🔻خون تو
(شعر #اعظم_سعادتمند در پروندۀ #برای_سپهبد_سلیمانی)
در پیشِروی ما خیابانی که باریک است
پر میزنی اما جهان پشت ترافیک است
اخبار صبح شنبه از خون تو میگوید
خون تو یعنی جمعۀ دیدار نزدیک است
اخبار میگوید تو را کشتند و در گوشم
این جمله مثل آخرین دستور شلیک است
خون تو چون انبار باروت است، خواهد زد
آتش به سر تا پای دنیایی که تاریک است
آری، شهادت عین آزادیست مرد، ای مرد!
این بیتها تنها برای عرض تبریک است
☑️ @ShahrestanAdab
🔻۱۷۹ گل پرپر
(شعری از #محمود_اکرامی_فر در سوگ جانباختگان پرواز #هواپیمای_اوکراینی)
▪️صدوهفتادونُه ستاره شبی، روی دشت برهنه باريدند
صدوهفتادونُهه گل قرمز، مرگ را با دو چشم خود دیدند
صدوهفتادونُه گل پرپر، صدوهفتادونُه كبوتر، پر
صدوهفتادونُه پسر، دختر، با چه جرم و گناه كوچیدند؟
ایزمینی كه پست و نامردی، سخت خونخوارهای وخونسردی
دخترانی به خاكت افتادند، كه همه مهر و ماه و ناهیدند
آسمان كاش زیر و رو بشوی، تیغ در گُرده و گلو بشوی
كاش با مرگ روبرو بشوی، كُشتگان تو ماه و خورشیدند
زندگی خانهات خراب شود، جسم و جان توآسياب شود
دلت از درد و غم کباب شود، كه زن و مرد از تو رنجیدند
با هزاران هزار استغفار، ایخدا، صاحب كم و بسیار
صدوهفتادونُه نفر بیدار، از چه رو خواب مرگ میدیدند؟
☑️ @ShahrestanAdab
🔻ملتی مانده بین «بوف کور» و «دارالمجانین»
(یادداشتی از #محمدقائم_خانی در سالروز تولد پدر داستاننویسی فارسی، #محمدعلی_جمالزاده)
▪️«حتی هنوز هم یکی از راههای دیدهشدن در ادبیات داستانی و حتی فراتر از ادبیات، صحبتکردن از صادق هدایت است، بهویژه در اثری داستانی. ردخور ندارد که نویسنده حلواحلوا میشود و اگر بر عرش ننشیند، جایش در صدر مجالس محفوظ است. بهویژه اگر متن در رابطه با "بوف کور" باشد که بینامتنیت و ساختارگرایی و پساساختارگرایی و هزار النگدولنگ دیگر میآید وسط و همهجور آفرین و مرحبایی به خیک صاحب سطور بسته میشود که آن سرش ناپیداست. مهم هم نیست که نویسنده از چه منظری و با چه وزن و غنایی سراغ "بوف کور" میرود، فقط یادی بکند به عظمت یا خوشی یا شکوه یا دقت یا ظرافت یا عمق یا مجیز و شبهمجیز دیگری، به قدر دیدن کافی است. اما اگر هوس کند که به پروپاچۀ حضرت هدایت بپیچد یا ذهن علیلش برود سمت نکتهای و اشارتی، پروندۀ روز حساب صاحب نوشته همین دنیا پیش چشمش میآید. دیگر طعنه و کنایه که جرمبودنش محرز است و عقابش به تأخیر نمیافتد...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11378
☑️ @ShahrestanAdab
🔻این زمستان
(شعری از #زهرا_علیشاهی در واکنش به اتفاقات اخیر کشورمان)
▪️گم نکن جاده عبورت را
در شبانگاه تیره نورت را
گرچه زخم است مرهم از پی زخم
دل رنجیده ی صبورت را
این زمستان هلا نسوزاند
هموطن! چله غرورت را
شاخه ی قد کشیده، آفت نیست
به تبر عرضه دار زورت را
مده دست مترسکان فریب
عزت و شوکت و شعورت را
دست تزویر اگر قلم نشود
در همین باغ کنده گورت را
دشمنت انتقام میگیرد
بغض این سالها حضورت را
مرگ، امروز خط پایان نیست
زنده کن خاطرات دورت را
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مشروح نشست «الهیات روایی شر» در شهرستان ادب
(به میزبانی محفل #یکشنبه_های_داستان با حضور دکتر #نعیمه_پورمحمدی و دکتر #محمد_حقانی_فضل)
▪️ «...با همۀ اینها زمانی که وارد الهیات مدرن میشویم، شرایط خیلی بهتر میشود. اصل الهیات روایی این است که ما باید نظریه را کنار بگذاریم، به سراغ انسانهای رنجکشیده برویم و ببینیم آنها چطور حین رنج کشیدن ایمان خودشان را حفظ کردهاند. باید زندگی آنها را صورتبندی و روایت کنیم و اساساً کار الهیات چیزی جز روایت کردن نیست. الهیات اعتراض، الهیات اگزیستانسی، الهیات شبانی، الهیات ضعف خدا، الهیات مرگ خدا، الهیات معلولیت وجود دارند و هر کدام از این الهیاتهای مدرن درواقع با خاستگاه روایت، از تجربههای زیستۀ اشخاصی که رنج کشیدند شروع میشود. الهیات مدرن از این جهت بسیار جذاب هستند که نقطۀ عطف هر کدام تجربۀ زیستهای است که به خوبی روایت میشود و پس از آن چرخش روایی به خوبی صورت میگیرد و میتواند مخاطب را به خوبی با خود همراه کند و بر او اثر بگذارد...»
🔗 متن کامل این گزارش را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11445
#درباره_شر
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پروندهکتاب «من پناهنده نیستم» در سایت شهرستان ادب گشوده شد
▪️#رضوی_عاشور رماننویس و منتقد ادبی، استاد دانشگاه مصری و از چهرههای مهم ادبیات عرب و ادبیات مقاومت امروز بود. برخی آثار این نویسنده به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی و اندونزیایی ترجمه شده و چند کتاب او برندۀ جایزههای متعدد ادبی از جمله بهترین کتاب نمایشگاه بینالمللی کتاب قاهره و جایزۀ ادبی کنستانتین کاوافی شدهاند. همسر رضوی عاشور، «مرید برغوثی» ادیب و شاعر فلسطینی است. این بانوی نویسنده سرانجام در سال ۲۰۱۴، در سن ۶۸ سالگی و در پی بیماری در قاهره درگذشت.
از مهمترین آثار رضوی عاشور میتوان به «سهگانۀ گرانادا»، «سراج» و «طنطوریه» اشاره کرد. سهگانۀ گرانادا که قصهاش در اسپانیا میگذرد، برگزیدۀ کتاب سال مصر و یکی از صد رمان برتر جهان عرب شده است. سراج، همان رمانی است که انقلاب یمن در آن پیشبینی شده است و طنطوریه رمان مهم او با موضوع مسئلۀ فلسطین است. رمانی که آخرین اثر این نویسندۀ بزرگ مصری است و تنها چهارسال پیش از درگذشت نابههنگام او منتشر شد.
طنطوریه در سال ۱۳۹۷ با عنوان #من_پناهنده_نیستم با ترجمۀ مترجم توانمند کشورمان، خانم #اسما_خواجه_زاده توسط #انتشارات_شهرستان_ادب راهی بازار نشر شد. «من پناهنده نیستم» زندگی یک خانوادۀ فلسطینی اهل طنطوره - روستایی ساحلی است که در ۴۹ کیلومتری حیفا در جنوب فلسطین واقع شده - را روایت میکند. اسماء خواجهزاده مترجم این کتاب در مقدمۀ اثر نوشته است: «این رمان روایت درد است؛ درد خانوادهای فلسطینی که زنی به نام رقیه راوی آن است و زندگی فلسطینیان را از نکبت سال ۱۹۴۸ تا آزادسازی جنوب لبنان به دست حزبالله در انعکاس آن به تماشا میگذارد. قصۀ از دست دادن، آوارگی، پناهندگی، برپایی دولت یهود، مقاومت مردم طنطوره در مقابل صهیونیستها، استعمار انگلیس، ورود ارتشهای عربی به فلسطین، رنج مهاجرت، جنگ داخلی لبنان، حملۀ اسرائیل، حمله به بیروت، قتل عام، کشتار صبرا و شتیلا، کشته شدن چهرههای مطرح فکر و ادب و هنر فلسطین از غسان کنفانی (ادیب فلسطینی) تا کاریکاتوریست مشهور، ناجی علی (که در لندن کشته شد)، تلاش صهیونیستها برای سرقت تاریخ و میراث فلسطین، غصه، دلتنگی، به یکدیگر نزدیک شدن، خوشبختی و عشق، جمع کردن اضداد در کنار هم برای بافتن تار و پود قصۀ آدمهایی که دور از وطن با عشق به وطن زندگی کرده و با عشق میمیرند. قصهای که آنچنان دقیق به بیان جزئیات میپردازد که به یکی از مهمترین رمانهای مربوط به واقعۀ سال ۱۹۴۸ فلسطین در ادبیات روایی عرب تبدیل شده است».
اسماء خواجهزاده از مترجمان توانمند کشورمان است که جدا از کتاب مهم من پناهنده نیستم، کتابهای خواندنی دیگری نیز با ترجمه او راهی بازار نشر شدهاند؛ رمان «آن دختر یهودی» نوشتۀ خوله حمدی، «گزیده اشعار سیاسی نزار قبانی»، «سید حسن نصرالله انقلابی جنوبی» نوشتۀ رفعت سید احمد از جمله آثار ترجمهشده توسط خانم خواجهزاده هستند.
«پروندههای کتاب» عنوان یکی از ستونهای سایت شهرستان ادب است که در هر صفحۀ خود به یکی از کتابهای امروز ادبیات خلاقه - اعم از شعر، مجموعه داستان و رمان - میپردازد. پیش از این هجده پروندهکتاب در سایت شهرستان ادب منتشر شده بود و اینک در نوزدهمین پرونده به بهانۀ فرارسیدن روز غزه سراغ کتاب «من پناهنده نیستم» میرویم. کتابی که از ابتدای انتشار با استقبال خوانندگان حرفهای ادبیات مواجه شده است.
🔗 برای مطالعۀ مطالب پروندهکتاب «من پناهنده نیستم»، به صفحۀ اختصاصی این رمان در سایت شهرستان ادب مراجعه کنید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11448
☑️ @ShahrestanAdab
🔻خاکی که پروریده مرا، دوستان کجاست؟
(یادداشت #آزاده_جهان_احمدی بر رمان #من_پناهنده_نیستم اثر #رضوی_عاشور)
▪️«..."رضوی عاشور" بانوی نویسندۀ مصری داستان آوارگی و تجاوز به روح و غرور آدمها را از منظر و نگاهی زنانه روایت میکند. رقیه راوی داستان به اصرار پسرش "حسن خاطراتش را مینویسد. نظم حاکم بر داستان به ساختار خاطرهنویسی تنه میزند، اما در یک پلان کلی کاملاً شکل رمان دارد. برای علت این ادعا علاوه بر زاویۀ دید و شخصیتهای داستان، باید به رفت و برگشتهای زمانی هم اشاره کرد. گاهی رقیه سیزده ساله از سال ۱۹۴۸ به هفتاد سالگی و زمان حالش در کانادا میآید. نویسنده با این ترفند علاوه بر تشدید فرم داستانی در کل اثر از ملال در طول داستان هم جلوگیری میکند...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11450
☑️ @ShahrestanAdab