💔
🍃 عملیات بزرگ رمضان 🍃
۲۳ تیرماه سالگرد عملیات سرنوشت ساز رمضان ، در سال ۱۳۶۱
اهمیت عملیات بزرگ و سرنوشت ساز رمضان آنجا آشکار می شود که ، با توجه به بازسازی سریع ارتش متجاوز صدام توسط شرق و غرب جنایتکار ، پس از فتح خرمشهر، جهت حمله مجدد به خوزستان و تصرف مناطق از دست رفته در چندین عملیات بزرگ و اعاده حیثیت برباد رفته
این عملیات سحرگاه ۲۳ تیرماه سال ۶۱ (شامگاه ۲۲ تیر) در دمای بالای ۵۰ درجه ، با رمز " یا صاحب الزمان ادرکنی " ، آغاز و طی پانزده روز ، ماشین جنگی صدام را در این منطقه منهدم و ارتش بعثی عراق را برای همیشه در منطقه شرق بصره از حالت تهاجمی به لاک دفاعی فرو می برد
و برای چندین سال خطر تصرف خرمشهر و خوزستان را از این منطقه دفع می کند.
💐 هدیه به ارواح طیبه شهدای مظلوم و سر افراز این عملیات بزرگ ، فاتحة مع الصلوات.
🌿 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌿
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #داستان_صبا #قسمت_6⃣ از نظر من وقتی از دیگر ادیان در مورد چیزی سوالی می پرسیم جوابها قانع کنند
💔
#داستان_صبا
#قسمت_7⃣
اون روزها با معدل باور نکردنی ۱۹.۴۳ شیرینی زندگیم بیشتر شد 😍و نگرانی خانوادم بیشتر😨...
چون من ناخواسته با نامحرم دست نمی دادم و رفتارهای اسلامی و حرف های عجیب داشتم،😎 (شما بخونید ذکر).
حاج آقای علوی از روندم راضی بود😊 و بهم فرصت استراحت داد و گفت آموزش طب سنتی رو شروع کنم دوباره...🤓
من در سال ۹۰ به دستور مقام معظم رهبری❤️ که فرمودند طب سنتی باید احیا بشه طب رو آموختم.
اون موقع زرتشتی بودم و الان به صورت تخصصی فعالیت می کنم.
استراحت و تابستان خوبی بود، سفر بندر عباس و عکاسیش 📷
مدتهاست از این کار بدم اومده، هر کسی که دوربین داره و شات میزنه عکاس نیس.
حرفم اینه تقوای کاری رو که می کنیم باید داشته باشیم، اگر کسی در کار خودش تقوا داشته باشه حداقل نصف مشکلات ما حل میشه...🤓
تقوا... یعنی هر کاری که می کنی از خدا بترس...☺️
آقای علوی بعد از کلاس ها منو نگه می داشت و می نشست قران می خوند.
عربیم ضعیف بود🙈 نمی فهمیدم ولی آروم می شدم...
مثل لالایی بود...❤
احساس می کردم روحم پر میشد...
خلاء دیگه ای وجود نداشت.
قرار بود احکام یاد بگیرم ولی خیلی سخت بود، نمیتونستم!😥
و من هر هفته باید به سؤالات احکام جواب می دادم!😐
خیلی اشکال داشتم گاهاً فتوا هم میدادم😅! که باعث میشد حاجی سرشو بیاره بالا با چهارتا چشم نگاهم کنه بگه از کجا اینو دراوردی؟😁!
با کدوم منطق جواب دادی؟!😐
عجیب روزهای سختی بود که نمی تونستم یاد بگیرم!
ولی حالا کاملاً جا افتاده و قدرت تشخیصم بالا رفته. اما در سیر رفتاریم ضعف دارم❕
با آغاز مهر و سال کنکور کلاً زندگیم به هم ریخت! من فقط باید تهران قبول میشدم چون مادرم نمیتونست دوریمو تحمل کنه.😕
از همون اول لوسم کردند!😐
با شروع تست☑️ و درس📚📝، از خوندن کتابها فاصله گرفتم، و باعث دلخوری حاجی شدم!
بین خانوادم و دلم❤️ مونده بودم؛ خیلی سخت بود❗️ دوران احکام بود و نمی شد نخوند.
تصمیم گرفتم روزا تست☑️ بزنم و شبها کتاب بخونم📖.
تا میان ترم اول همه چی خوب بود تا وقتی که حاجی گفت هرچی یادم داده ازم میپرسه و امتحان میگیره، اگر نمره خوبی نمی گرفتم حاجی دیگه مسؤلیت تربیتمو به عهده نمیگرفت!😨😢
موندم سر دوراهی که چه کنم!
شروع کردم به مطالعه📖 کتابها📚،
کلاً درسو بیخیال شدم ولی باز با اون حال ترم اولو با معدل بالا قبول شدم...
✳️یه چیزی در مورد مدرسه:
من از اول دبستان تا سوم دبیرستان تو مدرسه "میخاییل کارباچیف" بودم و سال آخر دبیرستان رو در مدرسه دولتی..
ادامه دارد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 سالروز ولادت #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده #نائب_الزیاره اعضا کانال #آھ...
💔
یه کادو تولد بهشون بدین🎁
حتی یک صلوات،🎈
حتما حاجتتونو از خدا میگیرن👌
#شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
ماه بالای سر ماه
تصاویری زیبا از ابرماه شب 14 ذیالحجه بر فراز مرقد حضرت ابوالفضل (ع) که شب گذشته ثبت شده است.
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
شهید شو 🌷
💔 هرڪس برای خویش پناهی گزیده است... ما در پناه قائم آل محمدیم(ص).. #السلامعلیکیاصـاحبالزمان #ال
💔
چشم آلودھ ڪجا دیدن دلدار ڪجا؟
دل سر گشتھ ڪجا وصفـ رخ یار ڪجا...!
#السلامعلیکیاصـاحبالزمان
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#لوگوعکسپاڪنشه
💔
#بسم_الله
🌱إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
یقینا خدا به آن چه در سینه هاست، داناست.
سوره آلعمران، آیه۱۱۹
#با_من_بخوان.
#یک_حبه_نور✨
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 هدایت امام هادی علیه السلام #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞
💔
امام هادی علیهالسلام:
حسد کارهای خوب را از بین میبرد و دروغ، دشمنی میآورد.
#میلادامامهادیعلیهالسلام
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #داستان_صبا #قسمت_7⃣ اون روزها با معدل باور نکردنی ۱۹.۴۳ شیرینی زندگیم بیشتر شد 😍و نگرانی خا
💔
#داستان_صبا
#قسمت_8⃣
بر خلاف انتظار که دوست داشتم حاجی بیشتر ملاحظه بکنه ولی سختگیرتر و سختگیرتر شد،☹️ چون سال کنکور بود و نمی خواستم پیش خانوادم شرمنده بشم.😊
کافی بود حاجی سؤالی بپرسه که من جواشو بلد نباشم، 😰با عصاش میزد به سرم و میگفت دختره نادون...😱
سخت گیری های حاجی باعث شد که بعد از امتحانای دی مدرسه نرم 😁وفقط سه چهارساعت درس کنکوری بخونم🤓.....
تو آزمونام تراز و درصدای خوبی نداشتم...😐 تا عید وضع همین بود.....
تا اینکه عید شد و من ۱۴روز اردوی درسی رفتم.....🙄
حاجی قهر و دعوا و کتک وگیس وگیس کشی😭🤐🤕.....
اصلاراهم ندادتو خونش بعد دو هفته....
می گفت تو با همون 3یا4ساعت درس هم میتونی قبول بشی....
انصافاهم حرفش درست بود.....
من چون میترسیدم ازاینکه نتیجه خوبی نگیرم😕 همون وقت محدودهم باتمام قوامیخوندم
....کم کم اوضاع فرق کرد.....😎
من فهمیدم پشت این کاری حاجی علتی خوابیده واونم نظمه....?
حاجی ازدختری که حتی بلدنبودچندتاکتاب مرتب کنه یک موجودمرتب ساخت.....
الان هم همینطوره.....نظم دارم توی صحبت کرد🔈...تفریحم🏉⚽🏀....مطالعه📓📔....کارای روزمره ام.....
امادرس بعدی......
صبر....🤗
تحت فشار سختی بودم، و سؤال های زیادی داشتم، حاجی فقط گوش میداد و تا سؤالی که مورد نظرش نبود رو نمی پرسیدم جواب نمیداد،😐 این رفتار حتی باعث اعتراض خود خانواده حاجی شد، اما حاجی اتمام حجت کرد و گفت تو تربیت من دست نبرند.🤐
این رفتار حاجی طبق معمول هدفمند و برنامه ریزی شده بود، وقتی دیدم نتیجه نمیگیرم، با حاجی قهر کردم و رفتم دنبال کتابهایی📚 که ممکن بود جواب سؤالهام(❓❓❓) رو داخل اونها پیدا کنم، اما کلاف پیچیده تر شد! 😫😩
ناچاراً مجبور شدم برگردم پیش حاجی، اما اینبار غرورم اجازه نمی داد بیش از یک بار بپرسم! حاجی هم بی توجه برنامه خودشو ادامه داد!
✳️بعد از مدتی دیدم جواب تمام سؤالهامو گرفتم...
✔️اما فهمیدم قرار نیست جواب هر سؤالی رو همون لحظه بگیرم و شاید اصلاً درست نباشه که جواب رو بدونم!
🌸🌱عید نوروز🌱🌸 شد و من واقعاً از نتیجه کنکورم می ترسیدم! وضعیتم مطلوب نبود.
بعد از دو روز فکر کردن رفتم به حاجی گفتم:
"حاج بابا میشه به درس📝 و کنکورم☑️ برسم؟"
قبول کردند، هر چند نمی خواستن قبول کنن و کلاً مخالف تحصیلات آکادمیک دانشگاهی بودند و میگفتن برای یک دختر اشتباهه که بره تو چشم نامحرم باشه، در شأن یک دختر نیست... حرف پدرم هم همین بود...
حالا میفهمم اشتباه کردم و نباید می رفتم!
و این شد که کلاً درس دین رو گذاشتم کنار و چسبیدم به کنکور❗️
سه ماه مرتب درس می خوندم... اوایل تیرماه بود که کنکور✏️☑️ ریاضی دادم،
❇️وقتی برگشتم تصمیم عجیبی گرفتم...
ادامه دارد
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞