eitaa logo
شهید شو 🌷
4.1هزار دنبال‌کننده
18.8هزار عکس
3.6هزار ویدیو
69 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 😔 الشَرید؟! -آواره .. الطَرید؟! -طَرد شده .. الفَرید؟! -یکّه .. الوَحید؟! -تنها .. "از احوالات امام زمان ما :)" یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 #قرار_عاشقی ‏اَللّهمَّ اجْعَلْنا... مِمَّنْ دَاءْبُهُمُ‌‌الاِْرْتِياحُ اِلَيْك... خدایا ..! مر
💔 کیا لذت دعای امین‌الله تو حرم امام‌رضا رو چشیدن؟! زیباترین لحظه حرم، وقتی بود که این دعا رو داشتن پخش میکردن..مخصوصاً بعد نماز مغرب... «اللهم انَّ قلوبَ المُخبتینَ الیکَ والهةٌ..»💔 ... 💕 @aah3noghte💕
شهید شو 🌷
💔 دل بود ڪه از قافله ما را عقب انداخت..... #شهید_جواد_محمدی #آھ_اے_شھادت... #نسئل_الله_منازل_الشھ
💔 شهیدان از نفس افتادند تا ما از نفس نیفتیم، قامت راست کردند تا ما قامت خم نکنیم، به خاک افتادند تا ما به خاک نیفتیم.. ... 💕 @aah3noghte💕
💔 اللَّهُ مَوْلَاكُمْ ۖ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ ولی و سرپرست شما، خداست؛ و او بهترین یاوران است. سوره آل‌عمران؛ ۱۵۰ ... 💞 @aah3noghte💞
سلام ان شالله تا دقایقی دیگر پخش زنده داریم از... ؟
شهید شو 🌷
💔 تا ڪسی رخ ننماید، ز ڪسی دل نبرد دلبــر ما دل ما بـرد و به ما رخ ننمود. #السلام‌علیک‌یاصـاحب‌
هٰذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ ...🍃
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 اگر کتاب از بی نشان ها رو خونده باشید حتما با شخصیت حاج آقا نخودکی آشنایی دارید همون شخصیتی که در یکی از صحن های حرم امام رضا علیه السلام مدفون هستند اینجا مزار پدر و مادر و استاد شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانیه ... 💞 @aah3noghte💞
بریم برای زیارت بابارکن الدین؟
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 با ذکر هر قفل بسته ای باز میشه بسته به معرفت کسی که ذکر میگه ... 💞 @aah3noghte💞
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 تا اومدیم بیرون دیدیم کفشامونم واکس زده بودن و مرتب...
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 وارد گلستان شدیم البته نه از در اصلی🙄 السلام علیکم ایها الشهدا ... 💞 @aah3noghte💞
همسنگری ها هم اینک پخش زنده م خراب شد
همسنگری ها توفیق شد و آقای مهدوی ارفع رو زیارت کردیم و ایشون خاطره ای از شهید خرازی برای نوجوان ها تعریف کردن ان شالله فیلمشو میذارم
💔 می گویند دعا زیر باران مستجاب است... باران ببارد بهشت هم باشی به به! دیگر چه میخواهی از خدا به نیابت از همه همسنگری ها 🤲 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 دعا کن! یه جوری که انگار نور اجابت رو میبینی💚✨
شهید شو 🌷
✨﷽✨ #تفسیر_کوتاه_آیات #سوره_آل‌عمران (۸۷) أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَ
✨﷽✨ (۸۹) إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ‌ مگر كسانى كه پس از آن، (از كفر و ارتداد) توبه كنند و (كردار و افكار خود را) اصلاح نمايند، كه همانا خداوند آمرزنده و مهربان است. ✅ نکته ها اگر شخص كافرى مسلمان شود، قانونِ «الاسلامُ يَجُبّ ما قَبْله» تمام گذشته‌ها را پاك مى‌كند، ولى اگر مرتدّى توبه كند و بار ديگر مسلمان شود، بايد همه‌ى وظايف بجا مانده را جبران كند و افكار و اعمال خود را اصلاح كند، ونمازها و روزه‌هاى ترك شده را قضا كرده، بجاى آورد. 🔊 پیام ها - راه توبه و بازگشت، بر همگان حتّى از دين برگشتگان باز است. «كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ ... إِلَّا الَّذِينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ وَ أَصْلَحُوا» - نشانه‌ى توبه واقعى، اصلاح مفاسد است. «تابُوا ... وَ أَصْلَحُوا» - خداوند نه تنها توبه را مى‌پذيرد و گناهان را مى‌بخشد، بلكه توبه كننده را نيز دوست مى‌دارد و مورد رحمت قرار مى‌دهد. «غَفُورٌ رَحِيمٌ» ... 💕 @aah3noghte💕 وَقَالَ الرَّسُولُ: يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ!
💔 آنانکه شهیدانه زندگی کنند لاجرم خواهند شد و آنکه در پی دوست ، پیِ بماند در آخرین ایستگاه زندگی اش خواهد مرد بی شهادت تصویر بالا گلستان شهدای اصفهان تصویر پایین تخت فولاد اصفهان ... 💞 @aah3noghte💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰 📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت45 صدای
💔

🔰  🔰
📕 رمان امنیتی ⛔️  ⛔️

✍️ به قلم:  


با دو انگشتش چشمان مطهره را باز کرد و نور چراغ‌قوه را انداخت در چشمان مطهره.

اعصابم بهم ریخته بود از این که دارد به چشمان مطهره من دست می‌زند. دلم می‌خواست مطهره خودش چشمان قشنگش را باز کند، لبخند بزند و بگوید چیزی نیست.

نمی‌دانم امدادگر چه دید که هول کرد. شروع کرد به دادن ماساژ قلبی و تنفس مصنوعی.

انقدر پریشان بودم که حتی زبانم به گفتن ذکر هم نمی‌چرخید.

فقط به این فکر می‌کردم که من و مطهره الان باید نماز صبحمان را به جماعت بخوانیم؛ نه این که در آمبولانس باشیم.

امدادگر یک دور دیگر علائم حیاتی مطهره را چک کرد و باز هم برای احیای قلبی تقلا کرد. نمی‌فهمیدم دارد چه اتفاقی می‌افتد. مغزم کند شده بود. زبانم مثل یک وزنه ده تُنی تکان نمی‌خورد.

ناگاه امدادگر دست از کار کشید و لبش را جوید. به من نگاه کرد. شاید تعجب کرده بود از این که هنوز مات هستم. وقتی مطمئن شد قلب مطهره دیگر نمی‌زند، چادر مطهره را کشید روی صورتش.

چند لحظه به صورت مطهره که زیر چادر پنهان شده بود نگاه کردم. نمی‌فهمیدم.

وقتی دیدم امدادگر کاری نمی‌کند، جرأت پیدا کردم، دست بردم و چادر مطهره را از صورتش برداشتم. سرم را جلوتر بردم و این بار بیشتر به صورتش دقت کردم. از این که امدادگر داشت نگاهمان می‌کرد خوشم نمی‌آمد.

بالاخره به سختی زبان چرخاندم و به امدادگر گفتم:
- حالش خوب می‌شه؟

امدادگر فقط نگاهم کرد. از نگاهش اندوه را خواندم. انگار می‌دانست نباید چیزی بگوید؛ فهمیده بود من انقدر شوکه شده‌ام که معنای رفتارش را نفهمیدم و هنوز امید داشتم به زنده بودن مطهره.

دوباره پرسیدم: شما می‌دونید چرا اینطوری شده؟

سرش را تکان داد؛ خیلی کم. با صدای گرفته‌ای پرسید:
- گفتید شما چه نسبتی باهاشون دارید؟

راست نشستم و گفتم: همسرشونم.

همیشه از پاسخ به این سوال احساس غرور می‌کردم؛ حتی الان که یک حس مبهم در ذهنم فریاد می‌زد که این اول بدبختی‌ست.

دوست داشتم بگویم اردیبهشت همین امسال عقد کردیم؛ اول رجب. دقیقاً دو ماه و بیست و سه روز از عقدمان می‌گذشت.




مقنعه مطهره را صاف کردم که گردنش پیدا نباشد. جرأت نمی‌کردم به گردن کبودش دست بکشم.

گفتم: مگه نمی‌گید گردنش ممکنه شکسته باشه؟ چرا آتل نمی‌بندید؟

باز هم چیزی نگفت. سرش را پایین انداخت و بی‌سیمش را از جیبش درآورد. دیگر نگاهش نکردم. 

چشم دوختم به مطهره. چند تار مو از موهای مشکی‌اش از زیر مقنعه بیرون آمده بود. احساس می‌کردم خواب است.

طوری که بیدار نشود، با انگشتانم سعی کردم موهایش را برگردانم زیر مقنعه. موهایش بخاطر عرق چسبیده بودند به سرش. عرقش سرد بود؛ سرش هم. پشت دستم را گذاشتم روی گونه‌اش. یخ بود. 

نمی‌فهمیدم؛ مطهره من انقدر یخ و بی‌روح نبود!😔

دستم را گرفتم مقابل لبان نیمه‌باز و کبودش. انگار می‌خندید. چشم بستم و تمام حواسم را روی دستم متمرکز کردم تا بتوانم گرمای دم و بازدمش را بفهمم؛ اما هیچ نفهمیدم. از بینی‌اش هم.

...

...



💞 @aah3noghte💞

کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی ...
💔 تمام من شدی! در حال بوسیدن پیشانی سه راهی شهادت کربلای ۵ ... 💞 @aah3noghte💞
💔 😔 [دیده را فایده آن است که،دلبر بیند...] 💙 یک و ، برای سلامتی و تعجیل در فرج حضرت پدر به یاد حضرت باشیم🙏🏼🌿 ... 💕 @aah3noghte💕