✨احیای امید در بدنه ناامید اصلاحطلبان، وظیفه مجلس انقلابی یازدهم
🔹بررسی نتایج انتخابات تهران نشان میدهد آرای نفر اول فهرست اصولگرا در انتخابات مجلس یازدهم(قالیباف: ۱۲۶۵۲۸۷) از آرای نفر اول فهرست اصولگرایان در مجلس دهم(حداد عادل: ۱۰۵۷۶۳۹ هزار) بیشتر است. یعنی گرایش به این تفکر و امید به کارکرد آن در مجلس، اندکی افزایش یافته است.
🔹در دیگر سو، مقایسه آرای نفر اول فهرست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم(انصاری:۶۹۱۵۱) نسبت به آرای نفر اول فهرست این طیف در انتخابات مجلس دهم(عارف: ۱۶۰۸۹۲۶)، دچار ریزش نجومی شده است. این یعنی، بدنه اجتماعی جریان اصلاح طلب به قدری از این جریان ناامید و سرخورده شده که حتی پای صندوق نیز نیامده است.
🔹کاهش مشارکت در انتخابات این دوره، در کنار تلاش بیوقفه کرونایی دشمن، ناشی از سرخوردگی بخشی از جامعه از عملکرد دولت و مجلس اصلاحطلب است. این حرف آقای قوچانی دقیق است که علت شکست اصلاحطلبان، کارنامه امید است؛ اما این کارنامه فقط منجر به شکست اصلاحطلبان نشده است، بلکه بخشی از جامعه را اساسا ناامید کرده و این گناهی نابخشودنی است.
یکی از مهمترین وظایف مجلس انقلابی، احیای امید در همین بدنه ناامید، از طریق کارآمدی است.
*🌺حلول ماه مبارک رجب بر همه مبارک باد🌺*
✨امام موسی کاظم(ع) در حدیثی در باب اهمیت ماه «رجبالمرجب» فرمودند: هر کس یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال از او دور شود و هر کس ۳ روز از آن را روزه بگیرد، بهشت بر او واجب میشود.
✨در اهمیت این ماه همین بس که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: ماه رجب ماه بزرگ خداست و ماهى که حرمت و فضیلت به آن نمىرسد و جنگیدن با کافران در این ماه حرام است و رجب ماه خداست و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است کسى که یک روز از ماه رجب را روزه بگیرد، موجب خشنودى خدای بزرگ میشود و غضب الهى از او دور میشود و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته شود.
🚨 #احساس_مرض بدتر از #اصل_مرض
🔻میگویند در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم دعوا داشتند. روزی با هم قرار گذاشتند هر کدام دارویی بسازند و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری در آسایش باشد. یکی از همسایهها رفت بازار، قویترین سم را خرید و به همسایه داد تا بخورد. همسایه سم را خورد و رفت به خانهاش. او قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را پر از آب گرم کنند و یک ظرف دوغ پر از نمک آماده سازند. همین که به خانه رسید ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و در آب حوض فرو رفت، کمی شنا کرد و پس از آن که معدهاش تمیز شد، رفت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد. همسایهاش را که دید، گفت حالا نوبت من است که برایت سم درست کنم.
🔻رفت بازار نمد بزرگی خرید و دو کارگر آورد در زیر زمین به آنها گفت شما هر روز صبح تا شب فقط وظیفه دارید با چوب این نمدها را بکوبید. همسایهای که در انتظار سم بود، هر روز صدا را که میشنید، فکر میکرد طرف مقابلش در حال کوبیدن سم مخصوص اوست! برای همین، نگرانی بیشتری سراسر وجودش را میگرفت و میگفت: خدایا این چه سمی است که هر روز میکوبند، چه قدرتی دارد، چطور مقاومت کنم؟ پس از چند روز، بدون اینکه سمی رد و بدل شود، همسایه از استرس و ترس، مرد.
#کرونا
#احساس_مریضی