شرح روایات کامل الزیارات جلسه ۱۳.mp3
8.51M
📚 شرح روایات کتاب #کاملالزیارات
🔖 جلسه سیزدهم: علم انبیا علیهمالسلام به #شهادت #امام_حسین علیهالسلام
┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
📲اینستا | ایتا | تلگرام :
@shahidsalehi72
🌹کانٰالشَھٖید
اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
shahidsalehi72@
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
مناجات خمس عشر ۹.mp3
7.85M
🤲🏻 مناجات خمس عَشَر امام سجاد علیهالسلام 🌀#مناجات
9⃣ مناجات محبین
┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
📲اینستا | ایتا | تلگرام :
@shahidsalehi72
🌹کانٰالشَھٖید
اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
shahidsalehi72@
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روضه حضرت رقیه(س) در حضور رهبر انقلاب
┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄
📲اینستا | ایتا | تلگرام :
@shahidsalehi72
🌹کانٰالشَھٖید
اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
shahidsalehi72@
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
تو قلبی که جایِ شهید نیست
اون قلب نیست
قبره... !
•حاجحسینیکتا•
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
📲اینستا | ایتا | تلگرام :
@shahidsalehi72
🌹کانٰالشَھٖید
اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
shahidsalehi72@
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻روایت پیمانی که با خون گره خورده است
🔻اکران هئیت به هئیت فیلم سینمایی #شور_عاشقی اولین فیلم از اسرای کربلا در مساجد و حسینیههای سراسر کشور
🕌شما میتوانید برای #اکران_سیار فیلم ثبت نام کنید👇
🌐 esayar.ir/?p=7261
💬 آیدی مشاوره: @Ekran_Sayar
🎦 اکران سیار | بهمن سبز
مگه قاب قشنگ تر از این هم داریم❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#ارسالی
💠اسرائیل، صادرکننده روشهای شکنجه در دنیا!
🔹 صبح روز ششم، وقتی در باز شد، شروع به کتک زدنم کردند. بعد کیسه را از سرم برداشتند. یک بشقاب یکبارمصرف پلاستیکی آورده بودند، که تکهای پنیر، یک قاشق مربا، سه دانه زیتون، و تکهٔ کوچکی نان در آن بود. در سلول باز و بشقاب دم در بود. وقتی خم شدم تا بشقاب را بردارم، زندانبان با پایش به صورتم زد و گفت: «برندار. کسی از تو مهمتر هست که باید آن را بخورد. صبر کن، نخور.» چند دقیقه بعد، سگ کوچکی را آوردند. سگ پنیر را لیسید و خورد، و بعد از آن سرباز بشقاب را با پایش جلویم انداخت. من با تنفر هرچه تمامتر، با وجود این همه تحقیر و ناپاک شدن غذا، مجبور بودم بعد از شش روز گرسنگی، همان تکه نان کوچک را با مربا و سه دانه زیتون بخورم.
🔹 بعد از مدتی، دوباره مرا به داخل اتاق بازجویی بردند و بر روی میز چوبی خواباندند. با ریسمان مرا بستند و دوباره با کابل مرا زدند، آنقدر که دیگر خونی در بدنم نمانده بود و بیهوش شدم. با سطل آبی مرا به هوش آوردند و به مطب بردند، تا پانسمان خونین زخمها را عوض کنند. باز مجبور شدند به من خون تزریق کنند. بعد از تزریق خون، مرا به اتاق بازجویی برگرداندند. گوشیهای آمپلیفایر را به گوشم وصل کردند و صداهای وحشتناک را، تا حدی که دستگاه توان داشت، بالا بردند. سرم در حال ترکیدن بود و گوشهایم سوت میکشید. بلندم کردند و مرا به دیواری که برق به آنجا وصل بود، مصلوب کردند. فهمیدم میخواهند چه بلایی به سرم بیاورند. تنم از شدت درد میلرزید. مغزم تیر میکشید. از همان دستبندها برق به تمام بدنم میرسید. همهٔ سلولهای بدنم از درد به فغان آمده بود. این وضعیت در نقاط زخمی شدیدتر و زجرآورتر بود. نمیدانم چند بار بیهوش شدم و مرا با سطل آب سرد به هوش آوردند و چگونه مرا به سلول بردند. دیگر روز و شب را نمیفهمیدم.
🔹 بعد از چند روز که آن پزشک پیرمرد را ندیده بودم، یکباره جلویم سبز شد و با دست محکم به سرم کوبید. با بددهنی هرچه تمامتر به من فحش میداد. تحمل نکردم و جوابش را دادم. گفت: «راستی چیزی را فراموش کرده بودم. یادم رفت اندازهٔ گلولهها را بنویسم. قطر و حجم تیرهایی را که به بدنت اصابت کرده ننوشتم. فراموشم شد.» گفتم: «شما این گلولهها را درآوردی. گلولهها پیش شما است.» میدانستم شکنجهٔ دیگری در انتظار است؛ اما کاری نمیتوانستم بکنم. دستهایم بسته بود؛ حتی با پاهایم نیز نمیتوانستم از خودم دفاع کنم. کاملاً بی دفاع بودم. دکمههای پیراهنم را باز کرد و انگشت خود را در زخم زیر بغلم فرو کرد و چرخاند. اشکم درآمده بود. از شدت درد دنیا پیش چشمانم سیاه شد. تصویر او بهسان حیوان انساننمای وحشتناکی جلویم سبز شد. با کمال بیرحمی در چشمانم نگاه کرد و گفت: «ناراحت نشو. من دارم تیرها را اندازه میگیرم.» خون زیادی از زیر بغلم جاری شد و درد تمام بدنم را فراگرفت. همهٔ وجودم از شکنجهٔ بیرحمانهای که پیرمردی بهظاهر پزشک در حق نوجوانی ۱۶ ساله -آن هم با دستهایی بسته- انجام میداد، پر از تنفر شده بود.
🔹 با شکنجههایشان به شیطانصفتی اسرائیلیها بیشتر پی بردم. مهمتر از همه ارزان بودن روشهای شکنجهٔ آنها بود؛ طوری که پس از تشکیل دولت اسرائیل، این رژیم جزء اصلیترین صادرکنندگان روشهای شکنجه در دنیا شد. آموزش روشهای شکنجه در بازجویی منبع درآمدی بسیار مهم برای اسرائیل به شمار میرفت. روز هشتم، در حالی که آویزان بودم، سربازان به مسخره کردن و فحش دادن من پرداختند. تا اینجا مسئله خیلی عجیب نبود؛ هرچند فحاشی بیش از سایر شکنجهها، اعصاب انسان را به هم میریزد. برای آزار بیشتر، گوشهٔ کیسه را بلند کردند و دود سیگارشان را به داخل کیسه فوت کردند. من از شدت کمبود اکسیژن به دست و پا زدن افتادم. کمی بعد، ناگهان یک سرباز اسرائیلی جلو آمد و گفت: «میخواهم سیگارم را خاموش کنم؛ اگر زمین بیندازم، کثیف خواهد شد. بهتر است این عرب زحمت خاموش کردن سیگار را بکشد.» بعد سیگار روشن را روی پشت دستم گذاشت و آن را فشار داد. فریادم به آسمان رفت؛ ولی با دست و پای مصلوب کاری نمیتوانستم بکنم. به قدری محکم سیگار روشن را فشار داد، که هنوز بعد از سی سال جای سوختگی آن روی دستم باقی مانده است. بعد از آن، سربازان یکییکی آمدند و سیگارشان را روی دستم با فشار خاموش کردند و من در میان آن همه درد چارهای جز فریاد زدن نداشتم.
🔹 متن بالا برشیست از کتاب «حقیقت سمیر» ؛ روایتی از خاطرات سمیر قنطار
#سمیر_قنطار، مبارز لبنانیالاصل فلسطینی است که سی سال در زندانهای اسرائیل به سر برد و در تبادل اسرا در سال ۲۰۰۸ بین اسرائیل و حزبالله لبنان از زندان آزاد شد.
💠ختم مجرب جهت حاجت روایی در صبح جمعه
🔹در کتاب عده الداعی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله سلم روایت شده است هر کس صبح جمعه بعد از نماز صبح و قبل از طلوع آفتاب ده بار سوره کافرون را بخواند و ۱۰۰ صلوات به این طریق بفرستد:
اَللَْهُمَّ صَلِّ عَليَ النَبيِّ الاُمي مُحَمَّدٍ وَ آلهِ وَسَلِّم
و بعد از آن حاجت خود را خداوند بخواهد هر مطلبی که داشته باشد ( اگر صلاح باشد) بدون شک برآورده خواهد شد.( راوی حدیث گوید من تجربه کردم و به نتیجه رسیدم).
📚 کتاب هزار و یک ختم ص ۹۴ ختم ۱۵۲
خوشا به حال افرادی که این عمل را با حاجت تعجیل در امر فرج انجام میدهند.
┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
📲اینستا | ایتا | تلگرام :
@shahidsalehi72
🌹کانٰالشَھٖید
اَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
shahidsalehi72@
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━
امشب به دامن من خورشید آرمیده
یا ماه آسمان ها در کلبه ام دمیده
دختر همیشه جایش آغوش گرم باباست
کس روی دست دختر رأس پدر ندیده
از دل چراغ گیرم از اشک گل فشانم
از زلف مشک ریزم بابا ز ره رسیده
از بس که چون بزرگان بارِ فراق بردم
در سن خردسالی سروِ قدم خمیده
بابا چه شد که امشب، با سر به ما زدی سر
جسمت کدام نقطه در خاک، خون دمیده؟
هم کتف من سیاه است، هم روی من کبود است
هم فرق من شکسته، هم گوش من دریده
داغم به دل نشسته آهم ز سر گذشته
چشمم به راه مانده اشکم به رخ چکیده
از بس پیاده رفتم، پایم ز راه مانده
از بس گرسنه خفتم، رنگم ز رخ پریده
تو رفع تشنگی کن از اشک دیده ی من
من بوسه می ستانم از حنجر بریده
انگشت های عمه بگرفته نقش گلزخم
از بس نشسته و خار از پای من کشیده
جسمم رَود شبانه در خاک مخفیانه
یاد آورد ز زهرا دفن من شهیده
خفتم خموش و رفتم سوی پدر شبانه
اما بدان ز من ماند صد راز ناشنیده
🏴 شهادت مظلومانه جگرگوشه سیدالشهدا علیه السلام، کوثر ثانی، حضرت رقیه علیهما السلام را به ساحت مقدس حضرت مهدی موعود امام زمان ارواحنافداه و مسلمانان جهان تسلیت و تعزیت عرض میکنیم.
mehdi rasooli-roze-masterr.mp3
8.23M
#بشنوید
نماهنگ | #ای_بی_مروت_بارون
🎙 بانوای: #حاج_مهدی_رسولی
📝شاعر: امیر علی شریفی
🎞 تنظیم : محمد مصباح
🏴 ویژه شهادت #حضرت_رقیه سلاماللهعلیها
🔻 تهیه و انتشار در "معاونت رسانه شهید آوینی #هیئت_ثارالله علیهالسّلام زنجان"
هدایت شده از 🕊از میلاد تا خدا🕊
❤️سجادهی#نماز_شب،
امشب را با نام مبارک
🖤 امام حسین علیه السلام🖤
.
و ثواب نماز امشب را به محضر مبارک ایشان تقدیم میکنیم..
❤️خدایا ماروهم جزو نمازشب خوان ها قرار بده🙏🙏
💜خدایا در دفـتر حـضور و غـیاب ، ضیافت امشب...حـضورمان را بـپذیر و جایگاهمان را در کلاس بـندگی ات در ردیـف بـهترین هـا قـرار ده .
🦋🕊🌱
@shahid_modafe_haram_miladheidari