💔
💌 هر روزمان را با یک #بسم_الله آغاز کنیم.
🔷 خدا از مؤمنان جانها و مالهايشان را خريده به اين بهاء كه بهشت از آن آنها باشد.
(سوره توبه / آیه 111)
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #خطبه_فدکیه #قسمت_دوم وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إلَهَ إلأَ اللهُ وَحْدَهُ لَا شریکَ لَهُ، و من شهاد
💔
#خطبه_فدکیه
#قسمت_سوم
[سخن فاطمه (س) در وصف پیامبر (ص)]
وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ،
و گواهی می دهم که پدرم محمّد (صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده اوست؛
اخْتَارَهُ وَ انْتَجَبَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ،
پیش از آن که او را بفرستد، برگزید؛
وَ سَمَّاه قَبْلَ أَنِ اجْتَبَلَهُ،
و پیش از آن که او را بیافریند، برای این مقام نامزد فرمود
وَ اصْطَفاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُ،
و قبل از بعثتش او را انتخاب نمود،
إذِ الْخَلَائِقُ بِالْغَیْبِ مَکْنُونَةٌ، وَ بِسَتْرِ الأَهَاوِیلَ مَصُونَةٌ،
(در آن روز که بندگان در عالم غیب پنهان بودند و در پشتِ پرده های هول انگیز نیستی، پوشیده
وَ بِنِهَایَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ.
و به آخرین سر حدّ عدم مقرون بودند).
عِلْماً مِنَ اللهِ تَعَالَی بِمائِلِ [بِمَآلِ] الأُمُورِ،
این، بخاطر آن صورت گرفت که خداوند از آینده آگاه بود
وَ إحَاطَةً بِحَوَادِثِ الدُّهُورِ، وَ مَعْرِفَةً بِمَوَاقِعِ الْمَقْدُورِ.
و به حوادث جهان احاطه داشت و مقدرات را به خوبی می دانست.
ابْتَعَثَهُ اللهُ إتْمَاماً لِأَمْرِهِ
او را مبعوث کرد تا فرمانش را تکمیل کند،
وَ عَزِیمَةً عَلَی إمْضَاءِ حُکْمِهِ وَ إنْفَاذاً لِمَقَادِیرِ حَتْمِهِ.
و حکمش را اجرا نماید و مقدرات حتمی اش را نفوذ بخشد.
فَرَأَی الأُمَمَ فُرَّقاً فِي أَدْیَانِهَا،
هنگامی که مبعوث شد، امّت ها را مشاهده کرد که مذاهب پراکنده ای را برگزیده اند؛
عُکَّفاً عَلَی نِیرَانِهَا، [وَ] عَابِدَةً لِأَوْثانِهَا،
گروهی بر گِرد آتش طواف می کنند و گروهی در برابر بت ها سر تعظیم فرود آورده اند
مُنْکِرَةً للهِ مَعَ عِرْفَانِهَا.
و با این که با قلبِ خود خدا را شناخته اند، او را انکار می کنند.
فَأَنَارَ اللهُ بِمُحَمَّد [صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ و آله] ظُلَمَهَا،
خداوند به نور محمّد (صلی الله علیه و آله) ظلمت ها را برچید
وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَهَا،
و پرده های ظلمت را از دل ها کنار زد
وَ جَلّی عَنِ الأَبْصَارِ غُمَمَهَا.
و ابرهای تیره و تار را از مقابل چشم ها برطرف ساخت.
وَ قَامَ فِي النَّاسِ بِالْهِدَایَةِ
او برای هدایت مردم قیام کرد،
وَ أَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوَایَةِ وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمَایَةِ.
و آنها را از گمراهی و غوایت رهایی بخشید و چشمهایشان را بینا ساخت
وَ هَدَاهُمْ إلَی الدِّینِ الْقَوِیمِ
و به آیین محکم و پابرجای اسلام رهنمون گشت
وَ دَعَاهُمْ إلَی الطَّریقِ الْمُسْتَقِیمِ،
و آنها را به راه راست دعوت فرمود.
ثُمَّ قَبَضَهُ اللهُ إلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَة وَ اخْتِیَار وَ رَغْبَة وَ إیثَار،
سپس خداوند او را با نهایت محبّت و اختیار خود و از روی رغبت و ایثار قبض روح کرد.
فَمُحَمَّدٌ [صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ و آله] عَنْ [مِنْ] تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ فِي رَاحَة،
سرانجام او از رنج این جهان آسوده شد
قَدْ حُفَّ بِالْمَلَائِکَةِ الأَبْرَارِ، وَ رِضْوَانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ،
و هم اکنون در میان فرشتگان و خشنودی پروردگار غفّار
وَ مُجَاوَرَةِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ.
و در جوار قرب خداوند جبّار قرار دارد.
صَلَّی اللهُ عَلَی أَبِي، نَبِیِّهِ وَ أَمِینِهِ عَلَی الْوَحْیِ
درود خدا بر پدرم پیامبر (صلی الله علیه و آله)، امین وحی
وَ صَفِیِّهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِیِّهِ،
و برگزیده او از میان خلایق باد
وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ؛
و سلام بر او و رحمت خدا و برکاتش.
ادامه دارد...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞
شهید شو 🌷
💔 #خطبه_فدکیه #قسمت_سوم [سخن فاطمه (س) در وصف پیامبر (ص)] وَ أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً ع
💔
" بریده باد آن زبانی که
شان زهرا علیها سلام را
از خطبه خوانی
به نوحه سرایی تبدیل میکند...!
اگر خطبه زهرا را نگفتی
گریه زهرا معنی پیدا نمیکند..! "
مقام معظم دلبری...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞
💔
أنْتم أمَناءُ اللھ عَلَی أنْفُسـِکُم؛
شما نمایندگان خدا بر خویشتنید...🌱
#خطبه_فدکیه
#حضرت_فاطمه_زهرا_س_
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
💔
يا خَيْرَ مَنْ خَلا بِهِ وَحيدٌ
ای بهتر همدم
تنهاها...😔💔
#دم_اذانی
#مناجات_متوسلین
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte 💞
💔
در دنیایی که کره جنوبی اش صرفا بنابر اراده آمریکا پولهای شما رو بلوکه میکنه
و میگه بایستی هزینه نگهداری این پولهای بلوکه شده را هم بدهید!
دیپلماسی و گفتگو ابزار ضعیفی ست!
در این دنیا فقط اگر زور داشته باشی حقت را نمی خورند!💪
💬 مصطفى
#واکسن_میسازیم
#موشک_میسازیم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
#برنامه غیر رسمی، پنجشنبه ۴ دی ۱۳۹۹؛ برای آنهایی که میشناختن تان جدید نبود
کاش زودتر این تصاویر پخش میشد
تا همگان بدانند تصویر واقعی از یک مرجع تقلید کاملا مردمی و امامشان چیست.🙃
👈همینقدر صبور و اهل مشورت
👈انتقاد پذیر و شوخ
👈لطیف و دقیق
خیلی ها نمیدانند شما تمام بازی ایران و کره در جام ملتهای ۱۹۹۶ را دیده ای و برای موفقیت تیم ملی زیر لب ذکر میگفتی و با گلهای علی دایی خوشحالی میکردی⚽️
حتی وقت خوابتان بود که بازی ایران و امریکا در جام جهانی ۹۸ فرانسه را دیدی و با گل استیلی خوابتان پرید و تا آخر تماشایش کردید.😉
۳ساعت و ۳۰ وقت گذاشتید و فیلمسینمایی محمد رسول الله(ص) مجیدی مجیدی را با کارگردانش دیدید و بعد از پایان گفتید: کاش میتوانستم دوباره تماشایش کنم!❤️
شب کریسمس به خانه شهدای ارامنه می روید، از شیرینی و میوه هایشان میخورید.😍
شما بعد از انتخابات ۸۸ با امثال سیدمهدی شجاعی جلسات خصوصی گذاشتید و هنرمندان را هنرمندانه نسبت به اتفاقات توجیه میکردید.
از فیلم مارمولک بدتان نیامد و دستور توبیخ ندادید، کارگردانش را در آغوش کشیدید.🤗
بیش از ۱۲۰۰ رمان خوانده اید، و کتابخانه تان هیچ کتابی بدون حاشیه نویسی ندارد.☺️
حلقه ازدواج پسرتان، انگشتر عقیق خودتان بود که کوچک کردن اندازه اش برای داماد فقط ۱۴ هزار تومان خرج داشت.💍
یخچال خانه تان خراب شده بود یک ماه در تعمیرگاه بود.
کاش میدانستند فرزندانتان حتی از املت بیت المال شام دفتر نمیتوانستند بخورند.☝️
بیماریتان را در بیمارستان بقیه الله تهران با پزشکان ایرانی معالجه کردید
💞 نوه تان در بیمارستان رسالت تهران بدنیا آمد
از مجید صالحی تا عادل فردوسی پور،
حسن جوهرچی تا رامبد جوان،
امین تارخ تا حسام نواب صفوی،
محمدعلی کشاورز تا داوود رشیدی، برای گفتگو با همه وقت گذاشته اید
موسیقی و و ردیف های آوازی و سازهای ایرانی را خوب میشناسید،👌
اهل شعرید، سینما شناسید، تندخوان و اهل مطالعه اید، والیبال بازی میکردید و حواستان به شطرنج آرین غلامی هم هست.
سریال پایتخت و عمو پورنگ را دنبال میکردید، جلال آل احمد و شریعتی میخوانید، اندیشه های سید قطب را ترجمه میکنید.
با لباس مبدل بین خرابه های بم قد میزنید
اجازه نمیدادید خبرنگاری با کفش روی فرش چادر زلزله زدگان کرمانشاه برود
اتومبیل حامل و محافظان را نگه میدارید تا به داماد و عروس نسبتا بد پوشش در خیابان تبریک ازدواج بگویید، با دختر کوهنورد جوان که سگش را در آغوش گرفته با محبت از احکام نگه داری حیوانش سخن می گویید، دانشجویان را برای بیان صریح ترین مواضع دعوت میکنید و بیش از ۶ ساعت پای حرفهایشان مینشینید.
رهبر ۸۱ ساله ای که ساعت ۵ صبح کارش را شروع میکند وساعت ۱۱ شب میخوابد تا نیمه شب برای تهجد بیدار بشود.
سخنرانی طولانی میکند با کمترین تپق و اشتباه!
با هر قشری با اطلاعات تخصصی سخن میگویید
هر روز گزارشات مردمی را میخواند و از اوضاع زندگی مردم شخصا تحقیق میکند
به کوه میرود ، جنس غیر ایرانی در خانه شان پیدا نمیشود. هنوز اثاث خانه شان همان جهیزیه قدیمی همسرشان است. مایحتاج منزل را اهل خانه از جنوب شهر تهیه میکنند.
از حضرات آیات بهجت و بهاء الدینی تا حسن زاده آملی و فاطمی نیا
و حتی پوتین و کوفی عنان و دکوئیار و بانکی مون شیفته و واله شما شده اند.
حق دارند اینهمه دشمنی میکنند با شما و نامتان
شما هیبت شاهان و رهبران عالمرا به چالش کشیده اید
❤️ با آن دمپایی وصله دار، عینک قدیمی با پَدِبینی شکسته و همان آستین قبای نخ نما شده.
با این همه سادگی از تنگه باب المندب تا تنگه هرمز
از یمن تا آذربایجان
از کشمیر تا زاریا در نیجریه
از بوسنی تا ونزوئلا
از ضاحیه تا پاراچنار
زیر سایه همان قبای با پارچه زبده رضوی ایرانی است که لایه پس دوز پایینش را باز کرده اید تا اندازه استفاده شما بشود.
میرحسین و رهنورد را از طلاق نجات داده اید
فرزندانتان را به ختم همسر امجد میفرستید
برای وفات دختر کوچک سید مهدی شجاعی پیام میدهید
بر پیکر هاشمی نماز میخوانید
جوانمردانه از دولت کم محبوبیت حمایت میکنید
حال فرزندان اردوغان را به اسم کوچک میپرسید
و هزار حرف نگفتنی دیگر...
💞 شما غیر رسمی ترین رهبر دنیایید
باهوش، مقتدر، صبور، مهربان، حکیم...
.
تو میر عشقی ،عاشقان بسیار داری
تو رهبری،با جانِ عاشق کار داری...
✍️ محمدعلی رضاپور
#فداےسیدعلےجانم❤️
#انتشار_عمومی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
بشکند پاے کسے کہ لگدش سنگین بود
تـا ڪہ زد سلسلہ ي آل_عبـا ریخٺ بهـم
ثلـث سـاداٺ ميـان در و ديـوار افـتـاد
نسل ساداٺ بہ يك ضربہ ي پا ریخٺ بهم
#مادرم 💔
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_دویست_و_بیست_و_دوم همه گل ها زیبایند، اما وقتی به گل فروشی می روی زیباترین و خ
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_دویست_و_بیست_و_سوم
آنوشا روی زانوهای کشیش نشست و سرش را به سینه ی او چسباند.
کشیش موهای او را نوازش کرد، گونه اش بوسید و گفت:
تابستان منتظر شما هستم که بیاید به مسکو.
می خواهم با آنوشا در میدان سرخ مسکو عکس بیندازم.
آنوشا به سرگئی نگاه کرد و گفت:
ما تابستان به مسکو می رویم پدر؟
سرگئی گفت:
بله دخترم، چرا نرویم؟! اما حالا باید بابابزرگ و مامان بزرگ را برسانیم به فرودگاه تا تابستان که نوبت ما هم برسد.
***
فرودگاه مسکو، در آن وقت شب، آنقدر شلوغ بود که هر کسی سعی می کرد ساک و چمدان هایش را بردارد و با عجله از سالن فرودگاه بزند بیرون کشیش و ایرینا، هر دو خسته و خواب آلود ساک و چمدان هایشان را برداشتند و راه افتادند به طرف در خروجی که پرفسور در آنجا انتظارشان را می کشید.
او به محض دیدن کشیش جلو آمد، همدیگر را در آغوش گرفتند و کشیش، شرم زده از او عذرخواهی کرد که مجبور شده است این وقت شب به فرودگاه بیاید.
بین راه توی ماشین لادای سفیدرنگ پرفسور، ایرینا میخواست که ماجرای سارقان به منزلش را از زبان پرفسور بشنود و او همه ی ماجرا را شرح داد و در نهایت گفت:
اول باید به اداره ی پلیس برویم.
لازم است مأموری با ما بیاید تا مهر و موم در خانه را باز کند.
وقتی در را مهر و موم کردند، من آنجا بودم.
خوشبختانه چیزی از لوازم منزل به هم نریخته بود، جز اتاق کار کشیش.
ایرینا به محض ورود به خانه، همه جا سرک کشید. خدا را شکر کرد که چیزی از وسایل منزل به سرقت نرفته است.
ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️
شهید شو 🌷
💔 ✨ #قدیس ✨ #قسمت_دویست_و_بیست_و_سوم آنوشا روی زانوهای کشیش نشست و سرش را به سینه ی او چسباند.
💔
✨ #قدیس ✨
#قسمت_دویست_و_بیست_و_چهارم
حالا دیگر، بود یا نبود کتاب های کشیش فرقی برایش نمی کرد.
پرفسور و مأمور پلیس که رفتند، ایرینا بخاری برقی اتاق خواب را روشن کرد.
پلیور سفیدش را پوشید و به کشیش نگاه کرد که داشت توی چمدان مشکی را می کاوید.
کشیش هاج و واج به ایرینا نگاه کرد و گفت:
این خرت و پرت ها چیه توی چمدان؟
یک مشت لباس بچه و لوازم آرایش و دو سه مجسمه ی برنزی کوچک از مریم مقدس که روزنامه پیچ شده بود و چند دست لباس زیر زنانه که اول فکر کرد آن ها را ایرینا خریده است، اما وقتی ایرینا کنارش چمپاته زد و وسایل داخل چمدان را با دقت نگاه کرد، گفت:
خدای من!
این که وسایل ما نیست!
نکند چمدان را اشتباه برداشته ایم؟
چمدان را با دقت نگاه کرد، شبیه همان چمدانی که بود سرگئی خریده بود.
- حالا چه کنیم؟
این چمدان مال ما نیست!
کشیش نمی توانست به چیزی جز بقچه ی کتاب قدیمی اش فکر کند؛ به گنج گرانبهایی که امانت عیسی مسیح بود.
پس باید فشار خونش بالا می رفت.
زیر پوستش مور مور می کرد و رنگ چهره اش می پرید و همان جا کنار چمدان ولو میشد روی زمین.
اما کشیش سرش پایین بود و به سر مجسمه ی مریم مقدس که از لای روزنامه بیرون زده بود، نگاه می کرد.
کشیش وقتی به خود آمد که ایرینا صدایش زد:
- حواست کجاست؟ فردا باید برویم فرودگاه. شاید کسی که چمدان را برده برگرداند.
ادامه_دارد...
#کپی_ممنوعه😉
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
@chaharrah_majazi
رمانی که هر بچه شیعهای باید بخواند‼️