📚 #معرفی_کتاب
‼️کتابی در بستر #تاریخ ناگفته! و ناشنیده! از بردار شدن مرجع شیعیان!
‼️ کتابی با ۳ نامِ متفاوت! امّا، برگرفته از یک منبع!
‼️نویسنده این اثر، ادیب بزرگی است که به خاطر دشمنی با وی! جایگاه و مرتبه اش را به نیما دادند!
‼️ او بنیانگذار شیوه نو در ادبیات و شعر فارسی، قبل از #نیما_یوشیج است!
🔰👇👇
✍ به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، انتشارات نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتاب سر دار، گزارشی تحلیلی از بر دار رفتن مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در نهضت مشروطه، نوشته تندرکیا را به چاپ رسانده است.
آنان که با دیده باز و عبرت جو، به سراغ تاریخ بروند، می توانند از این آموزگار بزرگ و خاموش، درسها بیاموزند و توشه ها برگیرند. علی رغم آنکه هر مقطع تاریخ، حاوی و رویدادهای تازه و متفاوت با دیگر مقاطع است اما در عین حال قوانین و سنن ثابتی بر این رویدادها حاکم است که با کشف و درک آنها می توان مقطع حال و آینده را جهت داد و موانع را از پیش روی برداشت و راه رستگاری را هموار نمود. دوران مشروطه یکی از پرعبرت ترین و درس آموزترین مقاطع مهم تاریخ این سرزمین است که باید آن را خواند و به کندو کاو در آغاز و انجام رویدادهای آن پرداخت.
یکی از غفلت های مهم از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون، غفلت از این دوران و مرورنکردن و نیاموختن درسهای آن، آن گونه که باید است و از همین بابت تلفات سنگینی را به جان خریده ایم که می توانستیم با عبرت از مشروطه مانع از آن شویم.
ماجرای بردار رفتن مجاهد عظیم الشان، مجتهد عالی مقام مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) با توطئه و تمهید دول غربی و مستفرنگان دست نشانده آنها، از نقاط برجسته و ننگین تاریخ مشروطه است که زوایا و ابعاد گوناگون آن همچنان برای بسیاری از ما و بویژه نسل جوان، ناشناخته مانده است و این در حالی است که جلوه هایی از مقدمات و زمینه هایی که منجر به این حادثه تلخ و ننگ آلود شد، در دوران کنونی در حال تکرار است.
🔸ساختار کتاب
کتاب سر دار، گزارشی تحلیلی از بر دار رفتن آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری زعیم بصیر و شجاع نهضت اسلام خواهی مشروطه، دارای فصل بندی مشخصی نیست، بلکه در آن حوادث و اتفاقات زمان به شهادت رسیدن به ترتیب بیان می شود. عناوین ارائه شده به ترتیب عبارت است از: سرّ دار، نقش انگلیس، دستگیری، بازجویی و محاکمه، به سوی دار، آخرین سخنان شیخ، زنده باد مجازات!، حمله به جنازه مطهر!، تحویل جنازه، پنهان نمودن جنازه در خانه شیخ، حمل جنازه به قم، حق با شیخ بود یا علمای دموکرات؟، شیخ و دربار محمد علی شاه، فقر شیخ، شیخ و بیگانگان، بررسی اسناد منتشرشده درباره شیخ، یک پاکت سر بسته، رساله مشروطه مشروعه، عاقبت مهدیِ ناخلف.
🔸ویژگی اثر
1. پرداختن به یکی از مهمترین نقاط تاریخ معاصر ایران؛
2. پرداختن به مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری؛
3. معرفی اتفاقات قبل و بعد از شهادت آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری؛
4. پرداختن به اتفاقات با استفاده از تحلیل های مناسب؛
5. نقل حوادث از طریق نقل خاطرات نوه علامه شیخ فضل الله نوری.
انتشارات نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتاب سر دار، را در در قطع رقعی و 104 صفحه به چاپ رسانده است.
👈علاقهمندان میتوانند برای خرید این کتاب به انتشارات نهاد کتابخانه های عمومی کشور به آدرس: نشانی: تهران، خیابان فلسطین، پایینتر از بلوار کشاورز، کوچه شهید ذاکری، پلاک ۹ تلفن: ۸۸۹۳۷۵۷۹ مراجعه نمایند./826/ن601/ق
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
⏪ درباره مؤلف کتاب
✍ دکتر شمسالدین تندرکیا، با نام اصلی آقاعباس نوری، فرزند یکی از پسرانِ خلفِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، یعنی عالم مشروعه خواه مرحوم حجتالاسلام میرزا هادی نوری است. مادر مکرم ایشان(عصمت الحاجیه بروجردی) نیز دختر آیت الله میرزا علی اکبر مجتهد بروجردی از اصحاب خاص و نزدیک شیخ شهید بوده است. هر دو پدربزرگ از مشروعه خواهان مشروطه بوده اند. یکی زعیم و دیگری از مریدان زعیم. نوه شیخ فضلالله از پیشگامان شعر و نظریه ادبی مدرن در ایران در محله سنگلج تهران دیده به جهان گشود. وی در سال ۱۳۱۱ به فرانسه رفت و در سال ۱۳۱۸ با اخذ دکترای حقوق به ایران بازگشت. تندرکیا میخواست طرحی نو در ادبیات دراندازد. در مهرماه سال ۱۳۱۸ بیانیه تندرکیا به نام “نهیب جنبش ادبی شاهین” طی اعلامیه ای در روزنامه اطلاعات آن زمان منتشر شد که ولوله در محافل ادبی انداخت!و نگاه نقادانه و غیرمنصفانه زیادی را متوجه او ساخت! تندرکیا ترکیب نثر و شعری (به گفته وی نثم) را که میسرود به نام “شاهین” میخواند. در واقع او قبل از #نیما_یوشیج سبک شعر را متحول کرده است. مجموعههای نهیب جنبش ادبی شاهین بین سالهای ۱۳۱۸ تا ۱۳۵۴ به چاپ رسیدند که کیفیتی یکسان و قابل توجه داشتند. نکته ای که اکثر کارشناسان شعر نو در رابطه با این آثار اشاره کرده اند، استفاده از ادبیات فولکلور، ضرب المثل و حتی لحن عامیانه در کلام است. کامیار عابدی کتاب «شورشگر بی آشتی» را در رابطه با زندگی و شعر تندر کیا تالیف نموده است. عابدی در پیشگفتار کتاب میگوید: کوشیدهام تا آثار و آرای تندر را از چند سطر تا چند صفحهی واقعی یا خیالی، پیدا یا پنهان، سفید یا سیاه، به سطرها و صفحههایی واقعی، پیدا و خاکستری بکشانم. نمیدانم که از عهدهی این کار برآمدهام یا نه. اما از همهی کسانی که به نحوی نسبت به آثار و آرای وی، پیشداوری دارند، عاجزانه تقاضایی دارم: از سر لطف داوری خود را تا پایان مطالعه یا مرور این تکنگاری به تعویق افکنید! (ص ۱۰)
عابدی در نگارش این کتاب از کمک ناصر وثوقی (۱۳۰۱ - ۱۳۸۹؛ حقوقدان، مترجم و بنیانگذار اندیشه و هنر، دوست تندر) و خجسته کیا (کارگردان نمایش، پژوهشگر و مترجم؛ خویشاوند تندر) بهره برده است و آنگونه که خود میگوید: بیگفتگو با این دو تن، تصویرهایم از تندر کیا بهصورت حاضر در نمیآمد. (ص ۱۱)
به طور خلاصه، تندرکیا شورشگری غریب، تکافتاده و آشتیناپذیر علیه جریانهای غالب ادبی در دهههای ۱۳۱۰ تا ۱۳۵۰ محسوب میشود. بیشک، باید او را یکی از شگفتآورترین چهرهها در تاریخ شعر فارسی در عصر تجدد دانست.
تصویر پیش رو اولین شماره از شاهین است که در سال ۱۳۱۸ منتشر شده است. دکتر تندر کیا که بنا به قولی متولد ۱۲۸۰ بود در سال ۱۳۶۶ به علت کهولت سن و بیماری در تهران درگذشت. او اواخر دوره قاجار، دوره دیکتاتوری «رضاخان و پسرش محمدرضا» و دوره نظام مقدس جمهوری اسلامی را درک کرد. او به نظام اسلامی، معتقد و وفادار بوده است. روحش شاد و قرین رحمت الهی باد
🔸با بهره گیری از: مطالب پایگاه اطلاعرسانی کتاب، مقاله «نوهی شورشی شیخ شهید»، کد مطلب 7454، روزبه رحیمی و ...
تکمیلی👇
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
📚 کتابی با ۳ نامِ متفاوت ولی برگرفته از یک منبع!🔰
📕شهید هرگز نمی میرد
📘نگاه دوم
📗 سرّ دار
✍ ادیب شهیر، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، سعی بسیار کرد که سبکی نو در ادبیات فارسی پدید آورد و این کار را "نهیب جنبش ادبی: شاهین" نامید. اولین بیانیه تندر کیا در مهر ۱۳۱۸ با همین نام در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید(که با نقدهای تندی مواجه شد) و همان را در آبان و آذر ۱۳۱۸ با عنوان "شاهین یک" در بیست صفحه چاپ کرد. سپس شاهین های دو و سه همراه با شاهین یک در آبان و آذر ۱۳۲۰ در ۱۲۸ صفحه و شاهین های ۴ تا ۲۵ در آبان و آذر ۱۳۲۲ در ۳۱ صفحه، چاپ شد و از دی ماه ۱۳۳۵ شاهین های ۲۶ تا ۳۱ را به همراه چند ضمیمه، در ۲۰۸ صفحه (یعنی دنباله شاهین های قبلی از صفحه ۱۶۱ تا صفحه ۳۶۸) به چاپ رساند. وی شاهین های ۳۲ تا ۴۳ را در ۵۶۲ صفحه تدوین کرد و شاهین های ۴۴ تا ۵۰ را در شهریور ۱۳۴۴ به وسیله شرکت سهامی چاپ گهر در ۴۹۸ صفحه (یعنی از صفحه ۹۳۱ تا ۱۴۲۸) به چاپ رساند و در مقدمه آن نوشت: "این دفتر که دنباله نهیب جنبش ادبی است باید به آنها پیوسته شود و با آن، شاهین تمام است" و در آخر کتاب گوید: "و بدینگونه پس از یک ربع قرن تلاش، شاهین در پنج شنبه ۲۱ آذر ۱۳۴۲ ساعت ۹ شب تمام شد. تهران، تندر کیا"
بنابراین "نهیب جنبش ادبی: شاهین" تألیف تندر کیا در پنجاه "شاهین" در طول ۲۵ سال در ۱۴۲۸ صفحه (تمام صفحات پنجاه شاهین) به چاپ رسید. قبل از شروع در شاهین ۲۶ ، مقدمه ای به همراه دو ضمیمه به چاپ رسیده است که ضمیمه دوم شرح حال جدش، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه است و در پایان شاهین ۳۱ می نویسد: ((کار این دفتر از آغاز خرداد ۱۳۳۴ تا هفتم مهر ۱۳۳۴ یعنی چهار ماه طول کشید. فقط نسبت به ضمیمه دوم [شرح حال علامه شیخ فضل الله] بعدا به مرور تکمیلاتی صورت گرفته است)). شرح حال علامه شیخ فضل الله از صفحه ۲۱۰ "نهیب جنبش ادبی: شاهین" شروع می شود و تا صفحه ۳۱۹ ادامه دارد و چگونگی تألیف شرح حال جد بزرگوارش را در مقدمه به تفصیل می نویسد.
در اولین فرصت پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در ۲۲ فروردین ۱۳۵۸ (حدود دو ماه پس از پیروزی انقلاب) این شرح حال به عنوان "شهید هرگز نمی میرد" با مقدمه و زیر نظر عبدالمنتظر مقدسیان در دو هزار نسخه در چاپخانه میهن، تهران، در ۱۵۲ صفحه رقعی منتشر شد.
در مقدمه آن می خوانیم: ((...این کتاب شرح حال راد مردی است بزرگ که افکار عمومی را زیر بال تربیت، گرفته و سرنوشت میلیونها انسان را در پهنه جهان به دست عالمی که شرح حالش را مطالعه می نمایند، داده است...افسوس و صد افسوس که حال، در بین ما نیست...
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ﴿۱۶۹﴾آل عمران، (ای پیامبر!) هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند، آری شهید هرگز نمی میرد)) وی نام کتاب را از این آیه مبارکه اقتباس کرده است.
مقدمه کتاب به قلم عبدالمنتظر مقدسیان در هجده صفحه اول کتاب به چاپ رسیده است و شرح حال مرجع شهید در آن از صفحه ۱۹ تا صفحه ۱۴۸ است.
همین شرح حال برای بار سوم با عنوان "سرّ دار"
در پاییز ۱۳۸۰ توسط انتشارات کتاب صبح در قطع پالتویی در ۱۴۰ صفحه به چاپ رسیده است. همچنین برای بار چهارم و تحت همین عنوان،
در صد و چهار صفحه رقعی به همت نهاد کتابخانه های عمومی کشور در سال ۱۳۹۱ ش منتشر شد.
✅ هم داستانیِ جلال آل احمد با دکتر تندر کیا
اختصار و روان بودن نثر تندرکیا در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن علامه شیخ فضل الله (ره) تحت عنوان سرّ دار شد. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آلاحمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است.
جلال در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غربزدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانهایم.
در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناک تر از همه در فرهنگمان، فرنگى مآب مىپروریم و فرنگىمآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.»
🔸منبع: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، از نوشته علی اکبر زمانی نژاد/ک، غربزدگی، جلال
✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
سرّ دار، دکترتندرکیا.pdf
1.62M
📕نسخه #PDF کتاب «سرّ دار»
✍ گزارش تحلیلی از بردار شدن مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلامخواهی مشروطه(مشروعه)
به دست عوامل جریان انگلیسی و غربگرای مشروطه
◽️اثر: ادیب شهیر، دکتر شمس الدین تندرکیا(نوه شیخ)
◽️تعداد صفحه: ۱۲۰
✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
📜برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
✍به بهانه ۱۷ مرداد، #روز_خبرنگار (روز 🌹شهادت شهید محمود صارمی توسط وهابیون مزدور سعودی در افغانستان/طالبان)
✍ یادی میکنیم از خبرنگاران گمنام مشروعه خواهی که در دوران فتنه #مشروطه، با کمترین امکانات، نسبت به نشر شعائر اسلامی و انقلابی و شکستن انحصار رسانه ای غربگرایان دین ستیز، به اذن مقتدای خود، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، کمر همت بستند و با چاپ و انتشار #روزنامه شیخ فضل الله نوری(لوایح)، ماهیت و طرح های شوم دشمنان دین و مملکت را افشا و برملا نمودند.🔰
✍ خبرنگاران (اعم از مدیر مسئول و اصحاب نشر روزنامه شیخ)🔰
◽️شیخ محمد مهدی عبدالرب آبادی معروف به شمس العلما
◽️شیخ ضیاءالدین دُرّی اصفهانی
◽️زین العابدین معروف به ملک الخطاطین
◽️سید مرتضی برغانی
◻️جعفر آقا، خواهر زاده سید مرتضی
◽️سید رضا برغانی
◻️مشهدی ابراهیم
◽️میرزا هادی
◽️کربلایی عباسعلی
◽️شیخ علی اصغر تعزیه خوان
◽️و.../منبع: ک، بازخوانی روزنانه شیخ
🌹هدیه نثار روحشان،
«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ معرفی دو کتاب درباره روزنامه شیخ فضل الله🔰
📚 معرفی کتاب اول
◽️عنوان: بازخواني روزنامه "شيخ فضل الله نوری"(لوایح)
◽️به کوشش : ستار شهوازی بختياری
◽️انتشار: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
◽️تعداد صفحات: ۲۸۷
✍ در این مجموعه ماجرای تحصن علامه شیخ فضل الله نوری زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه) و جمعی از یاران (که تعداد زیادی از مجتهدین از سراسر ایران را شامل می شد) در صحن حرم حضرت عبدالعظیم حسنی از دیدگاهی فرهنگی و مطبوعاتی بررسی می شود. در جریان این تحصن به دستور مرجع شهید شیخ فضل الله نوری اوراقی منتشر می شود که دست اندرکاران چاپ، آن را "لوایح" می نامیدند، مردم آن زمان از آن لوایح تحت عنوان (روزنامه شیخ فضل الله) یاد می کردند. کتاب پیش رو به بازخوانی این روزنامه ها پرداخته و به بررسی یکی از دو دیدگاه و جریان مشروطه پرداخته است. مطالب روزنامه شیخ، یکی از معتبر ترین مدارک مربوط به طرز فکر انقلابیون مشروعه خواه می باشد.
✍ نویسنده در اشاره نخست کتاب مینویسد: «همان گونه که مشروطه یکی از مهمترین رخدادهای تاریخ ایران و سرآغاز تحولات تاریخ معاصر کشورمان است، آیتالله شیخ فضلالله نوری نیز یکی از مهمترین و بحث برانگیزترین شخصیتهای این انقلاب است. انقلابی که پر از ماجرا و تلاطم و کشمکش و حادثه بود. ماجرای تحصن آیتالله نوری و جمعی از همفکران ایشان در صحن حضرت عبدالعظیم (ع) یکی از آن حوادث بود. آنچه در میانه این کارزار به وقوع پیوست، انتشار اوراقی به دستور آیت الله نوری بود [برای شکستن انحصار رسانه ای غربگرایان دین ستیز که هر چه می خواستند و هر خلافی در روزنامه های خود منتشر می کردند و مانع از انتشار اخبار صحیح می شدند].
مؤلف در این بخش ضمن نوشتن مدخلی بر بخش نخست، آغاز بستنشینی در حضرت عبدالعظیم، تلگراف مهاجرین به علما و شهرهای کشور، تلگراف نمایندگان مجلس، مطبوعات در سال 1325 هجری قمری، چاپ اعلامیه و برخورد چاپخانهها، خرید دستگاه چاپ، انتشار نخستین شماره، اندکی درباره مدیرمسؤول، شکل ظاهری روزنامه، هر شماره یک موضوع، رسم الخط و خطاط روزنامه، تعداد شمارههای منتشر شده، عوامل فنی چاپخانه، توضیحاتی درباره نسخههای موجود، اهمیت و جایگاه روزنامه شیخ فضلالله، بازتابهای انتشار روزنامه، مردم و روزنامه، مجلس، دولت و روزنامه، روزنامههای مشروطهخواه و این روزنامه و پی نوشتها و افزودههای این بخش را بررسی مینماید.
بازخوانی روزنامه شیخ فضل الله نوری در سه بخش: مقدمهای بر بازخوانی، متن کامل نسخههای روزنامه و تصاویر روزنامه شیخ فضلالله به اضافه گاهشمار رودیدادهای مهم، منابع و مآخذ و نامهای اشخاص، تدوین شده است. نویسنده در بخش دوم: متن کامل نسخههای روزنامه "شیخ فضلالله" (نسخه ردیف اول تا نوزدهم ) را ضمیمه کتاب کرده است. بخش سوم، تصاویر چاپی این روزنامه را شامل میشود.
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
🔰بخش دوم/ پایانی🔰
📗 #معرفی_کتاب دوم
🔸شناسنامه:🔰
◽️عنوان: لوایح آقا شیخ فضل الله نوری(ره)
◽️بهکوشش: دکتر هما رضوانی.
◽️ناشر: تهران : نشر تاریخ ایران، 1362.
◽️توصیف ظاهری: 68 ص
◽️فروست: نشر تاریخ ایران؛ 12: مجموعه متون و اسناد تاریخی؛ 11 (قاجاریه)
◽️یادداشت: کتابنامه بهصورت ◽️زیرنویس
موضوع: ایران-- تاریخ-- انقلاب مشروطه، 1324-1327ق.-- تحصن و بست، 1325ق.
◽️موضوع: مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، 1259-1327ق.
✍ آنگونه که از منابع بر می آید، نخستین بار و به صورت خاص شادروان دکتر محمد اسماعیل رضوانی استاد تاریخ دانشگاه تهران به بررسی لوایح "روزنامه علامه شیخ فضل الله نوری" پرداخته است. ایشان در مقاله ای تحت عنوان یاد شده درباره چگونگی شکل گیری و انتشار این روزنامه و بازتاب های انتشار آن و جنگ قلمی مطبوعات طرفدار مشروطه غربگرا با آن، مباحث ارزشمندی مطرح کرده، به طور مثال دکتر رضوانی می نویسد: انتشار این روزنامه در میان مشروطه خواهان [غربگرا] ولوله ای افکند و جراید مشروطه خواه به پاسخگویی برخاستند و از این به بعد قسمت عمده نیروی مبلغین و مروجین مشروطیت صرف پاسخگویی به نوشته های مرحوم شیخ شد. از خلال مقالاتی که در جراید غربگرا و دین ستیز آن عهد به چاپ رسیده، وحشت و اضطراب مشروطه خواهان، هویداست.
باری، در حقیقت کتاب لوایح آقا شیخ فضل الله نوری(ره)، که به کوشش خانم دکتر هما رضوانی، دختر فرهیخته ایشان در سال ۱۳۶۲ش، انتشار یافته، باز چاپ همان مقاله مذکور با اضافاتی مفید و تصویر روزنامه های (شیخ) پیوست آن است. این پیوست ها بنا به گفته مرحوم دکتر محمد اسماعیل رضوانی، شماره های گرانبهای شیخ است که با رنج بسیار به دست آمده است.
دکتر هما رضوانی(مورخ و پژوهشگر معاصر) در مقدمه این کتاب مرجع ارزشمند می نویسد:
روزی به پدرم گفتم اجازه دهید متن [روزنامه] لوایح شیخ را همان که در مجله تاریخ انتشار یافته، تجدید چاپ کنم تا استفاده آن عام شود و کار تحقیق جوانان آسان تر گردد. پدرم پیشنهاد مرا با شادی پذیرفت و آماده ارشاد من شد، این کتاب در حقیقت چاپ همان مقاله است، اما خودم نیز مایل بودم مانند سایر جوانان، تحقیقاتی بکنم و بر متن آن مقاله مطالبی بیفزایم.
مرحوم دکتر محمد اسماعیل رضوانی، علامه شیخ فضل الله نوری را در کشاکش مشروطه و استبداد، به درستی "نیروی سوم"ی قلمداد می کند که "نه از استبداد حمایت می کرد و نه موافق با دموکراسی دین ستیزانه خاص اروپایی بود"
مرحوم دکتر رضوانی شجاعانه اعتراف و تأکید می کند که خود، [به غلط] سالها شیخ را طرفدار استبداد می پنداشته، اما بعدا" دریافته است که آن بزرگ، برخلاف آنچه که عده ای گمان می بردند، مخالف با مشروطه نبود. بلکه می فرمود:
مشروطه ای که در فرنگستان ساری و جاری است، با مشخصات خاصی که دارد، شایسته اجرا در ایران نیست. ایرانیان باید مشروطه ای منطبق بر سنن ملی و مذهبی خود بر قرار کنند.
انتشار روزنامه توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری نیز در راستای شکستن انحصار رسانه ای غربگرایان و افشای ماهیت و اهداف دین ستیزانه آنان بود. مجموعه این روزنامه ها یکی از بهترین منابع تحقیق برای شناخت درستِ افکار و اندیشه های والا و حق مدارانه علامه شیخ فضل الله نوری است.
🔸 منابع: ک، بازخوانی روزنامه علامه شیخ فضل الله نوری، ستار شهوازی، چاپ دوم، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/ک، شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری مشروطه و ک، کالبد شکافی چند شایعه درباره شیخ، دکتر علی ابوالحسنی(منذر)/بیست و دو رساله تبلیغاتی از دوره انقلاب مشروطیت، محمد اسماعیل رضوانی، مندرج در راهنمای کتاب، سال ۱۲، ش ۵-۶، صص ۲۳۳-۲۳۲/روزنامه شیخ، مندرج در: مجله تاریخ، نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ش۲، جلد ۱، ۱۳۵۶ش، صص ۱۵۹-۱۶۴
✳️ @ShahidRabe
لوایحعلامهشیخفضلاللهنوری.pdf
9.48M
📔#لوایح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
✍ «مجموعه 📰 روزنامههای منتشره شیخ، در دوره تحصنِ معظمله در حرم حضرت عبدالعظیم، علیه السلام»
🔸به کوشش: دکتر هما رضوانی
🔸انتشارات: نشر تاریخ ایران
🔸تعداد صفحات: ۷۵(در نسخه PDF)
✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
#جهاد_تبیین
⁉️ غفلت حوزوی! یا بی توجهی! چرا؟!
✍ به بهانه تأکید مجدد مرجع عالیقدر آیتالله العظمی سبحانی(حفظه الله) بر جایگاه مرجعیت علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، با استفاده از تعبیر «آیت الله العظمی» برای ایشان (پیام تصویری به همایش بزرگداشت شیخ، قم مرداد ۱۴۰۲ش) نگاهی میاندازیم به تلخیصی از پیام سال ۱۳۷۰ ایشان به کنگره بزرگداشت شیخ، که مؤید و مکملی است بر پیام جدید ایشان🔰
✅ جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) از منظر مرجع عالیقدر، آیت الله العظمی حاج شیخ جعفر سبحانی(حفظه الله):👇
درباره شهید عصر مشروطیت، کتابها و رساله ها و مقاله های فراوانی نوشته و منتشر شده است، و غالباً سوژه نوشته ها و گفتارها حیات سیاسی و جهاد دینی این مرد است، درحالی که این موضوع یکی از ابعاد این #مرد_بزرگ را تشکیل می دهد، ولی درباره #اجتهاد [جایگاه مرجعیت] و #فقاهت این مرد، کمتر ذکری به میان آمده، درحالیکه جهاد این مرد براساس اجتهاد و دید فقاهتی وی استوار بوده است، و آن بینش فقهی بود که این مرد را به این راه کشاند، و اگر روزی از گشایش مجلس به عنوان دفع ظلم دفاع کرد، بینش دینی بود که او را بر این کار واداشت، و اگر با مجلس کذایی آن روز پرچم مخالفت برافراشت، فقاهت و آشنایی او با مبانی دین، وی را بر این مخالفت بر می انگیخت. پس چه بهتر که آگاهی او از معارف و اصول اسلام، تا آنجا که امکان دارد مطرح شود. فقاهت و بینش علمی و فقهی شیخ را از چند راه می توان بدست آورد:
۱) گفتار اساتید شیخ در باره وی
۲) نظریه اندیشمندان اسلامی
۳) بررسی آثار فقهی و اصولی به جای مانده از شیخ
[و به عنوان راه چهارم، میتوان به اذعان افرادی اشاره داشت که با شیخ زاویه داشتند، اما به جایگاه اجتهاد (مرجعیت) و فقاهت ایشان، معترف بودند]، آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی(از آقایان حامی مشروطه) در نامهای که در تأیید اصل دوم متمم قانون اساسی به مجلس شورای ملی صدر مشروطه نوشته اند، از شیخ شهید به عنوان حجة الاسلام نوری (دامت برکاته) تعبیر آورده است. می دانیم در آن زمان، لقب بارز و بزرگ برای #مراجع، همین لفظ "حجة الاسلام" بود و لذا سؤالهایی که به #مراجع_بزرگ مینوشتند، نوعاً این لقب را به کار می بردند و می گفتند: "حجة الاسلام"
🔹منابع: سیمای فرزانگان، ج ۱ ، ص ۴۷۶ - ۴۶۰ / سخنرانی آیت الله سبحانی در کنگره بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) مرداد ماه ۱۳۷۰ در شهر نور / ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، ص ۸۶۹ - ۸۶۱/...
✍ متأسفانه با توجه به تمامی اشارات و تذکرها و توصیه های اخیر بزرگانی همچون مرجع عالیقدر آیت الله العظمی سبحانی، آیت الله شبزندهدار، آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی... (حفظهم الله) درباره استفاده از تعبیر «آیت الله العظمی» برای شیخ، باز شاهد بی توجهی برخی از خودی ها در این زمینه هستیم! که عامدانه بودن آنرا در ذهن، تداعی مینماید!
⁉️عالمی که، دارای
‼️👈 رساله های عملیه و فقهیِ متعدد
‼️👈 مقلدین بسیار
‼️👈 صاحب فتاوای مهم
‼️👈 و به طلاب نیز شهریه پرداخت میکرده، عنوانش چیست؟!
اگر او «مرجع تقلید نیست»! پس، کیست؟!
این موضوع از آنجا حائز اهمیت بیشتری است که امام راحل و مقام معظم رهبری نیز درگذشته بارها در محافل عمومی و خصوصی بر لزوم شناختن و شناساندن جایگاه با عظمت این مرجع بزرگ به عنوان ریشه انقلاب اسلامی، تأکید داشته اند!
در یک کلام همه باید بدانیم که انگلیس با همکاری عوامل داخلیش، مرجع تقلید بزرگی را بر دار کرد که مانع اصلی پیاده شدن نقشههای شومش بود و در ادامه سعی نمود با کمک قلمبهمزدانش و با تحریف حقایق، سطح و جایگاه او را در اذهان پایین نشان دهد، تا پیام این بزرگمرد به گوش آیندگان نرسد! پس باید مراقب باشیم ناخواسته در زمین و پازل دشمن بازی نکنیم!
💠 امام راحل:
این بزرگ مرد مجاهد، مجتهد دارای مقامات عالیه را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود...مخالفین و دشمنان ایشان از جاهلین و معاندین بوده و هستند.../ ۱۳۴۸، نجف اشرف، مسجد شیخ انصاری، خاطرات یاران، یادواره بزرگداشت شیخ، پنجشنبه ۶ مرداد ماه ۱۴۰۱ ش، دانشگاه آزاد اسلامی، شهر نور
✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
🔺بخشی از فرمایشات آیت الله العظمی سبحانی (حفظهالله) در همایش بزرگداشت مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف/ شهر نور/ مرداد ۱۳۷۰ش
✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
📷👆 تصویر جلد (پشت و رو)🔰
👈 اشاره مستقیم به جایگاه #مرجعیت تام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف در🔰
📗کتاب "اندیشه سبز، زندگی سرخ" (زمان و زندگی شیخ)اثر مورخ و پژوهشگر شهیر معاصر، استاد فقید علی ابوالحسنی (منذر)
📕معرفی اجمالی کتاب
✍ از حیث موضوع میتوان آن را به دو بخش تقسیم کرد: بخش اول در ابتدا مروری دارد بر پیشینه خانوادگی شیخ و همچنین تربیت و تحصیلات وی از تولد تا پایان عمر و در این راستا به مواردی چون «اساتید شیخ در تهران و نجف» و «حضور شیخ در سامرا برای تحصیل» اشاره شده و سپس آشنایی مخاطب با خصائص، روحیات و وجاهت بسیار متعالی دو استاد اصلی و بزرگ علامه شیخ فضلالله نوری، یعنی آیتالله میرزا حبیبالله رشتی و آیتالله میرزای شیرازی (رضوان الله تعالی علیهم) مورد توجه قرار گرفته است. در انتهای این بخش به این مسئله که شیخ با نظر میرزای شیرازی برای زعامت دینی به تهران میآید [و مرجعیت تام می یابد] اشاره شده و در رابطه با خدمات ابتدایی شیخ پس از ورود به تهران نیز مستنداتی ارائه گردیده است.
در بخش دوم کتاب، حیات، تفکرات و جریانات عمده اجتماعی ـ سیاسی و دینی دوران و زمانه شیخ ــ از نهضت تحریم تنباکو تا سالهایی قبل از شهادت ایشان ــ بررسی شده و به دیدگاه قاطع شیخ درباره هر مسئله نیز اشاره گردیده است.
🔶🔸ناشر: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/چاپ پنجم
#جهاد_تبیین
✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
رساله های عملیه و فقهی شهید رابع.pdf
1.24M
📚 نسخه PDF آشنایی با رساله های عملیه و فقهی #مرجع_شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه)
✍ اسنادی از تاریخ مرجعیت شیعه که عامدانه توسط قلم به مزدانِ دین ستیز، با همکاری و همیاری جریان سکولار و غربگرای حوزوی از اذهان مخفی نگاه داشته شد! تا چرخه تحریف تاریخ و تخریبِ ناجوانمردانه، با انکار مقامات عالیه و علمیِ بزرگمردی الهی، تکمیل گردد! اما غافل از این بوده و هستند که ماه هیچگاه پشت ابر نمیماند.
✳️ @ShahidRabe
🔻روایت مرحوم آیت الله سید محمد حسین طهرانی (علامه طهرانی) از منزلت و جایگاه مرجعیت علامه شیخ فضلالله نوری(اعلی الله مقامه الشریف)
🖊مهدی جمشیدی
۱. مرحوم علامۀ طهرانی -رضواناللهتعالیعلیه- میگویند: تقیزاده، از همان فراماسونرهای مشهور و از همان مَلاعینی بود که فتوای به دار کشیدن شیخفضلالله نوری را امضاء کرد، و قاضیِ محکمه نیز که شیخ ابراهیم زنجانی بود حکم کرد و شیخفضلالله را به دار کشیدند؛ با آن مرد عالِم، مجتهد، عادل، و حتی «مرجع تقلیدِ وقت» چنین کردند؛ شیخفضلالله نوری، عالِم عادی نبود، «مرجع» بود. پدر من گفت من که تحصیلاتم در نجف تمام شد و آمدم طهران، به پدرم گفتم: در طهران کسی هست که از درس او استفاده کنم؟ پدرم گفت: برو درس شیخفضلالله. این حرف بر من گران آمد که ما که در آنجا اساتید بزرگی را طیّ کردیم، حالا چگونه پدر من میگوید به درس شیخ برو. به درس او رفتم، ولی در اطاق درس ننشستم، بلکه بیرون نشستم که یک درس او را گوش کنم و اگر پسندیدم بروم. ایشان قَسم میخورد که شیخ، چنان وارد مبحث شد و چنان خروج از مبحث پیدا کرد که بهتحقیق، از هیچیک از أعاظم و مراجع نجف و کربلا کمتر نبود. در مقابل، آنچنان بر ضد شیخ، به تبلیغات دست زدند و سرانجام نیز او را دار زدند، و همین تقیزاده، حکم به دار زدن او کرد. مردم هم میگفتند شیخی بوده که خلاف مصلحتِ وقت عمل میکرده و او را به دار زدند. با تبلیغات، شیخفضلالله را در افکار عمومی، بهعنوان یک مردِ «عامی» و «کماهمّیّت» و «خائن» و «کمفهم» و «خودخواه» جلوه دادند. یک روز در زمان سابق، من به یکی ازکتابخانههای طهران رفته بودم، بعضی از اساتید دانشگاه هم آنجا بودند و دیدند که من شیخ را تقویّت میکنم؛ اینها تعجّب کردند و گفتند بهواقع شما دربارۀ شیخ، چنین نظری دارید و او را خائن نمیدانید؟!(علامه طهرانی، سالک آگاه، صص۱۳۴-۱۳۶).
۲. تصریح علامۀ طهرانی به اینکه شیخ شهید، «مرجع تقلید» بوده، سخن درخور توجّه و مداقّه است و نشان میدهد که ایشان از نظر علمی و فقهی، در مرتبۀ بسیاری بالایی بوده است، درحالیکه حتّی امروز نیز اهل تحقیق و تأمّل، چنین شناختی از منزلت و مکانت شیخ ندارند و او را بیشتر سیاسی میانگارند تا علمی. شیخ توانست میان این دو، جمع برقرار کند و در عین وجاهت علمی، به بصیرت سیاسی نیز دست یابد. کسانیکه دربارۀ قوّت علمی شیخ، تردید روا میداند، در پی این هستند که نظر و موضع سیاسی او را فروبکاهند و از اهمّیّت و اعتبار، ساقط کنند. بیان علامه طهرانی نشان میدهد که شیخ از لحاظ فقهی، قابلمقایسه با عالیترین فقها و علمای نجف بوده است. اینجاست که اعدام شیخ، معنای بسیار تأسّفبارتر و تلختری مییابد.
۳. نکتۀ درخشان دیگری که در بیان علامۀ طهرانی آمده، بازی روایتی است که در برابر شیخ شهید، به راه انداختند و به تخریب و ترور شخصیّت او پرداختند. شیخ شهید، «شهید کجروایت» بود و جریان روشنفکریِ سکولار در دورۀ مشروطه توانست با وارونمایی و تحریف، نهفقط خودش را توجیه کند، بلکه شیخفضلالله را دیدۀ عوام و خواص، بدنام و بدعمل جلوه بدهد. هرچند دیگران به دلیل ضعفهای فکری و تحلیلی نسبت به بنیانهای سیاسیِ تجدّد و مقاصد روشنفکریِ سکولار، توانمند نبودند و در زمین تجدّد، بازی کردند، اما با این حال، تذکّرات و انذارهای شیخ، باید آنها را از خواب غفلت و سادهاندیشی بیدار میکرد. این قدرت روایتیِ روشنفکریِ سکولار را نشان میدهد که فضای غالب را پدید آورد و ذهنها را مرعوب و مسخّر کرد. شیخ شهید، هرچه کوشید این وضع و حالت اجتماعی را در هم بشکند و رگهها و ریشههای انحراف را نمایان سازد، موفق نشد؛ چراکه او در غربت و تنهایی قرار گرفته بود و جامعه بهصورت یکپارچه و حداکثری، مشروطه را طلبیده بود و نسبت به ماهیّت سکولار آن حسّاسیّتی نداشت. در اثر تحریف، چنین وضعی شکل میگیرد که جای قهرمان و خائن تغییر میکند و مدار حرکت جامعه به ورطۀ زوال هویّتی فرومیافتد. جنگ شناختی، این اندازه مهم و تعیینکننده است و میتواند سرنوشت اجتماع را صورتبندی کرد.
۴. اگر بخشی از جبهۀ اصحاب حقیقت، دچار نقصان تحلیلی و سادهنگری فکری شود و نتواند نقشههای پنهان را بخواند و حملبرصحت کند، به «روشنفکری سکولار»، اعتماد خواهد کرد و سیاست و جامعه را به آنها واگذار خواهد نمود. در نظر نگرفتن مرزهای فکری و اعتقادی نسبت به تجدّد و پیوستنِ عملگرایانه به کنشگران بومیِ تجدّد، چنین نتیجهای در پی دارد. علمای آن روز، «استبدادِ قاجار» را دیدند و برآشوبیدند، اما «سکولاریسمِ روشنفکری» را ندیدند و اعتماد کردند.
✳️ @ShahidRabe
رسالهکاملحرمتمشروطیتعلامهشیخفضلاللهنوری.pdf
2.56M
📕 رساله کامل «حُرمت مشروطیت»
▫️اثر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
‼️«فتوای حرام شمردن مشروطه غربگرا و دلایل آن در نگاه تحلیلی علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه الشریف) زعیم نهضت اسلامخواهی مشروطه(مشروعه)»
🔸دو نسخه در یک pdf
🔸منابع: رسانه حوزوی «مناهج» و کانال تحقیقی «الفقه و الاصول محمد متقیان تبریزی»
✍ ایام سالگرد شهادت علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، قلمها و بیانهای آغشته به کینه و عقدهگشایی علیه مرجعی بصیرِ و بزرگ مجاهدی تیزبین، دوربین و ریزبین، باز شده و صحیح و سقیم را در هم آمیخته و به مخاطبان خود میفروشند.
بهتر است اهل تحقیق، رساله «حرمت مشروطیت» را مطالعه کرده و با دغدغهها و دلنگرانیهای شیخ شهید آشنا شده و تا حدودی توان نقد و ارزیابی برخی سخنان علمنماها را کسب نمایند.
پر واضح است که جهت اشراف بر اندیشه شیخ بزرگی که جلوتر از زمانش بود، باید همه مکتوبات او را خواند، لیکن همین رساله نیز میتواند مقداری از این آگاهی بر اندیشه والای ایشان را تأمین نماید.
✳️ @ShahidRabe
✍ از کانال 🔴 بیداری_ملت👇
🔹سایت اصلاحطلب رویداد۲۴ به تعریف و تمجید از یپرمارمنی پرداخته و در نهایت وی را شهید! خطاب کردهاست!
🔻و اما در پاسخ باید گفت :
🔹یپرم ارمنی از عناصر سفاک و تندرو در طیف مشروطهخواهان سکولار است که پس از فتح تهران به ریاست نظمیه رسید! او مجتهد اول تهران یعنی آیت الله شیخ فضل الله نوری را به دار کشید و بعد با افتخار میگفت:
🔹من پاپ مسلمانها را به دار کشیدم!
🔹همچنین نقل است بر جنازه شیخ ادرار کرد و حتی قصد آتش زدن جنازه را داشته!
🔹جالب است پس از هلاکتش توسط یک جوان کرمانشاهی، اسقف همدان او را مسیحی ندانست و از مراسم مذهبی خودداری كرد، ولی نوچههای ارمنی یپرم، اسقف را به تير بستند و كشتند!
جسد ناپاک یپرمخبیث به تهران منتقل و علیرغم مخالفتها، در محوطه کلیسای مریممقدس دفن گردید!
🔹درباره زندگی وی باید گفت که اصالتا ایرانی نبود[اسماعیل رائین که خود از طرفداران یپرم است و برایش قلمفرسایی نیز کرده به حرامزاده بودن او اذعان دارد و دلیلش را این میداند که در هیچ جای تاریخ نامی از پدر وی نیست و خود او نیز هیچگاه اسمی از پدرش نیاورده!] به سبب طبع سرکش خیلی زود مدرسه را رها کرد و به همراه دستهای از آشوبگران ارامنه قصد ورود به خاک عثمانی به قصد خرابکاری را داشته...
❌ نفوذ جریانی چیست؟
وقتی ما به عنوان وارثان مکتب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری که ریشه انقلاب ماست، کم بگذاریم، نتیجه این میشود که قاتل حرامزاده ایشان را اصلاحطلبان در رسانههای خود، در نظام مقدس ما «شهید» بنامند!
درباره یپرم و هلاک کننده او بیشتر بدانیم/۳بخش👇
https://eitaa.com/shahidrabe/8623
👆#تاریخ_بی_روتوش
👈کامل مطلب در نسخه PDF 📑 #مقاله «عملکرد علمای حامیِ مشروطه غربگرا و سرنوشت آنان»👇
https://eitaa.com/shahidrabe/8967
👆برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده
🔸منبع: #مقاله «عملکرد علمای حامیِ مشروطه غربگرا و سرنوشت آنان»👇
https://eitaa.com/shahidrabe/8967
#جهاد_تبیین
#تاریخ_بی_روتوش
✳️ @ShahidRabe
🔸از: کانال مدرسه انقلاب ۱/ دکتر محمدی
📍سنت الهی بر «عذاب جمعی» در پی «گناه جمعی» است.
🔹 قدرت گرفتن حیوان وحشی ای مانند رضاشاه، بدلیل گناه نخبگان و مردم در حمایت نکردن از مجتهد بصیری چون شیخ فضلالله نوری رخ داد.
🔻 سنت عذاب جمعی همیشه تکرار میشود و اگر مومنین بجای حمایت از عالمان مجاهد خود، سکولاریسم را با روکش ادبیات دینی دنبال کند، عذاب های جدیدی در انتظارش خواهد بود.
🔻فقط شیخ فضل الله گناهکار بود؟!
🔹مشروطهخواهان بعد از اینکه موفق شدند تهران رو فتح کنند و به پیروزی برسند؛ با بزرگواری دشمنان مشروطه رو مورد لطف قرار دادند:
▪️برای محمدعلی شاه که بزرگترین دشمن مشروطه بود؛ حقوق تعیین کردند.
▪️پسر کوچیکش رو به پادشاهی برگزیدند.
▪️لیاخوف، فرمانده نظامی بریگاد قزاق که سال قبل مجلس رو به توپ بسته بود، مورد عفو قرار گرفت.
▪️سردار اسعد بختیاری هم گفت که لیاخوف به وظیفه سربازی خودش عمل کرده و ایرادی بهش وارد نیست.
📌ظاهرا تنها کسی که در این بین به وظیفه خودش عمل نکرده بود، شیخ فضلالله نوری بود که به دار آویخته شد.
🔰👇👇
🔸از: حجت الاسلام محمد عالم زاده نوری
📌 جسارت سریع القلم در سالروز شهادت شیخ فضل الله نوری
خباثت قلمیک تاریکفکر کوتاهبین #کثیفالقلم به خود جرئت میدهد بر علیه بزرگترین افتخارات تاریخ شیعه قلم بزند. دولت جمهوری اسلامی و #قوه_قضاییه نباید این همه بیحیایی و گستاخی و نامردی و رذالت را تحمل کند.
🔰👇👇