eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ❌ راننده ی #اسنپ، پس از آن که دختر هتاک و بدحجاب به تذکرش برای رعایت قانون اعتنا نکرد از او میخواد پیاده شود،چون پلیس جریمه اش خواهد کرد 🔺دختر بدحجاب ضمن انتشار عکس وی و شکستن حریم خصوصی از اسنپ خواسته او را اخراج کند. اگه اسنپ از آقای سعید عابد تقدیر نکند پویش #تحریم_اسنپ راه می اندازیم‼️ زمانه عوض شده نه؟😒 ⭕️آقای سعید عابد راننده وظیفه شناس بخاطر پیاده کرده بود مورد توبیخ اسنپ شده!..ضمن محکومیت زن هتاک که مشخصات شخصی راننده را در صفحه شخصی اش افشا کرده، به پویش حمایت از سعید عابد و تحریم اسنپ خائن به قوانین بپیوندید... 🔴بر اساس قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر: تبصره؛ اماکنی که بدون تجسس در معرض دید عموم قرار میگیرند ، قسمت های مشترک آپارتمان ها ، بیمارستان ها ، هتل ها و وسایل نقلیه مشمول حریم خصوصی نیست... #تحریم_اسنپ #سعید_عابد #خائن_به_قوانین_آمران_به_معروف_وناهیان_از_منکر #خائنین_به_قوانین #آھ_ز_بےبصیرتی 💕 @aah3noghte💕
💔 ✨آری، کویر عاطفه‌ام، تشنه ی توام دل را به یاد توست که بر آب می زنم بین هجوم این همه تصویر رنگ رنگ تنها نگاه توست که در قاب می زنم #یکشنبه‌علوی❤️ #آھ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #بےتوهرگز❤️ قسمت اول 🚫این داستان واقعی است🚫: #مردهای_عوضی😒 همیشه از پدرم متنفر بودم مادر و
💔 ❤️ قسمت دوم 🚫این داستان واقعی است🚫: بالاخره اون روز از راه رسید موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پایین بود ... با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت: ... دیگه لازم نکرده از امروز بری ! تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم😰 بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز جا نیومده بود ،به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم: ولی من هنوز ...😞 خوابوند توی گوشم👋 برق از سرم پرید⚡️ ... هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد "همین که من میگم ، دهنت رو می بندی میگی چشم.. درسم درسم ... تا همین جاشم زیادی درس خوندی"😡 ... از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت اشک توی چشم هام زده بود ... اما اشتباه می کرد، من آدم نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم ...😏 از خونه که رفت بیرون منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه مادرم دنبالم دوید توی خیابون _هانیه جان، مادر ... تو رو نرو ... پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا بریم خونه اما من گوشم بدهکار نبود ... من اهل تسلیم شدن و زور شنیدن نبودم ... به هیچ قیمتی ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 بغض پس از پایان یک شعر/ به شهدای مظلوم فاطمیون پرداخته شود 🔹عاطفه جعفری از شاعران شناخته شده افغانستانی بود که در دیدار اخیر شاعران در محضر رهبر انقلاب به شعرخوانی پرداخت. 🔹محوریت شعر این شاعر درباره شهدای مدافع حرم فاطمیون بود که بغض رهبر انقلاب را به همراه داشت. معظم له پس از شعر این شاعر فرمودند: خیلی ممنون خانم، خیلی خوب، شهدای مظلوم فاطمیون جا دارد که به آنها واقعا پرداخته شود. کوچه‌هامان پر از سیاهی بود، شهر را از عزا درآوردند/ چشم‌های ستاره‌ها خندید، ماه را سمت دیگر آوردند شاخه‌هایی که سرفرازانند، میوه‌هایی که جلوه باغند/ مادران مثل ام لیلایند،که پسر مثل اکبر آوردند روی تابوت‌هایشان بستند، پرچمی که به رنگ خورشید است/ فاطمیون فدائیان حرم، سرورانی که سر برآوردند قصه‌ها را یکی یکی خواندند، آخر ماجرا سفر کردند/ عاشقی هم برایشان کم بود، عشق بردند و باور آوردند عصر یک جمعه بهاری بود، همه در انتظارشان بودیم/ بادهای بهاری از هر باغ، لاله‌هایی معطر آوردند ... 💕 @aah3noghte💕
💔 [۵ شوال] ورود جناب مسلم‌بن‌عقیل به ڪوفـه..؛ کوفیان رسم و رسومات عجیبی دارند غارت و کشته شدن، عاقبت مهمان است 💕 @Aah3noghte💕
💔 #زیارت_مجازی نائب الزیاره اعضای کانال #گلستان_شھدای_اصفهان #شهیدمحمدرضا_تورجی_زاده #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
💔 میگن دعا زیر بارون مستجابه #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد #اللهّمَ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج #اللهم_ارزقنا_حرم #اللهم_ارزقنا_شهادت_فی_سبیلک #اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد خدایا هر کی با هر حاجتی این پست رو خوند، خودت به خیر، حاجت رواش کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
#او_را... 109 مامان با تأسف نگاهش کرد و سرش رو تکون داد و مشغول خوردن شد که دوباره بابا گفت -البته
... 110 تو لپ‌تاپ سرچ کردم و یادم اومد که اول باید وضو بگیرم. رفتم تو حموم و شیر آب رو باز کردم. مرحله به مرحله از لپ‌تاپ نگاه میکردم و دوباره میرفتم تو حموم تا بالاخره تونستم وضو بگیرم! تمام لباسام خیس شده بود!با غرغر عوضشون کردم و دوباره نشستم پای سیستم. خیلی حفظ کردنش سخت بود!نه میدونستم قبله کدوم طرفه،نه حتی چادری داشتم که بندازم رو سرم و نه مهری برای سجده!! کلافه نشستم رو زمین و زیرلب غر زدم "آخه تو نماز میدونی چیه که میخوای بخونی!؟اصلا این کارا به قیافه ی تو میخوره؟!"😒 در همین حال،چشمم دوباره افتاد به تخته وایت‌برد! پوفی کردم و بلند شدم و طبق آموخته هام زیرلب گفتم "همه ی این دنیا رنجه و دین هم کار بدون رنجی نیست.اگر بخوای طبق میل خودت پیش بری،به جایی نمیرسی!" چندتا سرچ دیگه هم کردم و فهمیدم که رو سرامیک هم میتونم سجده کنم. یه گوشه از فرش رو دادم کنار و ملافه ی رو تختیم رو برداشتم و انداختم رو سرم. لپ‌تاپ رو گذاشتم رو به روم و دستام رو بردم بالا... "الله اکبر...!" برای بار اول بود که سجده و رکوع رو تجربه میکردم!مگه خدا کی بود که من باید جلوش این کارها رو انجام میدادم!؟ نیم ساعت بود که نمازم تموم شده بود اما همونجا نشسته بودم و به کاری که انجام داده بودم فکر میکردم... معنی تک تک جملات عربی که گفته بودم رو تو اینترنت سرچ کردم. از همون الله اکبر شروعش مشخص بود راجع به کسی حرف میزنم که خیلی بزرگه!خیلیییی... و وقتی تو رکوع دوباره به این عظمت تاکید میکنم،یعنی من در مقابلش خیلی کوچیکم!خیلیییی... ولی وقتی از رکوع بلند شدم،گفتم خدا داره میشنوه که کسی حمدش میکنه! یعنی اون فرد بزرگ،نشسته داره من کوچولو رو نگاه میکنه و حرفام رو میشنوه!! حتما واسه همینه که بعدش خودم رو باید بندازم زمین و بهش سجده کنم! و از سجده سر بردارم و دوباره به یاد بزرگیش به سجده بیفتم!! بعدم با کمک خودش از زمین خودم رو بلند کنم... با اون دوتا سوره ازش بخوام من رو تو گروهی قرار بده که دوستشون داره .نه گروهی که ازشون عصبانیه! خدایی که خدای همه‌ست!نه فقط خدای سجاد...پس حق منم هست که ازش آرامش بگیرم! خدایی که به هیچ‌کس نیاز نداره،به منم نیاز نداره،اما بهم حق حیات داده تا اگر از این لطفش ممنون بودم برای همیشه منو ساکن بهشتش کنه! خدایی که آخر همه این حرف‌ها باید شهادت بدم که به جز او،خدایی نیست...! یاد جمله ای افتادم که تو جلسه شنیده بودم!عربیش رو یادم نبود اما معنیش این بود که بعضیا هوای نفسشون رو به جای خدا میپرستن. هوای نفس،همون تمایلاتی بود که فهمیده بودم باید ازشون بگذرم تا به آرامش برسم! کم کم پازلی که از همون روزای اول تو ذهنم چیده شده بود،تکمیل میشد!! حس غریبی داشتم از سجده به خدایی که تا چند روز پیش حتی وجودش رو انکار میکردم. "محدثه افشاری" @Aah3noghte @RomaneAramesh ‼️
💔 #ایھاالارباب ‌‌صـبح اسـت دلم هواییِ کرب‌ وبلاست ازجـانـب قلبِ من بر آن خاک... سـلام😔✋ السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین #صلےالله_علیڪ_یااباعبدلله #آھ_ڪربلا 💕 @aah3noghte💕
💔 #دلشڪستھ_ادمین... بعضی از آدم ها... بعضی آدم ها یڪ جورِ دیگرند... انگار از بهشت آمده اند😇 ... یک جورِ عجیبی خوبند... امن اند... آرام اند... دلنشین اند ... کنارشان می توانی خیلی راحت بدونِ هیچ دغدغه ذهنی خودت باشی ! از خودت بگویی و یقین داشته باشی تعمیر مےکنند خرابےهای دلت را💔 مےدانی؟ من این آدم ها را خیلی دوست دارم ،💞 اصلاً انگار به دنیـا پا گذاشته اند برای گره گشـایی آدم هایِ مهربان و اصیلی که حالِ دنیایمان را خوب می کنند ... ! من اسم این انسانهای واقعی را گذاشته ام #شھید❤️ #شھیدجوادمحمدی #شھید_روزه_دار #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا