💔
♦️فردی به حکیمی گفت
خبر داری که فلانی درباره ات چقدرغیبت کرده؟
حکیم گفت:اوتیری رابه سویم
پرتاب کرد که به من نرسید
تو چرا آن را برداشتی و در قلبم فروکردی..
#مبلغ_شر_نباشیم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💕@aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔
شهیدی که حُکم وزیر را پاره کرد!!!
در عملیات کربلای پنج که بسیار سخت بود روزی او را به سنگر فرا خواندند تا حکم #قائم_مقامی_وزیر_راه و #رئیس_راه_آهن_کشور را به وی ابلاغ کنند.
سردار نوری نگاهی به کوثری (فرستاده وزیر) کرد و نگاهی به لباس خاکی خودش و عکس شهدا و سپس حکم وزیر را پاره پاره کرد
و گفت:
« آقای کوثری! به وزیر بگویید من علی رضا نوری ساروی آنقدر در این بیابانها میمانم تا #شهید شوم.»
#شهید_علیرضا_نوری
قائم مقام لشکر 27 محمد رسول الله(ص) و مسئول حراست راه آهن کل کشور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#jihad
#martyr
💔
گر چه لایق نیستم
تا نوکرت باشم ولی...
هیچکس غیر از تو لایق نیست #اربابم شود
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💞 @aah3noghte💞
#پروفایل 😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
🔺 « الهی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَفَعَلْتَ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ؛
آن گونه به رحمت تو امیدوارم که گویی در پیشگاهت ایستادهام و اوج توکلم به تو، بر سرم سایه گسترده است؛ پس تو آنچه را که سزاوار آنی، گفتهای و مرا در عفو و بخششت، پوشاندهای.
🔹 فرازی از مناجات شعبانیه
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمن الرحیم #فدائی_رهبر #قسمت_6 سیاهی چشمان سعید از شدت هیجان می لرزد 😣 و سفیدی آن
بسم الله الرحمان الرحیم
🌹 #فدائی_رهبر 🌹
#قسمت_7
-مگه واجب نیست؟😭
-چی ؟چی واجبه؟🤔
-امربه معروف، نهی از منکر😞
-چرا پسرم واجبه!😊
-پس چرا چرا اینجوری زدنش؟😭
ذهن سرهنگ برای لحظه ای جمع جور می شود ، چهارراه سهید الشهدا، امر به معروف نهی از منکر 🤔😔
«جوان طلبه ای که به ضرب چاقوی اوباش...»🔪
-علی ! علی خلیلی!
*برای سوالات مبهم جوانی ۱۹ساله - هم سن و سال علی - که پس از چند ساله از علی می پرسد!😞
*برای لبخند ناتمام علی!😊
*برای رگ بریده ی گردنش!😔💔
*برای بدن نیمه لمس او!😓
*برای نگاه نگران مادرش که دوسال و نیم نگران بود و یک عمر نگران خواهد ماند!😰
*برای نه گفتن ونپذیرفتن آمبولانس ها و بیمارستان هایی که امتیاز نامشان از امتیاز بودن جوانی با همه ی جوانی اش بیستر بود!🚑🏥
*برای آن همه بی تفاوتی به فریادهای علی!🗣
*و بالاخره برای سنگی که روی آن نوشته شده است...
🌹مربی مجاهد شهید علی خلیلی🌹
ادامه دارد....
📚 #نای_سوخته
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
نویسنده:هانیه ناصری
ناشر:انتشارات تقدیر ۱۳۹۵
شهید شو 🌷
بسم الله الرحمان الرحیم 🌹 #فدائی_رهبر 🌹 #قسمت_7 -مگه واجب نیست؟😭 -چی ؟چی واجبه؟🤔 -امربه معروف،
بسم الله الرحمان الرحیم
🌹 #فدائی_رهبر 🌹
#قسمت_8
فصل اول:شهادت
حتی اشک مادر😭😭
چنان مهبوت بود که جیغ های مبینا هم نمی توانست او را متوجه کند😭😓
آنقدر در میان هق هق هایش قطع و وصل می شد که واقعا نامفهوم بود.
_دا...دا...دادا... داشم!😭😭😭
جوان گوشی راقطع کرد و به سرعت خودش را به منزل علی رساند👨🏃
این مدت آنجا برای همه رفقا پاتوق بود و یک جور دلگرمی، مادر علی شده بود مادر همه بچه ها، اصلا هیچکس جز به بودن علی فکر نمیکرد؛ مادر همچنان مبهوت بود و پسرک بر روی دستانش آرام خوابیده بود.😔
_یواش!یواشتر!بچم بیدار می شه، تازه خوابیده!😔😭
جوان نمی دانست چه کار کند، قلبش داشت از جا کنده می شد بغض راه گلویش را بسته بود 😓
هیچوقت مادر را اینطور ندیده بود. کم کم باورش شده بود علی خوابیده ، رفت و صدایش کرد.
_علی !علی آقا!😥😰
اما مامان به نشانه اخم ابروهایش را کمی جمع کرد😡
و انگشت سبابه اش را روی بینی گذاشت و آرام گفت:
_هیس!ساکت!گفتم که خوابیده😔.
ادامه دارد....
#نای_سوخته
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
نویسنده:هانیه ناصری
ناشر:انتشارات تقدیر۱۳۹۵
💔
شهید ، شهید می شود
ما مُرده ها هم ، خواهیم مُرد ...
هر آنطور که زندگی کنیم
همانطور می رویم ..!
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشهداء
💕@aah3noghte💕
💔
ـ لِمَتی؟
+ لِآخِر النّفَس....
وللّه! لِآخرِ النّفَس❤️
_ تا کِی؟
+تا آخرین نفس...
به خدا قسم تا آخرین نفس♥
#پروفایل 😍
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
آن قدر به جبهه مےروم تا #شهید شوم...
#شهید_هانی_خسروی
#وصیتنامه_شهدا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#martyr
#jihad