#جلسه_شعر
#شهرستان_ادب
عکس پایانی جلسۀ شعر ۲۷ مهر ماه
برای دیدن گزارش تصویری کامل جلسۀ ۲۷ مهر، به پیوند زیر بروید:
shahrestanadab.com/Content/ID/12296
جلسات انجمن هفتگی شعر مؤسسه، هر چهارشنبه و از ساعت ۱۶ به دبیری علی داودی و در محل مؤسسه برقرار است.
نشانی: شریعتی، نرسیده به تقاطع طالقانی، روبهروی سینما صحرا، پلاک ۱۶۸، طبقۀ چهارم، مؤسسۀ شهرستان ادب
🌿حضور برای عموم علاقمندان آزاد است
@shahrestanadab
#داستان
#شهرستان_ادب
نشانی: شریعتی، نرسیده به تقاطع طالقانی، روبهروی سینما صحرا، پلاک ۱۶۸، طبقۀ چهارم، مؤسسۀ شهرستان ادب
🌿حضور برای عموم علاقمندان آزاد است
@shahrestanadab
77.jpg
104.4K
یافتم افشین را بر گوشۀ صدر نشسته و نَطعی پیش وی فرود صفّه بازکشیده و بودلف به شلواری و چشمبسته آنجا بنشانده و سیّاف شمشیر برهنه به دست ایستاده و افشین با بودلف در مناظره و سیّاف منتظر آنکه بگوید دِه تا سرش بیندازد. و چون چشم افشین بر من افتاد سخت از جای بشد و از خشم، زرد و سرخ شد و رگها از گردنش برخاست...
ادامۀ این داستان را از پیوند زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12297/
#تاریخ_بیهقی
#روز_نثر_پارسی
@shahrestanadab
غیرت قیصر
این را بنویس یادگاری:
گنجشک به قیمت قناری
جادوی رسانه مسخمان کرد
با شعبده و شلوغکاری
چادر ز سر زنان کشیدند
گفتند حجاب اختیاری
سرباز مدافع وطن را
کشتند به جرم پاسداری
جلّاد و شهید جابهجا شد
در مغلطۀ خبرگزاری
افسوس که چشمانتظاران
ماندند به چشمانتظاری
کو غیرت قیصر امینپور؟
کو شور حمید سبزواری؟
از پا منشین، دوباره برخیز
ای شعر بلند پایداری
#مهدی_جهاندار
#برای_ایران #ایران_عزیز
@shahrestanadab
75.jpg
301.8K
نشانی: شریعتی، بالاتر از سهراه طالقانی، روبهروی سینما صحرا، پلاک ۱۶۸، طبقۀ چهارم، مؤسسۀ شهرستان ادب
#شعر
#شهرستان_ادب
@shahrestanadab
چیست وطن؟ و چیست این میل بینهایت به خاک؟ چرا باید به جایی که از آن برآمدهایم، عرق داشته باشیم و چرا خود را باید نسبت به آن مسئول بدانیم؟ چرا انسان با همۀ ادّعای دهانپرکن جهانوطنی، هنوز هم وقتی در دورترین نقطۀ جهان، صدای هموطنی را میشنود، چون طفلی که به آرزویی رسیده باشد، چشمانش برق میزند و برای باز کردن سر سخن، به هر دستاویزی چنگ میاندازد؟...
ادامۀ یادداشت را از پیوند زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12299/
#آزادی_یا_مرگ
#کازانتزاکیس
#امیر_مرادی
@shahrestanadab
آسوده نیست مرغ روانم درون تن
وقتی که بیقرار و پریشانی، ای وطن!
«ای کاروان حُسن که خوش میروی به ناز»
دور از تو باد چشم حرامی و راهزن
آتش گرفتهایم که روشن شوی، چه باک؟
شمعی اگر فدا بشود پای انجمن
آغوش توست آینۀ حقنمای ما
روزی که میرویم به دیدار خویشتن
از خون ما نرُسته به خاکت شقایقی
شرمنده است طایفۀ بیشهید من
#سورنا_جوکار
#برای_ایران
#ایران_عزیز
@shahrestanadab
به رغم زخم زبانها به غم، عنان ندهم
ز کف، قرار خود از طعن طاعنان ندهم
رفیق عهدشکن! از تو کمترم، آری
اگر که بر سر پیمان خویش جان ندهم
اگر چه صورتم از سیلی خودی سرخ است
چراغ سبز به بیگانگان نشان ندهم
به خیمهگه چو شبیخون بیامان زده خصم
ز تیربار کلامم به او امان ندهم
به رغم این همه تحریم، پیش چشم عدو
ز بیم، پرچم تسلیم را تکان ندهم
سبکسرانه چو پیران طالب تمجید
زمام عقل به تأیید هر جوان ندهم
بس است خوردن نیش از شکافها یک بار
دوباره در دهن مار، امتحان ندهم
رهین باور خویشم! هر آنچه خواهی گو
که دل به خشم و خوشایند این و آن ندهم
به رغم تازه به دوران رسیدگان حریص
مقام فقر به سرمایۀ جهان ندهم
زمین اگر همه دشمن شود، بگو به «امین»
که دست زخمی او را به آسمان ندهم
#افشین_علاء
#ایران_عزیز
#برای_ایران
@shahrestanadab
آقوی آقام! بَبِۀ بَبَم! کاکوی کاکام! یا شاچراغ
چیشَم به راه خشک شده تا بازم بیام یا شاچراغ
سلام به سمت آسونه، به میرمحمّدت کنم
از کوچههوی سر دُزَک نیگا به گنبدت کنم
نَنَم بهم میگفت اگه برات کربلا بخوی
شبای جمعه شاهچراغ باید چهل وخمه* بیوی
میگن به چند تا کفترت یه هدیۀ سوا دادی
به جای زیارت بهشون خودِ خودِ کربلا دادی
آقو میگن به کفترات تازگیا سنگ میزنن
بال و پراشون رو یه مشت شغال و کرکس میکنن
به ما نگی بی مَرفَتا! نگی لاتای گودندیده
شیرازی که میدونی خودت، جون واسه مهمونش میده
کاشکی میمردیم که نشه صورت زائرات کبود
بیهوا از پشت میزنن! ای بزدلای بیوجود
اَی نه بچۀ قدمگاه و گِلکوه و پشت دلگشا
نَمیذاره نگاه چپ بیفته سمت زائرا
قرار دعوای ما لاتا اینجو که نه، یه جای دیگهن
قرارمون تو خیبر و یه «یا علی» نعره زدن
* وخمه: شب زیارتی مخصوص در گویش شیرازی
#امین_شفیعی
#شاهچراغ_شیراز
#برای_ایران
#ایران_عزیز
@shahrestanadab
گودال قتلگاه همین جاست، اینجا که جمع خون و جنون است
اینجا که شروهخوان عزیزان، اینجا که دشت شیون و خون است
تَقتَق صدای تیر میآید، جای اذان نفیر میآید
دشمن رسیده تا لب مقتل، آه این صدای پای قشون است
باید چه کرد این همه غم را؟ خون را ، شهید را و حرم را
شاهِ چراغ! حال دلم را از من سراغ گیر که چون است
درد آمده که مرد بگرید، بر جسمهای سرد بگرید
مرهم به غیر اشک ندارد، زخمی که از شماره فزون است
جز آه در بساط ندارم، آهی که کاخ ظلم بسوزد
با این شرار خانهبرانداز، دشمن به حدّ مرگ زبون است
#فائزه_زرافشان
#شاهچراغ_شیراز
#برای_ایران
#ایران_عزیز
@shahrestanadab
بیخبر، بیپناه، کشته شدند
به کدامین گناه کشته شدند؟
همه پروانههای شاهچراغ
دور آن شعله، آه! کشته شدند
حرم امن است، امن، امّا آه
زائران را نگاه! کشته شدند
عاشقان نماز شام حرم
غرق در نور ماه کشته شدند
لحظۀ گفتن تشهّد بود
وسط «لا اله...» کشته شدند
زیر چادرنمازهای سفید
گیسوان سیاه کشته شدند
کودکان و عروسکان آنجا
به کدامین گناه کشته شدند؟
#بهجت_فروغی_مقدم
#برای_ایران
#ایران_عزیز
#شاهچراغ_شیراز
@shahrestanadab
لالههای حریم شور و شعور
شعر خون خواندهاند با حافظ
آی زائر! زیارت تو قبول
به سفر میروی؟ خداحافظ
پر بکش رو به اوج، هموطنم
فارغ از دشمنان فرسوده
ما همه همدلیم و همقسمیم
آی زائر؟ خیالت آسوده...
متن کامل این شعر و اشعار دیگر شاعران از پیوند زیر بخوانید:
https://shahrestanadab.com/Content/ID/12302/
#شاهچراغ_شیراز
#حادثه_تروریستی
#برای_ایران
#ایران_عزیز
#واکنش_شاعران
@shahrestanadab