🔻«آیا خدای اشمیت، خداست؟»
(یادداشتی از #متین_موید با نگاهی به نمایشنامه #مهمان_ناخوانده)
▪️« #اریک_امانوئل_اشمیت در ایران بیشتر با داستانهایش شناخته میشود. اما جذابیت نمایشنامه "مهمان ناخوانده"ی او نه تنها کمتر از داستانهای وی نیست، بلکه توانایی دارد افرادی را که خیلی هم اهل کتاب خواندن نیستند با خود همراه کند. این مسأله فقط به هنر نویسندگی اشمیت برنمیگردد، بلکه موضوع این نمایشنامه و پردازش زیرکانۀ آن، خواننده را تا آخرین پرده به دنبال خود میکشد؛ خدا و سوالات انسانها از او!
سوالاتی که شاید هر فرد درباره خدا داشته باشد یا با خواندن این نمایشنامه در ذهنش ایجاد شود. خواننده به دنبال جواب، تا آخر کتاب را در دست میگیرد...
داستان نمایشنامه در شبی پر اضطراب اتفاق میافتد؛ اتریش توسط نازیها اشغال شده، دختر شخصیت اصلی داستان، یعنی "دکتر فروید"، توسط "گشتاپو" دستگیر شده، و او پذیرای مهمانی ناخوانده در مطبش است. آن شب گفتگویی بر سر ایمان، میان فروید و مهمان ناشناسش شکل میگیرد...»
🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11002
☑️ @ShahrestanAdab
🔻کوچۀ بیشهید
(اتفاقات تلخی که این ایام در موضوع حذف واژه «شهید» از سطح معابر پایتخت ایران اسلامی افتاد این ضرورت را ایجاد میکند که بعضی از شعرهای زیبای مرتبط با این موضوع را دوباره با هم مرور کنیم. در تازهترین مطلب ستون شعر شهرستان ادب میرویم سراغ یکی از رباعیهای زیبای #عبدالرحیم_سعیدی_راد)
▪️از این همه برگ بید باید ترسید!
از مردم ناامید باید ترسید!
با ترس مخالفم ولیکن امروز
از کوچۀ بیشهید بايد ترسيد!
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پرونده پرتره «شهریار» در سایت شهرستان ادب بازگشایی شد
▪️در آستانۀ ۲۷شهریورماه، سالروز درگذشت استاد سید محمدحسین بهجت تبریزی مشهور به شهریار و روز ملی شعر و ادب پارسی، پرونده پرتره این شاعر سرشناس در سایت شهرستان ادب بازگشایی میشود. سال گذشته در چنین روزی این پرونده تخصصی در سایت شهرستان ادب شروع بهکارکرد.
در پرونده پرترۀ شهریار جدا از شعرهای این شاعر ارزشمند، تاکنون مصاحبهها و یادداشتهایی از زندهیاد #مهدی_اخوان_ثالث، #هوشنگ_ابتهاج، #مفتون_امینی (بازنشر)، #علی_اصغر_شعردوست، #علی_داودی، #مهدی_نعلبندی، #رضا_شیبانی، #حسن_صنوبری، #جاوید_سیفی، #شهریار_شفیعی، #نیلوفر_بختیاری، #الهه_عزیزی_فرد، #زهرا_صادقی_منش و #لیلا_حسین_نیا (بهطور اختصاصی) منتشر شده است. همچنین با بازگشایی این پرونده، مطالب تازهتری در سایت شهرستان ادب با موضوع زندهیاد استاد شهریار منتشر خواهد شد.
🔗برای مطالعه این مطالب به صفحه اختصاصی این پرونده در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/محمدحسین-شهریار
#محمدحسین_شهریار
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نوحههای شهریاری
(یادداشتی از #مهدی_نعلبندی در پروندهپرترهی شهریار)
▪️«...سید محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، شاعری پرآوازه بود که شهرت و محبوبیتی نادر در دوره حیات خود را تجربه کرد. اشعار استاد شهریار، مرزها را درنوردید و از قفقاز تا آناتولی و اروپا رفت و به زبان های مختلف دنیا ترجمه شد. مکاتبات و مشاعرات او با محمد راحیم و سلیمان رستم و پاسخ های حکیمانه او به این مکاتبات جای درنگ و تعمق بسیار دارد که مجالی فراخ می طلبد و محلّی دیگر.
شهریار، شاعری دیندار و دینمدار بود و تدیّن در اشعار این شاعر ایرانی و آذربایجانی موج می زند. عشق وافر شهریار به امیر مومنان، ارادت او به شهید دشت کربلاء، یاد توام با احترام او از مادر آفرینش حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها، و نیز اظهار ارادت وافر او به مقام شهیدان، شاهدانی بر این مدعایند ...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید
https://shahrestanadab.com/Content/ID/11012
#محمدحسین_شهریار
☑️ @ShahrestanAdab
🔻سخن یکی است
(امروز ۲۷شهریورماه، #روز_شعر_و_ادب_فارسی است. به همین مناسبت ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از دکتر #محمدرضا_ترکی بهروز میکنیم)
▪️هزار جلوه يكي، يا يكي هزار شدهست
يكيست پرتو نوری كه آشكار شدهست
به رنگ و عشوۀ رنگينكمان مرو از راه
يكيست پرتو نوری كه بیشمار شدهست
هر آنچه مرغ خوشآواست در گلستانها
به عشق روی دلآرای گل دچار شدهست
هزار نغمه اگر ميزند هزارآوا
يكیست گل كه از او باغْ جلوهزار شدهست
ترانهخوان گل روي او هزاراناند
از آن هِزار يكي نام او هَزار شدهست
بدين قياس هزاران سخنور آمدهاند
يكي نظامي و حافظ، يكی بهار شدهست
يكي سنايي و عطّار و مولويّ زمان
يكي بهايی و سعديّ روزگار شدهست
هزار شاعر شيرينسخن بدينگونه
به هر زمانه سخنگوی اين ديار شدهست
گذار كثرت اسما به وحدت معناست
سخن يكيست، سخنور اگر هزار شدهست
در اين زمانه عجب نيست روز شعر و ادب
به نام نامي استاد شهريار شدهست
چه فرق ميكند اين روز را چه مينامند
و يا به نام كدام و كه نامدار شدهست
بقاي خاك وطن باد و ملّت ايران
كه مهد دانش و فرهنگ و افتخار شدهست
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«شهر و شعر ایرانی»
(یادداشتی از #محمدقائم_خانی درباره #روز_شعر_و_ادب_فارسی)
▪️«قرآن، همۀ توجه خود را معطوف به مدینه میکند و ساکنان قریه را در راه مستقیم نمیداند. چه هرکه متدین به دینی است، رونده در راهی است که با شریعتی نسبت دارد و اعمال شریعت در زندگی، تنها در مدینه ممکن است. انسانِ متدین، ساکن در بیت و مدینه است که یکی سرای خانواده است و دیگری سرای ملت. از شرق تا غرب، همواره مردان دین در شهرها مستقر بودهاند و پایگاهی داشتهاند که مردم را به راه دین میخوانده و البته نقشی یکتا در تنظیم نظامات شهر داشتهاند. امروزه اما چنین نگاهی به شهرها رایج نیست و بسیاری از غربیها تثبیت شهر بهمثابه یکپدیدۀ انسانی را به متفکرین یونانی و مشخصاً افلاطون نسبت میدهند...»
🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/10683
☑️ @ShahrestanAdab
🔻داد و بیداد
(به مناسبت سالروز درگذشت استاد سید #محمدحسین_شهریار و روز ملی شعر و ادب پارسی، ستون شعر سایت شهرستان ادب را با شعری از ایشان بهروز میکنیم)
▪️اگر بلاکش بیداد را به داد رسی
خدا کند که به سر منزل مراد رسی
سیاهکاری بیداد عرضه دار ای آه
شبان تیره که در بارگاه داد رسی
جهان ز تیرگی شب بشوی چون خورشید
اگر به چشمه نوشین بامداد رسی
سواد خیمه جانان جمال کعبه ماست
سلام ما برسان گر بر آن سواد رسی
به گرد او نرسی جز به همعنانی دل
اگر چه جان من از چابکی به باد رسی
بهشت گمشده آرزو توانی یافت
اگر به صحبت رندان پاکزاد رسی
ورای مدرسه ای شیخ درس حال آموز
بر آن مباش که تنها به اجتهاد رسی
غلام خواجه ام ای باد توتیا خواهم
اگر به تربت آن اوستاد راد رسی
ترا قلمرو دلهاست شهریارا بس
چه حاجتست به کسرا و کیقباد رسی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نخستین شب از #شب_های_شعر_اعتراض با حضور شاعران آیینی در شهرستان ادب برگزار شد
▪️گزارش + گزارش تصویری:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/11014
#شعر_اعتراض
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پرچمی در باد
(ستون شعر و پرونده #ادبیات_عاشورایی سایت شهرستان ادب را با شعری از #محمدرضا_وحیدزاده بهروز میکنیم)
▪️شبی پیچید چشمانم به رقص پرچمی در باد
که با هر پیچ و تابش آتشی در سینه میافتاد
سپس بیاختیار آهسته نامی بر لبم آمد
قدمهایم ز رفتن ماند و بُردم قصد خویش از یاد
مِهی از دود اسفند و نوای نوحه در هم ریخت
به نرمی بعد از آن سوی در بازی مرا هُل داد
به کنجی در سیاهی موسپیدی نغمهای میخواند
ز صید دست و پا در خون، ز تیغ تشنهء صیاد
ز تسبیحی که ناگه دانهدانه بر زمین میریخت
گلی پرپر که گم شد در هجوم آهن و پولاد
سخن از تشنگی میگفت و مجلس ابر بارانی
و رودارود همچون مادرانی در غم اولاد
ورق زد مقتلی را و زبان شعلهها وا شد
به گوش آمد ندای یا بُنیه از دل اسناد
فغان از سقف و شیون از در و دیوار برمیخاست
و خود دیدم فلک را لرزه میافتاد بر بنیاد
توانم طاق شد دیگر، زدم بیرون سراسیمه
و بین هقهقم چشمم به رقص پرچمی افتاد
دوباره نام زیبای غریبی بر لبم آمد
دوباره حس نایابی مرا میبرد تا فریاد
الا ای عشق بُنیانکَن! غمِ دیرین مادرزاد!
مرا دریاب و ویران کن، دلت خوش، خانهات آباد
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گزارشی از بیانات رهبر انقلاب با موضوع استاد شهریار
(پروندهپرترۀ شهریار)
▪️«...در تاریخ ۱۳۷۷/۲/۷ و به مناسبت روز جوان، حضرت #آیت_الله_خامنه_ای دیداری با جوانان داشتند و در این جلسه ی گرم و صمیمی، یکی از جوانان از ایشان می پرسد: از بین شعرای معاصر، آثار کدام یک را بیشتر مطالعه کرده اید و به او علاقه دارید؟
ایشان در پاسخ می فرمایند که در هر قالب شعری به چند نفر علاقه دارند و در غزل از سه نفر نام می برند که یکی از آن ها، "شهریار" است. ایشان می فرمایند: از شعر شهریار خیلی خوشم می آمد و با ایشان هم آشنا بودم. البته من بعد از انقلاب با ایشان آشنا شدم، قبل از انقلاب هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتیم...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11019
#محمدحسین_شهریار
☑️ @ShahrestanAdab
🔻#کاروان_شاعران_و_نویسندگان ایرانی برای سومین سال عازم پیادهروی #اربعین میشود
🔗 گفتنیست آندسته از شاعران عضو دورههای آفتابگردانها که خواهان شرکت در این کاروان هستند میتوانند با مراجعه به سایت این دوره آموزشی و رفتن به صفحه ثبت نام کاروان اربعین ویژه آفتابگردانها، اقدام به ثبت نام در این رویداد آیینی و ادبی کنند:
aftabgardanha.com/ثبت-نام-کاروان-اربعین
🔗 متن کامل این خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11020
#آفتابگردان_ها
#کاروان_شاعران_و_نویسندگان_ایرانی
#کاروان_شاعران_و_نویسندگان_ایرانی_اربعین
☑️ @ShahrestanAdab
🔻جمهوری
(به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس، ستون شعر و پرونده #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس سایت شهرستان ادب را با شعری از کتاب #من_میز_را_برای_دو_نفر_می_چینم سرودۀ #اسماعیل_محمدپور بهروز میکنیم)
▪️این شهریور هم تمام خواهد شد
و من بهراه میافتم
در سیویکمین روز
با قطاری از خشابهای پر
با قطاری از روزها و شبهای آژیر
با قطاری از جمهوری شهریور
از تهران به دزفول
از تهران به اهواز
از تهران به خرّمشهر
تا کودکی که از کلمات همین شعر میآید
روزی کنار ریلها بایستد
با احترام
و به قطارها بگوید
موزه آخرین مقصد جمهوری نیست
☑️ @ShahrestanAdab
🔻داستانهای جنگ | یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی
(معرفی پنج رمان ایرانی در حوزه دفاع مقدس در پروندۀ #ادبیات_جنگ_و_دفاع_مقدس)
▪️«...من یک دهه شصتی هستم. از همان هایی که در بحبوحه جنگ ایران و عراق در خوزستان متولد شدند و همه بچگی شان با مفهوم جنگ گذشت. پدرانی که در خانه نبودند و چند ماه یکبار از جبهه بر می گشتند. سنگرهای خانگی، صدای ضد هوایی، اعلام وضعیت قرمز، شکستن دیوار صوتی شهر توسط هواپیماهای عراقی، صدای آژیر آمبولانس هایی که با سرعت از خیابان های اهواز می گذشتند تا مجروحین عملیات ها را به یکی از بیمارستان ها برسانند، ستونهای دود ناشی از بمباران مناطق مسکونی . میراث جنگ برای بچه های دهه شصت خوزستانی خیلی چیزها بود مثل طپش قلب ، ترس مزمن از هرگونه صدای بلند، مثل آوارگی و.... جنگ تمام شد و ما سعی کردیم زندگی مان را بسازیم اما حقیقت تلخ ماجرا این است که ما میراث دار زخم هایی هستیم که مرگ التیامشان است. جنگ برای خیلی ها تمام شده اما برای ما هیچ وقت تمام نمی شود...»
🔗 ادامه این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11022
☑️ @ShahrestanAdab
🔻یاحسین
(پرونده #ادبیات_عاشورایی و پرونده تخصصی #ادبیات_کودک_و_نوجوان سایت شهرستان ادب را با شعری از جناب آقای #علی_باباجانی بهروز میکنیم)
▪️بابای من کوهی است محکم
همقد آقای درخت است
خنداندنش کاری است مشکل
گریاندنش هم سخت سخت است
یک روز دیدم توی مسجد
لرزید دست و شانههایش
با «یاحسین» و «یاحسین»اش
یک دفعه اشکی شد صدایش
غمگین شدم رفتم کنارش
لبخند زد تا که مرا دید
مثل گلی نرم و معطر
روی مرا آرام بوسید
☑️ @ShahrestanAdab
🔻https://www.instagram.com/p/B2uMq8oBY4R/
▪️تصاویری از اولین جلسه کارگاههای دومین دورهٔ تابستانهٔ #مدرسه_رسانه در موسسهٔ #شهرستان_ادب؛
کارگاه ساخت #پادکست با تدریس جناب آقای #وحید_استیری، کارگاه تخصصی #ریویونویسی با تدریس جناب آقای #حسن_صنوبری و کارگاه آموزش نرمافزار #تدوین با تدریس جناب آقای #محمد_حسین_موسوی_تبار
☑️ @ShahrestanAdab
🔻نقد و بررسی داستان «شب سهرابکشان» از #بیژن_نجدی
(مشروح دهمین جلسه #ایران_سرزمین_اسطوره با حضور #مجید_قیصری در #یکشنبه_های_داستان شهرستان ادب)
▪️ «...صحنۀ دعوا و درگیری سیدنقال و مرتضی با نبرد رستم و سهراب، منطبق است؛ زیرا میان دو شخصیت، سوءتفاهم وجود دارد که باعث درگیرشدن آن دو میشود. پردۀ نقالی بهمثابۀ کتاب شاهنامه است و حضور خود فردوسی در داستان، مایۀ شگفتبودن آن شده است.
سهراب درصدد دانستن این مسئله است که آیا رستم، پدر اوست یا نه. درحقیقت در پی فهمیدن موضوعی در گذشته است، اما مرتضی خواهان فهمیدن سرانجام داستان است؛ یعنی فهمیدن چیزی در آینده را طلب میکند. فراروی بعدی نجدی دربارۀ مرگ شخصیت قرینۀ رستم یعنی سیدنقال رخ داده است؛ زیرا او به همراه مرتضی در آتش سوخته و کشته میشود.
در اسطورۀ غربی ادیپوس شهریار اثر سوفوکلس، فرزند، پدر خود و درواقع نمایندۀ سنت را از بین میبرد، اما در اسطورۀ ایرانی شاهنامه، پدر، فرزند خویش را که نمایندۀ تجدد است، میکشد. فراروی تراژدی بیژن نجدی در این است که در آن مرد نقال و بچۀ کرولال که نمایندۀ گذشته و آینده هستند، هردو میمیرند...»
🔗 ادامۀ این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11029
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پروندۀ «شعر پاییزی» در سایت شهرستان ادب بازگشایی شد
▪️پاییز را مردم «فصل شاعرانه» میخوانند و بسیاری از شاعران نیز برای این فصل برگریز شعر سرودهاند. به همین مناسبت و با شروع فصل خزان، پروندهی #شعر_پاییزی سایت شهرستان ادب نیز بازگشایی شد. در این پرونده تاکنون اشعاری پاییزی از مولوی، پروین اعتصامی، شهریار، سهراب سپهری، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، قیصر امینپور، علیرضا قزوه، میلاد عرفانپور و منتشر شده بود. در پاییز ۹۸ نیز این پرونده با اشعار تازهای بهروز خواهد شد. شما را به خواندن این پروندهی پاییزی دعوت میکنیم:
🔗 shahrestanadab.com/پرونده-شعر-پاییزی
☑️ @ShahrestanAdab
🔻پاییز کوچک من
(بهمناسبت زادروز زندهیاد #حسین_منزوی، پرونده #شعر_پاییزی سایت شهرستان ادب را با شعری پاییزی از ایشان بهروز میکنیم)
▪️پاییز کوچک من،
پاییز کهربایی تبریزیهاست
که با سماع باد
تن را به پیچ و تاب جذبه
تن را به رقص میسپرند
و برگهای گر گرفته
که گاهی با گردباد
مخروط واژگونهای از رنگاند
و گاه ماهیان شتابانی
در آبهای باد
پاییز کوچک من،
وقت بزرگ بارانها
باران، جشن بزرگ آینهها در شهر
باران که نطفه میبندد در ابر
حیرت درختهای آلبالو را میگیرد،
و من غم بزرگ باغچه را
از شادی حقیر گلدانها
زیباتر مییابم.
پاییز کوچک من،
گنجایش هزار بهار،
گنجایش هزار شکفتن دارد
وقتی به باغچه مینگرم
روح عظیم «مولانا» را می بینم
که با قبای افشان
و دفتر کبیرش
زیر درختهای گلابی
قدم میزند
و برگهای خشک
زیر قدمهایش شاعر میشوند
وقتی به باغچه مینگرم
«بودا» حلول میکند
در قامت تمام نیلوفرها
وقتی به باغچه مینگرم
پاییز «نیروانا» ست
پاییز نی زنی است
که سحر سادهی نفسش را
در ذرههای باغ
دمیده است
و می زند
که سرو به رقص آید
پاییز کوچک من
دنیای سازش همه رنگهاست
با یکدیگر
تا من نگاه شیفتهام را
در خوشترین زمینه به گردش برم
و از درختهای باغ بپرسم
خواب کدام رنگ
یا بی رنگی را میبینند
در طیف عارفانهی پاییز؟
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ناقهی صالح | یادداشتی بر مجموعهداستان #گوساله_سرگردان به قلم #پری_رضوی
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«جنگ هنوز ادامه دارد تا وقتی که دختری از فراق پدرش غمگین است. تا وقتی که زنی فقط با خاطراتش زندگی میکند و مردی بخاطر اثرات جنگ باید تا آخر عمر دارو یا مواد استفاده میکند تا معلولیتش را تحمل کند. شاید با دیدن اسمش مجموعه داستان گوسالهی سرگردان نوشتهی مجید قیصری که انتشارات افق چاپ کرده، به راحتی متوجه محتوای کتاب نباشیم و شاید با خواندن یا شنیدن اسم کتاب تداعی معنای قصهی قوم ثمود و حضرت صالح در ذهنمان نقش ببندد. مگر با دیدن اسم نویسنده که بخاطر تجربهاش در عرصهی جنگ اسم خود را در زمره کتابهای ادبیات دفاع مقدس به خوبی رقم زده است. قیصری در این مجموعه خیلی ساده و عریان و بیطرفانه آنچه در جنگ موجود است و زوایای دید آدمها را به جنگ راحت نشان داده است. مخصوص اینکه توانسته با ایجاز به موقع خطهای سفیدی در کتاب جا بگذارد و از خواننده در شکلگیری داستان مشارکت بطلبد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11033
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«وقتی خورشید خوابید» تازهترین رمان مجید اسطیری منتشر شد
▪️#وقتی_خورشید_خوابید عنوان دومین رمان #مجید_اسطیری است که به فاصله کمی از رمان اول او منتشر شدهاست.
رمان «وقتی خورشید خوابید» که هفته گذشته از طرف نشر سوره مهر وارد بازار کتاب شد داستانی جنایی – پلیسی است که در سالهای ابتدایی دهه ۴۰ میگذرد.
اسطیری در رمان «وقتی خورشید خوابید» از ظرفیتهای ژانر جنایی–پلیسی استفاده کرده تا داستانش را در یک بستر روستایی روایت کند. یک بازجوی با سابقه برای بررسی یک پرونده خاص به یک روستای دورافتاده اعزام میشود. دختر یکی از مقامات ارشد ارتش در لباس سپاهی دانش به این روستا رفته و حالا قتلی رخ داده که باید راز آن کشف شود. این رمان از حدود رمان ژانر فراتر میرود و از مناظر مختلف به ماجرای پیچیده این روستا نگاه میکند.
رمان قبلی مجید اسطیری با نام #رمق که سه ماه پیش به همت انتشارات شهرستان ادب راهی بازار نشر شد در بستر مسابقات فوتبال جام ملت های آسیا در سال ۱۳۴۷ میگذرد. حضور تیم فوتبال اسرائیل در ایران فرصتی برای جوانان انقلابی به وجود آورده تا اعتراضشان به جنایات رژیم اشغالگر قدس را نشان دهند و قهرمان رمان «رمق» یکی از این جوانان است.
همچنین نخستین اثر داستانی اسطیری #تخران نام دارد که مجموعهای از داستانهای کوتاه با رویکردهای اجتماعی و روانشناختی است. تخران سال ۹۲ توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شد.
🔗 شما میتوانید از طریق سایت ادب بوک رمان «وقتی خورشید خوابید» را تهیه کنید:
adabbook.com/وقتی-خورشید-خوابید
☑️ @ShahrestanAdab
🔻عرض تسلیت خدمت جناب آقای سیدمهدی طباطبایی
▪️بانهایت تأسف و تأثر باخبر شدیم پدر گرامی دکتر #سیدمهدی_طباطبایی، دار فانی را وداع گفته است.
مؤسسه شهرستان ادب و شاعران همراه با این مجموعه، این ضایعۀ دردناک را به آقای طباطبایی و خانوادۀ محترم ایشان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم از خدای متعال رحمت و مغفرت طلب میکند.
☑️ @ShahrestanAdab