💔 شهدا به ما آموختند که انتظار شما سرانجامش، عاقبت‌بخیری‌ست منتظران حقیقی مَهدی شهدا هستند که برای آمدنش از جان شیرین هم گذشتند... انتشار به مناسبت #نیمه_شعبان و #میلاد_امام_زمان #تا_انقلاب_مهدی ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"

💔 #عاشقانه_شهدایی عروسی با یک شام ساده شب عقد کلی سنت شکنی کردیم. سفره عقد نینداختیم، یک سجاده پهن کردیم رو به قبله، یک جلد قرآن هم مقابلش. مهریه را هم برخلاف آن زمان سنگین نگرفتیم، اما مراسممان شلوغ بود. همه را دعوت کرده بودیم، البته نه برای ریخت و پاش، برای اینکه سادگی ازدواجمان را ببینند، اینکه می شود ساده ازدواج کرد و خوشبخت بود عروسیمان هم از این ساده تر بود. اصلا مراسمی نبود. شب نیمه شعبان، خانواده علی آمدند خانه ما، دور هم شام خوردیم، بعد هم من و علی رفتیم خانه بخت. #شهید_علی_نیلچیان انتشار به مناسبت #نیمه_شعبان ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"

💔 ثواب اعمال امروز تقدیم پیشگاه شهیدی که مسافر نيمه شعبان بود عليرضا اولين شهيد مدافع حرم حضرت سيدالشهدا(ع) ‌است. او دو بار به سوريه رفت اما قسمتش، شهادت در عراق بود. با توجه به حضور داعش در سامرا و حرم ائمه معصومين (ع) و تهديد به تخريب حرم سيدالشهدا (ع)‌ شهيد عليرضا مشجري و دوستانش جزو اولين گروهي بودند كه از سپاه قدس مأموريت يافته و عازم كشور عراق شدند و در نهايت با اصابت پرتابه جنگي به خودرويي كه در آن حضور داشتند در راه دفاع از حرم حضرت سيدالشهدا (ع) پنج روز بعد از اعزام در روز جمعه مصادف با نيمه شعبان سال 93 به جمع شهدا پيوست. سلام و صلوات خدا به روح پاک و مطهرشان دسته گلی از صلوات به نیابت از او هدیه می‌دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 #شهید_عليرضا_مشجری انتشار به مناسبت #نیمه_شعبان و #ولادت_امام_زمان ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"

💔 به جهت امتثال امر ولیّ، دعای توسل می خوانیم به نیت پیروزی جبهه مقاومت از طرف شهید علیرضا مشجری 🥀 و تقدیم می‌کنیم به محضر مادر سادات #حضرت_زهرا ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞

💔 #میخوای_شهید_بشی ⁉️ مثه حاج حسین باشیم که می‌گفت: من اهمیتی نمی‌دم درباره ما چی میگن من می‌خوام دل ولایت رو راضی کنم #شهید_حسین_خرازی ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞

💔 اگر بخواهم از حسین برایتان بگویم، باید بگویم که: حسین پسر غلامحسین در شهر «کرمان» متولد شد، پدرش فرهنگی بود و در آموزش و پرورش خدمت می کرد. پدر و مادر، فرزندان را از همان کودکی با حضور در مساجد و جلسات مذهبی با اسلام و قرآن آشنا کردند. حسین یوسف‌اللهی در میان بر و بچه‌های لشکر41ثارالله مثل ستاره‌ای درخشان‌تر از دیگر ستاره‌های کویر کرمان بود. او جانشین فرمانده واحد اطلاعات لشکر خودش بود و به خاطر پاکی‌اش، به صفای باطنی دست یافته و بعضی از راز و رمزهای پیرامون خود را کشف کرده بود. حسین در روزهای پایانی بهمن ماه سال 1364شمسی، بر اثر جراحت های شیمیایی در بیمارستان لبافی‌نژاد تهران برای همیشه، چشمانی را که پشت پرده‌ها و دیوارها را می‌دید بست و شربت شهادت نوشید. #شهید_حسین_یوسف_اللهی سالروز شهادت رمان زندگینامه این شهید با عنوان "حسین پسر غلامحسین" در کانال شهیدشو منتشر شده است. با زدن روی (اینجا) بخوانید ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞 "کپی آزاد ، بدون تغییر در عکس!"

💔 یه بطری پیدا کرده بود و گذاشت زیر تختش! بچه‌ها تعجب کردند که این دیگه برا چیه؟! نیمه شب بطری رو بر می‌داشت و با آب داخلش وضو می‌گرفت. می‌گفت: ممکنه نصف شب بیدار بشم، شیطان توی وجودم بره و نذاره برم پایین توی سرما وضو بگیرم. می‌خوام بهونه نداشته باشم که نماز شبم رو از دست بدم.... بقیه‌ی بچه‌ها هم یاد گرفته بودن از فردا شب زیر تخت همه یه ظرف آب بود. #شهید_مسعود_شعربافچی فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع) ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞

💔 حرف آخر... این اواخر وقتی از او عکس می گرفتم آن قدر به شهادتش، یقین داشتم که وقتی پشت لنز توی چهره اش نگاه می کردم با خود می گفتم این عکس آخر است. بارها این از ذهنم خطور کرده بود. تقریبآ پنج شش ماه آخر هرچه عکس از او می‌گرفتم بعد آن را از حافظه دوربین، پاک می کردم. دلم نمی آمد عکسی از او گرفته باشم که عکس آخر باشد. با خود می گفتم ان شاالله هنوز هم هست و دفعه بعد که دیدمش باز هم از او عکس می گیرم.👌 یکی از عکس هایش را خیلی دوست داشتم، هدفون بزرگی روی گوش هایش بود و داشت فایلی را گوش می کرد. تا چند روز قبل از شهادتش این عکس را نگه داشته بودم اما آن را هم حذف کردم. دوست داشتم که هنوز باشد اما از حالت هایی که این اواخر داشت یقین کرده بودم رفتنی است. به خاطر حذف کردن آن عکس، تاسف نمی‌خورم. به همه ی ساعات اندکی که چندماه قبل از شهادتش در کنارش بودم و به لحظاتی که در کنارش بودم افتخار می کنم. همیشه حواسم بود که کنار شهید زنده‌ای هستم که روی خاک، قدم می‌زند. 📚 تو شهید نمی‌شوی راوی: برادر #شهید_محمودرضا_بیضائی ♡ ㅤ    ❍ㅤ     ⎙ㅤ     ⌲   ˡᶦᵏᵉ  ᶜᵒᵐᵐᵉⁿᵗ    ˢᵃᵛᵉ 💞 @shahiidsho💞