✅ كيف تطیب نفسك؟
💠 في زيارةٍ قام بها أحد الطلاب إلى السيّد الصدر قال له: «إنّ الملل يصيبني فأترك المطالعة والقراءة والكتابة، بل لعلّي أترك كلّ شيء، ماذا أصنع؟!»
فأجابه (رحمه الله):
«إنّ من يرى الإسلام وما يتعرّض له من دسٍّ وكيدٍ وتآمر وتشهير وتشويه مبادئه كيف تطيب نفسه بالقعود وترك المطالعة والعمل الجاد المتواصل؟!»
🔺 محمد باقر الصدر؛ السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق، ج٢، ص٢٨٩
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصية للشهيد الصدر:
🆔 @shahidsadr
✅ چطور دلت میآید؟
💠 یکی از طلبهها در دیداری از شهید صدر میپرسد: «خیلی وقتها دچار بیحوصلگی میشوم و درس و مطالعه و تألیف را کلاً رها میکنم. چه کنم [که از این حالت رها شوم]؟!»
و شهید صدر پاسخ میدهد:
«کسی که توطئهها و دسیسهها و تبانیها بر ضد اسلام و تهمتها و دروغپردازیهایی که نسبت به مبانی اسلامی میشود را میبیند چگونه دلش میآید که مطالعه و کار جدی و بیوقفه را رها کند؟!»
🔺 محمد باقر الصدر؛ السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق، ج٢، ص٢٨٩
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
✅ الإسلام ثابت والحياة متطوّرة
🔻 الأستاذ الشهيد السيد محمدباقر الصدر:
وكثيراً ما يقول المشكِّكون: كيف يمكن أن تعالج مشاكل الحياة الاقتصادية في نهاية القرن العشرين على أساس الإسلام، مع ما طرأ على العلاقات الاجتماعية والاقتصادية بعد قرابة أربعة عشر قرناً من توسّعٍ وتعقيد وما يواجه إنسان اليوم من مشاكل نتيجةً لذلك؟!
والجواب على ذلك: أنّ الإسلام قادر على قيادة الحياة وتنظيمها ضمن اطره الحيّة دائماً؛ ذلك أنّ الاقتصاد الإسلامي تمثّله أحكام الإسلام في الثروة، وهذه الأحكام تشتمل على قسمين من العناصر:
أحدهما العناصر الثابتة: وهي الأحكام المنصوصة في الكتاب والسنّة في ما يتّصل بالحياة الاقتصادية.
والآخر العناصر المرنة والمتحرّكة: وهي تلك العناصر التي تستمدّ- على ضوء طبيعة المرحلة في كلّ ظرفٍ- من المؤشّرات الإسلامية العامة التي تدخل في نطاق العناصر الثابتة.
فهناك إذن في العناصر الثابتة ما يقوم بدور مؤشِّراتٍ عامّةٍ تُعْتَمَد كاسس لتحديد العناصر المرنة والمتحرّكة التي تتطلّبها طبيعة المرحلة.
ولا يستكمل الاقتصاد الإسلامي- أو اقتصاد المجتمع الإسلامي بتعبيرٍ آخر- صورته الكاملة إلّاباندماج العناصر المتحرّكة مع العناصر الثابتة في تركيبٍ واحدٍ تسوده روح واحدة وأهداف مشتركة.
🔸 الإسلام يقود الحیاة، ص ٤٢
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصية للشهيد الصدر:
🆔 @shahidsadr
✅ ثبات اسلام و تحول زندگی
🔻 استاد شهید آیتالله سید محمد باقر صدر:
بسیاری اوقات از طرف تردیدافکنان چنین مطرح میشود: چگونه ممکن است مشکلات اقتصادی زندگی در پایان قرن بیستم بر اساس آموزههای اسلام حل شود درحالیکه پس از گذشت نزدیک چهارده قرن، در روابط اجتماعی و اقتصادی، گسترش و پیچیدگیهایی پدید آمده و همچنین در نتیجه این تحولات، انسان امروزی با مشکلاتی روبهرو شده است؟!
پاسخ این شبهه این است: اسلام همواره قادر است زندگی انسانها را در درون چارچوبهای زنده خود، رهبری و سازماندهی کند؛ زیرا احکام اسلام درباره ثروت، نمایانگر اقتصاد اسلامی است و این احکام، دو نوع عنصر را دربر دارند:
یکی عناصر ثابت که عبارت از احکامی است درباره زندگی اقتصادی انسان که بدانها در کتاب و سنت تصریح شده است.
دیگری عناصر متحرک و انعطافپذیر که عبارت است از احکامی که مطابق مقتضیات زمان، از شاخصههای کلی در فقه اسلامی که در حوزه احکام ثابت قرار دارند، استنباط میشوند.
بنابراین در عناصر ثابت فقه اسلامی، عناصری وجود دارد که نقش شاخصههای کلی را ایفا میکنند و میتوان به آنها برای تعیین عناصر انعطافپذیر و متحرکی که در شرایط خاصی بدانها نیاز است، به مثابه پایه و اساس تکیه کرد.
اقتصاد اسلامی و به تعبیری دیگر اقتصاد جامعه اسلامی تنها هنگامی صورت کامل به خود میگیرد که این دو نوع عنصر در ترکیبی واحد که روح واحد و اهداف مشترکی بر آن حاکم است، به هم درآمیزند.
🔸 اسلام، راهبر زندگى؛ مكتب اسلام؛ رسالت ما، ص ۵۸
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
✴️ وظيفة الكل
🔹 الإمام الشهید السید محمد باقر الصدر:
إن الضمان في الماركسية من وظيفة الدولة وحدها، وأما في الإسلام فهو من وظيفة الافراد والدولة معاً، وبذلك وضع الإسلام المبدأين: أحدهما: مبدأ التكافل العام، والآخر: مبدأ الضمان الاجتماعي
كلّ فردٍ مسلم مسؤول عن ضمان معيشة الآخرين وحياتهم في حدودٍ معيّنةٍ وفقاً لقدرته، وهذا المبدأ يجب على المسلمين تطبيقه حتّى في الحالات التي يفقدون فيها الدولة التي تطبّق أحكام الشرع. فقد جاء في الحديث: «أيّما مؤمنٍ منع مؤمناً شيئاً ممّا يحتاج اليه، وهو يقدر عليه من عنده أو من عند غيره أقامه اللَّه يوم القيامة مسودّاً وجهُه، مزرقةٌ عيناه، مغلولة يداه الى عنقه، فيقال: هذا الخائن الذي خان اللَّه ورسوله ثمَّ يُؤمَر به الى النار». [١]
ومبدأ الضمان الاجتماعي يقرّر مسؤولية الدولة في هذا المجال، ويحتِّم عليها ضمان مستوىً من العيش المرفَّه الكريم للجميع، من موارد ملكية الدولة والملكية العامة وموارد الميزانية.
[١] الكافي، ج٢، ص٣٦٧.
🔸 المدرسة الإسلامية، ص١٠٩.
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصية للشهيد الصدر:
🆔 @shahidsadr
❇️ وظیفه همگان
🔹 استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
تأمين اجتماعى در ماركسيسم، تنها وظيفه حکومت است اما در اسلام هم وظيفه افراد جامعه است و هم وظيفه حکومت. ازاينرو اسلام دو اصل وضع كرده است:
الف: اصل كفالت همگانى
ب: اصل تأمين اجتماعى
اصل كفالت همگانى يعنى اينكه هر فرد مسلمان مسئول است كه معيشت و زندگى ديگران را در محدودهای معین و مطابق توانايىاش تأمين كند.
اجراى اين اصل حتى در شرايطى كه مردم فاقد حكومتى اسلامى باشند، بر مسلمانان واجب است. در حديث آمده است:
«أيّما مُؤمن مَنع مُؤمناً شَيئاً مِمّا يَحتاجُ إِليهِ وَهوَ يَقدر عَليهِ مِن عِنده أَو مِن عِند غَيره أَقامه الله يَومَ القِيامَة مُسودّاً وَجهُه مُزرقة عَيناه مَغلولَة يَداه إِلى عُنُقه. فَيُقال: هَذا الخائِن الذِي خَان الله وَرَسولَه ثُمّ يؤمر بِه إلى النّار؛ هر مؤمنى كه بتواند نياز مؤمن ديگر را رفع كند، خواه از خودش و خواه از ديگرى [و با وساطت] و چنين نكند، خدا در روز قيامت او را با چهره سياه و چشمان برگشته و دستهاى به گردن آويخته محشور میكند و گفته میشود: «اين خائنى است كه به خدا و رسول خدا خيانت كرده است»؛ آنگاه فرمان میرسد که او را در آتش افكنند.» [١]
اصل تأمين اجتماعى نیز بيانكنندۀ مسئوليت حکومت در اين زمينه است. اين اصل حکومت را ملزم میسازد که از محل درآمدهای مالكيت حکومتی و مالكيت عمومى و درآمدهای بودجه، سطحی از زندگی مرفه و آبرومندانه را براى همه فراهم کند.
[١] الكافي، ج٢، ص٣۶٧.
برای مطالعه بیشتر ر.ک: اقتصاد ما (٢)، ص ٣٨۶، اصل تأمین اجتماعی.
🔸 اسلام، راهبر زندگى؛ مكتب اسلام؛ رسالت ما، ص٣٧٢.
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر
🆔 @shahidsadr
☸ لست أنا معيار العدالة
🔹 سماحة آية الله السيد کاظم الحائري:
انفصل أحد طلّاب الشهيد الصدر عن درسه وعن خطه الفكريّ الإسلاميّ، ثُمَّ بدأ يشتمه وينال منه في غيابه إزاء الناس، وكان كثير من كلماته تصل إلى مسامع استاذنا العظيم قدسسره، وكنت ذات يوم جالساً بحضرته الشريفة فجرى الكلام عن هذا الطالب الذي ذكرناه، فقال رحمهالله: أنا ما زلت أعتقد بعدالة هذا الشخص وأنّ ما يصدر عنه ناتج من خطاً في اعتقاده، وليس ناتجاً من عدم مبالاته بالدين.
🔸 مباحث الأصول، القسم الثاني، ج١، ص۴١.
#الذكريات
#السيرة_الأخلاقية
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصیة للشهید الصدر:
🆔 @shahidsadr
💠 من معیار عدالت نیستم
🔹 آیتالله سید کاظم حائری:
یکی از طلاب شهید صدر درس خود نزد ایشان را نیمهکاره رها کرد و خطمشی فکریاش را تغییر داد. پس از اینکه درس را ترک کرد گاهی در غیاب شهید صدر به ایشان ناسزا میگفت و در حضور مردم از او انتقاد میکرد. بسیاری از حرفهایش نیز به گوش استاد بزرگ ما میرسید. روزی من در محضر شریف ایشان نشسته بودم که حرف این طلبه پیش آمد. شهید صدر گفت: «من هنوز معتقدم این شخص عادل است و حرفهایی که بر زبان آورده به خاطر خطا در باورش [نسبت به من] است، نه بیمبالاتیاش در دین».
🔸 مباحث الأصول، قسم دوم، ج١، ص۴١.
#خاطرات
#سیره_اخلاقی
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
✅ لو کنا نعقل..
🔷 الإمام الشهيد السيد محمد باقر الصدر:
نحن بحاجة إلى أخلاقيّة التضحية بدلًا عن أخلاقيّة المصلحة الشخصيّة، نحن بحاجة إلى أن نكون على اهبةٍ لإيثار المصلحة العامّة للكيان على المصلحة الخاصّة لهذا الفرد أو لهذا الفرد، نحن لا بدّ لنا من أخلاقيّة التضحية بالمصالح الخاصّة في سبيل المصالح العامّة، أمّا ما كنّا نعيشه، أمّا ما كان موجوداً فهو على الغالب إيثار للمصلحة الخاصّة على المصلحة العامّة.
وهذه النزعة الأخلاقيّة التي تتّجه نحو المصلحة الخاصّة لا نحو المصلحة العامّة، تجعل القدر الأكبر من طاقاتنا وقوانا وإمكانيّاتنا يصرف في سبيل تدعيم المصالح الخاصّة أو في سبيل الدفاع عن هذه المصالح الخاصّة.
حينما تتحوّل الاتّجاهات من المصلحة العامّة إلى المصلحة الخاصّة سوف يضطرّ كلّ إنسان يعيش في جوّ عامر بهذا الاتّجاه، سوف يضطرّ كلّ إنسان إلى التفكير في نفسه، وإلى الدفاع عن نفسه، وإلى تثبيت نفسه، وبذلك نصرف ثمانين بالمئة من قوانا وطاقاتنا بالمعارك داخل الإطار، بينما هذه الثمانين بالمئة من القوى والطاقات التي تصرف في معارك داخل الإطار كان بالإمكان- لو أ نّنا نتحلّى بأخلاقيّة الإنسان العامل يعني لو كنّا نتحلّى بأخلاقيّة التضحية بالمصلحة الخاصّة في سبيل المصلحة العامّة- أن نحوّل هذه الثمانين بالمئة للعمل في سبيل اللَّه للعمل بتدعيم الإطار ككلّ، لترسيخه، لتكديسه، لتوسيعه. وبذلك كنّا نستفيد أيضاً- لو كنّا نعقل كنّا نستفيد- حتّى بحساب المقاييس العاجلة أيضاً أكثر ممّا نستفيد ونحن نتنازع ونتعارك ونختلف داخل إطار معرّض لخطر التمزّق، داخل إطار مهدّد بالفناء.
🔸 ومضات، ص ٤٥١.
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصية للشهيد الصدر:
🆔 @shahidsadr
✅ اگر عقلمان را به کار میانداختیم...
🔷 استاد شهید آیتالله سید محمد باقر صدر:
ما نيازمند آن هستيم كه به جای اخلاقِ ترجيح مصلحت شخصی، اخلاقِ فداكاری داشته باشيم. ما نياز داريم كه آمادگی اين را داشته باشيم كه مصلحت عمومی كيان را بر مصلحت شخصی اين يا آن فرد ترجيح بدهيم. ما بايد اخلاق گذشتن از مصالح شخصی در راه مصالح عمومی را داشته باشيم. اما آن چيزی كه الآن ما با آن زندگی میكنيم، آن چيزی كه الآن در وجود ما هست، عمدتاً ترجيح مصلحت شخصی بر مصلحت عمومی است.
ما تا الآن برای مصالح خودمان زندگی میكرديم و وقتی بين مصالح شخصیمان با مصالح عمومی تعارضی پيش میآمد، مصلحت عمومی را ترجيح نمیداديم.
اين گرايش اخلاقی، اين رويكرد اخلاقی كه تمايل به مصلحت شخصی، نه مصلحت عمومی، در آن محوريت دارد سبب میشود كه بيشتر توان و امكانات و ظرفيتهای ما در راه حفظ و حمایت از مصالح شخصی صرف شود.
وقتی گرايشها از مصلحت عمومی به مصلحت شخصی تغيير جهت پيدا میكند، هر كس كه در فضايی آكنده از اين گرايش زندگی میكند، مجبور میشود كه فقط به خودش و دفاع از خودش و حفظ خودش فكر كند و اينچنين میشود كه هشتاد درصد از توان و امكاناتمان را در درگيریهای داخلی و درونگروهی هزينه میكنيم؛ درحالیكه اگر به اخلاق انسان عامل متخلق بوديم و به ديگر سخن، اخلاق فدا كردن مصلحت شخصی برای مصلحت عمومی در وجودمان بود، میتوانستيم اين هشتاد درصدی را كه در درگيریهای داخلی صرف میشود، در راه خدا بهكار بياندازيم؛ برای حمايت از كل مجموعه و برای تثبيت و تقويت و رشد كل اين مجموعه، بهكار بگيريم. با اين كار خودمان هم بهره میبرديم، اگر عقلمان را بهكار میانداختيم، میديديم- حتی بر اساس معيارهای دنيايی و زودگذر- بیشتر بهره میبردیم؛ بيشتر از بهرهای كه در حال درگيری و نزاع و اختلاف در داخل مجموعهای كه در معرض فروپاشی و نابودی است، نصيبمان میشود.
🔸 بارقهها، ص ۴۹۳.
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
❇️ القضيّة الاولى في الحياة
🔶 الإمام الشهید السید محمد باقر الصدر:
فعلى كلّ مسلم كامل أن يكون ذا وعي سياسي صحيح بمعناه الذي يريده الإسلام، وأن يركّز هذا الوعي على القاعدة الإسلاميّة، فهو بطبيعة إسلامه لا بدّ أن يجعل قضيّة الامّة وشؤونها هي قضيّته الاولى في حياته التي لا بدّ أن يساهم فيها بكلّ ما يملك من حول وطول، لقوله صلى الله عليه و آله: «كلّكم راعٍ وكلّكم مسؤول عن رعيّته».
🔸 ومضات، ص ٣٠٧.
#کلمات_الشهید
#الوعي_السياسي
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصیة للشهید الصدر:
🆔 @shahidsadr
❇️ مسئله اول زندگی
🔸 استاد شهید آیتالله سید محمد باقر صدر:
هر مسلمان کاملی باید از فهم سیاسی صحیح به معنای اسلامی آن برخوردار باشد و این فهم خود را بر مبنای اسلامی بنا کند؛ چهاینکه هر مسلمان بنا به ماهیت اسلامیاش، باید مسئله امت و شئون آن را، مسئله اول در زندگی خود قرار دهد و با تمام توان و امکانات خود، در آن نقش ایفا کند؛ زیرا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «همه شما سرپرست هستید و همگی نسبت به رعیتتان مسئولید».
🔹 بارقهها، ص ٣۴٢.
🔸 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
☑️ المسئولیة الکبری التي تقع علی العلماء..
🔹الإمام الشهید السید محمد باقر الصدر:
إنّ الامّة مريضة، وهذا ما لا شكّ فيه، فإنّ اليوم قد نفذ سمّ الحضارات الكافرة إلى كلّ أجوائها الفكريّة والروحيّة والاجتماعيّة والسياسيّة، إلى كلّ كيانها أفراداً وجماعات. والمسؤوليّة الكبرى التي تقع على عاتقنا هي أن نواكب عمل الأنبياء والأوصياء في انتشال هذه الامّة من جاهليّات الإنسان الغربي، إنسان هذا العالم الحديث المنحرف عن اللَّه وإرجاعها إلى خطّ الإسلام، إرجاعها بأبصارها وبأرواحها، بأفرادها وبجماعاتها، بل بكلّ مناحي وجودها وشعب حياتها، هذه هي الامنية الكبرى تجاه هذا المريض العزيز الذي نحاول إسعافه.
🔺 ومضات، ص ٣٧٧؛ کلمة الشهید في اجتماع الطلبة حول وظیفة المبلغ
🔸 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصية للشهيد الصدر:
🆔 @shahidsadr
☑️ مسئولیت عظیمی که بر عهده روحانیت است
🔹 استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
امت بیمار است و هیچ شکی در این نیست؛ امروز سم مهلک تمدنهای کافرانه، به همه فضای فکری و روحی و اجتماعی و سیاسی امت وارد شده و همه وجود امت، اعم از افراد و گروهها را مسموم کرده است. مسئولیت بزرگی که بر عهده ما است، این است که راه انبیا و اوصیا را ادامه دهیم و این امت را از جاهلیتهای انسان غربی، انسانِ این جهان مدرن که از خدا روی گردانده است، رهایی ببخشیم و آن را به راه اسلام بازگردانیم؛ دل و دیده امت، افراد و گروههای امت، بلکه همه بخشهای وجودی و عرصههای زندگی امت را به راه اسلام برگردانیم. این آرزوی بزرگ ما در برابر بیمار عزیزی است که در پی نجات او هستیم.
🔺 بارقهها، ص ۴۱۵، سخنرانی شهید صدر در جمع طلاب با موضوع وظایف مبلغان.
🔸 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
🗓 بمناسبة ٢٧ صفر ذكری رحيل آیة الله السيد عبدالاعلی الموسوي السبزواري
❇️ في فترة الحجز الأخير اشتد الأمر من قبل حزب البعث بحیث کل من یقصد زیارة الشهید الصدر یعتقل أو يسجن لمدة غیر محددة. وفي هذه الفترة العصيبة كان المرجع الوحيد الذي بادر إلى زيارة السيّد الصدر هو السيّد عبد الأعلى السبزواري، فقد جاء متحدّياً السلطة ومحيّياً بطولة السيّد الصدر وصبره وتضحيته.
ويبدو أنّ السيّد السبزواري أراد الحديث مع السيّد الصدر حول الأوضاع الراهنة، ولكنّ السيّد الصدر أراد إخباره بأنّ في البيت أجهزة تنصّت، فلم يجد وسيلة إلى ذلك سوى أن لجأ إلى إثارة موضوع علمي منطقي، وراح يتحدّث عن المغالطات المنطقيّة، وفي الأثناء أتى على ذكر المغالطة المعروفة التي تذكر في علم المنطق حيث يقال: إنّ من المغالطات قولنا: «في الحائط فأرة، وللفأرة أذن، إذاً فللحائط أذن». وقد ساق السيّد الصدر الحديث في سياق علمي أوصل من خلاله مراده إلى السيّد السبزواري الذي فهم المطلوب.
وعندما خرج السيّد السبزواري من بيت السيّد الصدر ألقت قوّات الأمن القبض عليه، وحاولت اقتياده إلى مديريّة أمن النجف، فقال لهم:
«إنّ واجبي أن أزور السيّد الصدر، وأنا مستعدّ لتحمّل مسؤوليّة ذلك، اذهبوا بي إلى حيث تشاؤون».
🔸 السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق، ج ٣، ص٢٤٦.
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصیة للشهید الصدر:
🆔 @shahidsadr
🗓 به مناسبت ٢٧ صفر سالروز درگذشت آیت الله سید عبدالاعلی سبزواری
❇️ در آخرین دوره حصر شهید صدر، سختگیریها از سوی حزب بعث شدت یافت و هر کس که برای دیدار با شهید صدر به منزل او میرفت دستگیر میشد و گاه برای مدتی نامعلوم به زندان میافتاد. در این دوران سخت، تنها مرجعی که به دیدار شهید صدر شتافت، سید عبدالاعلی سبزواری بود. او هیمنه حکومت را به چالش کشید و به دیدار شهید صدر رفت و شهامت و صبر و فداکاری او را ستود.
خاطرهای از آن دیدار:
آیت الله سبزواری پس از ورود به منزل، قصد داشته است که درباره وضعیت موجود با شهید صدر سخن بگوید. در این میان شهید صدر میخواهد به او اطلاع دهد که در منزل، دستگاههای شنود حزب بعث وجود دارد. برای بیان این مطلب با طرح یک بحث از علم منطق موضوع گفتوگو را تغییر میدهد. او به سخن از مغالطات منطقی میپردازد و در حین بحث به مغالطه معروفی که در علم منطق بیان میشود اشاره میکند و میگوید: یکی از مغالطات منطقی، این جمله است: «دیوار موش دارد، موش گوش دارد، پس دیوار گوش دارد» و ... . بدین ترتیب شهید صدر موضوع دستگاههای شنود را در خلال بحثی علمی به آیت الله سبزواری میرساند و او نیز متوجه منظور شهید میشود.
پس از خروج آیت الله سبزواری از منزل شهید صدر، نیروهای امنیتی او را دستگیر کردند تا او را به اداره امنیت نجف ببرند. او خطاب به آنها گفت:
«تکلیف من این بود که به دیدار سید صدر بیایم و برای پذیرش مسئولیت این کار آماده بودم. مرا هر کجا که میخواهید ببرید».
🔸 ر.ک: السيرة والمسيرة في حقائق ووثائق، ج ۴، ص ٢۴۶.
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
◾️ حفظاً للشيعة
🔸 الإمام الشهید السید محمد باقر الصدر:
... إنّ الاعتبار الثالث من اعتبارات الإمام الحسن هو اعتباره بوصفه أميناً على الكتلة التي وضع بذورَها النبيُّ ونمّاها الإمامُ علي. هذه الكتلة التي تمثّل الجزء الواعي من الامّة الإسلاميّة التي تسمّى اليوم بـ (الشيعة)، والتي كان من المفروض أن تكون طليعة الامّة الإسلاميّة على مرّ التاريخ، تحمل إلى الأجيال الإسلام بكامل صيغته ومضمونه..
وفي هذا المجال كان يبدو أنّ هناك أيضاً فرقاً كبيراً بين الإمام الحسن والإمام الحسين.. وحاصل هذا الفرق: أنّ الإمام الحسن كان يستقطب كلّ هذه الكتلة، بينما الإمام الحسين لم يكن يستقطب كلّ هذه الكتلة، الإمام الحسن كان يحارب وهو رئيس دولة، كان يحارب وهذه الكتلة داخلة ضمن إطار دولته، ولم يكن من المعقول أن يحارب رئيسُ دولةٍ وأن يواصل الحرب إلّا بأن تستنفد هذه الحرب كلّ قواه وكلَّ طاقاته، وكلَّ رصيده الشعبي الموجود في الدولة حتّى يخرّ صريعاً..
بينما الإمام الحسين اخذ في معزلٍ، اخذ واستشهد معه صفوةٌ من خيرة خلق الله، إلّا أنّ هذه الصفوة لم تكن تستوعب كلّ القواعد الشعبيّة الواعية. ولهذا عقيب شهادته بدأت ثورة التوّابين، ثمّ بدأت الثورات تترى من قبل اناسٍ كان يتزعّمهم عددٌ كبيرٌ من الشيعة الواعين والمؤمنين بأهداف الحسين.
🔸أئمة أهل البيت عليهم السلام ودورهم في تحصين الرسالة الإسلامية، ص ٤٢٩ - ٤٣٢ بتصرف يسیر.
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصیة للشهید الصدر:
🆔 @shahidsadr
◾️ برای حفظ شیعه
🔸 استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
... اعتبار و جایگاه سوم امام حسن این بود که او نگاهدار گروهی بود که بذرهایش را پیامبر نهاده و امام علی آن را رشد داده بود. گروهی که نمایانگر بخش آگاه امت اسلامی بود و امروز شیعه نامیده میشود. گروهی که مفروض بود تا در گذر تاریخ پیشاهنگ امت اسلامی باشد و اسلام را بهطور کامل و با حفظ همه ساختار و درونمایهاش به نسلهای بعد برساند...
در این زمینه باز هم تفاوتی بزرگ میان امام حسن و امام حسین بر اساس این اعتبار آشکار میشود... خلاصه این تفاوت آن است که امام حسن همه این گروه را دور خود گرد میآورد، حال آنکه امام حسین همه این گروه را پیرامون خود جمع نمیکرد. امام حسن در حالی نبرد میکرد که خود، رئیس حکومت بود و این گروه نیز در چارچوب حکومت ایشان بود. اینکه رئیس یک حکومت در نبرد باشد و تا جایی به نبرد ادامه بدهد که بر خاک افتد تنها در صورتی معقول است که این جنگ همه قوا و نیروها و همه سرمایه مردمی موجود در حکومت وی را کاملاً به کار گرفته و از بین برده باشد...
اما امام حسین در انزوا و به همراه گلچینی از نیکان خلق خدا گرفتار شد و همه به شهادت رسیدند، اما این گلچین، همه پایگاههای مردمی آگاه را در بر نمیگرفت. از همین رو بود که در پی شهادت امام حسین انقلاب توابین آغاز شد و انقلابهایی دیگر از سوی مردمانی پا گرفت که شمار افزونی از شیعیان آگاه و مؤمن به اهداف حسین آنها را رهبری میکردند.
🔸 امامان اهل بیت علیهمالسلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۴٣٢ ـ ۴٣۴ با تصرف و تلخیص.
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
◾️ أعظم فاجعةٍ مرّت على تاريخ البشريّة
الإمام الشهيد السيد محمد باقر الصدر:
اليوم نجتمع بمناسبة أعظم فاجعةٍ مرّت على تاريخ البشريّة على الإطلاق، بمناسبة الفاجعة المزدوجة التي مثّل الجزءَ الأوّلَ منها انقطاعُ الوحي في تاريخ النوع البشري. هذه الظاهرة التي لم يعرف الإنسان في تاريخه الطويل الطويل ظاهرةً يمكن أن تماثلها أو أن تناظرها في القدسيّة والجلال والأثر في حياة الإنسان وتفكيره.
و [ما] يمثّل الجزءَ الآخرَ من الفاجعة هو الانحرافُ داخلَ المجتمع الإسلامي على يد المؤامرة التي قام بها [جناحٌ] من المسلمين بعد وفاة رسول الله (صلّى الله عليه وآله)، فانحرف بذلك الخطُّ عمّا كان مقرّراً له من قِبل النبي [ (صلّى الله عليه وآله)]، ومن قِبَل الله تعالى.
كان هذا اليوم المشؤوم بدايةَ انحرافٍ طويل، ونهايةَ وحيٍ طويل، نهايةَ عهدٍ سعيدٍ بالوحي، تمثّل في مائةٍ وأربعةٍ وعشرين ألف نبي- كما في بعض الروايات -، وكان بداية ظلامٍ ومحنٍ ومآسٍ وفواجع وكوارث من ناحيةٍ اخرى، تمثّلت في ما أعقب وفاةَ النبي [ (صلّى الله عليه وآله)] من أحداث في تاريخ العالم الإسلامي، هذه الأحداث المرتبطة ارتباطاً شديداً قويّاً بما تمّ في هذا اليوم من الفاجعة.
🔸 أئمة أهل البيت عليهم السلام ودورهم في تحصين الرسالة الإسلامية، ص ٦٣.
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصية للشهيد الصدر:
🆔 @shahidsadr
◼️ بزرگترین فاجعه در سراسر تاریخ بشر
استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
امروز به مناسبت بزرگترین فاجعه در سراسر تاریخ بشر گرد هم آمدهایم. به مناسبت فاجعهای دوسویه که یک سوی آن انقطاع وحی از تاریخ بشریت است؛ وحی پدیدهای است که انسان در طول تاریخ خود هیچ پدیده دیگری نمییابد که در فرهمندی و شکوه و اثرگذاری در زندگی و اندیشه آدمی همانند یا همپای آن شود.
سوی دیگر این حادثه، پیدا شدن انحراف در درون جامعه اسلامی است که بر اثر دسیسه گروهی از مسلمانان پس از درگذشت رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم نمود یافت و راهی که از سوی رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم و از سوی خداوند متعال مقرر شده بود، به کجراهه کشیده شد.
این روز ناخجسته، آغاز انحرافی درازدامن و فرجام یک وحی طولانی و نیز پایان روزگاری برخوردار از وحی بود که ـ بر پایه برخی روایتها ـ در وجود یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر نمود داشته است.
این روز، سرآغاز تیرگیها و سختیها و اندوهها، و خاستگاه حادثهها و بلایایی بود که در رویدادهای تاریخ جهان اسلام پس از درگذشت پیامبر والا رخ نمود. این رویدادها با حادثهای که در این روز رخ داد، همه پیوندی سخت و استوار دارند.
🔸 امامان اهل بیت علیهمالسلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۸۱.
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
◼️ أقدم، سوف نسلّم لك الحسن يداً بيد
▪️ الإمام الشهید السید محمد باقر الصدر:
عاش جيش الإمام الحسن في مسكن وهو يفقد بالتدريج القوى المقاتلة، حتّى بلغ عدد الهاربين من جيش الإمام الحسن في مسكن ثمانية آلاف من اثني عشر ألفاً، والإمام الحسن كان وقتئذٍ في المدائن، وتصل إليه الأخبار، وتنعكس هذه الأخبار على جيشه في المدائن أنّه فرّ اليوم مئة، فرّ خمسمائة، فرّ ألف، فرّ ألفان، فرّ ثلاثة آلاف، إلى أن وصل الفارّون إلى ثمانية آلاف.
معاوية بن أبي سفيان أرسل في هذه اللحظات الحرجة العصيبة ثلاثةً من أصحابه- أحدهم المغيرة بن شعبة - أرسلهم إلى الإمام الحسن (عليهالسلام) برسالة. ماذا كان في هذه الرسالة؟
كان في هذه الرسالة مجموع الكتب التي وصلت إلى معاويةبنأبيسفيان من أصحاب الإمام الحسن في الكوفة، هذه الكتب تقول لمعاوية: «أقدم، فلك السمع والطاعة، وسوف نسلّم لك الحسن يداً بيد».
هذه الكتب أرسلها معاوية إلى الإمام الحسن ليقرأها بنفسه، محاولًا بذلك أن يكسر من تصميم الإمام الحسن على مواصلة الخطّ ومواصلة الجهاد والمعركة.
دخل هؤلاء الثلاثة على الإمام الحسن (عليه الصلاة والسلام) بعد أن حاولوا أن يستقطبوا أنظار الجيش. وبطبيعة الحال هناك وفدٌ مفاوضٌ من [قِبَل] معاوية يأتي إلى الحسن، بطبيعة الحال سوف ينعكس هذا الوفد، وسوف تشخص الأبصار إلى نتائج مباحثات هذا الوفد مع الإمام الحسن. يدخلون على الإمام الحسن، يعرضون عليه الكتب، كتب الخونة من أصحابه.
الإمام الحسن بعد أن ينهي قراءته لهذه الكتب لا يعطي أيّ كلمة فاصلة في الموضوع، وإنّما يتّجه إلى هؤلاء الثلاثة فيعظهم ثمّ يسكت. وإنّما يسكت لأنّه يحاول أن يقوم بآخر تجربة مع قاعدته الشعبيّة، ليرى أنّه: هل بقي في هذه القاعدة الشعبيّة أيُّ قدرة على مواصلة المعركة مهما كلّف الثمن؟
يخرج هؤلاء من عند الإمام الحسن، فيحاولون أن يكذبوا على الإمام الحسن، فنشروا في الجيش وهم يصرخون أنّ الله قد فرّج عن هذه الامّة، وقد حقنت الدماء بابن رسول الله؛ حيث إنّ ابن رسول الله استجاب للصلح.
بطبيعة الحال كان لهذا الإنشاء- هذا الإخبار الكاذب، الذي كان إنشاءً- مفعولٌ كبيرٌ جدّاً في التخدير، وفي إضعاف العزائم والهمم، وفي توسيع نطاق الشكّ الذي تكلّمنا عنه.
بعد هذا يخرج الإمام الحسن (عليهالصلاةوالسلام)، يقف خطيباً، يقول بأنّ معاوية دعانا إلى ما لا يكون فيه خيرنا ولا خيركم، فماذا أنتم فاعلون؟
وكأنّهم كلّهم يعرفون أنّ هذا الشيء ليس فيه خيره ولا خير الناس، فصاحوا بصوتٍ واحد: «الصلح! الصلح!».
كانت هذه اللحظة هي اللحظة التي أحسّ فيها الإمام الحسن (عليه الصلاة والسلام) بأنّ بقاء التجربة الإسلاميّة الصحيحة العلويّة أصبح شيئاً متعذّراً غير ممكن، وأنّ انحساره عن الميدان أصبح شيئاً ضروريّاً لأجل الإسلام نفسه؛ وذلك لأنّ هذه التجربة لا يمكن أن تعيش مع هذا الشكّ، فلا بدّ وأن يُقضى على هذا الشكّ ثمّ تُستأنف التجربة. ولم يكن بالإمكان أن يُقضى على هذا الشكّ المرير المستعصي إلّا بأن ينحسر عليٌّ عن المعركة، و [ينحسر] خطُّ عليٍّ عن المعركة، ثمّ تنكشف اطروحة معاوية وأهداف معاوية.
🔸قراءة عن هذا الشك وتفسير جامع وبديع لموقف الإمام الحسن علیهالسلام في: أئمة أهل البيت (علیهمالسلام) ودورهم في تحصين الرسالة الإسلامية، قسم الإمام الحسن علیهالسلام.
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصیة للشهید الصدر:
🆔 @shahidsadr
◼️ بیا تا حسن را تحویلت بدهیم!
▪️ استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
سپاه امام حسنعلیهالسلام در #مسکن به سر میبُرد و بهتدریج نیروهای جنگجو را از دست می داد؛ آنچنان که شمار گریختگان از اقامتگاه سپاه #امام_حسن_علیه_السلام به هشتهزار تن از دوازدههزار رسید. در این هنگام امام حسنعلیهالسلام در #مدائن بود و خبرها به ایشان میرسید. این اخبار بر سپاه ایشان در مدائن بازتاب مییافت؛ امروز صدتن گریختهاند، پانصدنفر گریختهاند، دوهزار تن گریختهاند، سههزارتن گریختهاند، تا آن جا که شمار #فراریان به هشتهزار رسید.
#معاویه در آن لحظات بحرانی وخیم سه تن از یارانش را ـ که یکی از آنها مغیرةبنشعبه بود ـ با نامهای سوی امام حسنعلیهالسلام فرستاد. در آن نامه چه بود؟
در آن نامه مجموع نوشتههایی بود که از یاران امام حسنعلیهالسلام در کوفه به معاویه رسیده بود. این نوشتهها به معاویه میگفتند: بیا، ما گوش به فرمان و در خدمت توییم و حسن را تسلیم میکنیم و دستش را در دست تو میگذاریم.
معاویه این نوشته ها را برای امام حسنعلیهالسلام فرستاد تا ایشان خود آنها را بخواند. او با این کار کوشید تصمیم امام را در پیگیری خطِ #مبارزه و پیگیری #جهاد و کارزار بشکند.
آن سه تن پس از این که کوشیدند نظر سپاهیان را به خود جلب کنند، نزد امام حسنعلیهالسلام رسیدند. طبیعتاً آنان هیئت مذاکرهای بودند که از سوی معاویه نزد امام حسنعلیهالسلام میآمدند. این هیئت بازتاب خواهد داشت و چشمها به نتایج گفتوگوی این هیئت با امام دوخته خواهد شد. آنان نزد امام حسنعلیهالسلام آمدند و نوشتههای یاران خیانتکار ایشان را، به ایشان دادند.
امام پس از این که تمام نوشتهها را خواند، هیچ سخنی به عنوان حرف آخر درباره موضوع نگفت و رو سوی آن سه تن کرد و آنان را پند داد. ایشان فقط آنان را پند داد و سپس #سکوت کرد. ایشان سکوت کرد زیرا میخواست برای آخرین بار پایگاه مردمیاش را بیازماید تا ببیند آیا در این پایگاه مردمی برای پیگیری کارزار به هر قیمتی که باشد، قدرتی بر جا مانده است؟
آن سه تن از پیش امام بیرون آمدند و کوشیدند به امام حسنعلیهالسلام #دروغ ببندند. آنان بین سپاهیان پخش شدند و فریاد زدند که خداوند فرجی برای این امت حاصل کرد و پسر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از ریخته شدن خونها جلوگیری کرد، چون ایشان صلح را پذیرفت.
طبیعتاً این #اخبار_دروغ در تخدیر اذهان و بازداشتن عزمها و همتها و گستراندن دامنه شکی که گفتیم، اثر بزرگی داشت.
سپس امام بیرون آمد و ایستاد و در خطابهای فرمود ـ نقل به مضمون ـ: معاویه ما را به چیزی فرا میخوانَد که نه خیر ما در آن است و نه خیر شما؛ چه میکنید؟ آنان که میدانستند چیزی که نه خیر امام در آن است و نه خیر مردم چیست، همگی یک صدا فریاد برآوردند: #صلح، صلح!
این لحظه، لحظهای بود که امام حسنعلیهالسلام احساس کرد دیگر #بقای_تجربه_اسلامی و علوی امری نشدنی و ناممکن شده و کنارهگیری ایشان از کارزار به خاطر خود اسلام امری بایسته شده است؛ چراکه این تجربه با چنین شکی نمیتواند باقی بماند. پس باید این #شک را از میان بُرد و سپس تجربه را از سر گرفت. این شک بغرنج و بیدرمان ممکن نبود از میان رود جز این که امام علیعلیهالسلام و خط او [که امام حسنعلیهالسلام نماینده آن بود] کناره بگیرد تا برنامه و اهداف معاویه رخ بنماید.
🔸مطالعه درباره مفهوم این شک در تحلیل جامع و بدیع شهید صدر از شرایط امام حسنعلیهالسلام در کتاب «امامان اهل بیت علیهمالسلام؛ مرزبانان حریم اسلام». متن بالا گزیده تلخیصشدهای از صفحات ۴٠٣و۴٠۴ همین کتاب است.
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
◾️ زمام الحکم بین یدیه ولکن
🔸 الإمام الشهيد السيد محمد باقر الصدر:
القواعد الشعبية التي كانت موجودةً في العالم الإسلامي كانت تهيّئ الإمام لِأنْ يتسلّم زمام الحكم على مستوى ما يتسلّمه أيُّ زعيم آخر؛ فبإمكان الإمام الرضا أن يتسلّم زمام الحكم على النحو الذي يتسلّمه المنصور، أو على النحو الذي يتسلّمه أبو السرايا، أو على النحو الذي يتسلّمه الأمين أو المأمون، هذا كان بالإمكان؛ لأنّ هناك قواعد ضخمة، وهذه القواعد الضخمة يمكن أن تمدّه بالجيوش الكبيرة، ويمكن أن تمدّه بأموال [كثيرة] أيضاً.
ولكن مثل هذه القواعد لم تكن تصلح قاعدةً للحكم الذي يريده الإمام الرضا؛ لأنّ هذه القواعد كانت مرتبطةً بمدرسة الإمام علي ارتباطاً فكريّاً غامضاً عامّاً، وارتباطاً عاطفيّاً حراريّاً قويّاً... وهذا المستوى من ارتباط القواعد قد يمهِّد لحكم راسخ قويٍّ عتيدٍ كما مهَّد لحكم العباسيّين، ولكن لم يمهّد هذا الوضع من القواعد لحكم الإمام علي الذي هو اطروحة أولاده المعصومين.
ولهذا نرى أنّ الثورات الاخرى التي عاشها المسلمون من المخلصين للإمام علي كانت تُمنى كثيراً من الأحيان بالتناقضات الداخليّة، حتّى من قبل قواعدهم الشعبيّة، وكان يحصل فيها انحراف بين حينٍ وحين؛ وذلك لأنّ القاعدة لم تكن واعيةً للُاطروحة، كانت حارّةً ولم تكن واعية، والحرارة لا تنتج بناءً حقيقيّاً للإسلام، وإنّما البناء الحقيقي للإسلام يقوم على أساس الوعي.
🔸 أئمة أهل البيت عليهم السلام ودورهم في تحصين الرسالة الإسلامية، ص ٦٢١.
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصية للشهيد الصدر:
🆔 @shahidsadr
◾️ زمینه حکومت فراهم بود، اما ...
❇️ استاد شهید آیتالله سید محمدباقر صدر:
پايگاههای مردمی موجود در جهان اسلام زمینه به حکومت رسیدن امام را مانند دیگر رهبران فراهم میساختند. برای امام رضا امکانپذیر بود که حکومت را به شیوه منصور یا به شیوه ابوسرایا یا به شیوه امین و مأمون به دست گیرد. این امکان وجود داشت؛ زیرا پایگاههای انبوهی در میان بودند که میتوانستند با سپاهی بزرگ ایشان را یاری کنند و همچنین با اموال بسیار به ایشان کمک رسانند.
اما چنین پایگاههایی برای حکومتی که امام رضا میخواست، بنیانی شایسته نبودند؛ زیرا این پایگاهها با مکتب امام علی یک ارتباط فکری کلی و مبهم و یک ارتباط عاطفی و هیجانی نیرومند داشتند... این سطح از ارتباط میتوانست زمینه را برای یک حکومت پابرجا و نیرومند و مقتدر فراهم کند، همچنان که برای حکومت عباسیان کرد... اما این پایگاهها با چنین وضعیتی نمیتوانستند زمینه حکومت امام علی را که برنامه فرزندان او بود، فراهم کنند.
ازاين رو میبينيم انقلابهای ديگری که به دست مسلمانان مخلص امام علی پا میگرفت، بسياری از اوقات حتی در درون پايگاههای مردمی خود دچار تناقضهای داخلی میشد و گاهگاه به کژرویهايی درمیافتاد. اين بِدان خاطر بود که آن پايگاهها از برنامه [مکتب امام علی] آگاه نبودند. هيجان داشتند اما آگاه نبودند. هيجان، زيربنايی راستين برای اسلام نيست. بلکه بنای راستين برای اسلام بر مبنای آگاهی گذاشته میشود.
🔸 امامان اهل بیت علیهمالسلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص ۶۲۲.
🔹 کانال پژوهشگاه تخصصی شهید صدر:
🆔 @shahidsadr
✅ ماذا نعني بالاقتصاد الإسلامي؟
🔹الإمام الشهید السید محمد باقر الصدر:
ونحن حين نقول عن الاقتصاد الإسلامي: إنّه ليس علماً نعني أنّ الإسلام دين يتكفّل الدعوة إلى تنظيم الحياة الاقتصاديّة كما يعالج سائر نواحي الحياة، وليس علماً اقتصاديّاً على طراز علم الاقتصاد السياسي، وبمعنى آخر: هو ثورة لقلب الواقع الفاسد وتحويله إلى واقع سليم، وليس تفسيراً موضوعيّاً للواقع. فهو حينما يضع مبدأ الملكيّة المزدوجة مثلًا لا يزعم بذلك أنّه يفسّر الواقع التاريخي لمرحلة معيّنة من حياة الإنسانيّة، أو يعكس نتائج القوانين الطبيعيّة للتاريخ.. فالوظيفة المذهبيّة تجاه الاقتصاد الإسلامي هي: الكشف عن الصورة الكاملة للحياة الاقتصاديّة وفقاً للتشريع الإسلامي، ودرس الأفكار والمفاهيم العامّة التي تشعّ من وراء تلك الصورة، كفكرة انفصال شكل التوزيع عن نوعيّة الإنتاج، وما إليها من أفكار.
وأمّا الوظيفة العلميّة تجاه الاقتصاد الإسلامي فيأتي دورها بعد ذلك؛ لتكشف عن مجرى الحياة الواقعي وقوانينه ضمن مجتمع إسلامي يطبّق فيه مذهب الإسلام تطبيقاً كاملًا. فالباحث العلمي يأخذ الاقتصاد المذهبي في الإسلام قاعدة ثابتة للمجتمع الذي يحاول تفسيره وربط الأحداث فيه بعضها ببعض. فهو في هذا نظير الاقتصاد السياسي لعلماء الاقتصاد الرأسماليّين الذين فرغوا من وضع خطوطهم المذهبيّة، ثمّ بدؤوا يفسّرون الواقع ضمن تلك الخطوط، ويدرسون طبيعة القوانين التي تتحكّم في المجتمع الذي تطبّق عليه، فنتج عن دراستهم هذه علم الاقتصاد السياسي.
وهكذا يمكن أن يتكوّن للاقتصاد الإسلامي علم، بعد أن يدرس دراسة مذهبيّة شاملة من خلال دراسة الواقع في هذا الإطار. والسؤال هو: متى وكيف يمكن وضع علم الاقتصاد الإسلامي، كما وضع الرأسماليّون علم الاقتصاد السياسي، أو بتعبير آخر علم الاقتصاد الذي يفسّر أحداث المجتمع الرأسمالي؟
والجواب على هذا السؤال: أنّ التفسير العلمي لأحداث الحياة الاقتصاديّة يرتكز على أحد أمرين:
الأوّل: جمع الأحداث الاقتصاديّة من التجربة الواقعيّة للحياة، وتنظيمها تنظيماً علميّاً يكشف عن القوانين التي تتحكّم بها في مجال تلك الحياة، وشروطها الخاصّة.
الثاني: البدء في البحث العلمي من مسلّمات معيّنة تفترض افتراضاً، ويستنتج في ضوئها الاتّجاه الاقتصادي ومجرى الأحداث.
🔸 اقتصادنا، ج١، ص ٣٦٢
🔹 قناة مركز الأبحاث والدراسات التخصصية للشهيد الصدر:
🆔 @shahidsadr