eitaa logo
شهربانو
509 دنبال‌کننده
978 عکس
171 ویدیو
0 فایل
بیا از محجبه ها تشکر کنیم و خاطرمونو به اشتراک بذاریم روایتت رو اینجا بنویس👇 🌐 https://shahr-banoo.ir/
مشاهده در ایتا
دانلود
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده : یکی از دوستام حجاب خیلی قشنگی داره خیلی دوست داشتم که ازش تشکر کنم تصمیم گرفتم با یه چیز خیلی ساده ازش تشکر کنم یه ایده ای به ذهنم رسید با یه چیز خیلی کوچیک ازش تشکر کردم بابت اینکه با حجابش شهرمون رو امن می کنه🌹🌹🌹🌷 @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده : سلام و درود خدمت شما از خانم ها که دور همی داشتن به خاطر حجابشون تشکر کردم چقدر خوشحال شدن چه ایده ای خوبی بود ما خیلی خوشحال شدیم دوست داریم خودمون هم از ایده ی شما استفاده کنیم حتما راه شما رو ما ادامه میدیم @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده: من یه عالمه دختر دارم هربار میبینمشون بهشون میگم میدونید چرا شما بابقیه فرق دارید جلب توجه میکنید اونام باتعجب میگن چرا میگم چون نظر کرده حضرت زهرایید و مردم بادیدن چادرسرتون آرامش میگیرن☺️ @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده: یه روز یکی از دوستام بهم زنگ زد اول بخاطر حجابم ازم تشکر کرد خیلی برام عجیب و غیرمنتظره بود چون تا به حال کسی بخاطر حجابم ازم تشکر نکرده بود و بعد منو به یه سفره افطاری دعوت کرد وقتی رفتم ضیافت افطاریشون اینقدر فضای صمیمی و باصفایی بود که تصمیم گرفتم منم به گروهشون ملحق بشم و الان من هم یه رستایی هستم که به جمع شون اومدم و از این خوشحالم که چنین دوستایی دارم @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده : یه روز با دختر خالم رفته بودیم امامزاده گوشه حیاط امامزاده یه مغازه است که کلا وسایل مذهبی میارن واسه فروش اسم اونجا بوستان انتظارِ🥰🌹 حرکت کردیم به سمت اونجا🚶🏻‍♀ چند تا وسیله لازم داشتیم رفتیم واسه خرید شون دختر خانم محجبه ای رو اونجا دیدیم که داشتن کتابی رو میخوندن که ترجمه قرآن کریم با زبان انگلیسی لاتین بود منو دختر خالم تصمیم گرفتیم... بابت حجاب قشنگ شون ازشون تشکر کنیم 🧕🏻👀 رفتیم کنارش و بابت حجابی که داشت ازش تقدیر و تشکر کردیم😇💙 و یه هدیه ای به عنوان یادگاری بهش دادیم و اونم کلی خوشحال شد و ازمون تشکر کرد 🤗💕 @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده : قشنگی لحظات راهیان نور برای من از اون موقعی شروع شد که در راه عاشقی قدم برداشتم 🥰😇 دوست من که امسال توفیق شد با هم بریم راهیان نور ، جز یکی از اون نفرات بود دوستم حجابِ کاملی نداشت و چادری هم نبود موقع برگشت وقتی تختش رو مرتب می کرد زیر بالشتش عکس یه شهید بزرگوار بود درست یادم نمیاد اسم شهید چی بود ولی اون لحظه ای که داشت دوستم گریه می کرد و هیچوقت یادم نمیره وقتی دیدم اون داره اشک میریزه منم نتونستم جلوی خودمو بگیرم و گریه کردم🥺💕 چون خواب شهدا رو هم دیده بود... ببینید چطور خدا قشنگ همه چیز و کنار هم چیده بود ... دوستم تصمیم گرفت چادری بشه و حجابش رو داشته باشه الان اینقد با شهدا دوسته که توصیفی نیست من هم در این شب های پر فضیلت ازش تقدیر و تشکر کردم بابت حجابی که داره و التماس دعا گفتم🌙💛 خیلی خوشحال شد و گفت به برکت خون همین شهداست که الان راحت حجاب مونو داریم🥹🩵 خداروشکر😍🌱 @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده : (خوبی این تجلیل ها اینه که هم خودتو خوشحال میکنی هم دیگران رو و این خیلی خوبه🙃😇) به پایان مراسم شب قدر نزدیک میشدیم و ساعت حوالی ۳ شب بود 🙂🙃 ما بین مراسم تنفسی شد ، از فرصت پیش اومده استفاده کردم و به حیاط مسجد سری زدم و چشمم افتاد به یکی از دوستام که اسمش مطهره ست هم خادم مسجد بود، هم مهربون بود و هم با حجاب 🥰 یاد تجلیل از محجبه ها افتادم و گفتم چی از این بهتر که از دوست خودم تجلیل کنم 😍 رفتم از کیفم نوشته هامو با شکلات هایی که داشتم گرفتم و دوباره برگشتم پیشش و ازش تجلیل کردم ، اونم ازم تشکر کرد. 😊❤️ @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده: من امشب رفتم مسجد و چندتا جایزه و هدیه برای بچه های باحجاب خریدم چندتا دختر بچه محجبه تو سن 8 و5 و11 سال درحال بازی بودن دیدم رفتم جلو باهاشون صحبت کردم و ازشون قول خواستم باحجاب بمونن وقتی قول دادن چادرشون از سرشون نیوفته منم خوشحال شدم و با ابنبات و چندتا متن درمورد حجاب ازشون تشکر کردم @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده: با دوستم قرار گذاشتیم که به مسجد بریم و شب احیاء رو اونجا بگذرونیم و به همراه اون، کارهای تجلیل از محجبه ها رو هم انجام بدیم😊🤝 اواسط مراسم بود و جوشن کبیر تموم شد تا خوندن دعای مجیر یه وقفه ای افتاد گفتم چی از این بهتر که تجلیل انجام بدیم 😉 رفتم جلو و یه خانم گلی رو دیدم که زیبا روسریشو بسته بود 😍 داشت آماده میشد برای دعای بعدی😇 یه اجازه گرفتم و نشستم کنارش هدیمو بهش دادم و از حجابش تشکر کردم اونم متقابلا از من تشکر کرد از هدیمم خیلی خوشحال شد🥰 انگار توقعشو نداشت❤️🙃 @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده : سه_ چهار سالش بود و با چادرش اینور و اونور می‌دوید و بازی میکرد و خیلی مواظب بود چادر از سرش نیفته خیلی هم بامزه و شیرین صحبت میکرد توجهم بهش جلب شد از مادرش اجازه گرفتم و بهش شیرینی دادم و گفتم آفرین که وقتی می‌بینی نامحرم هست، حتی موقع بازی هم چادرت رو سرته🧸🎈 @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده : دیروز که رفته بودیم امامزاده🚶🏻‍♀ چیزی نمونده بود به اذان مغرب و عشاء که در زیارت و بستن گفتن امروز نماز جماعت تو حیاط امامزاده برگزار میشه😇💙 رفتم و آماده شدم برای نماز😌 آخرای نماز مون بود، سلام نماز و میخوندن نماز تموم شد... کنارم یه خانم محجبه ای بود🧕🏻💜 دستم و گرفت و گفت قبول باشه عزیزم منم جواب شون رو دادم و گفتم همچنین یادم اومد تو خیابون که میومدم یه جا کنار خیابون ایستگاه صلواتی بود بهم کیک دادن همون کیک و دادم به اون خانم و بابت اخلاق خوب شون و از همه مهمتر با حجاب بودن شون ازشون تشکر کردم🙃💕 بعد از نماز قرآن خوندن ... من خودم زودتر از همه چند آیه از قرآن و خوندم و تند تند رفتم بالای پله های حیاط امامزاده تا از این منظره قشنگ عکس بگیرم📸❤️ @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/
شهربانو خاطره جذاب تجلیلش رو اینطوری روایت کرده : بعد از پایان مراسم داشت می‌رفت که صداش زدم، بهش گفتم خدا حفظت کنه که هم حافظ قرآنی و هم حافظ حجاب، و گیره روسری و شکلاتی رو تقدیمش کردم 💟 خیلی تعجب کرد که از کجا فهمیدم حافظ قرآنه، و وقتی من بهش گفتم که از مربی قرآن جلسات جز خوانی اسمش رو گرفتم که تجلیل کنم ازش، بهم لبخند زد و از این همه پیگیری ذوق کرد🌼 @shahr_banoo_ir 🌐 https://shahr-banoo.ir/