هدایت شده از محمديان
📝رفته بودم تو یک دانشگاهی سخنرانی ، یکی از روسای دانشگاه گفت آقا ببخشید درباره ی حجاب با این دانشجوها.. گفتم من درباره حجاب حرف می زنم ولی بگذارید سلیقه ی خودم را اعمال کنم . گفت بفرما.
تو سخنرانی گفتم : خانومها الحمدالله شما همه تان دانشجو بالغ عاقله و خوب . نیامدم بگویم چادر خوب است یا مانتو بد است خودت می دانی اما یک چندتا مثال می زنم از عالم خلقت تو نگاه کن ببین طبیعت چجوری است.
🔷ای زن ها خانومها ! سیب زمینی تاحالا پوست کندید؟ دیدی وقتی پوستش را می کنی لختش می کنی نیم ساعت بعد این سیب زمینی از خجالت سیاه می شود؟ همه خندیدند.
🔷گفتم این گندم را دیدید اصلا این سیلو که درست می کنند حضرت یوسف فرمود: اگر خواستید گندم هایتان بماند از پوسته و حجابش بیرون نیاوریدش اگر لختش کردید این گندم را از پوستش در آوردید دیگر نمی توانید نگهش دارید بگذارید تو حجاب بماند هزار سال هم که بگذرد گندم چیزیش نمی شود.
🔷پرتقال را پوست کن لختش کن بگذار تو بهترین فریز و یخچالت نیم ساعت بعد مچاله می شود، چون لختش کردی طاقت بی حجابی ندارد. چطور ما طاقت بی حجابی داریم؟
یکی از رفقا می گفت فردا هر دختر خانومی که تو دانشگاه موهایش بیرون بود بهش می گفتند سیب زمینی چطوری؟ می گفت او هم خنده اش می گرفت موهایش را درست می کرد.
استاد دانشمند
شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد
زنده در گور غزلهای فراوان باشد
نظم افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت
نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد
سایه ابر پی توست دلش را مشکن
مگذار این همه خورشید هراسان باشد
مگر اعجاز جز این است که باران بهشت
زادگاهش برهوت عربستان باشد
چه نیازی ست به اعجاز، نگاهت کافی ست
تا مسلمان شود انسان اگر انسان باشد
فکر کن فلسفه خلقت عالم تنها
راز خندیدن یک کودک چوپان باشد
چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده
از تحیر دهن غار حرا وا مانده
عشق تا مرز جنون رفت در این شعر محمد
نامت از وزن برون رفت در این شعر محمد
شأن نام تو در این شعر و در این دفتر نیست
ظرف و مظروف هم اندازه یکدیگر نیست
از قضا رد شدی و راه قدر را بستی
رفتی آنسوتر از اندیشه و در را بستی
رفتی آنجا که به آن دست فلک هم نرسید
و به گرد قدمت بال ملک هم نرسید
عرش از شوق تو جان داده کمی آهسته
جبرئیل از نفس افتاده کمی آهسته
پشت افلاک به تعظیم شکوهت خم شد
چشم تو فاتح اقلیم نمی دانم شد
آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز
سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز
شاعر این سیب حکایات فراوان دارد
چتر بردار که این رایحه باران دارد
حمیدرضا برقعی
سرود عید مبعث_شب شب نوره، شادی وشورهسرود عید مبعث
شب شب نوره شادی وشوره
تو آسمونها وزمین جشن وسروره
غار حرا پر شده از نور خدایی
به به ازین عید بزرگ مصطفایی
محمدا، محمدا، یا سول ا...
_________________________________-
اقرأ بِاِسمک، برلب احمد
ذکر تموم عرش اعلا، یا محمد
کرده خدا از دین آخر رونمایی
غار حرا شده مکان با صفایی
محمدا....
____________________________________
بر سر احمد، تاج رسالت
گشته پیمبرخدا، روح عدالت
به حکم حق خاتم کل انبیا شد
دین محمد آخرين دین خدا شد
محمدا...
____________________________________
این عید باشد، عید نبوت
قلب همه مسلمونا، غرق مسرت
کف بزنید، شادی کنید شد عید بعثت
حضرت زهرا(س) می کنه عیدی
salam-farmandeh-1-.mp3
3.45M
سرود فرمانده
عالیه،عالی،حتما گوش بدید👌
تشکر🌹
خدا برکت بده و زیادش کنه