کتاب (یازهرا) خاطرات شهید محمدرضا تورجی زاده🌺
#خاطرات_شهید_تورجی_زاده
کتاب من میترا نیستم (زندگینامه ی شهیده زینب کمایی) 🌹
#من_میترا_نیستم
شهيده ناهید فاتحی کرجو(سمیه کردستان) 🌹
#مستند_سمیه_کردستان
برای خواندن این مطالب هشتگ هارا لمس کنید❤️
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 کتاب#من_میترا_نیستم خاطرات شهیده زینب کمایی 🌹 #قسمت_هشتم #کتاب_من_میترا_ن
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
کتاب#من_میترا_نیستم
خاطرات شهیده زینب کمایی 🌹
#قسمت_نهم
#کتاب_من_میترا_نیستم_قسمت_نهم
روایت اول (کبری طالب نژاد، مادر شهید)
مدتی بعد، ما از محله ی جمشید آباد به محله ی احمد آباد لِین یک2 اثاث کشی کردیم. تا چهارده سالگی _که جعفر(بابای بچه ها) به خواستگاری ام آمد_🌹در همان خانه بودم.
چهارده سال و نیم داشتم که مستأجر خانه مادرم جعفر را معرفی کرد. او به خواستگاری آمد و دل پدر و مادرم را بدست آورد.
آن زمان سن قانونی برای ازدواج، پانزده سال بود.
جعفر شش ماه منتظر ماند تا من به سن قانونی رسیدم و توانستیم عقد کنیم.
خداوکیلی تا روز عقد نه جعفر را دیده بودم و نه میشناختمش.
او دو بار برای خواستگاری به خانه ی ما آمد، ولی من در اتاق دیگری بودم.
نشستن دختر در مجلس خواستگاری عیب و عار بود.
زمان ما عروسی ها این طوری بود؛ همه ندیده و نشناخته زن و شوهر میشدند.
چند ماه اول بعد از عروسی در یکی از اتاق های خانه مادرم ساکن بودیم. بعد از مدتی جعفر در ایستگاه شش آبادان، در یک کُواتِر3 کارگری اتاقی اجاره کرد.
اوایل زندگی، مادر شوهرم با ما زندگی میکرد. جعفر کارگر شرکت نفت بود، ولی هنوز امتیاز کافی نداشت و باید چند سال کار میکرد تا به ما خانه شرکتی بدهند.
چند سال در اتاق های اجاره ای زندگی کردیم.
مهران و مهرداد و مهری و مینا و شهلا در خانه ی اجاره ای به دنیا آمدند🌹
هر وقت حامله میشدم، برای زایمان به خانه مادرم در احمد آباد می رفتم. آنجا زایشگاه بچه هایم بود. یک قابله ی خانگی به نام ((جیران)) می آمد و بچه هارا به دنیا می آورد. جیران، میانسال بود و مثل مادرم فقط یک دختر داشت. خدا از همان یک دختر، سیزده نوه به او داده بود.
بابای مهران، حسابی به جیران میرسید و هوای اورا داشت.
بعد از فارغ شدن من ، به جز پول، مقداری خرت و پرت مثل قند و شکر و چای و پارچه به جیران هدیه میداد.
2/لِین؛ بومی شده ی کلمه ی انگلیسی لاین به معنای خیابان است. محله احمد آباد که کارگران و کارمندان گِرِید یک تا پنج در آن زندگی میکنند. احمد آباد، 15 لِین اصلی(شمالی_جنوبی) و 13 لِین فرعی (شرقی_غربی) دارد. بازار قدیمی شهر در لین یک است که همه چیز در آن پیدا میشود و بازار صیفی مفصلی دارد 🌹
3/کُواتر :به خانه های سازمانی شرکت نفت کُواتِر میگویند. دور تا دور کُواتِر ها به جای دیوار، شمشاد هاي بلند کشیده شده و هر کُواتِر دارای یک حیاط و یک باغ است.
شهداء را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🌹
(این کتاب با رضایت ناشر و نویسنده ی گرامی بارگذاری میشود)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
کتاب#من_میترا_نیستم
خاطرات شهیده زینب کمایی 🌹
#قسمت_دهم
#کتاب_من_میترا_نیستم_قسمت_دهم
روایت اول (کبری طالب نژاد، مادر شهید)
#فرزند ششم
سر بچه ی ششم باردار بودم که یک خانه شرکتی دو اتاقه در ایستگاه چهار فرح آباد، کوچه ده، پشت درمانگاه شرکت نفت به ما دادند. خانه ما نبش خیابان بود.
همه میدانستیم که قدم تو راهی خیر بوده که بعد از سال ها از مستأجری و اثاث کشی نجات پیدا کردیم.
از آن به بعد، خانه ای مستقل دستمان بود و این آخرین خوشبختی و راحتی برای خانواده هشت ما بود.
مدتی بعد از اثاث کشی به خانه جدید، درد زایمان سراغم آمد.
دو روز تمام درد کشیدم. جیران سواد درست و حسابی نداشت و کاری از دستش بر نمیآمد.
برای اولین بار و بعد از پنج زایمان طبیعی در خانه، من را به مطب خانم دکتر مهری بردند.
آن زمان، آبادان بود و یک خانم دکتر مهری.
مطب او در لین یک احمد آباد بود. من تا آن موقع خبر از دکتر و دوا نداشتم؛ حامله میشدم و نه ماه تمام شب و روز کار میکردم؛ نه دکتری و نه دوایی، تا روزی که وقتش میرسید؛ جیران میآمد بچه را به دنیا می آورد و میرفت.
بعد از دو روز تحمل درد و ناراحتی، خانم مهری درمانم کرد. به خانه برگشتم و با همان حال مشغول کار های خانه شدم.
نزدیک اذان مغرب حالم به قدری بد شد که حتی نتوانستم خودم را خانه مادرم برسانم.
جعفر رفت و جیران را آورد. در غروب یک شب گرم خرداد ماه برای ششمین بار#مادر شدم و خدا یک دختر قشنگ قسمت و نصیبم کرد.🌹🌷😍😍😍
جیران به نوبت اورا در بغل بچه ها گذاشت و به هرکدامشان یک شکلات داد.
پسر بزرگم، مهران، بیشتر از بقیه ذوق خواهر کوچکش را داشت🌹❤️
شهداء را یاد کنید با ذکر یک صلوات 🌷🌹
21.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادواره مجازی شهیده ناهید فاتحی کرجو 🌹
شهیده ناهید فاتحی مورخ 1344/4/4 چشم به جهان گشود.
روزی در تظاهرات علیه رژیم ستم شاهی توسط نیرو های ساواک شناسایی و به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
بعد از پیروزی #انقلاب اسلامی، همکاری اش را با سپاه پاسداران آغاز کرد و در شناسایی بسیاری از سران گروهک های ضد انقلاب مؤثر بود.
سرانجام این دختر هفده ساله در اوایل زمستان سال شصت توسط گروهک کومله به اسارت درآمد.
او یازده ماه شکنجه و زنده به گور شدن را به جان خرید تا حرمت امام خویش را نشکند 🌹
#نشر_حداکثری
#الگوی_نسل_جوان
#مستند_سمیه_کردستان
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
یادواره مجازی شهیده ناهید فاتحی کرجو 🌹 شهیده ناهید فاتحی مورخ 1344/4/4 چشم به جهان گشود. روزی در ت
تیزر #مستند_سمیه_کردستان
ان شاء الله روزانه قسمت هایی از مستند سمیه کردستان (زندگینامه ی شهیده ناهید فاتحی کرجو) در کانال بارگذاری میشود 🌹
از همراهی شما سپاسگزاریم ❤️
📚زیارتنامه📜♥️
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها به نیابت از #شهید_تورجی_زاده🌹برای امر فرج و حاجت روایی همه بزرگواران✅...
🌻======✨=======🌻
🍃🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِك🌸....🤲
🍃🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🍃
🌻======✨=======🌻
🌼التماس دعای فرج🌼
#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮
@shahidtoraji213
╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
○•🌱
#حسینجان♥️
به جان،
تحمل بار فراق میڪردم
اگر مرا
به وصالِ تو احتمالی بود
#صبحتونکربلایی🌙✨
═══════════
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده🚩
╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮
@shahidtoraji213
╰─*═ঈ♥️ঈ═*─╯
•┈┈••✾•✨🌸🌺🌸✨•✾••┈┈•
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
#سلام_امام_زمانم♥️
برای دیدن دلبر
همین دو دیده بس است...
دلیل این همه دوری
فقط هوا ، هوس است😔
هزار بار گفته ام این را
دوباره میگویم
جهان بی تو حبیبا
به مثل یک قفس است... 👌
|•🌱|آقــاے خــوبـــــ♥️ــــم هر جا کہ هستے...🕊🌤
با هــزاران شـ♥️ـوق دیدارتــان ســـلامـ✋🏻...🥀•|
🌤 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم 🌤
🤲🏻✨اللهُمَّ عَجِّـلْ لِـوَلِیِّـکَ الـْفَرج✨🤲🏻
_-_-_---♥️ ♥️ ♥️---_-_-_
═══════════
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده🚩
╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮
@shahidtoraji213
╰─*═ঈ♥️ঈ═*─╯
•┈┈••✾•✨🌸🌺🌸✨•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#راه_های_تکمیل_نماز
🌷 قسمت سی و ششم: نماز اول وقت، خشنودی خدا یا بخشش خدا
🌸 سخنرانی کوتاه با موضوع نماز 🌸
═══════════
#شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده🚩
╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮
@shahidtoraji213
╰─*═ঈ♥️ঈ═*─╯
•┈┈••✾•✨🌸🌺🌸✨•✾••┈┈•