eitaa logo
شهید شو 🌷
4.2هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
3.7هزار ویدیو
71 فایل
مطالبی کمتر روایت شده از شهدا🌷 #به‌قلم‌ادمین✎ وقت شما بااهمیته فلذا👈پست محدود👉 اونقدراینجاازشهدامیگیم تاخریدنےبشیم اصل‌مطالب،سنجاق‌شدھ😉 کپی بلامانعه!فقط بدون تغییر درعکسها☝ تبادل: @the_commander73 📱 @Shahiidsho_pv زیلینک https://zil.ink/Shahiidsho
مشاهده در ایتا
دانلود
💔 ‏خدایا خرابی جان مرا به آبادی خودت ببخش! ... 💕 @aah3noghte💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید شو 🌷
💔 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 📕 رمان امنیتی #خط_قرمز ⛔️ ✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا #قسمت203 جواد پشت س
💔

 
📕 رمان امنیتی  ⛔️
✍️ به قلم:  



ربیعی سعی می‌کند سر شوخی را باز کند تا بیشتر گرم بگیرد:
- داشتم به مسعود می‌گفتم عباس نمیاد، بیا سهمش رو بخوریم.

نه من می‌خندم نه مسعود. جو هنوز سنگین است؛ شاید بخاطر برخورد خشک مسعود.

باز هم لبم را کمی کج می‌کنم تا ادای خندیدن دربیاورم. ربیعی بفرما می‌زند و خودش هم جدی می‌شود:
- اخیرا یه پایگاه بسیج به ما گزارش فعالیت مشکوک یه هیئت رو داده. اینطور که خود بچه‌های بسیج مسجد صاحب‌الزمان گفتن، فعالیت‌شون شبیه طرفدارهای صادق شیرازیه. ما بررسی کردیم، دیدیم درسته. چون خیلی جذب بالایی داشتن، باید حتما بررسی بشه. اینطور که پرونده‌ت رو خوندم، تو در زمینه فرقه‌های تکفیری تندرو کار کردی قبلا. برای همین خواستم ازت کمک بگیریم توی این پرونده.

سرم را کمی خم می‌کنم و تکه کوچکی از نان بربری روی سفره را می‌کَنَم. یخ کرده و شده مثل لاستیک.

می‌گویم:
- من در خدمتم. ان‌شاءالله که خیره.

مسعود دستش را می‌تکاند و از سر سفره برمی‌خیزد. به سمت میزی می‌رود که گوشه اتاق، زیر پنجره گذاشته‌اند.

چند برگه را از روی آن برمی‌دارد و می‌دهد به من:
- اینا گزارش‌های نیروهای بسیجه.

تکه نان میان لب‌هایم می‌ماند. با چشمانم سریع نوشته‌ها را مرور می‌کنم. 

هیئت محسن شهید. اولین چیز همین انتخاب اسم است؛ دست گذاشتن روی یکی از مهم‌ترین نقاط اختلاف شیعه و سنی.

ادامه گزارش هم خلاصه سخنرانی‌ها و ساعت سخنرانی و تحلیل رفتارهای هیئت است...

همان‌طور که ربیعی تحلیل کرده بود، درست تشخیص داده‌اند و این هیئت گرایش‌های تکفیری دارد.

ته دلم آفرینی به هشیاری و تشخیص درست و به موقع بچه‌های بسیج آن مسجد می‌گویم.



- خب، چکار کنیم عباس آقا؟

این صدای کلفت و خشن مسعود است؛ با آهنگ و لهجه تهرانی.

از لحنش هیچ نمی‌شود فهمید؛ نه محبت، نه غم، نه ترس و نه هیچ احساس دیگری.

می‌گویم:
- من با بافت فرهنگی و شهری اون منطقه آشنا نیستم. فکر کنم اولین قدم آشنایی با اون منطقه ست.

مسعود از جا بلند می‌شود و می‌رود به سمت در اتاقی که داخل سالن هست.

فقط سرش را از در می‌برد تو و می‌گوید: 
- محسن! محسن!

صدای خواب‌آلود جواد را از داخل آن اتاق می‌شنوم:
-اه بابا دو دقیقه اگه گذاشتی بخوابیم جانسون!

منظورش را از جانسون نمی‌فهمم. این جواد هم زده به سرش.

مسعود دوباره محسن را صدا می‌زند؛ جدی و بی‌توجه به غرولند کردن جواد.

این‌بار جواد بلندتر می‌گوید:
-هوی! اوباما بلند شو. این غول بیابونی خودشو کشت.

یعنی جواد هنوز یادش هست شوخی‌اش با محسن را؟

خنده‌ام را همراه نان سفت بربری و چای نه چندان گرم فرو می‌دهم.

صدای ناله‌مانندی می‌آید که:
- هااان؟

صدای محسن است. اینطور که پیداست، خواب سنگینی دارد.

مسعود دوباره صدایش را بلند می‌کند:
- محسن بلند شو ببینم!

صدای تق ضربه می‌آید و بعد، صدای گیج و بهت‌زده محسن:
- هان... چیه؟ ای وای آقا مسعود... شمایید؟ ببخشید...

ربیعی نگاهی به من می‌کند و سری به تاسف تکان می‌دهد؛ انگار می‌خواهد بگوید ببین گیر چه نیروهایی افتاده‌ام!
بیا و من را از دست این دیوانه‌ها نجات بده.

باز هم لبی به نشانه لبخند کج می‌کنم.


... 
...



💞 @aah3noghte💞
قسمت اول
16.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 عاقبت به‌خیری در کلام سردار حجازی ... چقدر روز تشییع شهید حجازی، عطر حاج قاسم تو فضا بود🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
شهید شو 🌷
💔 #آھ... اگر این حسین، حسین ـ علیه السلام ـ گفتن ها اگر این دَم زدن از شهدا فقط بر سر #زبان با
💔 ... یادش بخیر شهید آوینی را مےگویم که هر شب با آلیاژ خاص صدایش ما را بنشاند پای تلویزیون و از فتــح، روایت کند... کجایی سیّد؟؟ این روزها ، این شب ها کاش بودی تا بگویی چطور مےتوان قلبی که شیطان تصرف کرده را دوباره فتح کرد!!! دلمان لَڪ زده برای مارش پیروزی این بار پیروزی بر شیاطین درون و برون ... 💞 @aah3noghte💞
1_1180716203.mp3
12.62M
💔 کاش یه سحر، قسمتمون میشد و تو بین الحرمین این مداحی رو گوش می‌دادیم.... دلتنگ حرمیم😔🥀 ... 💞 @aah3noghte💞
💔 ‏گفتند دنیا کاروانسرایی است، اندکی توقف کنید و چیزی بردارید برای تجارت ابدی، «ما عشق را برداشتیم.» ... 💞 @aah3noghte💞
💔   و لقد کتبنا فی الزّبور من بعد الذّکر انّ الارض یرثها عبادیَ الصّالحون و همانا ما در زبور بعد از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد. این مرزهای سیاسی و جغرافیایی، این جنگ‌هایی که بشر بر سر جابجایی یک وجب از این مرزها کرده را بی‌خیال. این زمین، این پهنه عجیب جغرافیایی، مالِ هیج‌کدام از این دولت‌ها و ملت‌ها نیست. مالِ خداست؛ اَنّ الارضَ لله. خدا هم مالِ خودش را به هر که بخواهد ارث می‌دهد. به اهالیِ خودش. این‌ها که مُلک و حکومت شرق و غرب عالَم دست‌شان است، زمینِ خدا را غصب کرده‌اند. خدا خودش از اول گفته بود زمینش را چه کسانی باید به ارث ببرند. آن آقایی که تورات و انجیل و زبور و قرآن وعده آمدنش را داده‌اند، قرار است ارث غصب شده خدا را؛ زمین را؛ از دست غاصبان پس بگیرد و به دستِ اهلش بدهد. و زمین، سال‌هاست این رویای شیرینِ موعود را انتظار می‌کشد.  و العاقبه للمتّقین.   ... 💞 @aah3noghte💞
💔 خدایا.. برای همه قرآن‌ خوندن‌هایی که ورق زدم ببینم چند صفحه دیگه تموم می‌شه، استغفرالله.