شهید شو 🌷
💔 شب محو انتظارِ تو بودم دمید صبح... گشتم به یادِ روی تو قربانِ آفتاب ...! السَّلامُ عَليکَ يا اَ
💔
عمری پدرم گفت
که فرزند خلف باش
یعنی که فقط بندهی
سلطان نجف باش =)💛
السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام.
السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها.
#مولاعلیجانم
#یکشنبه_های_علوی_زهرایی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#بسم_الله
فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ.
اگه بچه مسلمونی به خودش توکل کن.
سوره یونس، آیه۸۴
#یک_حبه_نور✨
#با_من_بخوان.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
قَلبی یسلم عَلیک ...
قلبم به تو سلام می رساند... !
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
#دماذانی
راستش این روزا دلـم میخواد بیشتر با خدا هم صحبت باشم تا بـا صفحه گوشیم :)
#بلهاینطوریاست
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آلعمران آیه 164 لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَث
✨﷽✨
#تفسیر_کوتاه_آیات
#سوره_آلعمران
آيه 165
أَوَلَمَّآ أَصَبَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَيْهَا قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير
ٌ
ترجمه🔻
↩️آیا چون مصیبتى (در جنگ اُحد) به شما رسید كه دو برابرش را (در جنگ بدر) به آنها (دشمن) وارد ساخته بودید، گفتند: این مصیبت از كجاست؟ (و چرا به ما رسید؟) بگو: آن از سوى خودتان است. قطعاً خداوند بر هر كارى تواناست.
┅═══🍃✼🌐✼🍃═══┅
نکته ها,🔻تفسیرنور☀️
🌴🐪مسلمانان كه در احد هفتاد كشته دادند و شكست خوردند، از پیامبر مى پرسیدند: چرا ما شكست خوردیم؟
🌴🐪 خداوند خطاب به پیامبرش مى فرماید كه به آنها بگو: شما دو برابر این تعداد را در سال قبل، در جنگ بدر، به دشمن ضربه وارد كردید.
🌴🐪 شما از آنها هفتاد كشته و هفتاد اسیر گرفتید، به علاوه شكست امسال به خاطر تفرقه و سستى و اطاعت نكردن خودتان از فرماندهى بوده است.
┅═══🍃✼🌐✼🍃═══┅
پيام ها ⚡️📨
🌴🐪1- هنگام قضاوت، تلخى ها و شیرینى ها را با هم در نظر بگیرید. تنها شكست اُحد را نبینید، پیروزى بدر را هم یاد كنید. «قد اصبتم مثلَیها»
🌴🐪2- در جستجوى عوامل شكست، ابتدا به سراغ عوامل درونى و روحى و فكرى خود بروید، سپس عوامل دیگر را پیگیرى كنید. «قل هو من عند انفسكم»
🌴🐪3- خداوند بر هر چیزى قادر است، ولى ما باید شرایط لازم و لیاقت بهره بردارى را به دست آوریم. «هو من عند انفسكم... ان اللَّه على كل شى قدیر»
🌴🐪4- گمان نكنید كه تنها مسلمان بودن براى پیروزى كافى است، تا در هر شكستى كلمه ى «چرا وچطور» را بكار ببرید، بلكه علاوه بر ایمان، رعایت اصول و قوانین نظامى وسنّتهاى الهى لازم است. «قلتم اَنّى هذا قل هو من عند انفسكم»
🍃اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم🍃
🌷🍃 أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا
ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
سالروز وفات حضرت #ام_البنین (سلام الله علیها) و روز تکریم مادران و همسران شهدا گرامی باد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#قرار_عاشقی
💌 حال و هوای قلب من
وابسته به حرم شده
با هر کتیبهی عزا
لبریز آه و غم شده...
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت116 سیاوش در
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت117 تنها چیزی که میتواند جواب بدهد، همین موشک آرپیجی ست که قابلیت نفوذ به زره را دارد؛ که از این فاصله امید چندانی به برخورد با هدفش نیست. از پشت دوربین، انتحاری را میبینم که در دل صحرا میتازد و حالا به سیصد متری پایگاه رسیده است. سیاوش چشمش را پشت دوربین راکتانداز میگذارد و بعد از چند لحظه، از عمق جانش فریاد میزند: - یا حسیـــــــن! و شلیک میکند. زیر لب، ثانیهها را میشمارم: - هزار و یک، هزار و دو، هزار و... بوووووم!💥 صحرا از نور انفجار انتحاری روشن میشود و موج انفجار، من و سیاوش و چند نفری که روی خاکریز بودند را عقب میاندازد. سرم را که بلند میکنم، سیاوش را میبینم که با لباس و چهره خاکآلود دارد میخندد. دیگر برای دیدن انتحاری نیاز به دوربین نیست؛ حجم آتشش انقدر بزرگ است که به راحتی دیده میشود.🔥 رو به سیاوش میکنم: - زدیش! دمت گرم! سیاوش باز هم میخندد؛ من هم. کمیل شانهام را تکان میدهد: - حواست کجاست؟ بازم هست! لبخند روی لبانم میماسد. ☹️ حجم گرد و خاک و دودی که از انفجار انتحاری اول برخاسته، حتماً دید پهپادهای خودی را کور کرده و از سویی ارتباطات رادیویی هم قطع است؛ پس نمیتوانیم زودتر از آمدنش مطلع شویم. این پایگاه دو خاکریز جلوتر از ما هم دارد؛ اما ارتفاع و استحکام خاکریزها به قدری نیست که جلوی انتحاری را بگیرد. داد میزنم: - تخلیه کنید اینجا رو! از دور، گرد و خاکی که به هوا برخاسته را میبینم؛ انتحاری دوم. روی ماشین زرهی انتحاری دوم، یک تیربارچی مستقر است و به سمتمان تیراندازی میکند. از دو سوی دیگر، چند ماشین مجهز به تیربار و توپ به سمتمان میتازند و تیراندازی میکنند. در عرض چند ثانیه، آسمان پر میشود از نور قرمز گلولههای رسام کالیبر بیست و سه. دیگر میتوان ماشینها و نیروهای پیاده داعشی که به سمت پایگاه میآیند را هم در دوربین ترمال دید. دست میاندازم و یقه سیاوش را میگیرم تا سرش را بیاورم پایین. برخورد گلولهها به خاکریز، خاکها را در هوا پخش میکند. داد میزنم: - نمیتونی اینو بزنی سیاوش. بیا بریم عقب! سیاوش اما دارد موشک را روی لانچر میبندد و میگوید: - میزنمش. تو برو بگو تخلیه کنن. میگویم: - اگه دیدی نمیتونی بزنیش زود بیا عقب، پشت خاکریز اول. و از خاکریز میدوم پایین. این پایگاه دو خاکریز دارد؛ خاکریز دوم به شکل نعل اسب دور نیروهاست و یک خاکریز هم عقبتر، مقابل نیروها. در همهمهای که میان نیروها افتاده، یک جمله توجهم را جلب میکند. چند نفر میگویند: - #جابر شهید شد! #جابر شهید شد! پس او هم اینجا بوده؛ اما حتماً چون به چهره نمیشناختمش، متوجه بودنش نشدهام. #ادامه_دارد... #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞