عملیه]، کتاب جالب و مختصر فارسیِ «تذکرهالغافل و ارشادالجاهل» ایشان، که مرحوم شیخ آن را یک سال قبل از شهادت خویش تألیف کردند و نشر دادند، مسائل بسیاری را روشن میکند و آشکار میسازد که سیاستبازان خارجی به کمک فرنگرفتههای ایرانی همچون تقیزاده در نظر داشتند «حاکمیت مشروطه منهای اسلام» را برپا کنند. مرحوم شیخ پیشبینیهایی در آن کتاب کرد که همگی بعدها تحقق یافت.
ثانیا آن بزرگوار به لحاظ اشراف فراگیر بر علوم متداول [با آشنایی به چند زبان خارجی]، در بسیاری از علومی که میتواند یاریگر فقیه برای استنباطی قابل اعتمادتر باشد، تبحر داشت. در قدرت بحث و استدلال بسیار چیرهدست بود و معمولا دیدگاههایش در محافل علمی، نقش «قول فصل» را داشت. شما اگر لوایح ایشان را مطالعه کنید، درخواهید یافت که به لحاظ استدلال و تنظیم مقدمات و نتایج بحث بسیار غنی است و اساسا در مجلس بحث علمی، کمتر پیش میآمد که از حاضران کسی در موضوع مورد بحث، بیش از او سخنی داشته باشد. مرحوم جدم، آقا شیخ محسن سلطان احمدی نوری، برای من نقل کردند که چندی پس از ورود مرحوم شیخ به تهران و #مرجعیت_عامه_و_خاصه یافتن ایشان، دایی و پدر همسر ایشان، محدث بزرگ آیتالله مرحوم حاج میرزا حسین نوری، به ایران آمدند و مرحوم شیخ نیز به احترام ورود ایشان، ضیافت نهاری ترتیب دادند که در آن مجلس حدود هزار نفر از علما و ادبا و اهل فضل و طلاب و محترمان شهر حضور داشتند. آن روز وقتی نهار آوردند همزمان وسایل شستشو هم آوردند که [به رسم آن دوره] حضار دست خود را بشویند. اولین وسایل را احتراما برای مرحوم محدث نوری آوردند. ایشان اظهار کردند: من ابدا در این کار از علمای حاضر سبقت نمیگیرم؛ علما نیز اجماع کردند ما از شما سبقت نمیگیریم. مرحوم محدث گفتند: باید حق تقدم روشنی در این میان مطرح شود؛ حضار گفتند: این حق تقدم را شما تعیین کنید. مرحوم محدث اظهار نمودند: برای غذای موجود در این سفره حدیثی بخوانید، هر کس توانست که احادیث بیشتری بیان کند حق تقدم با او خواهد بود. حضار خندهای کردند و گفتند: موضوع بسیار خوب و جالبی است. بعضی چند حدیث درباره آب، نمک، برنج، نان و گوشت نقل نمودند، اما نتوانستند ادامه دهند؛ تمامی نگاهها به خود مرحوم محدث و نیز مرحوم حاج شیخ فضلالله بازگشت. مرحوم شیخ که از حافظه ای بسیار قوی برخوردار بود شروع کرد و ظرف مدتی نسبتا طولانی، تعداد بسیار زیادی از روایات و اخبار مربوط به غذای موجود در سفره را بیان نمود، اما پیدا بود که میل دارد به احترام ابالزوجه و دایی خود، بقیه احادیث را ایشان بگویند تا در این ضیافت از ایشان تجلیل شود و دست ایشان ابتدا شسته شود؛ بنابراین، با خنده گفت: هل من ناصر ینصرنی؟! و پس از ایشان، مرحوم محدث نوری، که متخصص فن حدیث و صاحب موسوعه ارزشمند «مستدرک الوسایل» بود، باقی احادیث را بیان نمود، اما بهرغم توانایی بسیار ایشان، حضار دریافتند که مرحوم حاج شیخ فضلالله در ضبط و حفظ حدیث نیز اعجوبهای است.
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
به علت همین استحضار بر مطالب بود که پس از مدت اندکی که از ورود ایشان به تهران سپری گردید، در دارالخلافه در ردیف موجهترین علمای تهران قرار گرفت و #مرجعیت عامه و تامهای پیدا نمود. مرحوم جدم نقل میکردند که احراز همین جایگاه موجب شد مرحوم شیخ مورد حقد و حسد عدهای[از معممین] قرار بگیرند که بعضی از آنها بعدها در صف مشروطهخواهان قرار گرفتند و با کوک کردن ساز مخالف، درصدد جبران گذشته برآمدند. اما درباره بینش و آگاهی سیاسی ایشان همین بس که او [با تسلط به چند زبان خارجی] در میان تمام علما و عدالتخواهان، اولین کسی بود که با تیزبینی، جوهره غیردینی و سکولاریستیِ مشروطه وارداتی را شناخت و در برابر آن قد علم کرد. این نتییجهای بود که برخی دیگر از علما و شخصیتها ــ حتی آنها که در مقطعی رویاروی شیخ فضلالله قرار گرفتند ــ سالها بعد به آن رسیدند و با ناامیدی و سرخوردگی به انزوا کشیده شدند[۲*] و حتی تعدادی از آنها نیز بهدست خود قَتَلِه [: قاتل] شیخ، کشته شدند[مانند سید عبدالله بهبهانی].
□ پیشینه تلاشها و اقدامات سیاسی مرحوم شیخ به کدام مقطع زمانی باز میگردد؟
به طور مشخص و براساس اسناد موجود، ایشان در نهضت تحریم تنباکو برای نخستین مرتبه، حضور سیاسی پررنگ و تعیینکنندهای داشتند. مرحوم شیخ با دقت نظر خاص خود دریافته بود که این قرارداد منحوس در واگذاری امتیاز تنباکوی ایران به شرکتی انگلیسی، مفهومی فراتر از یک قرار اقتصادی دارد و زمینه را برای دخالتهای سیاسی دولت انگلیس در امور گوناگون ایران به بهانههای واهی فراهم میکند. ایشان به اتفاق علما در آغاز، مسئله را به ناصرالدینشاه منتقل کردند و از او لغو سریع این مصوبه را خواستند، اما شاه به دلیل رشوهای که به خاطر امضای این قرارداد دریافت کرده بود و بند و بستهای دیگر، نه میخواست و نه میتوانست اقدامی برای لغو آن انجام دهد. پس از این رویداد، مرحوم شیخ تلگرافهای بسیاری به نجف اشرف و بهویژه به محضر استاد خویش، مرحوم میرزای شیرازی(قده) مخابره نمود و با شرح حساسیت مسئله و علل و انگیزههای دخیل در آن، خواستار عکسالعمل شدید ایشان و تحریم استعمال تنباکو گردید. برحسب اسناد، بیش از 80 درصد از زمینهسازیها و انگیزه دادنها برای صدور این فتوای تاریخی به مرحوم حاج شیخ فضلالله مربوط است، چنانکه برخی از نامههای مرحوم میرزا و علمای دیگر نیز در این مسئله، فقط خطاب به ایشان است. در واقع همین مسئله بهوضوح نمایانگر نگرش آن شهید بزرگوار به مقوله استعمار و بهالتّبع آن استبداد داخلی است و زمینه بسیاری از شایعات را که مغرضان در سالهای بعد جعل کردند، از بین میبرد. از دیدگاه من باید ریشه شهادت مرحوم شیخ را در همین حضور فعال وی در نهضت تنباکو جست. در واقع استعمار انگلیس، پس از یک دهه، با نفوذ در نهضت مشروطه و انحراف مسیر آن و سپس حذف فیزیکی مرحوم شیخ از او انتقام گرفت. این مسئله را حتی برخی موثقان از جمله مرحوم جد من نقل کرده و گفتهاند: پس از پیروزی نهضت تنباکو در میان مردم نیز شایع شده بود که سفارت انگلیس درصدد انتقام از اوست؛ یعنی حس انتقامجویی آن سفارتخانه نسبت به مرحوم شیخ آنقدر واضح و مشخص بود که عامه مردم نیز به آن پی برده بودند.
□ اگر ممکن است درباره شکل و کیفیت نفوذ سفارت انگلیس در نهضت مشروطیت و جهتدهی آن به نفع سیاستهای استعماری انگلستان توضیح بیشتری بفرمایید.
باید به این نکته اشاره کنم که در واقع انگیزه قیام به دلیل سابقه طولانی استبداد شاه، از چند دهه قبل از وقوع مشروطیت ایجاد شده بود و در میان عامه مردم وجود داشت. مظالم و تعدیات ناصرالدینشاه چون شاهان قبل، از حد و مرز گذشته بود و حتی شاه و عمال او به جان، مال و ناموس مردم نیز تجاوز میکردند. آنها بازرگانان و متدینان را به نیت اخاذی بیشتر به فلک میبستند و زندانی میکردند. این اقدامات موجب شد علما در حرمها تحصن کنند و شعار «عدالت»خواهی و تأسیس عدالتخانه بر سر زبانها افتد. در چنین شرایطی، فرنگرفتهها از حکومت مشروطه در انگلیس سخن بهمیان آوردند و اظهار کردند: در آنجا قدرت مطلقه شاهان را پس از جنگ و نزاعهای فراوان محدود و مشروط کردند؛ خوب است در ایران نیز چنین کنید. در مقطع وقوع این نهضت، سفارت انگلستان به طور طبیعی باید یکی از دو گزینه را انتخاب میکرد: یا با تأسیس عدالتخانه همراه شاه به حاشیه قدرت سیاسی رانده شود یا اینکه با دقت و زیرکی، با نفوذ در این جنبش، نقش استعماری خود را به شکل دیگری ادامه دهد.
سفارت انگلیس در راستای این نفوذ به طور مشخص از دو راه بهره برد: نخست به خدمت گرفتن مستقیم و غیرمستقیم تحصیلکردگان فرنگ و بهویژه از انگلستانبرگشتهها که به طور طبیعی علاقهمند به برقراری مشروطه با شیوه و مارک غربی آن بودند؛
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰
دیگری ژست مردمگرایی و مشروطهخواهی سفارتخانه و ایفای نقش دایه مهربانتر از مادر برای مردم و برگزاری اطعام چهل تا پنجاههزار نفری [یا به قولی ۱۸ هزار] در محل آن سفارت (عکس صف طویل دیگهای پلو در سفارت انگلیس برای اطعام مشروطهخواهان در تاریخهای مشروطیت و از جمله در «تاریخ پیدایش مشروطیت ایران» میتوانید ملاحظه نمایید). این گونه کارها برای در اختیار گرفتن افکار عمومی انجام میشد!
باید تاکید کنم که اساسا طرح واژه «حکومت مشروطه»، که ریشه در تحولات سیاسی تاریخ انگلیس داشت و دقیقا ترجمه عبارت «Constitutional Government»، نام سیستم حکومت انگلستان، و فاقد پیشینه بومی بود، از عوامل انحراف نهضت عدالتخانه به شمار میآید. سیستم حکومتی انگلیس فقط در صورتی به درد مسلمانان میخورد که آن را با نظام اسلام منطبق سازند که در این صورت مشروطه مشروعه میشد. آنچه مردم ایران در آن مقطع طالب آن بودند «عدالتخانه» بود. آنان خواهان تاسیس نهادی بودند که در آن، عدهای از عاقلان و موجهان قوم به تنظیم و تصویب یک سلسله قوانین برای دفع مظالم و قدرت سلطنت و احقاق حقوق عامه مردم دست زنند و تأمین عدالت و امنیت نمایند.
در آغاز آن نهضت، سطح آشنایی مردم با مفهوم «مشروطه» بهقدری پایین بود که برخی تصور میکردند مشروطه نام آن غذایی است که هر روز در سفارت انگلیس طبخ و توزیع میشود! لذا نقل میکنند که فردی از عوام در ایام حاتمبخشی سفارت انگلیس گفته بود: من مدت زیادی صف مقابل سفارت ایستادم، اما یک لقمه مشروطه به من ندادند! این ناآگاهی عمومی نسبت به ماهیت این پدیده جدیدالطرح از یکسو و تلاش اغواگرانه و انحرافی سفارت انگلیس از سوی دیگر و نیز آمادگی و استعداد جامعه برای رهایی از مظالم شاه در مجموع سبب شد استعمار انگلیس بتواند با انحراف «نهضت عدالتخانه»، عملا نوعی حکومت غربی منهای ملاحظات اسلامی در دیگهای سفارت برای مردم بپزد!
□ موضع شیخ شهید در برابر این موجسواری سفارت انگلیس و همپیمانان استراتژیک آن در میان روشنفکران چه بود؟
مرحوم حاج شیخ فضلالله در آغاز بدین تصور که دست استبداد شاه کوتاه میشود و شمشیر او در غلاف میرود، موافق مشروطه بود و در نهضت عدالتخانه حضور مییافت، اما بهتدریج وقتی ملاحظه کرد قلمبهدستان فرنگرفته و دیگر بازیخوردهها به انبیا و مظاهر اسلام و امثال آن اهانت و حاکمیت منهای دین عنوان میشود، بیدرنگ از چنین مشروطهای کنار کشید و اعلام نمود باید مشروطه در لوای شرع و نظام شریعت باشد و این معنی را به همه علما و مردم طی لوایح و بیانیههای گوناگون اعلام مینمود.
شیخ تا آخرین دم حیات هرگز از اندیشه مهار قدرت سلطنت و دفع مظالم استبداد فاصله نگرفت، اما جان کلام وی این بود که این محدودیت لزوما باید برخاسته از آموزههای مکتب اسلام باشد. او اعتقاد داشت که استعمار شور و هیجان عمومی مردم برای برقراری عدالتخانه را به نفع خود ربوده و مصادره کرده است. ایشان با مشاهده زمینهسازی سفارت انگلیس بارها به اطرافیان و ملازمان خود گفته بود: چگونه است که هیچ عاقلی در این مملکت از خودش نمیپرسد چه شده که سفارت انگلیس سنگ برقراری حکومت عدل را برای ما به سینه میزند؟! در زمان تحصن در زاویه حضرت عبدالعظیم(ع) نیز تمامی اعتراض ایشان به این بود که الان کسانی میداندار سیاست و اداره کشور شدهاند که با اسلام عداوت دارند و به دولتهای خارجی بهویژه انگلیس وابسته هستند. سالها بعد که تا حدی اسناد و تلگرافها و راپورتهای سفارت انگلیس انتشار یافت، برای عموم مردم روشن شد که صحنهگردانی این معرکه به دست کدام مرکز بوده است.
🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم🔰
□ سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که اگر واقعا سیر وقایع نهضت مشروطه این گونه آشکارا به ورطه انحراف سوق داده میشد، چگونه آقایان مشروطه طلبِ مقیم نجف و تهران و ...آن را متوجه نشدند یا نسبت به آن بیتفاوت بودند؟
قبل از پاسخ به سوال شما باید به این نکته مهم اشاره کنم که اگر امروز ما درباره وجود لایههای انحرافی در نهضت مشروطه سخن میگوییم، پس از گذشت سالها و روشن شدن بخش زیادی از ابعاد و جوانب مسئله و نیز افشای ماهیت عوامل[نفوذی] و جریانهای دخیل در آن طی سالهای پس از این واقعه، چنین قضاوتی میکنیم، اما مردمی که در آن مقطع زمانی بهسر میبرند در کانون یک سلسله وقایع و رویدادهای سیاسی قرار گرفته بودند که با ماهیت آن آشنایی چندانی نداشتند و هویت جریانهای پیچیده آن زمان برایشان چندان مشخص نبود. اما درباره مطلبی که مطرح کردید باید گفت آنها [معممین حامی مشروطه] به طور مطلق نگرانیهای مرحوم شیخ را بیمورد نمیدانستند، زیرا قرائتی در دست است که نشان میدهد آنها نیز در مواردی با شیخ توافق نظر داشتند؛ البته هیچ یک تیزبینی سیاسی او را نداشتند. نکته مهم دیگر دراینباره این است که آنان از اینکه مواضعشان به مواضع شیخ نزدیک شود ابا داشتند؛ زیرا شیخ در آن مقطع، آماج حملههای تبلیغی مشروطهخواهان غیرمتدین قرار گرفته بود و آنها هم از این بیم داشتند که اگر به شکل مرحوم شیخ بخواهند در برابر برخی از انحرافها بایستند، به وضعیت او دچار شوند.[جاه و مقامشان به خطر بیفتد] به عبارت دیگر آنها نیز [تا حدودی] فهمیده بودند که صحنهگردانان واقعی مشروطیت، امثال تقیزادهها هستند و رهبری و احترام آنها در آن واقعه، صوری و تشریفاتی است[و به نوعی ابزار دست شده اند!]. البته گذشت زمان نشان داد که اتخاذ همین مشی محافظهکارانه نیز در مجموع، کمکی به آنان نکرد؛ زیرا در پایان کار، آنها هم به دست مشروطهخواهان سکولار کشته یا منزوی شدند؛ البته در همنوا نشدن با شیخ، برخی علل و عوامل نفسانی! نیز دخیل بود که این مسئله اگرچه به لحاظ مصالحی گفتنی نیست، اما فهمیدنی هست!
□ با توجه به قرابت فامیلی، لطفا درباره شخصیت و احوال مهدی (فرزند ناخلف و مخالفِ شیخ) و عوامل دخیل در شکلگیری شخصیت وی توضیحاتی بفرمایید.
[البته قابل ذکر است که شیخ غیر از مهدیِ ناخلف، فرزندان ذکور دیگری نیز داشت، که متأسفانه از آنها یادی نمی شود! میرزا هادی و آقا ضیاء الدین که هر دو از معممین فاضل و همراه و همفکر پدر بودند و تا آخر حامی و پشتیبان پدر و خانواده باقی ماندند، در قضایای بردار شدن شیخ و پس از آن نیز سختی های زیادی را متحمل شدند].
مهدی مقداری از دروس حوزوی را خوانده و معمم بود، اما [او بر عکس دیگر برادرانش، شیخ ضیاء الدین و شیخ هادی] بهره چندانی از علوم اسلامی نداشت.(برخی از فرزندان علما چندان جدیتی برای دستیابی به درجه های بالای حوزوی ندارند). علاوه بر این، مهدی از بدو جوانی، بیشتر با روشنفکران و تحصیلکردگان فرنگ حشر و نشر داشت و این به طور طبیعی موجب شده بود از نظر فکری به آنان گرایش پیدا کند و در مقطع مواجهه مرحوم شیخ با مشروطهخواهان، تحت تأثیر تبلیغات و سمپاشیهای دوستان و معاشران خود، علیه پدر موضع گیرد.
برای او این توهم پیش آمده بود که به لحاظ فکری و سیاسی، فردی مستقل است و حال آنکه صلاحیت علمی و سیاسی این استقلال را نداشت. جدم آقا شیخ محسن نقل میکردند که در ایام تحصن مرحوم شیخ و یارانش در زاویه حضرت عبدالعظیم، بهرغم اینکه تمامی ما در تدارک رساندن وسایل و ملزومات به متحصنان و در عین حال بسیار نگران و مضطرب بودیم، مهدی کاملا بیتفاوت بود و با جمعی از مخالفان پدرش حشر و نشر داشت![شیخ او را به خاطر مصالح اسلام، از خانواده طرد نمود] پس از عملکرد زشت وی در ماجرای مصلوب شدن پدر، [رقصیدن و شادمانی]، برخی از مریدان شیخ که تعدادی از آنها از نزدیکان وی و حتی یکی از آنان مرحوم علی محمدخان سالار مجلل، برادر همسر او بود، تصمیم به انتقام از مهدی گرفتند. به یاد دارم در نوزدهسالگی که در فصل تابستان مسافرتی به بلده نور داشتم، مرحوم سالار مجلل با فرزندانشان در آنجا بودند و ماجرای ترور میرزا مهدی را برای من نقل کردند. ایشان گفتند که من به اتفاق دو نفر از دیگر ارادتمندان به شیخ، در پشت درختانِِ اطرافِ منزلی که مهدی در آن سکونت میکرد، کمین کردیم و هنگامی که وی از منزل خارج شد، هر یک از ما یک تیر به سوی وی شلیک کردیم و این گونه بود که وی کشته شد. ما دستگیر شدیم، اما چون هیچ یک از ما بهصراحت اعتراف نکردیم، پس از دو سه سال حبس و برگشت افکار جامعه به نفع مرحوم شیخ، آزاد شدیم.(لازم به توضیح است که نورالدین کیانوری، رئیس حزب کمونیستی توده، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی قصد کودتا علیه نظام را داشت و دستگیر شد و در حبس خانکی به علت کهولت سن مُرد، فرزند مهدی است)
🔰ادامه در بخش ششم🔰