eitaa logo
شهید روح اله صحرایی
509 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
19 فایل
سومین شهید مدافع حرم شهرستان هزار سنگر آمل مدیریت کانال توسط خانواده شهید صحرایی لینک کانال👇👇 @shahidsahrai ارتباط با ادمین @Mrasoul91
مشاهده در ایتا
دانلود
تا خاک مرا سرشت، یا معصومه روی دل من نوشت: یا معصومه یک پنجره پرواز مرا خواهد برد از صحن تو تا بهشت،یا معصومه ◼️وفات خواهر کریمه امام رضا علیه السلام تسلیت باد◼️ #شهید_روح_اله_صحرایی #حرم_حضرت_معصومه @shahidsahrai
همگی دعوتید🌸🍃 @shahidsahrai
پنجشنبه های دلتنگی..... دلا یاران عاشق زود رفتند  از این وادی همه خشنود رفتند من و تو مثل یک مرداب ماندیم  خوشا آنان که مثل رود رفتند... شادی ارواح طیبه شهداو درگذشتگان #فاتحه_صلوات❣ @shahidsahrai
هم اکنون مزار نورانی شهید صحرایی،نائب الزیاره همه دوستان 🌷🌷 @shahidsahrai
شب سردی بود... زن بيرون ميوه‌فروشى زُل زده بود به مردمى كه ميوه مى‌خريدند . شاگرد ميوه‌فروش ، تُند تُند پاكت‌هاى ميوه را داخل ماشين مشترى‌ها مى‌گذاشت و انعام مى‌گرفت . زن با خودش فكر مى‌كرد چه مى‌شد او هم مى‌توانست ميوه بخرد و ببرد خانه... رفت نزديك‌تر... چشمش افتاد به جعبه چوبى بيرون مغازه كه ميوه‌هاى خراب و گنديده داخلش بود . با خودش گفت : «چه خوبه سالم‌ترهاشو ببرم خونه . » مى‌توانست قسمت‌هاى خراب ميوه‌ها را جدا كند و بقيه را به بچه‌هايش بدهد... هم اسراف نمى‌شد و هم بچه‌هايش شاد مى‌شدند . برق خوشحالى در چشمانش دويد... ديگر سردش نبود! زن رفت جلو ، نشست پاى جعبه ميوه . تا دستش را برد داخل جعبه ، شاگرد ميوه‌فروش گفت : « دست نزن ننه ! بلند شو و برو دنبال كارت ! » زن زود بلند شد ، خجالت كشيد . چند تا از مشترى‌ها نگاهش كردند . صورتش را قرص گرفت... دوباره سردش شد... راهش را كشيد و رفت. چند قدم بيشتر دور نشده بود كه خانمى صدايش زد : «مادرجان ، مادرجان ! » زن ايستاد ، برگشت و به آن زن نگاه كرد . زن لبخندى زد و به او گفت : « اينارو براى شما گرفتم . » سه تا پلاستيك دستش بود ، پُر از ميوه ؛ موز ، پرتقال و انار . زن گفت : دستت درد نكنه ، اما من مستحق نيستم . زن گفت : « اما من مستحقم مادر . من مستحق داشتن شعور انسان بودن و به هم‌نوع توجه كردن و دوست داشتن همه انسان‌ها و احترام گذاشتن به همه آنها بى‌هيچ توقعى . اگه اينارو نگيرى ، دلمو شكستى . جون بچه‌هات بگير . » زن منتظر جواب زن نماند ، ميوه‌ها را داد دست زن و سريع دور شد... زن هنوز ايستاده بود و رفتن زن را نگاه مى‌كرد . قطره اشكى كه در چشمش جمع شده بود ، غلتيد روى صورتش . دوباره گرمش شده بود... با صدايى لرزان گفت : « پيرشى !... خير ببينى...» هيچ ورزشى براى قلب ، بهتر از خم شدن و گرفتن دست افتادگان نیست پیشاپیش یلدای مهربانی که نماد خانواده دوستی و عشق ورزیدن به هم نوع است را شادباش میگوییم . 🍍🍌🍋🍊🍉🍈🍇🍏🍐 یلدای امسال در هنگام خرید میوه سهم تنگدستان آبرومند را فراموش نکنیم @shahidsahrai
🍃🌸🍃 پسر ماه بیا در #شب_یلدا بدرخش ای‌مسیحای دل‌خسته‌ی زهرا بدرخش شب یلدایی این هجر ندارد پایان؟! سرتان سبز به آیینه‌ی فردا بدرخش... @shahidsahrai
🔸#یلدای_خانطومان شب‌هاے طولانی فقط در #جبهه بود! وقتے از عملیات می آمدند، و رفیقے را جا گذاشته بودند.. مگر صبح مےشد آن #شب؟؟ اصلاً عجیب #طولانی بود، آن #یلدای_فراق_یاران... @shahidsahrai
آه از آن شب سردي که شب يلدابود پيکرغرق به خونت به دل صحرابود آن شب از شدت غم خواب عجيبي ديدم خواب ديدم که ميان حرمش غوغابود چه کسي گفته غريبانه شهيدت کردند مطمئنم که کنار سرتو مولابود غم ديروز به فرداست خدا مي داند هرشب من شب يلداست خدا مي داند گفته بود عشق مهياست بيا تابرويم سوريه منتظر ماست بيا تابرويم... @shahidsahrai
🔸 #یلدا که چیزی نیست من شبی بلند تر ازاین هم داشته ام.. مثل شبی که تو #رفتی! به یاد همه شهدای مدافع حرم که این شب یلدا کنارخانواده هاشون نیستن🌸🍃 @shahidsahrai
@shahidsahrai
باباجون❣ گردش سال فقط یک شب یلدا دارد من بدون تو هزاران شب یلدا دارم... #محمدرسول_نازدانه #شهید_روح_الله_صحرایے @shahidsahrai
🔻 اطلاع_رسانی 🔹چهارمین یادواره شهدای مدافع حرم استان مازندران و گرامیداشت حماسه ۹ دی پنجشنبه۶ دی ماه - مصلی قدس فریدونکنار @shahidsahrai