eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
289 ویدیو
405 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
moghayese.jpg
1.06M
🔴👆اطلاع نگاشت (اینفوگرافیک) ✍ با دو گروه از علما در فتنه انگلیسیِ آشنا شوید🔰 1⃣ علمای انقلابیِ مشروعه خواه 2⃣ علمای حامیِ جریانِ غربگرا ‼️مرز میان و بی بصیرتی! ⁉️معمای تجلیل رژیم دیکتاتوری پهلوی از گروه دوم! 💠 دکتر علی اکبر ولایتی (پژوهشگر تاریخ): معمایی که همواره برای این حقیر مطرح بوده، همزبانی رجال و سیاستگران دوران پهلوی با برداشت کسروی گونه ای از مشروطه بوده است و علی رغم طبیعت ضد روحانی آن رژیم، از روحانیت [حامی و] برپاکننده مشروطه [غربگرا] تجلیل می کردند! و متقابلا از روحانیون [مشروعه خواهی] چون [] مرحوم شیخ فضل الله نوری(ره) به بدی یاد می کردند. آن موافقت و این مخالفت به عنوان یک معیار ارزشی معکوس می توانست وسیله ای برای سنجش حق و باطل باشد و حداقل انسان را به تفکر وادارد که رمز این جهت گیری را بفهمد.[عناصر اصلی مشروطه غربگرا، تحت حمایت بی دریغ روحانیون مشروطه طلب و با هماهنگی انگلیس، توانستند رضاخان را بر سر کار آورده و باعث تداوم و قوام رژیم دیکتاتوری او در طول تاریخ عمرش شوند. در این دوره آنان با انتشار گسترده تحریف نامه های مشروطه در قالب کتاب و نشریه توانستند اذهان را از واقعیت های تاریخ مشروطه، منحرف نمایند.(آثار بابی ازلی ماسون هایی همچون، سید حسن تقی زاده، مهدی ملک زاده، احمد کسروی، محمد ناظم الاسلام کرمانی، فریدون آدمیت، یحیی دولت آبادی، محمد علی فروغی...)]/از کتاب مقدمه فکری نهضت مشروطیت ‼️✍ توضیح اینکه، متأسفانه خلف های گروه دوم در حوزه ها حضور دارند و همچنان بر طبل حمایت از غربگرایان، می کوبند! ✳️ @ShahidRabe
هدایت شده از راجین
💢موضوع: جریان شناسی مشروطه از نگاه مورخ معاصر، آقای قاسم تبریزی ✍ اشاره: جریان مشروطیت در ابتدا جریانی انقلابی و تحول خواه بود که به تدریج و به واسطه نفوذ انجمن‌های مخفی عمدتا" ماسونی در جریان‌های روحانیت بی بصیرت و تغییر دیدگاه و ایجاد غبار فتنه و ابهام در نظرات علمای سرشناس و اثرگذار، این جریان ملی و مذهبی به جای تغییر در حکومت، خود دستخوش تغییر و تحول منفی شد. تحلیل و بررسی این جریان تاریخی عظیم که در پی آن اتفاقاتی با پهنه و تأثیر فراوان همچون شهادت مرجع بصیر، علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) و از بین رفتن تأثیر جریان مشروطیت حاصل شد، به منظور عدم تکرار نفوذ بیگانگان در جریان‌های انقلابی امروز، امری ضروری و مهم خواهد بود. به همین منظور خبرگزاری رسا، در گفت‌وگویی اختصاصی با آقای قاسم تبریزی، مدرس تاریخ و پژوهشگر عرصه جریان‌شناسی، نهضت‌ مشروطه، جریان‌های روحانیت و انجمن‌های مخفی در این دوران را مورد بررسی قرار داده که برگرفته‌ای از آن در ذیل می‌آید و در بخش پایانی(ششم)، سخنان آقای تبریزی در مراسم بزرگداشت شیخ در مجلس شورای اسلامی، تقدیم می‌گردد🔰 نهضت مشروطه، چهارمین نهضتی است که در ایران توسط مرجعیت و روحانیت پدید آمد. باید یک نگاهی به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ آن دوران بکنیم: یک، ناصرالدین‌شاه به قتل رسیده و مظفرالدین‌شاه آن قدرت ناصرالدین‌شاه را ندارد. در واقع ستمگری و ظلم و ستمی که ناصرالدین‌شاه داشت را ندارد. او مریض‌حال بود و سن بالایی هم داشت. دوم، انتشار مطبوعات و نشریات؛ در مصر، هندوستان و اسلامبول نشریاتی با مباحثِ مختلف منتشر می‌شود. جریاناتی هم به دنبال اهداف خودشان هستند. در اینجا جریانِ فرماسونری دیگر به صورت تشکیلات درآمده است. در همه این مدت جریان فرماسونری فعال بود، ولی به صورت مخفی فعالیت می‌کرد. پیام مرحوم ملاعلی کنی باعث شد فراموشخانه به صورت علنی شکست بخورد و ملکم‌خان مجبور شد از ایران برود، ولی عباسقلی‌خان قزوینی مخفیانه آن را پیگیری کرد. در دوره مشروطیت «جامعه آدمیت» سیصد عضو داشت. انجمن‌های مخفی هم با دیدگاه‌های سوسیال دموکراتیک، غرب‌گرایی، بابی‌گری، ازلی‌گری، بهایی‌گری فعالیت می‌‌کردند. مدارسِ خارجی هم به عنوان ابزار استعمار فعالیت می‌کردند. جواسیسی هم داشتیم امثال مانکجی، اردشیر جی و ادوارد بُران که در ایران فعالیت‌های علنی یا پنهانی داشتند. این‌ها جریانات معارض با اسلام و دین‌اند. 🔴 جریان‌های روحانیت در دوران مشروطه در این مرحله شاهد‌ جریاناتی در روحانیت هستیم: 🔸جریان محمدکاظم خراسانی است. همچنین عبدالله دیوشلی معروف به مازندرانی، حسین خلیل تهرانی، به‌خصوص محمدحسین غروی نائینی(صاحب تنبیه الامه) سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی از این جریان هستند.[حامیان جریان غربگرای مشروطه] 🔸جریان روحانیتی که کاری به سیاست و به این مسائل ندارند.[ساکتین] 🔸جریانِ مرجعیت و روحانیت مثل شیخ فضل الله نوری، سید محمدکاظم یزدی، میرزا حسن مجتهد تبریزی و ....[مشروعه خواهان] 🔸[و جریان روحانیون وابسته به دربار، مانند ابوالقاسم امام‌جمعه] در این موقعیت جامعه از مظالم و ستم حکومت به تنگ آمده است و به دنبال آزادی‌ها و تحلیل استبداد یا مبارزه با آن است. اما هر کدام از جریانات با نگاه خودشان وارد مبارزه می‌شوند: فرماسونری، بهائیت، انجمن‌های مخفی و مدارس، یک جریان استعماری و متحد هستند که هم نیرو و برنامه دارند و هم در درون حکومت نفوذ و حضور دارند. جریان‌های فعال روحانیت[مشروعه‌خواهان و حامیان جریان غربگرای مشروطه] نیز شخصیت‌های برجسته‌ای دارند و در زمان شروع نهضت هر کدام یک شخصیت مستقل، پایگاه و جایگاه و موقعیتی در جامعه دارند. 🔸استبداد حکومت ماهیتا استبدادی است و شاه به هیچ چیز ملتزم نیست؛ نه قانون، نه مردم و نه دین. دولتمردان، ظالم، ستمگر، فاسد، فاجر و... هستند. ناصرالدین‌شاه به مازندران سفر می‌کند در آنجا شاه می‌گوید از ما چیزی بخواهید تا ما به شما بدهیم. پیرمردی گفت اگر شاه فقط یک حاکم فاسد ظالم ستمگر آدم‌کشِ قصی‌القلب بفرستد، ما را کفایت می‌کند! شاه منظورش را از این سخن پرسید.گفت کسانی که می‌فرستی همه این‌گونه‌اند. هر کسی از اینجا می‌گذرد از ما درخواست‌هایی دارد؛ یکی علوفه می‌خواهد، یکی اسب، دیگری قاطر، یکی برنج می‌خواهد و.... ما گرفتار تعداد زیادی حکام ظالم، ستمگر، قاتل، فاسق و فاجر هستیم. یک نفر از این‌ها را بفرستید برای ما کفایت می‌کند! 🔸استعمار نفوذ استعمار در درون حاکمیت هم شکل گرفت. اگر شاه خائن و وابسته نیست، ولی دوله‌ها و سلطنه‌ها عمدتا یا به سفارت روس وابسته‌اند یا به سفارت انگلیس، کمی هم به فرانسه. البته انگلیس‌ها و روس‌ها خیلی به فرانسه میدان ندادند. آن‌ها مشغول وابسته کردن مملکت هستند و اهداف استعمار را دنبال می‌کنند. در شهر و روستا نسبت به ... 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 رعیت ظلم و ستم می‌کردند. واقعا جنایات و خیانت‌های خوانین در این مملکت غیرقابل توصیف است. یکی دو مورد نیست. سراسری بود؛ چون بین خوانین و استبداد و عوامل آن پیوند بود. برخی از این‌ها هم مثل فرمانفرما، خاندانِ قوام‌الملک شیراز، خاندان شوکت‌الملکِ شرق تهران با استعمار مرتبط بودند. چون انگلیس‌ها به قول خودشان تمامِ تخم مرغ‌هاشان را در یک سبد نمی‌گذاشتند که یک‌جا بشکند؛ بلکه از انواع و اقسام امکانات استفاده می‌کردند. 🔸جریان سوسیال دموکرات موضوع بعدی جریان سیوسیال دموکرات‌ها یا به تعبیر آن روز قفقازی‌هاست. آن‌ها به ظاهر با امپریالیسم و فئودالیسم مبارزه می‌کردند. آن‌ها در اعتقادات تشکیک و عده‌ای را جذب خودشان می‌کردند. از نظر سیاسی، مبارزه مسلحانه داشتند و بمب‌گذاری و ترور می‌کردند. از نظر اجتماعی و اخلاقی هم پایبند به هیچ چیز نبودند. مسألة قفقازی‌ها کم‌ مسأله‌ای نبود. بیشتر هم تحت مدیریت حیدرخانِ عمو اوغلی بود. او نبوغ و استعداد و مدیریت قوی‌ای داشت. مهندس برق بود که مظفرالدین‌شاه او را از بادکوبه به ایران آورد. در اینجا تشکیلات مراکز غیبی [راه انداخت] که بعد به مراکز سوسیال دموکرات ختم شد. اینکه آن‌ها چطور با تقی‌زاده در حزب دموکرات پیوند ‌خوردند، ابهام‌هایی وجود دارد که باید بعدها به آن پرداخت. به هر صورت جریان سوسیال دموکرات فعال بود. 🔸جریان بابی‌ها و بهایی‌ها نیز فعال بودند. شخصیت‌های عباوعمامه‌دار، ولی بابیِ ازلی نیز بودند؛ مثل یحیی دولت‌آبادی، [محمد ناظم الاسلام کرمانی]، مَلک المتکلمین و سید جمال‌ واعظ اصفهانی. ما این تیپ افراد هم داشتیم که به عنوان روحانی فعالیت می‌کردند، ولی ضد دین بودند. البته ملک المتکلمین مستقیما با [سر جاسوس انگلیس]، اردشیر جی و جریان انگلیسی مرتبط بود. 🔸انجمن‌های مخفی اینجا انجمن‌های مخفی داریم که تا پانصد انجمن می‌شمارند، ولی بعید است این مقدار باشد؛ بعضی‌ها صرفا اسم بوده و با اسامی مختلف فعالیت می‌کردن. طالب‌اوف از روشنفکران غرب‌گرا بود و در تفلیس زندگی می‌کرد. در ذهنِ روشنفکران، [طالب‌اوف] رهبرِ سیاسی فکری بود. [بابی ازلی علی اکبر دخو همان] دهخدا برای طالب‌اوف به عنوان یک رهبر، نامه‌ای می‌نویسد. نامه جالبی است که تفکر دهخدا را می‌رساند. دهخدا می‌نویسد که ما در اینجا داریم انقلاب می‌کنیم و پانصد حزب و گروه در ایران اعلام موجودیت کرده‌اند. شما بیا اینجا مدیریت کن و رهبری و پیشوایی را به عهده بگیر. طالب‌اوف هم جواب جالبی می‌دهد؛ می‌گوید کدام جانور در ایران یک‌شبه، پانصد حزب و انجمن زاییده؟! جوان! مگر می‌شود در یک دوره این همه انجمن و نهاد به وجود آمده باشد. انجمن شرایط دارد. طالب‌اوف می‌خواهد یک‌خرده درس تاریخی بدهد. به هر صورت این انجمن‌ها عمدتا یا وابسته به فراماسونری بودند یا وابسته به غرب. بابی‌ها و ازلی‌ها نیز در برخی از آن‌ انجمن‌ها مشارکت فعال داشتند.[محمد ناظم الاسلام کرمانی از تحریفگران تاریخ مشروطه، از بانیان تعدادی از این انجمن ها بود]. از مدارس خارجی که بگذریم، سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌ها فعالیت داشتند. آنها را نیز باید جزء جریانات استعماری حساب کنیم. 🔸استعمار، جامعه را به انحطاط و ابتذال می‌کشاند این وضعیت مردم بی‌پناه است. در متن جامعه، فقر مالی، فقر فرهنگی، فقر بهداشتی، عدم درک سیاسی [موج می‌زند]؛ یعنی وقتی استعمار می‌آید، به تدریج جامعه را به انحطاط و ابتذال و عقب‌ماندگی می‌کشاند. قحطی، مشکلات مالی، انواع و اقسام بیماری‌ها در مجموع وضعیت فضاحت‌باری بود. در این موقعیت طبیعی است که عده‌ای روشنفکر یا روحانی به دنبال تغییر و تحول باشند. چون همه این‌ها را، از ظلم و ستم می‌بینند. فکر کنم برای فهم استبداد رساله طبایع الاستبداد کواکبی، کتاب خیلی قوی‌ای است. هم آقای مطهری درباره این کتاب نظر می‌داد و هم آقا سید محمود طالقانی. [ کواکبی می‌گوید] استبداد همان‌گونه که جامعه را به تحجر، عقب‌ماندگی، کم‌فهمی و کج‌فهمی می‌کشاند، با همان ماهیت استبدادی به دنبال راه‌حل است. آنجا می‌گوید اگر بخواهیم علم را گسترش بدهیم، با زور و استبداد می‌خواهیم مردم را عالم کنیم. اگر می‌خواهیم اخلاق گسترش بدهیم، با استبداد می‌خواهیم اخلاق را [نهادینه کنیم]. رساله طبایع الاستبداد، نشانگر اوضاع آن زمان است. [کواکبی] از خاندان و سادات اردبیل است. اجدادش به شامات رفتند. ولی او زبان فارسی را خوب می‌داند و با فرهنگ ایران هم آشناست. این مسئله استبداد و این فقر و مشکلاتی بود که ما در جامعه داشتیم. یعنی همه آن مشکلات را در استبداد می‌دیدند و به دنبال نسخه رهایی می‌گشتند که ناگهان مشروطه مطرح شد؟ بله؛ در ابتدا مطرح بود که ما باید یک جایی داشته باشیم که قوانین را تدوین کنند و اسم آن عدالتخانه باشد. بعضی‌ها می‌گویند کلمه مشروطه... 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 از خارج آمد. البته بستگی دارد. مثل کلمه آزادی است. بعضی کلمات، عمومی است؛ مهم این است که چه کسی بخواهد آن را تعریف، تبیین یا تدوین کند. آزادی، برادری، برابری، مساوات، قسط، مشروطه و عدالتخانه اصل مطالبات بود که حکام تهران مثل عین‌الدوله ظلم و ستم نکنند و یک جایی باشد که جلوی این‌ها را بگیرد. لذا با این حرکت[عدالتخانه] شروع و بعد تبدیل شد به مشروطه. 🔸تفسیر متفاوت «مشروطه‌» از زبان گروه‌ها و جریان‌های مختلف برخی می‌گویند سفیر انگلیس مشروطه را مطرح کرد، بعضی‌ها می‌گویند در آن تجمع [تحصن ذلت بار در سفارت انگلیس] گفته شده است. مهم این است که چه کسی، چه کسانی و چه جریانی «مشروطه» را مطرح می‌کنند! 🔸مروری بر رساله انصافیه از ملا حبیب الله کاشی رساله است که ملا حبیب الله کاشی آن را نوشته است. ایشان آن موقع یک روحانی و مدرس 40 ساله بود. او برادرزاده و داماد ملامحمد کاشانی است که از مراجع و علما و مدرسین بزرگ حوزه علمیه اصفهان می‌باشد. ملامحمد کاشانی یک تقریظی هم بر این رساله نوشته است. ایشان در این رساله، مشروطه را بر اساس قرآن و نهج البلاغه تعریف می‌کند. بیشتر هم نهج‌البلاغه را متن قرار می‌دهد. ایشان این رساله را در سال 1328 ق، یعنی دو‌سال‌ونیم بعد از انقلابِ مشروطه چاپ کرده است. معلوم می‌شود رساله را یک سال بعد از مشروطه نوشته است. دوازده مطالبه جامعه را از مشروطه مطرح می‌کند. او نامه حضرت امیر به مالک اشتر را می‌آورد و قانون را بر اساس قرآن و اسلام تبیین می‌کند. اول حاکمیت قانون را مطرح می‌کند. بعد بحث تعدیل ظلم و تأسیس عدالتخانه برای رسیدگی به خواسته‌های مردم، تا بین شاه و عامی تفاوتی نباشد. آزادی در حیطه اسلام و قرآن باشد تا جامعه بتواند به رشد و تعالی برسد. همچنین آزادی مطبوعات و آزادی انجمن‌ها را در چارچوب قرآن و دین می‌برد. او حدود ده آسیب را برای مشروطه بیان می‌کند که باعث شد مشروطه به اهدافش نرسد. یعنی یک سال و نیم بعد از انقلاب مشروطه احساس می‌کند مشروطه به انحراف رفته و مطبوعات به دست جهال افتاده است؛ تا جایی که به جای تربیت و ایجاد اتحاد در مردم، موجب اختلاف و رویارویی جامعه شده‌اند. [يعنى همان آفَت ها و آسيب هايى كه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، بارها تذكر داده و نتایج آنرا پیش بینی کرده بود: ایها الناس بانیان مشروطه از لامذهبین هستند و قصد فریب مردم و انحراف نهضت را دارند...مشروطه ای که از دیگ پلوی سفارت انگلیس درآید، آخر و عاقبتش معلوم است] كاشانى، آسیب ها را اینگونه باز گو می کند - عدم تقیدِ دولتمردان به قانون؛ می‌گوید قانونی که نوشته شد دولتمردان عمل نکردند. - تزاحم مشاغل، دولتمردان هر کدامش چند شغل داشتند و به هیچ کدام نرسیدند. - انتقاد از پارتی‌بازی و توصیه‌هایی که در حکومت صورت می‌گرفت. - مشکلات علمی و اقتصادی جامعه را مطرح می‌کند که ما مصرفمان بیش از تولیدمان است. می‌گوید تمامِ طلاها و نقره و دفینه‌هایمان را به خارجی دادیم، در مقابل از آن‌ها جنس بنجول گرفتیم... در رابطه با رجال مشروطه، باید رسائلی را که علمای ما نوشتند دید. مجموعه رسائل مشروطه، از دکتر غلامحسین زرگرنژاد است. مقدمه و حواشی این کتاب گویاتر است. 🔸با توجه به شرایط اجتماعی آن دوران که بیان کردید، یکی از آن‌ها عدم درک سیاسیِ مردم بود. با توجه به چنین شرایطی چگونه مردم و روشنفکران به این نتیجه می‌رسند که مشروطه را مطرح کنند؟ یک تعبیری در سیاسیون است که نمی‌شود آن را همه جا تعمیم داد. گاهی در زندگی فردی افراد نیز هست؛ می‌دانند چه نمی‌خواهند، ولی نمی‌دانند چه می‌خواهند؛ نه فقط عامه مردم، حتی خیلی از روشنفکران هم نمی‌دانستند چه می‌خواهند. گاهی مردم چنان از ظلم و ستم و تباهی به تنگ می‌آیند [که فقط به دنبال راهی هستند که از این مخصمه فرار کنند] اما نمی‌دانند بعد از آن چه می‌شود؛ اگرچه برخی گفتند ظلم و ستم قبل از مشروطه، کمتر از بعد مشروطه بود. جریان شیخ فضل الله نوری و آسید محمد کاظم یزدی، مشکلات را می‌دانستند و می‌فهمیدند که چه می‌خواهند؛ ولی برخی درک صحیحی نداشتند و با همان جو جلو می‌آمدند. وقتی واعظ بالای منبر علیه این‌ها حرف می‌زند یا در حرم حضرت معصومه(س) تحصن می‌کنند یا به عنوان اعتراض مهاجرت می‌کنند، جامعه حس می‌کند که اصلا فقها و علما امنیت ندارند. یعنی این قسمت را می‌بینند، اما این‌که چه می‌خواهند [را نمی‌دانند] و گرگ‌هایی که لباس میش به تن دارند را نمی‌توانند تشیخص بدهند؛ حتی گاهی خوب‌هایمان نتوانستند تشخیص بدهند. ما بعد از صدواندی سال... 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰 داریم تحلیل می‌کنیم؛ وگرنه چه بسا اگر ما هم بودیم همان بودیم. طلبه جوانِ سی‌و‌اندی ساله بود به نام سلطان‌العلمای خراسانی. او همان حرف‌های شیخ فضل الله نوری را می‌زند، اما کاملا در موضع تقی‌زاده حرکت می‌کند! آخر هم کشته می‌شود. وقتی می‌خواست از مشهد بیاید تهران، پدرش اجازه نمی‌داد و می‌گفت اوضاع ناجور است. آدم مؤمن، متدین و مقیدی است که به تهران می‌آید. او روزنامه دارد. نوشته‌هایش را که می‌خوانید، کاملا عادی است که یک روحانی این‌گونه بنویسد؛ اما در جایگاهی می‌ایستد که تقی‌زاده و جریان فراماسونری هستند. خودش هم متوجه نیست. واقعا هم متوجه نیست. از روی عمد نیست. 🔸غبار فتنه، مانند تیراندازی در تاریکی است خیلی جاها فرد متوجه قضیه نیست. وقتی که فتنه می‌آید انسان‌ها جلوی چشمشان را نمی‌بینند؛ فضا غبارآلود می‌شود و دودی جلوی چشم‌ها را می‌گیرد و فرد جلوی پایش را نمی‌بیند و افراد را گم می‌کند. مثل اینکه در شب تیراندازی می‌کند نمی‌داند به چه کسی تیراندازی می‌کند. طبیعت فتنه همین‌طور است. در جنگ روانی همین است. حجم جنگ روانی به‌قدری وسیع و گسترده است که افراد متوجه نمی‌شوند. اوایل انقلاب علیه آیت الله شهید سیدمحمد بهشتی جوی درست کردند که بعضی آدم‌های خوب قضیه را نمی‌فهمیدند. می‌گفتند بهشتی آدم خوبی است، ولی کمی قدرت‌طلب است، آدم خوبی است، ولی یک‌خرده به انحراف کشیده شده است، آدم خوبی است، ولی یک‌خرده تکبر دارد. چون آدم‌های صادقی بودند بعد از شهادت بهشتی، از مواضعشان برگشتند. ولی کسانی که آگاهانه آن تهمت‌ها را می‌زدند، می‌دانستند چه کار دارند می‌کنند و می‌فهمیدند بهشتی کیست؟ 🔸طرفداران مشروطه با تشکیلات منسجم مجلس را به دست گرفتند به هر حال در چنین اوضاع و احوالی وقتی مشروطه را مطرح می‌کنند آخوند خراسانی در صف اول حامیان است! سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی، که منفرد عمل می‌کردند؛ اما جریان وابسته، تشکیلاتی عمل می‌کند؛ به‌طوری امر را مشتبه می‌کنند؛ که سید عبدالله و سیدمحمد خیلی چیزها را متوجه نمی‌شدند. واقعا متوجه نمی‌شدند. آن‌ها چون تشکیلاتی بودند توانستند با سرعت مجلس را بگیرند و قانون نیز تنظیم کنند. مجلسی که در آن ماسون‌ها و بابی‌ها و ازلی‌ها هستند. مطبوعات نیز به‌طوری علنی علیه اسلام، قرآن و ائمه اطهار(ع) می‌نویسند. مطالب صریحِ بابی‌ها، بهایی‌ها، ازلی‌ها، غربی‌ها و ماسون‌ها علیه دین جای خود، اما در نطق‌های اول مجلس همین حرف‌ها را می‌زدند. به صراحت می‌گفتند مگر ما آمده‌ایم اینجا مسجد درست کنیم؟ آمده‌ایم معیشت مردم را درست کنیم؛ چه ربطی به دین دارد. در این موقعیت شیخ فضل الله، احساس خطر کرد. نشریات را می‌خواند و آن‌ها را نقد می‌کرد. معلوم بود آن دو [سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی] نشریات را نمی‌خواندند. جریان وابسته در نجف هم فعال بود؛ چیزی که کمتر به آن پرداخته شده است؛ یعنی جریان فرماسونری و جریان غربی در نجف هم در برابر این قضایا فتنه‌انگیزی می‌کرد؛ [در حمایت از علمای مشروطه خواه، علمای مشروعه خواه را ناجوانمردانه مورد هجمه و تخریب قرار می دادند] تا جایی که آسیدمحمدکاظم یزدی[صاحب عروه و از همفکران شیخ فضل الله] را تهدید به مرگ کردند. می‌خواستند به خانه‌اش حمله کنند که عشایر مدت‌ها دور خانه آسیدکاظم را محاصره می‌کنند و اجازه رفت‌وآمد به عده‌ای نمی‌دهند. 🔸شیخ فضل‌الله با فهم عمیق، به مشروطه قید «مشروعه» اضافه می‌کند 🔹به نام مردم علیه شیخ فضل‌الله و برخی افرادی که منتقد بودند حجم زیادی تلگراف‌ به نجف می‌زنند. تلگراف نجف، خیلی‌هایش به اینجا نمی‌رسید. شیخ احساس می‌کند این‌ها که می‌گویند ما مشروطه می‌خواهیم [قصد توطئه دارند بنابراین تأکید می‌کند] قید اضافه کنید. قید مشروعه همان قید اسلامی است. 🔹لفظ «مشروطه» را هر کس یک جوری تفسیر می‌کند؛ مثل کلمه «جمهوری» است؛ می‌شود پنجاه پسوند برای آن آورد: جمهوری دموکراتیک، جمهوری ملی، جمهوری مارکسیستی، جمهوری سوسیالیستی؛ ولی امام (ره) می‌گویند «جمهوری اسلامی» و محکم می‌ایستند که نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر. جمهوری دموکراتیک اسلامی هم نمی‌خواهیم. در اینجا نیز قیدی که شیخ فضل‌الله(ره) زد، قید بسیار مهمی بود.[مشروطه فقط مشروعه، یعنی اسلامی باید باشد] گفت چرا کتاب قانون ما باید از سفارت بلژیک و فرانسه و انگلیس بیاید؟ ما قرآن داریم و خودمان قانون تدوین می‌کنیم. بعد آن را در راستای مخالف قانون مطرح کردند. 🔹بسیاری از علما و روحانیون طرفدار شیخ فضل‌الله بودند 🔹نکته خیلی مهم این است که در سراسر مملکت ده‌ها مجتهد، چندین مرجع و هزاران روحانی داریم که از مدافعان شیخ بودند، ولی در تاریخ اسم آن‌ها را نمی‌آورند. در تحصن حرم عبدالعظیم حسنی، هشت مجتهد مسلم و حدود هفتادوچند نفر امام جماعت... 🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم🔰 [که اکثرشان مجتهد بودند]، سیصد طلبه و در مجموع هزار نفر شرکت می‌کنند. ولی در تاریخ فقط یک شیخ فضل الله نوری مطرح می‌شود! و مدافعین ایشان را در استان‌ها و شهرها، تهدید و منزوی می‌کنند. یکی از آن‌ها میرزا حسن مجتهد تبریزی است. او در آن طرف مرز فققاز هم مرجعیت دارد. او را به عنوان زمین‌دار تبعید می‌کنند. چون اگر آنجا باشد اجازه فعالیت به مشروطه‌خواهان نمی‌دهد. برادرش آمیزرا صادق مجتهد تبریزی نیز که در دوره رضاشاه مبارزه می‌کند، دستگیر و او را زندانی می‌کنند. او را نیز منزوی می‌کنند. شما نامه‌های ثقة‌‌الاسلام به پسرش را مطالعه کنید و ببینید اوضاع جریان‌های ضد دینی در تبریز چگونه است. میرزاعلی‌اکبر مجتهد اردبیلی را محدود می‌کنند به اتهام اینکه او مدافع استبداد بود. علمای زیادی در خراسان داریم [که مخالف مشروطه بودند]. شگرد مشروطه‌خواهان؛ دوقطبیِ یا مشروطه یا استبداد شگرد این‌ها این بود که یک خط وسط می‌کشند: مشروطه‌خواهان و مستبدین؛ یعنی هر کس مشروطه را قبول نداشت، مستبد است. اینکه به [مرجع شهید علامه] شیخ [فضل الله نوری(ره)] تهمت استبداد می‌زنند به‌خاطر همین است. هر عالمی که در هر نقطه از ایران منتقد بود گفتند او مستبد است. به مرحوم آسیدمحمدکاظم یزدی نیز اتهام می‌زنند که طرفدار استبداد است. نمی‌گویند ما چند نوع مشروطه داریم؛ مشروطه غربی، مشروطه مشروعه و... داریم، بلکه یک خط می‌کشند: یا استبداد یا مشروطه‌خواه. در این موقعیت ما شاهد شقاق وسیعی بین جریان روحانیت هستیم. آیت الله شهید مرتضی مطهری نیز در کتاب اسلام و مقتضیات زمان به این قضیه اشاره‌ دارد؛ که در قضیه مشروطه، در نجف برخورد اسلام و کفر بود؛ یعنی هر کس که مخالف مشروطه است کافر است. در داخل هم همین مسئله بود. این‌ها چنین جو ناجوری ساختند./876/ت۳۰۲/س، گفتگوی آقای قاسم تبریزی، پژوهشگر و مورخ معاصر با رسا، به همراه ویرایش و اضافات 🔰ادامه در بخش ششم/پایانی🔰
🔰بخش ششم/پایانی🔰 ✍ سخنان آقای قاسم تبریزی(مورخ) در مراسم بزرگداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) با عنوان «شیخ شهید» در تالار جلسات موزه کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی/گزارش: خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)🔰   شیخ فضل‌الله نوری وقتی متوجه حضور پررنگ جریان‌های ماسونری، بابی‌ها، سوسیالیست‌ها و نهلیست‌ها در مجلس مشروطه شد، این سخن را مطرح کرد که مشروطه باید مشروعه باشد. چون آن مشروطه که اینان قانونش را تنظیم کردند؛ مشروطه غربی شده بود. شیخ این قید مشروعه را گذاشت و لذا گفت ما الان که انقلاب کردیم، می‌توانیم قوانینی تبیین و تدوین کنیم که مستقیم از قرآن و فقه اسلامی و سیره اهل بیت الهام بگیرد. این نگاه درست بود، متاسفانه موضوع مشروطه مشروعه به درستی تحلیل و تبیین نمی‌شود. در حالی که مشروطه مشروعه در برابر مشروطه غربی است که جریان فراماسونی با نفاق و حیله، درصدد بود آن را از مسیرش منحرف کند. در قضیه انحراف مشروطه از ویژگی‌های شیخ این بود که جایگاه رهبری داشت؛ قدرت، توان، موقعیت و به اصطلاح از روش رهبری برخوردار بود. چنان‌که شاگردان برجسته بسیاری تربیت کرد از جمله شیخ عبدالکریم حائری شاگرد او بود. از طرفی علما و مراجع بلاد هم او را قبول داشتند. ویژگی دیگر شیخ، دارای مبانی فکری بود. این دو ویژگی در سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی ضعیف بود. لذا با مبانی فکری که شیخ داشت مسائل را به درستی می‌فهمید. چنان‌که کسروی در «تاریخ مشروطیت» به تمسخر می‌گوید شیخ فضل‌الله نوری می‌خواهد قرآن را قانون کند و در این مملکت حکومت کند. چون خودش ضد اسلام بود و با صراحت می‌گوید اما امثال تقی‌زاده که حیله‌گر است در هاله‌ای از ابهام چنین سخنانی را مطرح می‌کرد.   شیخ برای خودش مبانی فکری داشت که ابتدا مشروطه را فهمید و بعد با آن مشکل پیدا کرد. زیرا با نفوذ جریان‌های غربگرا در آن مشکل داشت. لذا نسبت به مقتضیات زمان آگاه بود و آن بینش و نگرش را نسبت به جریان‌های استعماری داشت و استعمار را به خوبی می‌شناخت. در آن بیانیه که پیرامون تحریم تنباکو داد، می‌گوید عجیب است که دولت ایران متوجه نیست که انگلستان با یک ساختمان گرفتن در هندوستان تمام شبه جزیره را بلعید. آیا انگلستان با قرارداد تنباکو همه ایران را به تسخیر خودش درنمی‌آورد؟  این بیانیه پیرامون تحریم تنباکو نشان می‌دهد که شیخ آن نگاه عمیق ضد استعماری را داشت که متاسفانه این نگاه ضداستعماری در علمای مشروطه طلب نجف نبود. وقتی کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» محمدحسین نائینی را می‌خوانید، با این که فقیه است و بسیاری زیر دست او تربیت شدند، اما در کتابش تنها استبداد را دیده است! و به استعمار توجهی ندارد. او تاکید می‌کند شجره فاسده استبدادیه را باید از بین برد. این سخن درست است اما وقتی استعمار مملکت را تسخیر می‌کند باید ابتدا استعمار را از بین برد. حال به تعبیر امام خمینی(ره) باید با هر دو آنها مبارزه کرد. شیخ فضل‌الله برخلاف نائینی و آخوند خراسانی، در نزدیک ماجرای مشروطه قرار دارد و مشاهده می‌کند که چه طور قانون اساسی را از روی قوانین غربی استخراج می‌کنند و اینجاست که بر مشروطه مشروعه تاکید می‌کند و خواهان تطابق قوانین با شرع اسلام می‌شود. لذا از این نقطه به بعد شیخ در برابر جریان غربگرا و تجددگرا قرار می‌گیرد. اگرچه او اصل مشروطه را نفی نمی‌کند. چون خودش در ابتدا در صف نخست حامیان آن قرار داشت، اما هشدار می‌دهد که مشروطه غربی نمی‌خواهیم، اینجا پارلمان انگلستان و لندن نیست که قوانین غربی به اجرا دربیاید. اینجا کشور اسلامی است و باید قوانین پارلمان آن بر اساس اسلام باشد. به نظرم مشروطیت به نحوی که پیروز شد، پیروزی انگلستان بر ایران بود. چنان‌که جلال ال احمد می‌گوید من نعش شیخ را بر بالای بام این مملکت پس از ۲۰۰ سال استیلای استعمار انگلیس می‌بینم که غربزده‌ها بر آن مسلط شدند. در طرح شیخ که تصویب شد، پنج مجتهد بر مصوبات مجلس نظارت داشتند تا خلاف اسلام نباشد اما غربگرایان حتی یک دوره اجازه ندادند که این امر انجام شود.    امروز وظیفه داریم که تاریخ خودمان را بنویسیم و آنچه را نمی‌دانیم از منابع دیگر تکرار نکنیم. از طرفی درباره تاریخ انقلاب اسلامی کوتاهی نکنیم هر چند که خارج از کشور بیکار ننشستند و دانشگاه‌ها، شرکت‌ها و افراد مختلفی دست به کار شدند و منابع زیادی را درباره تاریخ ما تولید کردند. اما ما باید با تکیه بر آنچه از سند و مدرک داریم تاریخ را روایت کنیم. ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ هر سه‌شنبه، بارگذاری سلسله وارِ کتاب فاجعه قرن، تألیف پژوهشگر فقید، استاد جواد بهمنی 🔰👇👇قسمت دوازدهم
2⃣1⃣ قسمت دوازدهم/ آغاز مخالفت با مشروطه 📕 کتاب فاجعه قرن، تألیف پژوهشگر فقید، استاد جواد بهمنی ✳️ @ShahidRabe
🌺🍃گرامی باد، سالروز ولادت مرجع شهیدِ جهان تشیع، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه)، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف/دوم ذی الحجه ۱۲۵۹ ق 💠 اقتباس از فرمایشات امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه): جرم شیخ فضل الله(ره) این بود که قانون باید اسلامی باشد...این بزرگ مردِ مجاهد، مجتهد دارای مقامات عالیه را بشناسید و بشناسانید ابعاد عظیم علمیش را که جامع علوم معقول و منقول بود، بُعد مرجعیتش را که سعی کردند از اذهان مخفی کنند، اندیشه های والای سیاسیش را که بر گرفته از اسلام ناب بود...مخالفین و دشمنان ایشان از جاهلین و معاندین بوده و هستند... 💠 اقتباس از فرمایشات امام خامنه ای(حفظه الله): واقعاً به شیخ فضل‌اللَّه خیلی ظلم شده است...مجتهد بزرگ...آن شهید بزرگ اسلام که شرافت اسلامیش را تا لحظه آخر حفظ کرد و تسلیم نشد...شهید ابقاء اسلام در محتوای مشروطیتی شد که مشروطیت، با انگیزه اسلامی در اول بوجود آمده بود و نقطه مقابلش هم، آن جریان غربزده متمایل به فرهنگ غرب بود...شیخ فضل الله قربانی عدالت شد... 🌺🍃نثار روح با عظمتش، «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 مستند ✍ به مناسبت دوم ذی الحجه (۱۲۵۹ قمری) 🌺🍃سالروز ولادت زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه)، مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف 🌺🍃نثار روح با عظمتش، «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم ✳️ @ShahidRabe
🎥 فیلم ۹۰ دقیقه ای«آخرین آواز قو» 🎬 گونه(ژانر): مستند بلند تاریخی ✍ این مستند که از تابستان سال ۹۱ در روستای لاشک، شهر تاریخی بلده، حرم حضرت معصومه(س)، حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، کاخ موزه گلستان، کتابخانه، مرکز اسناد و موزه مجلس شورای اسلامی، موزه مشروطه و بازار تبریز، میدان توپخانه و بازار تهران تصویر برداری شده، به بررسی زندگی و نقش مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف (زعیم نهضت مشروعه خواهی) در وقایع که در نهایت به شهادت مظلومانه ایشان به دست عوامل منجر شد، می پردازد. فیلم از تولیدات مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است و قرار بوده در جشنواره بین‌المللی سینما حقیقت روی پرده برود. ✍عوامل تولید فیلم:🔰 🎬 پژوهشگر، نویسنده و کارگردان: احمد جان میرزایی؛ 🎬 ناظر علمی و کارشناس: دکتر موسی حقانی؛ 🎬 تصویربرداران: سعید بختیاری و احمد جان میرزایی؛ 🎬 صداگذار و تدوینگر: عباس ثمرین؛ 🎬 گوینده متن: سیده فاطمه رکنی؛ 🎬 مدیر تولید: ایمان شیرازی؛ 🎬 دستیار کارگردان: صالح جان میرزایی؛ 🎬 تهیه کننده: مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و احمد جان میرزایی. 🎬 منبع مستند: این مجموعه بر اساس پژوهش های مورخ بصیر فرهیخته، مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر) است و از شاگردان مطلع ایشان نیز به عنوان کارشناسان تاریخی استفاده شده است. عنوان مستند نیز از دیدار حضوری با مرحوم منذر در واپسین ماههای عمر ایشان اخذ گردیده. ✍ این مستند را با کیفیت بالا از لینک زیر مشاهده فرمایید👇 http://www.doctv.ir/Program/148643 ✳️ @ShahidRabe
✅ به مناسبت هفته قوه قضائیه ✍ آشنایی اجمالی با محضر و محکمه قضاء مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)🔰 ◽️علامه شیخ فضل الله، در جایگاه مرجعیت تقلید تهران، سالیان دراز در پایتخت، محکمه قضایی پر رونقی داشت و در سطح وسیع، دعاوی و مرافعات را فیصله می داد، چندان که از مردم عادی گرفته تا رجال سیاسی عصر قاجار، اسناد خود را برای تنفیذ و تسجیل به محضر قضایی ایشان می فرستادند. تا قبل از انحراف مشروطه، برخی از علما و مراجع، دارای محکمه قضاء بودند، پس از شهادت شیخ به دست مشروطه چیان غربگرا و حاکمیت وحشیانه توأم با دیکتاتوری آنان، سیستم قضائی غربی، جایگزین شد و دوره معضلات قضایی حاصل از بروکراسی فساد آلود غربی آغاز گردید! ◽️غالباً در مسائل شرعی به شیخ فضل الله مراجعه می شد. دکتر تندرکیا، از محضر شرع شیخ به عنوان محضری که تمام عقود و معاملات عمده شهر در آن صورت می گرفت یاد می کند و می افزاید: تمام دفاتر ثبت کاملاً منظم و همه چیز برای رجوع به هنگام لزوم، یادداشت میشد. مطلعین می گویند: شیخ هیچگاه در قضاوت خویش از طریق عدالت خارج نشد. و به اصطلاح قضایی آن روزگار، هرگز ناسخ و منسوخ [عدول از حکم صادره اولیه و صدور حکمی جدید به علت عدم دقت] در کارش نبود. پاکدستی او در تمام امور، بخصوص در امر قضاوت، زبانزد خاص و عام بود. دفاتر قضایی منظم او داری چنان اعتبار ویژه ای بود که همه جا مورد استناد واقع می شد. ◽️دکتر سعید نفیسی که در دوران جوانی خویش، شیخ را درک کرده، می نویسد: باسوادترین و باذوق ترین آخوندهای تهران بود، بسیار خوش روی، خوش مشرب و شیرین زبان، موقوفات مهم را به او می سپردند و او هم وسایل مشکل گشایی بسیار داشته است. ◽️مراجعه مردم به محکمه شیخ، برای مرافعات و ثبت و تنسیق معاملات، اختصاص به مسلمانان نداشت، بلکه اقلیت های دینی بخصوص مسیحیان نیز مهر و امضای شیخ را بر پیشانی اوراق و اسناد مالکیت خود معتبر می شمردند. ◽️نمونه هایی از قاطعیت شیخ در احقاق حق مظلوم (چه مسلمان و چه اقلیت مذهبی) از ظالم، ثبت تاریخ است. ◽️بررسی کارنامه قضایی مرجع شهید نشان می دهد که برخورد با دانه درشت ها از ویژگی های محکمه وی بود. درمقابل تجاوز به حقوق مردم، سخت حساس بود و در حد توان واکنشی تند و کوبنده نشان می داده است. ملک المورخین، از نویسندگان عهد مظفری، در یادداشتهای خود به نمونه ای اینچنین اشاره می کند که: آقا شیخ فضل الله، اعتماد الشریعه وکیل را که بسی خانه های مردم را به غصبیت برده، چوب زد. ◽️از نکات جالب دیگر در بحث کارنامه قضایی شیخ، کمال اتقان و پختگی نوشته شیخ درپای اسناد و زیبایی خط و ربط اوست که در قیاس با نوشته های دیگران، شاخص و ممتاز می نماید. ◽️یکی از مهمترین دلایل پاکدستی شیخ، اهتمام او به حفظ حقوق مردم از دستبرد ظالمان، در نمایشی است که وی، با شکستن مهر خویش در وانفسای پای دار از خود نشان می دهد. که از خادم خود می خواهد، مهر های وی را همان جا در برابر جمعیت بشکند و خرد کند، تا مبادا آن مهر ها، که نزد مردم اعتباری کلان داشت، پس از شهادت وی به دست عناصر شیاد و سوء استفاده چی افتاده و با آن، علیه دیگران، سند سازی کنند و حق و ناحق نمایند. آری در آن شرایط سخت، حفظ حقوق مردم، از دستبرد شیادان، بزرگترین دغدغه و دل مشغولی شیخ بود... ◽️کتاب «در محضر شیخ فضل الله نوری، اسناد حقوقى عهد ناصرى» مشتمل بر خلاصه معاملات و اسناد تنظيم شده در نزد مرجع شهید است که به غارت رفته بود و اتفاقی به دست بانوی مورخ، دکتر منصوره اتحادیه می رسد و دستمایه تألیف این اثر ۲جلدی میشود. تحرير اين اثر را مرجع شهید از ربيع الثانى سال 1303ه.ق شروع كرده و خلاصه فعاليت‌هاى خویش را تا اواسط سال 1306ه.ق در آن مندرج ساخته است. اطلاعات كتاب، ما را با مسائل گوناگون حقوقى، اقتصادى، بضاعت مالى مردم، اعتقادات، آداب و رسوم، روابط خانوادگى جامعه‌اى كه هنوز قوانين غربى و نفوذ مدرنيسم در آن چندان رسوخ نكرده بود، آشنا مى‌سازد. نكته حائز اهمیت، نقش فعال و سازنده مرجع شهید در جامعه است.ایشان در تمامى قراردادهاى مالى، در مسائل زندگى روزمره مردم از جمله ازدواج، طلاق، ارث، انواع معاملات و همچنین حل و فصل دعاوى نقشی بی بدیل و مثبت داشتند. با اجازه و فتوای مرجع شهید نوری، زنان پول قرض مى‌دادند، املاك خود را وقف مى‌كردند و در معاملات خريد و فروش ملك شركت مى‌جستند.در دعواهاى خانوادگى و غيره حاضر بودند و به وصيت شوهر قيموميت فرزندان را داشتند. در حوزه امور مالى و اقتصادى از لحاظ قانونى و شرعى، بنا به فتوای مرجع شهید نوری، بين زنان و مردان تفاوتى وجود نداشت و زنان در اداره اموال خود آزادى تصميم‌ گيرى داشتند درحالیکه همان زمان برخی معممین مدعی مشروطه طلبی در نجف، برای زنان چنین حقوقی را کمتر و یا اصلاً قائل نبودند! 🔸منابع: ک، تنهای شکیبا، منذر/ برنامه شوکران شبکه ۴، ویکی نور... ✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام قمری ارتحال عالم بزرگ، صاحب دیوان کمپانی، مرحوم آیت الله شیخ محمد حسین غروی اصفهانی، رضوان الله تعالی علیه/ پنجم ذی‌الحجه ۱۳۶۱ق 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» ✍ نظر مرحوم آیت الله غروی اصفهانی درباره مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و مشروطه🔰 💠 آیت‌الله محمد تقی بهجت(ره): ‼️استاد ما مرحوم شیخ محمد حسین غروی اصفهانی می‌فرمود این ملت بعداز شهادت شیخ فضل الله نوری(ره)، دیگر روی خوش نخواهد دید! در محضربهجت ۲/۳۸۴ ‼️استاد ما آیت‌الله غروی می‌فرمود در سامرا شنیدم که شیخ فضل‌الله را کشتند، صحتش را از بعضی روحانیون [که از طرفداران علمای ثلاثِ حامی جریان غربگرای مشروطه بودند] پرسیدم، اما با تمسخر! جواب میگفتند، عجب! یاد سقیفه افتادم که چطور ناجور را جور کردند! در محضر بهجت ۳/۸۲ ‼️مرحوم شیخ فضل‌الله نوری(ره) هم در اول با مشروطه موافق بود، ولی بعد دید مشروطه از سفارتخانه‌ تأیید می‌شود؛ لذا از همان لحظه برگشت و مخالف شد و گفت: مشروطه باید مشروعه باشد! در محضر بهجت ۲/۱۹۶ ‼️بعد از شهادت شیخ فضل‌الله(ره) عده‌ای از مشروطه خواهان نزد آخوندخراسانی [از علمای ثلاث حامی جریان غربگرای مشروطه] رفته تا علیه [عالمِ بزرگ مشروعه خواه] مرحوم آخوند ملاقربانعلی زنجانی [از مراجع زنجان و همفکر شیخ فضل الله(ره)] حکم دهد![صادر کند] اما آخوند پاسخ داد با حکم تکفیر شیخ فضل الله، دنیای مرا از بین بردید![۱]* میخواهید با حکم علیه آخوند ملاقربانعلی، آخرتم را هم از بین ببرید؟! در محضر بهجت ۳/۲۱۳ (برگرفته از کانال جهادتبیینی) ⁉️[۱]* البته پرسش مهمی که در اینجا مطرح می‌شود این‌است که آیا آخوند خراسانی آن زمان که این مطلب را گفت، یاد این حدیث نبوی هم بود که «رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله فرمودند : الدنيا مَزرَعةُ الآخِرَةِ »؟! ✍ در تجلیل و تمجید از مقام علمی و معنوی آیت الله غروی اصفهانی داستان های گویا و سخنان رسایی از بزرگان و صاحبنظران نقل شده است که همه حاکی از اخلاص و نبوغ فکری اوست. اینک به برخی دیگر از این نظرات توجه می ‌کنیم:🔰 ◽️آیت الله سید محمد حسین طباطبایی(صاحب المیزان): «استاد بزرگ، حکیم خداشناس و فقیه پارسا و دایرمدار آسمان پژوهش و تحقیق، و سالک و مرزبان سرزمین دانش و تدقیق، شیخ محمد حسین اصفهانی غروی است که خدا مقام بلندش را بلندتر سازد.»[۱] ◽️ادیب بزرگ آیت الله محمد علی اردوبادی(از پیروان مکتب مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره): «... استاد ما[مرحوم آیت الله غروی اصفهانی]، یکه سوار هر میدان بود...نسبت هر فضیلت به او مانند نسبت دندانه های شانه به شانه است. ...او در هر یک از دانشهای حکمت، کلام، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، شعر و ادب، تاریخ، معارف، اخلاق و عرفان به طور مساوی وارد بود و در هر کدام از ملکات برتری بخش و روحیات کریمانه و کارهای نیکو و گسترده و فضیلتهای توصیف شده، از جدیت شدید در عبادت و خطر کردن در زهد، و شب زنده داری گرفته تا سجده های طول و دراز و ریاضت و تهذیب و محاسبه نفس، همه و همه برای او یکی و مساوی بود. .. و به هیچ وجه برای خدا، مشکل نیست که جهان را در یک فرد جمع کند و حکمت نوری است که خدا در دل هر کس که سزاوار باشد می اندازد. ..»[۲] ◽️محقق بزرگوار سید عبدالعزیز طباطبایی یزدی: «من فیلسوفی متعبد تر از آیت الله شیخ محمد حسین اصفهانی نمی شناسم. او عاشق دعا و عبادت و شیفته نماز و زیارت بود. به اهل بیت اطهار(علیهم السلام) ارادت ویژه ای داشت....»[۳] ◽️استاد شهید مرتضی مطهری: «اندیشه های حاج شیخ محمد‌حسین غروی اصفهانی هم اکنون جزو اندیشه های زنده ای است که در میان علما و فضلای حوزه های درس فقه و اصول مطرح است...».[۴] 🔸پی‌نوشت ها: [۱] رساله محاکمات، علامه طباطبایی، (ضمن یادنامه شهید آیت الله قدوسی)، ص ۲۷۱. [۲] دیوان مفتقر، مقدمه و الانوار القدسیه، مقدمه. [۳] نوار مصاحبه با حضرت ایشان در پیش نگارنده موجود است. [۴] خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۶۱۷، چاپ نهم، انتشارات صدرا، قم، 1357 ش؛ مجموعه آثار، ج ۱۴ ✳️ @ShahidRabe