هدایت شده از 📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
سلام رفقای شهید
خب بریم سر #ادامه_خاطرات_شهید تورجی_زاده😊🌹
#یازهرا
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده
╭─┅*═ঈ🇮🇷ঈ═*┅─╮
@shahidtoraji213
╰─┅*═ঈ❤️ঈ═*┅─╯
هدایت شده از شهید تورجی
صبح روز پنجم اردیبهشت بود محمد پس از سرکشی به نیروها به داخل سنگر آمد ساعت حدود ۷/۵ صبح بود . روز دوم حضور روی ارتفاعات محمد کنار ورودی سنگر نشست . بیدار بودم و با او صحبت میکردم در مورد آرایش نیروها و امکان پاتک عراقی ها صحبت کردیم . سنگر ما کوچک بود . پنج نفر کنار هم بودیم که یکدفعه با یک انفجار مهیب سنگر خراب شد ! خودم را به سختی از میان آوار بیرون کشیدم برادر خدمتکن همان لحظه شهید شده بود اما بقیه بشدت مجروح بودند .
هدایت شده از شهید تورجی
وقتی گردوغبارها خوابید دیدم تورجی به همان حالت که نشسته مجروح شده سریع به سراغ او رفتم . مش رجبعلی مسئول تدارکات دنبال دوربین بود میگفت باید عکس بگیرم ببین محمد چه لبخند قشنگی دارد! محمد را از سنگر بیرون آوردیم . دستم را به زیر پهلوی او بردم شکاف عمیقی در پهلوی چپ او بود بازوی راست او هم غرق خون بود. تعجب کردم چطور خمپاره از بالا خورده و اینطور در دو طرف بدن زخم ایجاد کرده . لبهای محمد هنوز تکان میخورد . گوشم را جلو آوردم اما نفهمیدم چه می گوید . محمد را سریع به پایین منتقل کردیم .
هدایت شده از شهید تورجی
آمبولانس سریع حرکت کرد. هنوز چند دقیقه طول نکشید پشت بی سیم اعلام کردند : برادر تورجی رفت پیش حاج حسین !
این خبر کوتاه حکایت از شهادت محمد داشت حال همه گرفته بود. ما مدتی روی ارتفاعات ماندیم . بعد هم برای تشییع محمد برگشتیم . فراموش نمی کنم حالو هوای اردوگاه مثل زمانی بود که حاج حسین شهید شده . تا چند روز در اردوگاه فقط نوارهای مداحی و مناجات های محمد را پخش می کردند . بیشتر مناجات ها و مداحی های محمد درمورد امام رمان عج الله تعالی فرج و شریف بود. خیلی ناراحت بودم تا اینکه یک شب محمد را در خواب دیدم .
هدایت شده از شهید تورجی
خوشحال بود و با نشاط . لباس فرم سپاه بر تنش بود . چهره اش خیلی نورانی تر شده بود . یاد مداحی های او افتادم .پرسیدم محمد اینهمه در دنیا از آقا آخوندی توانستی او را ببینی !؟
محمد در حالی که می خندید گفت من حتی امام زمان عج را در آغوش گرفتم !
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهجالبلاغه فراگرفتهام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس میکنم که روز پرداخت نزدیک است و بهزودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.»
🍃
شب قبل شهادتش، یاران همیشگی دور او را گرفته بودند؛ «یونس شریقی»، «جمال دهشور»، «قاسم نیسی»، «حسن بوغدار»، «حسین احتیاطس» و... . حسین گفت: «بچهها! آب گرم داریم؟» دوستش گفت: «آب گرم میخواهی چیکار؟» گفت: «میخواهم حمام کنم».
دوستش با تعجب پرسید: «تو این سرما؟» و بلافاصله اضافه کرد: «فردا عملیات است. حسابی گرد و خاک بلند میشود. خاکی میشوی.» گفت: «میدانم.» دوستش گفت: «و با این حال باز میخواهی حمام کنی؟ مگر قرار است بروی تهران؟» حسین زد زیر خنده. از ته دل میخندید. آنقدر خندید که همه به خنده افتادند. بعد ساکت شد و گفت: «فردا به تهران نمیروم، به جای مهمتری میروم.» «کجا؟»، «ملاقات خدا».🌸
🕊#شهیدسیدحسین_علم_الهدی
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده
╭─┅*═ঈ🇮🇷ঈ═*┅─╮
@shahidtoraji213
╰─┅*═ঈ❤️ঈ═*┅─╯
💗یا ضامن آهو💗
#به_نیابت_از
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده 👇👇
#صلوات_خاصه امام رضا علیه السلام:
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی الامامِ التّقی النّقی و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک
❣کانال شهید تورجی زاده👇
╔══. ⚘ ✨🕊.═══╗
@shahidtoraji213
╚══. ⚘ ✨🕊.═══╝
دیگرما را چه با ظهور!
سخنی تکان دهنده از آیت الله بهجت ره در مورد ثابت قدم ماندن در راه راست در عصر غیبت امام زمان (عج)
آیتالله بهجت (ره)؛خداکند ایمان ما تاوقت ظهور باقی بماند، وگرنه اگر ظهور هم نزدیک باشد، ولی ایمان ما زائل شده باشد، دیگرما را چه با ظهور آن حضرت و حضرت را چه[کار] با ما؟!
در محضر بهجت، ج١، ص۳۶۵
#أللَّھُمَ_عجِلْ_لِوَلیِڪْ_ألْفَرَج
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯