فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
#خدایا_شکرت 🤲🏻
که یک روز دیگه هم بهم فرصت دادی
که از نعمت های بیکرانت استفاده کنم...
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #خدایا_شکرت 🤲🏻 که یک روز دیگه هم بهم فرصت دادی که از نعمت های بیکرانت استفاده کنم... #آھ_اے_
اینو صبح ساختم😍
از بس نتم ضعیف بود دانلود نمیشد
دیگه الان رسیده
ببخشید یه ذره بیات شده🤦♀😜
شهید شو 🌷
اینو صبح ساختم😍 از بس نتم ضعیف بود دانلود نمیشد دیگه الان رسیده ببخشید یه ذره بیات شده🤦♀😜
فقط مثه همیشه، لوگو کانال رو نداره😅
14000715_42632_1281k.mp3
8.53M
💔
🎙 بشنوید | صوت کامل روضهخوانی آقای حاج مهدی رسولی در مراسم عزاداری روز شهادت امام رضا(ع) در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۰/۷/۱۵
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
💔
میگفت...
مرگ و زندگی تون، همه چی، همه چی، برای #رضای خدا باشه
#حاجهمت
#شهید_محمدابراهیم_همت
طرح #نائب_الزیاره
در این طرح، شما نام #شهید مورد نظر خودتون را برای ما میفرستید و ما در اسرع وقت، از طرف شما #نائب_الزیاره خواهیم بود (شهدای اصفهان ـ درچه ـ کرمان ـ شاهرود)
👈ادمین #مدافع کانال هم بیشتر عکسهای عراق، سوریه، لبنان، فلسطین ، فارس، خوزستان و راهیان نور را میفرستند✨
البته شما هم از طرف همسنگری هاتون، #نائب_الزیاره شهدای شهرشون هستید و برامون عکس می فرستید🌸
#گلزارشهدا شهرضا
#آھ_ارباب...
#آھ_یازینب...
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#اربعین
#محرم
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
Part06_نمایش من زنده ام.mp3
7.24M
💔
#ڪتاب_صوتی
قسمت ششم...♥
#نمایش
#من_زنده_ام
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت18 پیا
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت19 رفتم سراغ نفر بعدی؛ یک حساب کاربری با نام جلال که او هم مدیر گروه بود؛ ولی کمتر حرف میزد و بیشتر در نبود سمیر، کسانی که انتقاد میکردند را از گروه حذف میکردو بیشتر در نبود سمیر، کسانی که انتقاد میکردند را از گروه حذف میکرد، مطلب میگذاشت و گاهی گروه را میبست: شماره به نام فردی به نام جلال کریمی، متولد و ساکن ایران، شهد اصفهان. متاهل و فاقد فرزند، مدرک دیپلم، کارگر سابق یک` کارگاه مبلسازی و در حال حاضر بیکار، فاقد سوءسابقه کیفری. این هم خیلی چنگی به دلم نمیزد. مهرههای این پرونده بیش از اندازه در دسترس بودند؛ پس حتماً حرفهای و عملیاتی نبودند. باید میرفتم سراغ پرینت پیامها و حسابشان؛ شاید از آنها چیزی در میآمد؛ اما قبل از آن، رفتم سراغ آخرین نفری که گفته بودم امید آمارش را در بیاورد: نامیرا. امید نوشته بود: خط به نام بهار رحیمی، متولد و ساکن ایران، شهر اصفهان، بیست و دو ساله، مجرد، دانشجوی دانشگاه اصفهان. فاقد سوءسابقه کیفری. راستش را بخواهید، این از همه برایم عجیبتر بود! فکر نمیکردم کسی که هرشب میآید و یکی دوتا سوال چالشی اما حسابشده در گروه میپرسد و بحث راه میاندازد، یک دختر باشد. حتی احتمال دادم شاید خط به نام کس دیگری ست؛ اما بررسی سایر مطالبی که امید داده بود، نشان میداد خودش است. از یادآوری خانم رحیمی لبخند روی لبم پهن میشود؛ از آن لبخندها آدم را لو میدهد و همه میفهمند علتش چیست، از آن لبخندها که خودت هم نمیفهمی کِی روی لبت آمد و فقط وقتی به خودت میآیی که رسوا شدهای! الان، اینجا و در تنهاییِ جاده، هیچکس نیست که با دیدن لبخند من، به راز درونم پی ببرد و دستم بیندازد. -اوهوی! پس من اینجا هویجم؟ صدای کمیل باعث میشود لبخندم را جمع کنم و لب بگزم. کمیل میگوید: نخندی هم از رنگ و روت معلومه، از رنگ و روت هم معلوم نباشه، من رفیقمو میشناسم...حالا واقعاً دوستش داری؟ نفس در سینهام حبس میشود. چه سوال سختی! خیلی وقت است دور این حرفها را خط کشیدهام؛ حداقل تا قبل از دیدن او. من آدمی نیستم که در یک نگاه عاشق بشوم؛ چون اصلاً نگاه نمیکنم به نامحرم. حتی الان اگر بگویید چهره خانم رحیمی را توصیف کن، نمیتوانم؛ یادم نیست. کمی برای دادن جواب کمیل با خودم کلنجار میروم و آخرش میرسم به یک کلمه: نمیدونم! -نمیدونم که جواب نشد داداش من! وقتی داری بهش فکر میکنی یعنی... احساس میکنم گوشهایم داغ شدهاند. دستی روی صورتم میکشم و کلافه نفسم را بیرون میدهم. کمیل که غریبه نیست؛ شاید اگر زنده بود زودتر از اینها بهش گفته بودم. درنتیجه از این که احساسم را فهمیده ناراحت نیستم. دوباره تشر میزند: مگه الان زنده نیستم؟ به مِنمن میافتم: چرا...ولی... خودش حرفم را کامل میکند: الان انقدر زنده هستم که شماها نمیفهمید. درجه زنده بودن من خیلی بیشتر از درجه زنده بودنِ شما زندههاست! از حرفهایش سر در نمیآورم: مگه زنده بودن هم درجه داره؟ میخندد: چرا نداشته باشه؟ شماها به کسی که نفس میکشه و قلبش میزنه میگید زنده؛ ولی زندگی که نفس کشیدن نیست! زندگی، زندگی کردنه! -نمیفهمم کمیل! من چیزایی که تو دیدی رو ندیدم. آرنجش را تکیه میدهد به لبه پنجره و میگوید: ای بابا...درسته چیزایی که من دیدم رو ندیدی؛ ولی قرآن که خوندی! آیهالکرسی رو یادته؟ آیه اولش چی بود؟ - اللهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ...(خداست كه معبودى جز او نيست؛ زنده و برپادارنده است.../ سوره بقره، آیه 255). همراهم آیه را میخواند و میگوید: تا حالا به صفت «حی» دقت کردی؟ یعنی زنده؛ یعنی منشاء حیات و زندگی خداست، یعنی خدا تنها موجود زنده جهانه، بقیه ماها هم اگر زندهایم از وجود اونه. یعنی هرکسی، درجه زنده بودنش بستگی داره به این که چقدر به این منشاء زندگی نزدیکه! تو چقدر زندهای عباس؟ #ادامه_دارد... #خط_قرمز #به_قلم_فاطمه_شکیبا #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھداء 💞 @aah3noghte💞 کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی #کانال_آه...
💔
برای حاجت #شهادت
شنیده شده که دعای #امام_رضا جان بسیار موثر است
کم هم نبوده اند #شهدایی که از مشهدالرضا، کربلایی و شهید شدند...
#شهید_حاج_حسین_خرازی
در کنار رزمندگان در مشهد مقدس
حرم امام رضا علیهالسلام
#شهادت_امام_رضا
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس
شهید شو 🌷
💔 حاج قاسم! بعد از تو.... #حاج_قاسم #مرد_میدان #استوری #پروفایل😍 #قاسم_سلیمانی #سردار_دلها #دلتن
💔
تو رسیدی به آرزوی خودت
چه کند این جهان تباهی را
#حاج_قاسم
#مرد_میدان
#استوری #پروفایل😍
#قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
#دلتنگ_تو_ایم
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_سلیمانی
#قاسم_هنوز_زنده_ست
#شهید_سپهبد_قاسم_سلیمانی
#آھ_اے_شھادت...
#نسئل_الله_منازل_الشھداء
💞 @aah3noghte💞
#کپےبدونتغییردرعکس