3⃣ بخش سوم
📎از موضوعات مورد توجه شهید صدر به «سنتهای تاریخ در قرآن کریم» که مورد نیاز حوزههای علمیه از صدر اسلام تاکنون بوده است میتوان اشاره کرد. همانطور که باید خودشناسی را بر خدا شناسی اولویت دهیم، باید سنتهای تاریخ را بشناسیم و بعد سراغ دین برویم تا دین برای ما نجات بخش باشد؛ همانطور که اگر طبیعت انسان، حیات اجتماعی و سنتهای الهی در تاریخ را نشناسیم، اسلام را تحمیلی خواهیم شناخت؛ همانگونه که بسیاری به این دلیل، دین گریزی دارند.
📎 توجه به «چه کسی بودن» و «کجا بودن» را که دو امر برای ورود به مسائل است مهم است. خیلیها درباره انسانشناسی که ما چه کسی هستیم توجه کردهاند، اما باید ببینیم که کجا هستیم؛ ما انسانی در خلأ نیستیم؛ انسانی محکوم به یک سلسله سنتهای تاریخی و اجتماعی هستیم که تنها در این چارچوب میتوانیم حیات و حرکت داشته باشیم؛ حالا دستوراتی که برای حرکت مناسب در این چارچوب است را بعد از شناخت چارچوب دریافت کنیم.
📎 شهید صدر ناجی عراق از مارکسیسم است. شهید صدر مسأله مارکسیسم را طوری برای مردم حل شده نشان دادند که امروز هیچ اثری از مارکسیسم نمیبینید.
📎 توصیه امام خمینی (ره) مبنی بر مطالعه آثار و اندیشه شهید صدر را اجرا کنید و از این اندیشههای تابناک بهره ببرید؛ حتی موضوعات مطرح شده به وسیله وی که موضوع و مسأله کاری شما نباشند را نیز مطالعه کنید، تا از روی دست این متفکر، این کسی که دارای تفکر راهبردی است نگاه کرده باشید و از روی دست او نحوه برخورد با مسائل را یاد بگیرید؛ بویژه برای طلاب گرامی و محققان علوم اسلامی و حتی علوم انسانی شایسته است که به اندیشههای تابناک و روش مطالعه و پژوهش و تفکر او مراجعه کنند.
#مرور_نشست
#اندیشه_صدر
🆔 @shahidsadr
🌱 آزادی در اسلام
💠اسلام با تمدنهای جدید غربی که برای آزادی هیچ مرزی جز آزادیهای دیگران قائل نیست، تفاوت دارد. اسلام قبل از هر چیز به آزادی رفتار عملی فرد از بندگی شهوات و بتها اهتمام دارد و از آن پس به انسان اجازه میدهد که تا جایی که از حدود قوانین الهی خارج نشده است، هرگونه که میخواهد رفتار کند.
💠قرآن مجید میفرماید:
💠«خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً»؛ همه آنچه را در زمين است براى شما آفريد (بقره: ۲۹).
💠«وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ»؛ و همه آنچه را در آسمانها است و آنچه را در زمين است از سوى خود براى شما مسخّر و رام كرد (جاثیه: ۱۳).
💠قرآن با این آموزه همه هستی را تحت تصرف انسان و آزادی او قرار میدهد، اما این آزادی، محدود به مرزهایی است که آن را با آزادی درونی از بندگی شهوتها و آزادی بیرونی از پرستش بتها، هماهنگ میسازد.
📚کتاب آموزههای وحی، صفحه ۸۴
🆔 @shahidsadr
شهید سید محمدباقر صدر
🌱آزادی در اسلام
💠اسلام با تمدنهای جدید غربی که برای این نوع آزادی هیچ مرزی جز آزادیهای دیگران قائل نیست، تفاوت دارد. اسلام قبل از هر چیز به آزادی رفتار عملی فرد از بندگی شهوات و بتها اهتمام دارد و از آن پس به انسان اجازه میدهد که تا جایی که از حدود قوانین الهی خارج نشده است، هرگونه که میخواهد رفتار کند.
💠قرآن مجید میفرماید:
💠«خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً»؛ همه آنچه را در زمين است براى شما آفريد (بقره: ۲۹).
💠«وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ»؛ و همه آنچه را در آسمانها است و آنچه را در زمين است از سوى خود براى شما مسخّر و رام كرد (جاثیه: ۱۳).
💠قرآن با این آموزه همه هستی را تحت تصرف انسان و آزادی او قرار میدهد، اما این آزادی، محدود به مرزهایی است که آن را با آزادی درونی از بندگی شهوتها و آزادی بیرونی از پرستش بتها، هماهنگ میسازد.
💠 اما آزادی عمل در پرستش شهوات و چسبیدن به زمین و مفاهیم زمینی و رها کردن آزادی حقیقی انسانی یا آزادی عملی در پرستش بتهای بشری، نزدیکی جستن به آنها، حرکت به دنبال منافع آنها و دست برداشتن از رسالت بزرگ و حقیقی انسان در زندگی، چیزی است که اسلام هرگز اجازه نمیدهد؛ زیرا از سویی این کار نابود کردن عمیقترین معانی آزادی انسانی است و از سوی دیگر اسلام آزادی را نه به معنای فراهم کردن میدانی برای کششهای حیوانی در وجود انسان، بلکه جزئی از برنامه فکری و روحی کاملی میداند که انسانیت باید بر اساس آن بنیان بگیرد.
📚 کتاب آموزههای وحی، صفحه ۸۴
📚 @shahidsadr
May 11
🌻تصمیمی برای تبیین حقیقت
💠بنابراین امام حسن(ع) ـ و خط صحیح ـ ناگزیر بود موقتا کناره بگیرد و موقتا آتش بس دهد و رهبری تمام جهان اسلام را به معاویه بسپارد تا درون مایه برنامه معاویه آشکار شود و آن مسلمانان ساده لوح ـ که فقط چیزی را می فهمیدند که پیش چشمانشان بود ـ بفهمند علی(ع) که بود و معاویه که بود، برنامه علی(ع) چه بود و برنامه معاویه چه بود.
📚 امامان اهل بیت، صفحه ۳۶۲
🆔 @shahidsadr
شهید سید محمدباقر صدر
🌻🌻تصمیمی برای تبیین حقیقت
💠بنابراین امام حسن(ع) ـ و خط صحیح ـ ناگزیر بود موقتا کناره بگیرد و موقتا آتش بس دهد و رهبری تمام جهان اسلام را به معاویه بسپارد تا درون مایه برنامه معاویه آشکار شود و آن مسلمانان ساده لوح ـ که فقط چیزی را می فهمیدند که پیش چشمانشان بود ـ بفهمند علی(ع) که بود و معاویه که بود، برنامه علی(ع) چه بود و برنامه معاویه چه بود.
💠معاویه خود در آشکار شدن این واقعیت سهم بسیاری داشت . او اصلا نگذاشت وقایع و رویدادها حقیقت او را آشکار کنند، بلکه از همان روز نخست درون مایه برنامه خود را علنی کرد و بر آن شد تا این اعلان را هم در عمل و هم در سخن در همه زمینه های گوناگون حکمرانی اش ادامه دهد . تا این که دیگر مسلمانان به طور کامل و آشکار فهمیدند برنامه معاویه همان برنامه جاهلیت است که می خواهد اسلام و نظام اسلامی را نابود کند و فهمیدند علی بن ابی طالب(ع) کسی بود که با خود مشعلی داشت و راه را روشن می کرد . آن گاه تجربه کوتاهی که امام در آن به حکومت پرداخته بود، در نگاه جمهور مردم مسلمان در آن حال که در کوران بدبختی و گرفتاری به سر می بردند همچون رویا و آرزویی بر جا ماند.
💠از همین روست که می بینیم بسیاری از مسلمانان گه گاه با امام حسن(ع) تماس می گیرند تا ایشان آتش بس را بشکند؛ چون معاویه از شرایط تخلف کرده است . اما امام حسن(ع) نقض پیمان را نمی پذیرفت و می فرمود: هر چیز هنگامی و حسابی دارد . ایشان به طور مطلق ایده شکست آتش بس را رد نمی کرد، اما با این سخن که هر چیز هنگام و حسابی دارد، آن را عقب می انداخت؛ زیرا می خواست معاویه به طور واضح تر و برجسته تر آشکار شود. می خواست اهداف معاویه برای همگان آشکار شود. اما چون خود معاویه می دانست که روزی دستش تا این حد رو می شود و در برابر مسلمانان رسوا می شود، پیشتر اندیشیده بود تا این رسوایی را پنهان کند.
📚کتاب امامان اهل بیت، صفحه ۳۶۲
🆔 @shahidsadr
🌱 انس به وضعیت موجود، مانع هدایت جامعه
💠انس، تنبلی، بیارادگی و ایستایی، حالتی نفسانی است که اگر در جامعهای رواج یابد، آن جامعه به جمود و رکود دچار میشود؛ زیرا در این حالت، خدای خود را از واقعیت موجودش میسازد و وضعیت نسبی و محدود زندگی فعلیاش را به حقیقتی مطلق و الگویی آرمانی تبدیل میکند که هدفی بالاتر از آن برای خود نمیبیند.
💠این در حقیقت همان چیزی است که قرآن مجید در بسیاری از آیات مربوط به رفتار جوامع در رویارویی با انبیا، مطرح ساخته است. هنگامی که پیامبران برای این جوامع، آرمانهایی حقیقی را به ارمغان آوردند که از وضعیت موجود زندگی برتر و بالاتر بود و میخواست این واقعیت موجود را به حرکت درآورد و آن را از حالت نسبی خود جدا کرده و به وضعیتی دیگر دگرگون سازد، با جوامعی روبرو شدند که انس و الفت و سستی در آنها رواج داشت و در نتیجه، مردم آنها به دعوت انبیاء پاسخ منفی دادند و گفتند: ما پدران خود را بر این سنتها دیده و شناختهایم و به همان الگو و آرمان آنها وفاداریم.
📚 کتاب سنتهای تاریخی در قرآن کریم، صفحه ۱۴۱
🆔 @shahidsadr