💔
روز خلقت،
در گِل ما
شوق دیدار تو بود
از همان آغاز،
ما را
کمتحمل ساختند...
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
💕 @aah3noghte💕
💔
می گفت
"از پیامبر حدیث داریم که اگر با وضو از دنیا بروی شهید خواهی شد".
#آقاجواد آرزوی شهادت داشت
و کارهایی که او را به شهادت نزدیک مےکرد، انجام می داد؛
مثلا اینکه همیشه با وضو بود...
#شھیدجوادمحمدی
#عمل_به_احادیث
#شھادت
#وضو
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک
شهید شو 🌷
💔 قسمت پنجاه و هشتم #بےتوهرگز ❤️ 🌀 حس دوم درخواست تحویل مدارکم رو به دانشگاه دادم … باورشون
💔
قسمت شصتم
#بےتوهرگز ❤️
🌀خانواده
برای چند لحظه واقعا بریدم …
– خدایا، بهم رحم کن … حالا جوابش رو چی بدم؟ 😨…
توی این دو سال، دکتر دایسون … جزء معدود افرادی بود که توی اون شرایط سخت ازم حمایت می کرد …
از طرفی هم، ارشد من …
و رئیس تیم جراحی عمومی بیمارستان بود … و پاسخم، می تونست من رو در بدترین شرایط قابل تصور قرار بده 😑…
– دکتر حسینی … مطمئن باشید پیشنهاد من و پاسخ شما… کوچک ترین ارتباطی به مسائل کاری نخواهد داشت
پیشنهادم صرفا به عنوان یک مرده … نه رئیس تیم جراحی…🙂
چند لحظه مکث کردم تا ذهنم کمی آروم تر بشه …
– دکتر دایسون … من برای شما به عنوان یه جراح حاذق و رئیس تیم جراحی … احترام زیادی قائلم … ☺️
علی الخصوص که بیان کردید … این پیشنهاد، خارج از مسائل و روابط کاریه…
اما این رو در نظر داشته باشید که من یه مسلمانم … و روابطی که اینجا وجود داره … بین ما تعریفی نداره😇 …
اینجا ممکنه دو نفر با هم دوست بشن و سال ها زیر یه سقف زندگی کنن … حتی بچه دار بشن … و این رفتارها هم طبیعی باشه …
ولی بین مردم من، نه ☝️…
ما برای خانواده حرمت قائلیم❤️ …
و نسبت بهم احساس مسئولیت می کنیم… با کمال احترامی که برای شما قائلم … پاسخ من منفیه…
قسمت شصت و یکم
#بےتوهرگز ❤️
🌀خیانت
روزهای اولی که درخواستش رو رد کرده بودم … دلخوریش از من واضح بود …
سعی می کرد رفتارش رو کنترل کنه و عادی به نظر برسه … مشخص بود تلاش می کنه باهام مواجه نشه …
توی جلسات تیم جراحی هم، نگاهش از روی من می پرید … و من رو خطاب قرار نمی داد …
اما همین باعث شد، احترام بیشتری براش قائل بشم … حقیقتا کار و زندگی شخصیش از هم جدا بود …😊
سه، چهار ماه به همین منوال گذشت … توی سالن استراحت پزشکان نشسته بودم که از در اومد تو …
بدون مقدمه و در حالی که … اصلا انتظارش رو نداشتم … یهو نشست کنارم …
– پس شما چطور با هم آشنا می شید؟🤔
اگر دو نفر با هم ارتباط نداشته باشن … چطور می تونن همدیگه رو بشناسن و بفهمن به درد هم می خورن یا نه؟ …
همه زیرچشمی به ما نگاه می کردن😬 …
با دیدن رفتار ناگهانی دایسون … شوک و تعجب توی صورت شون موج می زد …😲😮 هنوز توی شوک بود اما آرامشم رو حفظ کردم …
دکتر دایسون … واقعا این ارتباطات به خاطر شناخت پیش از ازدواجه؟ …
اگر اینطوره چرا آمار خیانت اینجا، اینقدر بالاست؟ …
یا اینکه حتی بعد از بچه دار شدن، به زندگی شون به همین سبک ادامه میدن … و وقتی یه مرد … بعد از سال ها زندگی … از اون زن خواستگاری می کنه … اون زن از خوشحالی بالا و پایین می پره و میگن این حقیقتا عشقه؟…
یعنی تا قبل از اون عشق نبوده؟ … یا بوده اما حقیقی نبوده؟🤔…
خیلی عادی از جا بلند شدم و وسایلم رو جمع کردم … خیلی عمیق توی فکر فرو رفته بود …
منم بی سر و صدا … و خیلی آروم … در حال فرار و ترک موقعیت بودم 😬…
در سالن رو باز کردم و رفتم بیرون … در حالی که با تمام وجود به خدا التماس می کردم که بحث همون جا تموم بشه …
توی اون فشار کاری …
که یهو از پشت سر، صدام کرد😯🙁
#ادامه_دارد...
💕 @aah3noghte💕
💔
🚀 ایران تروریست؛ آمریکای صلح جو😏
در این تصویر فهرست مناطق و کشورهایی که
از جنگ جهانی دوم تاکنون
مورد تعرض و یا حمله نظامی ایران و یا آمریکا واقع شده اند، میبینید
یکی به زیباکلام و سلبریتی ها حالی کنه که ما آمریکا ستیز نیستیم، #آمریکای_وحشی ، با کل دنیا ستیز داره😏
#سلبریتی_بیسواد
#اندڪےبصیرت
💕 @aah3noghte💕
6.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔
پیشنهاد دانلود😍😂
#کلیپ
شوخی #سردار_شهید_حسین_خرازی با یکی از رزمندگان 😍
#شهید_خرازی
#شوخی
#جبهه
#فرماندهان_اسمانی
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی #گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا ۱۳ـ #شھیدمحمدبالاگر در سال 1328 در
💔
#معرفےشھداےدفترحزب_جمهورےاسلامی
#گذرے_ڪوتاھ_بر_زندگی_شھدا
۱۴ـ #شھیدمحمد_پورولی
او در سال 1335 در تهران متولد شد.👶
خانواده ای مستضعف اما متدین داشت در جنوب شهر تهران سکونت داشتند.
وی در سال 1355 در رشته بازرگانی و مدیریت دانشگاه غزالی قزوین پذیرفته شد و #انجمن_اسلامی این دانشگاه را بنیان نهاد.
بعد از پیروزی انقلاب به عضویت بخش #سیاسی و سپس دانشآموزی حزب جمهوری اسلامی درآمد
و تمام همت و تلاش خود را صرف گسترش #سلاح_عقیدتی_و_سیاسی_دانش_آموزان کرد؛ همچنین در دانشگاه به تلاش در جهت #ایجاد_جریان_اسلامی در #محیط_دانشگاه پرداخت
بعد از آن وارد حزب جمهوری اسلامی شد.
محمد اعتقاد داشت :
"کسی که بخواهد داخل حزب بشود شرط آن گذشتن از جان است."
سرانجام این رادمرد عرصه های ایثار در روز هفتم تیرماه سال 1360
در سن 25 سالگی همراه با جمع یاران شهید مظلوم بهشتی
بر اثر انفجار بمب کار گذاشته شده #توسط_منافقین در ساختمان حزب جمهوری اسلامی به دیدار حق شتافت.❣
#خون_عشاق_سر_وقت_خودش_خواهدریخت
#شھیدترور
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
#اختصاصے_ڪانال_آھ...
💔
خانمهایی هستند در مهد پیشرفت و آزادی و تمدن😏
که با استفاده از «جعبه حریم شخصی»
(Personal Space Box)
سعی دارند مانع لمس یا اذیت و آزار مردان در مترو شوند‼️
اینا همون چشم و دل سیر ها هستند👀
اینا همون آدم های به اصطلاح متمدن و پیشرفته هستند
و مصی میخاد ما رو به اینجا برسونه😏
#حجاب
#مصونیت
#محدودیت_باارزش👌
#مصی_پولینژاد
#اندڪےبصیرت
💕 @aah3noghte💕
💔
#یاایھاالرئوف...
هرچند تو را ضامن آهو خواندند
ای ضامن صد قافله دل... ادرکنی✋
#صلے_الله_علیڪ_یاعلےبن_موسےالرضا
#دهه_ڪرامت
#آھ...
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 🌷 #بسم_رب_المھدی 🌷 #پارت_شانزدهم... مادرم آب انار را به دست پدرم داد . پدرم درحا
💔
🌷 #بسم_رب_المھدی 🌷
#و_آنڪہ_دیرتر_آمد
#پارت_هفدهم...
تا اینکه یک روز به سراغ احمد رفتم....🙃
اما بر خلاف میل من، اصلا حال بدی نداشت😏 اتفاقا از همیشه سرحال تر بود .
سخت در آغوشم گرفت و گفت :
"خیلی دلم برایت تنگ شده بود این چند وقت خیلی اذیتت کردند.. نه ؟"
گفتم :
"آره بابا اصلا نمی گذاشتند با کسی صحبت کنم تا بیرونم می رفتم انقدر مجنون مجنون میکردند که سریع بر میگشتم. خودم هم شک کردم نکند که واقعا...."☹️🤔
آرام گفت :
"هیس... اینجا نمی شود صحبت کرد 😒
بیا برویم نخلستان" .
به سمت نخلستان حرکت کردیم . باد خنکی می آمد . روی پشتکی نشستیم .
پرسیدم:
"طبیب به سراغ تو هم آمد"؟
با خنده گفت : "آره...😅 میخواست به زور دوا به خوردم دهد...
میگفت تا مجنون نشدی باید این را بخوری تا زهر حنظل از بین برود
ولی پدرم نذاشت و گفت من به پسرم ایمان دارم بعد هم تا شب سرش توی کتاب هابود و آخر نشانی سرور را در آورد".👌
گفتم :
"من به آنچه دیدم شک دارم تو نشانی سرور را در آوردی"؟🤔
خوشه ای انگور جلوی پایمان افتاد احمد خم شد و آن را برداشت و گفت:
"پس معلوم است خیلی اذیت شدی که انقدر زود شک کردی😉 ولی مگر میشود که آن چهره ی زیبا و بوی خوش را فراموش کرد"😍؟؟؟؟ .....
#ادامه_دارد...
#نذر_ظهورش_صلوات✨
💕 @aah3noghte💕
#انتشارحتماباذکرلینک‼️