eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید شو 🌷
💔 امر به معروفش فقط برای کوچه و خیابان نبود و حواسش به داخل خانه هم بود. درباره حجاب یا انتخاب دوس
💔 جوادِ ۳۰ ساله با نوجوان ۱۶ ـ۱۷ ساله رفیق میشد تا بیاوردش توی راه برایش وقت می‌گذاشت ... ✍ تا وقتی هر کدامیک از ما در برابر انحراف نوجوان های محله، در برابر مسجدگریزی هایشان، در برابر دوست های نااهلشان سکوت کنیم نباید توقع داشته باشیم بشیم...🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﯾﻪ نفر ﻣﯿﺮنجی... ﺣﺘﯽ ﺍﮔﻪ ﺑﮕﯽ ﺑﺨﺸﯿﺪیش... ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺗﻪ ﺩﻟﺖ میمونه... ﮐﯿﻨﻪ ﻧﯿﺴﺖ...
💔 ... 💥 بی‌ مقدمه نمی‌توان وارد محیط ضیافت‌ الهی شد؛ آمادگی‌ها و مراقبت‌های پیشینی لازم است. باید خود را در شست‌وشو بدهیم تا در ماه شعبان به شفاعت نبی اکرم(ص) برسیم. باید از رجبیون و شعبانیون بشویم تا سفرۀ ضیافت الهی و درک فیوضات شب قدر نصیب ما شود. استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری: ◀️ شب قدر، مراقباتی دارد که برای شب‌های قبل از قدر است. بعضی‌ها وقتی شب بیست و سوم تمام می‌شود برای شب بیست و سوم بعدی شروع به برنامه‌ریزی می‌کنند؛ یعنی خواب، غذا، معاشرت و شغل‌شان را کنترل می‌کنند که شب قدر بعدی از دستشان نرود. این ضیافت، عظمت دارد. ◀️ خداوند برای شب قدر، دو ماه مقدر را قرار داده است... باید از وارد شوید، بعد در شهر شعبان بیایید؛ در نهر رجب خود را شست‌وشو بدهید تا در شعبان به شفاعت نبی اکرم(ص) برسید. همین‌طوری که نمی‌توان وارد ضیافت شد! اول باید در وادی ولایت و در وادی شفاعتِ نبی اکرم(ص) تطهیر شوید، و از رجبیون و شعبانیون بشوید؛ بعد وارد محیط ضیافت شوید. خلاصه، سرزده وارد نشوید! انسان نمی‌تواند سرش را زیر بیندازد و بی‌مقدمه وارد ضیافت الله شود". ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🔖سرماخوردگی و آنفلوآنزا ✨ برای مبتلا نشدن به بیماری های ویروسی از قبیل سرماخوردگی، آنفلوآنزا و غیره مهم ترین و موثرترین کار اصلاح مزاج است. 🏻‍⚕ چرا که بنا نهادن اصول زندگی بر اساس مزاج شخصی، باعث قوی شدن سیستم ایمنی و به دنبال آن کاهش احتمال فعالیت و قدرت گرفتن ویروس ها در این بدن خواهد بود و کاهش احتمال ابتلا شدن به این بیماری ها را به دنبال خواهد داشت. 🚫 باوری غلط در این رابطه وجود دارد که خوردن گرمی ها و انواع دمنوش ها باعث جلوگیری از ابتلاء به سرماخوردگی می شود. این توصیه برای همه نیست و بیشتر برای سرد مزاجان می باشد. ♨️ بنابراین گرم مزاجان باید در کل و نیز در ایام حاد سرماخوردگی از زیاده روی در مصرف مواد با مزاج گرم حتما پرهیز کنند . ❄ از طرف دیگر، درجاتی از خنکی جات نیز استفاده کنند؛ البته خوردن بی رویه خنکی جات نیز توصیه نمی شود حتی به گرم مزاجان چرا که باعث انحراف مزاج به سمت سردی می شود. ♦️لطفا انتشار بدهید👌 🍃 🌸🍃 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا. سختی‌هایی که تو زندگیت داری به اندازه‌ی طاقت و صبوری توئه، نه بیشتر... . ... 💕 @aah3noghte💕
💔 "هادے" اگر تویے ڪه‎ڪسے گُم نمےشود..! (علیه السلام)🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 🤲🏻 هر چی بیشتر اهل شکر باشی زندگی چیزای بیشتری واسه تشکر کردن بهت میده امتحان کنین! ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ‏أم بعد حبي اياك تبعدني؟ پس از عشقم به تو، از خودت دورم میکنی؟ ... 💕 @aah3noghte💕
💔 که می آید.... می خواهد بگوید بنده ام بیا! هر کار کرده ای هر طور بوده ای حالا بیا بگذار تمام شود این کابوس دوری این کابوس درجا زدن بیراهه رفتن بنده ام! برای رسیدن به ماه مغفرتم در خودت را شستشو بده و تطهیر کن ... 💞 @aah3noghte💞
💔 شخصی به نزد آیت الله شاه آبادی ، استاد حضرت امام آمد و گفت: _من از لذت نمی‌برم😞 ، به برخی از گناهان هم دارم، آیا هست که.....📖 آیت الله شاه آبادی بلافاصله گفت: _شما گوش میکنی؟🤔🎶 طرف یکباره جا خورد و حرف ایشان را تائید کرد.😑➖ آیت الله شاه آبادی فرمودند: _ذکر لازم نیست، موسیقی حرام را ترک کنید😊🍃 صدای حرام انسان را به گناه علاقمند و در نتیجه از نماز، دور و بی علاقه کرده و راه حضور شیطان را فراهم میکند.💔 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 باز شده‌ست رو به ما از کَرمت، هزار در... برکت زندگی ما از حرم تو می‌رسد ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت135 نگاهی به
💔

  
📕 رمان امنیتی  ⛔️

✍️ به قلم:  


جوان راه می‌افتد. می‌گویم:
- موتورت چی؟

- اشکال نداره. بعد میام برش می‌دارم.

شرمنده‌اش می‌شوم.
هم یک ساعت در خیابان‌ها چرخاندمش، خفتش کرده‌ام و حسابی گلویش را فشرده‌ام😅، الان هم دارد من را می‌رساند به بیمارستان و موتورش را در پمپ بنزین رها کرده.

به جلوی بیمارستان که می‌رسیم، می‌گویم:
- فقط، یادت باشه کسی جریان خونریزی و بیمارستان رو نفهمه. هیچ‌کس؛ باشه؟

- چشم آقا.

- انقدر به من نگو آقا. بگو عباس.

- چشم آقا... یعنی ببخشید... چشم عباس آقا.

می‌خندم و پیاده می‌شوم.

پشت سرم که راه می‌افتد و وارد بخش اورژانس می‌شود، دوزاری‌ام می‌افتد که به این راحتی‌ها نمی‌شود دَکَش کرد.

پانسمان زخم را که عوض می‌کنم و توصیه‌های رگباری پزشک را می‌شنوم، از بیمارستان بیرون می‌زنیم.

به کمیل می‌گویم برود اداره. می‌خواهم با حاج رسول صحبت کنم.
با توپ پر می‌رسم به دفتر حاج رسول.

قبل از این که در باز بشود، نفس عمیقی می‌کشم که بر خودم و اعصابم و جملاتم مسلط باشم.

سینه‌ام هنوز تیر می‌کشد.

- سلام حاجی.

حاج رسول نشسته است پشت میز و روی کاغذِ مقابلش چیزی می‌نویسد.

من را که می‌بیند، از بالای شیشه‌های عینکش نگاهم می‌کند.

خودکاری که در دستش بود متوقف می‌شود و آن را می‌گذارد روی زمین:
- سلام عباس جان!

زیادی مهربان شده؛ انقدر که حتی گوشه لبش هم به نشانه لبخند کمی بالا می‌آید.

حتما می‌خواهد جریان محافظ را از دلم دربیاورد.

بی‌مقدمه می‌روم سر اصل مطلب:
- حاجی، چرا قضیه رو جدی گرفتی؟ هیچ مدرکی دال بر ترور نداریم. حتماً پرستاره با شوهرش دعواش شده بوده، اشتباهی مسکن زیاد ریخته توی سرم.

- چرا مثل آدمای معمولی حرف می‌زنی؟ خیر سرت مامور امنیتی هستی! باید...

- بعله می‌دونم، باید به همه چیز شک داشته باشم، باید محطاط باشم... همه اینا رو می‌دونم... ولی حاجی، اگه از ترس مُردن بشینم توی خونه که نمی‌شه!

حاج رسول از پشت میزش بلند می‌شود و میز را دور می‌زند: 
- عباس جان! برای تربیت یه نیرو مثل تو، کلی بیت‌المال هزینه شده. ما الان کمبود نیرو داریم. می‌دونی چقدر شرایط الان نسبت به سال‌های قبل خاص‌تر و پیچیده‌تر شده. پس قبول کن برامون مهم باشه جون نیروهامون رو حفظ کنیم. نیروی انسانی رو به این راحتی نمی‌شه پرورش داد.

- همه حرفاتون درست؛ ولی دارم می‌گم دست و پام رو نبندین. با این وضع حفاظت، دیر یا زود خانواده‌م می‌فهمن. نگران می‌شن.

به میزش تکیه می‌دهد و از فلاسک، برای خودش و خودم چای می‌ریزد:
- مگه کمیل کار اشتباهی کرده؟

آرام با کف دست به پیشانی‌ام می‌زنم:
- کار اشتباه؟ حاجی این بنده خدا اصلا تعقیب مراقبت بلد نیست! من راحت گیرش انداختم. این نیروهای جدید رو کی آموزش داده؟

لبخند حاج رسول کمی پررنگ می‌شود:
- می‌دونم... بالاخره تازه‌کاره، نمی‌شه خیلی ازش انتظار داشت. عمداً گذاشتمش کنار تو که ازت کار یاد بگیره. باهاش راه بیا. اذیتش هم نکن. باشه؟

دستم را می‌برم میان موهایم و نفسم را بیرون می‌دهم: 
- باشه؛ ولی حاجی من این‌طوری نمی‌تونم کار کنم. تو رو خدا بهش بگید توی دست و پای من نیاد.

- باشه، انقدر حرص نخور. بجاش چایی بخور.

و فنجان چای را می‌گذارد مقابلم. می‌گوید:
- جدای از همه اینا، حواست رو بیشتر جمع کن؛ مخصوصاً توی سوریه. چون فکر می‌کنم قضیه ترورت جدی باشه.

فنجان را میان دستانم می‌گیرم به و بخاری که از سطح چای بلند می‌شود خیره می‌شوم:
- چرا اینو می‌گید؟ امکان نداره من لو رفته باشم.

- امکان نداره لو رفته باشی، مگر از جایی که فکرشو نمی‌کنیم. دارم شخصاً بررسی می‌کنم.

*
چند بار زنگ می‌زنم؛ اما کسی در را باز نمی‌کند.

نگران می‌شوم؛ با خانواده پرجمعیتی که داریم، کم‌تر پیش می‌آید خانه‌مان خالی بشود.

دوباره دستم را روی زنگ فشار می‌دهم. صدای زنگ خانه‌مان در سکوت کوچه می‌پیچد.

نگاهی به سر و ته کوچه تاریک می‌اندازم. کمیل را ردش کردم که برود و حالا هیچ‌کس در کوچه نیست.

چرا کسی در را باز نمی‌کند؟

چند بار با کف دست به در می‌کوبم؛ باز هم صدای ناله‌های در آهنی در کوچه تاریک می‌پیچد.

خیال نگران‌کننده‌ای در ذهنم پررنگ می‌شود؛ نکند پدر حالش بد شده باشد و او را رسانده باشند به بیمارستان؟

نکند... نکند... نکند...😱

مادر همین یک ساعت پیش زنگ زد و خبر گرفت از زمان آمدنم؛ یعنی در این یک ساعت چه اتفاقی افتاده؟


...
...



💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 جوادِ ۳۰ ساله با نوجوان ۱۶ ـ۱۷ ساله رفیق میشد تا بیاوردش توی راه برایش وقت می‌گذاشت ... ✍ تا وق
💔 فهمیده بود با می‌تواند روی خیلی ها اثر بگذارد. احساس مسئولیتی که در مقابل بقیه داشت، خیلی عجیب بود انگار همه این آدم های به ظاهر ، از نزدیکانش بودند. ”مثل یک برایشان ...“ ✍ برای همین هم بود که تا شد خیلی ها حس کردند شده اند...🥀 قسمت هایی از کتاب زیبای ... 💞 @aah3noghte💞
💔 إِنّي أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ عَظيمٍ. نگران‌تونم... خودتونو جهنمی نکنید. . ... 💕 @aah3noghte💕
💔 سلام...صبح تون بخیر
شهید شو 🌷
💔 طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد بر خاک نوشتند علی؛ دُرِّ نجف شد السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤ
💔 تا به جانم بنشیند همهٔ عمر، شعف مےزنم تیر دلم را به بلندای ِ هدف تا که جنسش متحول شود از مس به طلا مےشوم خیره به سرتاسرِ ایوان نجف! السَّلامُ عَليکَ يا اَميرالمؤمنين علي ابن ابى طالِب عليه السلام. السَّلامُ عَلیَکِ یا فاطِمَةَ الزَّهرا سلام اللّه عَليها. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 روحش شاد که مےگفت: ما به اینجا نیامده ایم تا روی هر تپه ای بکنیم و خودمان را با زدن چهار تا مشغول کنیم! آمده ایم تا نَفَس را ببریم؛ قیمتش را هم با مان مےدهیم... حالا باید گفت: ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای و یا از مطالب به هر نحوی برای‌مان مهم شود! . ما آمده ایم خود را ؛ تا نفس شبهه و دروغ و ابتذال و گناه دشمنان را ببریم... را به گوش عالم برسانیم... از کانال های مجازی به کانال وصل شویم... باشیم باشیم، اگر به خودمان آمدیم و دیدیم، مشغول رد و بدل کردن شعر در وصف چشم و ابروی شهدا شده ایم و اسمش را گذاشته ایم کار فرهنگی و ثواب!!! اول خجالت بکشیم و بعد تکانی به خودمان بدهیم. را به اهل درد و رنج مےدهند. بازی با الفاظ کسی را شهید نکرده‼️ خیره شدن به عکس، مقدمه ی ارتباط و تحوله، مانع نباید بشه... شهدا دنبال کف روی آب نبودند...فرصت، اندک است... باید بلند شویم و کاری کنیم... ، رزمنده ی خودساخته ی متخصص و متعهد میخواهد.💪 رفقا بیاین با هم قرار بگذاریم، کار عملی انجام بدیم، اگه دلسوخته و راه و رسم و همه رو دعوت کن باید کاری کنیم، حتی شده یک نفر از مسیر دشمن بیاد جبهه حق. یارگیری واسه انقلاب اسلامی تا پای . ان شالله ... 💞 @aah3noghte💞
🤲🏻 هر روز با خودت تکرار کن: «حال من عالیه و غرق در شور و نشاط هستم چون خدا همیشه با منه و هرچی نیاز داشته باشم رو به من میده» شکر کن به خاطر همه چیزایی که قراره بهت داده بشه🪴
💔 آرامش‌ عمیــق‌ و واقعی‌ در این‌ است که‌ درباره‌ی‌ گذشته‌ و آینـــده‌ات، بارها ‌با خدا ‌حرف ‌بزنــی ‌و مناجات‌ کنی؛ آنگاه ‌این‌ خـــداست‌ ‌که‌ به‌ تو‌ آرامش‌ می‌دهد و تورا‌ نوازش‌ مــی‌کند..¦ -استاد‌پناهیان🍃 ... 💕 @aah3noghte💕
💔 ✍علامه حسن زاده آملی: 🔸آداب سير و سلوك اول : قرآن دوم : دائم الوضو بودن سوم : پرهيز از پرخورى چهارم : اجتناب از پرحرفى پنجم : محاسبه ششم : مراقبه هفتم : ادب مع الله هشتم : عزلت نهم : نماز شب دهم : تفكر يازدهم : ياد خدا دوازدهم : رياضت و تهذيب سيزدهم : همت چهاردهم : توبه 📚صراط سلوك علامه حسن زاده ... 💞 @aah3noghte💞
💔 شهید حاج قاسم سلیمانی: کشوری با نجابت‌تر، صلح‌طلب‌تر و مدارا کننده تر از ایران اسلامی با همسایگان نداریم و این کشور برای هیچ یک از همسایگان خود گزند عملی و حرفی نداشته است و با وجود آن که دنیا، دنیایی پر از ظلم است، جمهوری اسلامی در هیچ کجا تعرضی نداشته است... ... 💞 @aah3noghte💞
💔‌ آخرین جلسه هماهنگی فرماندهان در دهلاویه برقرار بود. حاج همت خواسته بود که ابراهیم هم بیاید و دعای توسل را بخواند. جلسه برقرار شد. بسیاری از بسیجی ها به همراه فرماندهان آمده بودند و در بیرون از مجلس حضور داشتند. ساعتی بعد شام آوردند. ظروف نان و کباب وارد مجلس شد و به بسیجی ها نان و سیب زمینی دادند. حاج حسین می گوید وقتی سوار ماشین شدیم که برگردیم، یک بسته به ابراهیم دادم و گفتم برایت نان و کباب آورده ام.. ابراهیم بسته را گرفت و همانطور که پشت فرمان نشسته بود بسته را به بیرون پرت کرد و گفت: من با بسیجی ها نان و سیب زمینی خوردم. بگذار این غذا را حیوانات بیابان بخورند.. لحظه ای بعد گفت: تمام ما بسیجی هستیم، وای به روزی که غذای بسیجی و فرمانده تفاوت داشته باشد. آن موقع کار مشکل می شود.. 📚سلام برابراهیم ۲ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 تاب دلتنگی ندارد.. آنکه، مجنون مےشود.. عمه جان! دلتنگـــــ زیارتیم ... 💞 @aah3noghte💞